دیپلماتتر از دیپلماتها(یادداشت روز)
ریچارد نفیو که از وی بهعنوان معمار تحریمهای ایران نام میبرند، در کتاب کوتاه اما خواندنی خود به نام «هنر تحریمها؛ نگاهی از درون میدان» که در ماههای پایانی سال 1396 منتشر شده، صادقانه اعتراف میکند که تحریم با مبانی بشردوستانه و انسانی سازگاری ندارد، بخصوص وقتی مردم کشور تحریم شونده، هدف باشند. او تحریم را به هنرهای رزمی تشبیه میکند و میگوید؛ «درست مانند یک ورزشکار ماهر در هنرهای رزمی که باید نقاط ضربه زدن به حریف را دقیقاًً شناسایی کرده و امکان دفاع را از او بگیرد.»
مطالعه کتاب وی برای کسانی که با سیاست بهطور عام
و سیاست خارجی ایران بهطور خاص سروکار یا علاقه دارند،
نه تنها مفید بلکه واجب است. اگرچه کتاب محصول دشمن ایران است اما برای فهم چگونگی نگاه و تفکر آمریکاییها درباره تحریم بسیار ضروری است، تا جایی که برخی در آمریکا این اثر را
یک کتاب آموزشی در این زمینه میدانند. جانمایه اصلی کتاب نفیو آن است که پیچیدگی و ظرافت ابزاری به نام تحریم را ترسیم کند. ابزاری که ظاهری اقتصادی دارد اما در واقع شاخصها و مسائل اقتصادی تنها گوشهای از این میدان است. نفیو تحریم را به هنرهای رزمی تشبیه میکند اما شاید شطرنج تشبیه مناسبتری باشد. یک رویارویی استراتژیک و پیچیده با استفاده از مهرهها و حرکتهای مختلف و بینهایت حالت ممکن. در این نبرد پیچیده تنها چند مهره ماهیت اقتصادی دارند و سرنوشت نهایی بازی فراتر از حرکت و سرنوشت این مهرههاست. مهرههای اقتصادی در شطرنج تحریم، تنها جزئی از یک طراحی بزرگتر و در خدمت آن هستند.
بیانات دیروز رهبر معظم انقلاب اسلامی درخصوص تحریم، نشاندهنده درک عمیق و همهجانبه ایشان از این صحنه طراحی و تحمیل شده به وسیله دشمن است. سرنوشت این رویارویی پیش و بیش از هر چیز به درک درست و کامل ماهیت و روندهای این رویارویی بستگی دارد. بهنظر نگارنده کلیدیترین بخش بیانات دیروز رهبر انقلاب آنجا بود که تأکید کردند؛ «اگر جریان تحریف شکست بخورد، قطعاً جریان تحریم هم شکست خواهد خورد، زیرا عرصه کنونی، میدان جنگ ارادهها است و اگر اراده ملت ایران مستحکم باقی بماند، بر اراده دشمن غلبه خواهد کرد.»
شناخت جریان تحریف و مقابله با آن ماهیتی اقتصادی ندارد اما اصلیترین نکته در رویارویی با تحریمهاست. جریان تحریف در زمینه تحریم، بهطور عمده چند خط را بهطور موازی دنبال میکند که برخی از آنها عبارتند از؛
- علت تحریم، فعالیت هستهای جمهوری اسلامی ایران -
و نفوذ منطقهای و داشتن موشک- است.
- فعالیت هستهای از منظر هزینه و فایده، فعالیتی پُرهزینه و کمفایده است که باید از آن دست کشید.
- تحریم ابزاری بسیار قوی و عامل اصلی همه مشکلات کشور است.
- ایران کشوری بدون دستاورد و با مشکلات لاینحل فراوان و افقی تیره و تار است.
- جمهوری اسلامی توان و ابزار مقابله و ایستادگی مقابل تحریمها را ندارد.
- راه از بین بردن یا کاهش فشار تحریم، مذاکره و دادن امتیاز به آمریکاست.
محورهای ششگانه فوق را میتوان اصلیترین خطوط تبلیغی جریان تحریف در موضوع تحریمها دانست. نفیو در کتاب خود از دو مفهوم متقابل درد و استقامت استفاده کرده و بارها از آن نام میبرد. درد مربوط به عمل کشور تحریمکننده و استقامت مربوط به کشور تحریمشونده است. برآیند و نتیجه تقاطع این دو مفهوم، سرنوشت جنگ تحریمها را روشن میکند. در رویارویی درد و استقامت، شاخصهای اقتصادی تنها یکی از مولفهها هستند. مولفههایی که عمدتاًً ادراکی و ارزشی بوده و نتیجه جنگ ارادهها را تعیین میکنند.
رهبر انقلاب در سخنان خود شرط پیروزی را مستحکم باقی ماندن اراده ملت عنوان میکنند. اما چرا ملت؟ چرا ایشان از اراده نظام، دولت، نخبگان و... نگفتند؟ پاسخ این سؤال کلیدی را میتوان در یکی از مصاحبههای نفیو جست. او در یکی از مصاحبههای خود - چند ماه پس از انتشار کتابش- درباره اینکه هدف درد دولت یا ملت کشور تحریم شونده است، میگوید؛ بستگی به آن کشور دارد. اینکه مردم آن چه نقش و جایگاهی داشته باشند. در برخی کشورها مثل کرهشمالی و حتی روسیه باید درد را به دولت وارد کرد اما در مورد ایران باید مردم را هدف قرار داد.
تحریم بدون جریان تحریف ناقص بوده و لنگ میزند. تحریم معیشت و رفاه مردم را هدف قرار گرفته اما این نوک کوه یخ است. اصل کار و مأموریت بر دوش جریان تحریف است. جریانی که باید به مردم القا کند، دستان شما بسته است و اگر میخواهید از فشار زانوی تحریم بر گردن خود خلاص شوید، چارهای جز عقبنشینی و امتیاز دادن نیست.
یکی از فعالیتهای جنبی جریان تحریف، القای این مسئله است که در میان دولتمردان و دو طیف سیاسی آمریکا
- جمهوریخواه و دموکرات- درباره تحریمها اختلافنظر دارد. این جریان برای جا انداختن این فریب، در تازهترین اقدام خود مشغول بزک کردن جو بایدن نامزد دموکرات انتخابات 2020 آمریکاست که اگر او رئیسجمهور شود به برجام بازمیگردد و تحریمها رفع میشود. برای درک عمیق و واقعی ماجرا به کتاب نفیو برمیگردیم. کسی که کارش را در دوره جمهوریخواهان آغاز کرد، در دوره اوبامای دموکرات به اوج رسید و تا مدتی با دولت ترامپ نیز همکاری کرده است.
نفیو در کتاب خود از دو دیدگاه در سال 2009 خبر میدهد. عدهای مثل دولت اوباما که موافق مذاکره با ایران بودهاند و عدهای دیگر که معتقد بودند تا جمهوری اسلامی وجود دارد، نمیتوان با آن به توافق رسید و پیششرط ثبات و آرامش در منطقه، براندازی جمهوری اسلامی است. نفیو که خود از دسته اول و طرفدار مذاکره است میگوید دسته دوم اما معتقد بودند باید با مذاکره و توافقی که محصول فشار تحریم است، ایران را مجبور کرد «سیاستها
و رفتارهای کلی» خود را تغییر دهد. اساساًً میان دو طیف
چه تفاوتی وجود دارد جز در ابزار و روش دشمنی؟ دولت ترامپ نشان داد حتی همین تفاوت نیز وجود ندارد و هر دو طیف آمریکا ابزاری جز تحریم در اختیار ندارند.
جالب آنکه نفیو در کتاب خود به صراحت و بهصورت جزئی بیان میکند که پس از مسئله هستهای باید به سراغ فعالیت منطقهای و مسائل داخلی ایران - به بهانه حقوق بشر- رفت و با استفاده از تحریم به اهداف مورد نظر دست یافت؛ همان اقدامی که دولت اوباما در پیش گرفت.
تجربه تلخ برجام نشان داد، آمریکاییها حتی در صورت دادن امتیازهای فراوان نیز حاضر به دست کشیدن از تحریم نیستند چرا که اساساًً مسئله هستهای بهانهای بیش نبوده و چالش آنها با ما یک چالش هویتی و ماهیتی است. بهانههای آمریکا تمامی ندارد و سادهلوح است اگر کسی گمان کند حتی با نابود کردن آخرین سانتریفیوژ در کشور هم غائله هستهای تمام میشود. راه خلاصی از شرّ تحریم هرچند ساده و بیزحمت نیست اما کاملاًً روشن است. معمار تحریمهای ایران در کتاب خود به تحریم بنزین در سال 2010 اشاره میکند. زمانی که ایران وابستگی زیادی به بنزین وارداتی داشت و آمریکاییها گمان میکردند با تحریم آن، فشار شدیدی بر مردم وارد خواهد شد. بیراه هم فکر نکرده بودند اما ما در مقابل این تحریم خبیثانه که زندگی روزمره مردم را نشانه رفته بود، پالایشگاه ساختیم و عملاًً تحریم آمریکا خنثی شد.
حضرت آیتالله العظمیخامنهای سال 91 فرمودند؛
«من دیپلمات نیستم، من انقلابیام». بیانات جامع و عمیق دیروز ایشان درباره ماهیت، اهداف و راه مقابله با تحریمهای آمریکا نشان داد، مدعیان و قهرمانان دیپلماسی باید در محضر ایشان شاگردی کنند.
محمد صرفی