kayhan.ir

کد خبر: ۲۰۱۵۵۹
تاریخ انتشار : ۰۴ آبان ۱۳۹۹ - ۲۱:۲۳

قطار عادی سازی چگونه به سرزمین کودتاها رسید؟ (نگاه)



  محمدرضا مرادی
قطار خیانت حکام عربی به فلسطین نه از تابستان گذشته بلکه از دهه 70 میلادی به راه افتاده است. انورسادات رئیس‌جمهور مصر در دهه 70 میلادی راننده این قطار شد و در ادامه اردن نیز به قطار عادی‌سازی روابط سوار شد. اما این قطار نزدیک به 3 دهه است که نتوانسته کسی را سوار کند. چرا که اساسا مردم کشورهای عربی اجازه توقف این قطار را در کشورهای خود ندادند و همین مسئله باعث شد تا این قطار در مبدأ یعنی تل‌آویو متوقف شد. اما این به معنای عدم تلاش کشورهای عربی برای سوار شدن به این قطار نبود بلکه حکام عربستان، امارات و بحرین در چند دهه گذشته بارها خواستار پیوستن به این قطار شده بودند اما از ترس مردم خود جرات این اقدام را نداشتند.
پیروزی دونالد ترامپ رئیس‌جمهور آمریکا باعث شد تا این قطار بار دیگر به راه بیفتد و این بار حکام عربی می‌خواستند به هر روشی و با هر هزینه‌ای سوار این قطار شوند. در تابستان گذشته ابتدا محمد بن‌زاید ولیعهد امارات پس از 27 سال نخستین کسی بود که به درون این قطار پا گذاشت و همین اقدام باعث شد تا پادشاه بحرین نیز به دنبال وی به قطار عادی‌سازی سوار شود. اما محمد بن سلمان ولیعهد عربستان همچنان با حسرت به ورود بن زاید به درون این قطار نگاه می‌کند، چرا که هیچ کسی به اندازه بن سلمان عطش وارد شدن به روند عادی‌سازی روابط با اسرائیل را ندارد اما محذورات داخلی و منطقه‌ای‌ باعث شده که بن سلمان در این مورد بسیار محتاطانه عمل کند و تا اینجا سعی کرده که کشورهای دیگر را مجاب به ورود به قطار عادی‌سازی کند و خود در صف انتظار نشسته است تا نوبت به توقف این قطار در ایستگاه ریاض نیز برسد. اما سوار شدن مقامات دولت انتقالی سودان به قطار عادی‌سازی نکته بسیار عجیب و قابل تاملی است. عبدالفتاح البرهان رئیس‌ شورای حاکمیت و عبدالله حمدوک نخست‌وزیر دولت انتقالی سودان روز جمعه 2 آبان‌ماه به صورت رسمی از عادی‌سازی روابط با اسرائیل سخن گفتند و بدین ترتیب سودان نیز به سومین کشور عربی تبدیل شد که به قطار عادی‌سازی روابط با اسرائیل پیوست. اما پیوستن سودان به این قطار تفاوت‌هایی با امارات و بحرین دارد.
سودان نه تنها بر خلاف دو کشور امارات و بحرین در 6 دهه گذشته روابط پنهانی با اسرائیل نداشته، که از حامیان جدی فلسطینی‌ها شمرده می‌شد و در جنگ‌ها با این رژیم شرکت داشت. پس از جنگ شش‌روزه و شکست کشورهای عربی، سودان با برگزاری نشست سران عرب تا حدودی از فشار روانی این شکست کاست و سه «نه» بزرگ از دل آن به دنیا مخابره شد که برای جهان عرب دلگرم‌کننده بود: نه به صلح و نه به شناسایی اسرائیل و نه به مذاکره با آن. در جنگ اکتبر 1973 در کنار مصر و سوریه ایستاد و نیرو به میدان جنگ فرستاد؛ تا اینکه خطوط بارلو در کانال سوئز شکسته شد و نخستین پیروزی عربی در مواجهه با اسرائیل به دست آمد. در دوران عمرالبشیر رئیس‌جمهور برکنارشده سودان نیز همان گفتمان
ضد اسرائیلی و حامی فلسطینی‌ها با شدت و حدت در سطح رسمی و مردمی دنبال شد؛ تا جایی که سودان از معدود کشورهای عربی حامی گروه‌های فلسطینی با خط مشی مقاومت مسلحانه شد و البشیر در مقاطعی حتی راه را برای ارسال کمک‌های نظامی به جنبش حماس در غزه باز کرد و این کمک‌ها از صحرای سودان به سینا و سپس غزه می‌رفت. چند باری هم جنگنده‌های اسرائیلی به کاروان‌های حمل سلاح به غزه در سودان حمله و در سال 2012 مرکز تولید تجهیزات نظامی «یرموک» بمباران شد. با این حال، سال‌های پایانی حکومت البشیر متفاوت بود. خیلی به عربستان و امارات نزدیک شد، هم روابطش را با ایران قطع کرد و هم به جنگ یمن پیوست و نیرو اعزام کرد و روابطش با گروه‌های فلسطینی را کاهش داد؛ اما به دلایلی
روی خوش به عادی‌سازی روابط با اسرائیل نشان نمی‌داد؛ هر چند برخی شخصیت‌های حزب حاکم علنا خواستار عادی‌سازی روابط با اسرائیل شدند. برکناری عمرالبشیر زمینه را برای سوار شدن سودان به قطار عادی‌سازی فراهم کرد. کمک‌های مالی امارات و عربستان به دولت انتقالی سودان در کنار فشار‌ها و تشویق‌های آمریکا باعث سوار شدن سودان به این قطار شد. مسئله‌ای که باعث شده مردم و احزاب سودانی اعلام‌کنند که دولت انتقالی سودان صلاحیت این کار را ندارد. سودان به سرزمین کودتاها معروف است و اکنون قطار عادی‌سازی روابط به این سرزمین رسیده است و حال باید دید این قطار در نهایت چه سرنوشتی پیدا می‌کند. سودان در یک سال آنچنان تغییر کرده که از حامی سرسخت فلسطین به دوست اسرائیل تبدیل شده است، یک دگردیسی که می‌تواند دولت انتقالی این کشور را با ناکامی مواجه کند.