ریاکاری کارگزاران حکومتی و آثار آن
مجیـد نیرومند
ریاکاران، همدمان شیطان
از نظر آموزههای قرآن، ریاکاران همدمان شیطان هستند؛ یعنی نه تنها در همان مسیر شیطان گام بر میدارند، بلکه رفیق گرمابه و گلستان شیطان بوده و از نظر فکری و عملی همراه و همگام با شیطان هستند. این افراد به ظاهر همگام با مردم هستند، ولی همراه با شیطان بوده و نه تنها خود شیطانی فکر و عمل میکنند، بلکه از مصادیق شیاطین انسی هستند.
بر این اساس نمیتوان به کمکها و حمایتهای مالی این افراد به عنوان یک عمل خیر نگاه کرد؛ زیرا همان طوری که کمکهای استکبار جهانی و شیطان بزرگ به برخی از کشورها و مردم
براساس اهداف شیطانی برای گسترش سلطه نظام استکباری خود است، همچنین کمکها و انفاقات مالیشان به سبب ریاکاری و نفاق و شرک، در راستای همان اهداف شیطانی است؛ زیرا برای رضایت خدا و مردم کاری نمیکنند، بلکه برای افزایش سلطه خویش و امکان دسترسی به جیب مردم این کمکها را به مردم دارند.(نساء، آیه 38)
بنابراین، مسئولانی که در نظام اسلامی، با ریاکاری اقداماتی چون حمایتهای مالی نسبت به مردم فقیر و مستضعف انجام میدهند، و یا دست به کارهای نمایشی مردم پسند میزنند، در راستای اهداف شیطان و مقاصد شیطانی فعالیت میکنند تا با بهرهگیری از محبوبیت اجتماعی که برای خود از این طریق به دست میآورند، در زمان مناسب از آن برای مقاصد شیطانی بهره گیرند. در حقیقت با این گونه فعالیتهای خیر ولی ریاکارانه ، اعتماد مردم را به دست میآورند تا بتوانند از آن پلی برای برقراری ارتباط با شیاطین استکباری ایجاد کنند و مردم را به سمت و سوی مستکبران جهانی سوق دهند و تحت سلطه آنان در آورند.
ریاکاری، چوب دو سر نجس
از نظر قرآن، ریاکاری چوب دو سر نجس است؛ زیرا ریاکار با این کار خویش هیچ سودی نمیبرد؛ چرا که از خدا مانده و از شیطان رانده خواهد شد و در بدترین جایگاه قرار میگیرد. پس این گونه نیست که ریاکاران، این همدمان شیطان از سوی شیطان بهرهمند شوند؛ چرا که شیاطین به هیچ اصول اخلاقی و انسانی اعتقاد ندارند و این امکان را برای همدمان خویش از ریاکاران فراهم نمیآورند تا از سوی شیطان بهرهای ببرند؛ زیرا خدا میفرماید که روحیه و رویه شیطان آن است که دوستان تحت ولایت خویش را با «تخویف» (ترساندن) مطیع میسازد و آنان را به بردگی میگیرد.(آل عمران، آیه 175)
از همین رو خدا به ریاکاران، این همدمان شیاطین هشدار میدهد که از این همدمی سودی نصیب آنان نخواهد شد و آنها بدترین راه را برای خویش برگزیند.(نساء، آیه 38)
مسئولانی که گرفتار ریاکاری در میان امت اسلام هستند، به چنین سرنوشت شومی دچار هستند. اینان از سوی امت و رهبری و پروردگار عالمین و جهانیان مطرود هستند؛ زیرا هیچگونه اخلاصی نسبت به امت و پروردگار ندارند؛ چرا که آنان در راه رضایت شیطان و اهداف شیطانی مانند کسب قدرت و ثروت و محبوبیت دروغین در میان مردم فعالیت میکنند؛ پس این امور هرگز مقبول خدا و امت خدایی نخواهد بود؛ و از سوی دیگر، شیاطین استکبار جهانی نیز آنان را در بزنگاه طرد میکنند و اجازه عرض اندام نمیدهند. پس ریاکاران و مسئولان ریاکار همانند چوب دو سر نجس هستند که از هر جهت مطرود خواهند بود و سودی از ریاکاری خویش نمیبرند.
ریاکاران، محرومان از رحمت و محبت الهی
از نظر قرآن، ریاکاران از رحمت و محبت الهی محروم هستند(نساء، آیات 36 و 38)؛ زیرا «والّذين ينفقون» عطف بر «لايحبّ اللّه من كان مختالاً» در آيه قبل میباشد.(مجمع البيان، ج 3 - 4، ص 74)
علت این محرومیتها را باید در همان فقدان اخلاص در قول و فعل ایشان جستوجو کرد؛ زیرا از نظر آموزههای قرآن تنها عملی محبوب است و جالب و جاذب رحمت رحیمی خدا میشود که آن عمل برخاسته از دو عنصر ایمان و اخلاص باشد. پس عملی که فاقد اخلاص است و در راستای ریاکاری و خودنمایی انجام میشود، هیچ ارزشی ندارد تا موجب جلب محبت و رحمت خدا باشد.
ریاکاران اصولا ایمانی به خدا و قیامت ندارند؛ زیرا اگر واقعا چنین اعتقادی داشته باشند، تنها برای رضایت خدا و بهرهمندی از سعادت اخروی اقدام به کار خیر میکردند نه برای نمایش و تفاخراتی که بر اساس خیالبافی شکل گرفته است.(نساء، آیات 36 و 38)
مسئولانی که در فعالیتهای خویش به جای رضایت خدا تنها برای رضایت خلق و جلب محبت و اعتماد آنان کاری انجام میدهند و این گونه شرک میورزند، از خدا و محبت و رحمتش محروم میشوند. چنین مسئولان ریاکار، ممکن است برای رضایت مردم و کسب محبوبیت اجتماعی به هر کاری دست بزنند که بسیار خطرناک و ظلم بزرگی است؛ زیرا شرکورزی در فعالیتها و عملهای خیر اجتماعی مانند انفاقات مالی از مصادیق ظلم بزرگ است.(لقمان، آیه 13)
محرومیت ریاکاران از هدایت الهی
از نظر قرآن، هدایتهای فطری تکوینی شامل همه موجودات از جمله انسان است(طه، آیه 50)؛ اما بهرهمندی انسانها از هدایتهای تشریعی زمانی خواهد بود که شخص از هدایتهای تکوینی بهرهمند شود و به عنوان یک انسان با تقوای عام تکوینی فطری الهامی(شمس، آیات 7 تا 10) در مسیر بهرهمندی از هدایت تشریعی وحیانی قرار گیرد.(بقره، آیات 1 تا 5)
قرآن به ریاکاران هشدار میدهد که اگر به دور از اخلاص ریاکاری ورزند، از هدایتهای پاداشی و تشریعی وحیانی بهرهای نخواهند برد و به جای ایمان به وحی و رسالت، به مخالفت با آن خواهند پرداخت.(بقره، آیه 264؛ نساء، آیات 142 و 143)
بنابراین، مخالفت مسئولان ریاکار با آموزههای قرآن به سبب آثار ریاکاری است که آنان به آن مبتلا شدهاند. این دسته از مسئولان بصراحت یا غیر مستقیم نسبت به قوانین اسلام واکنشی منفی نشان میدهند و به جای آنکه قوانین و حدود شرعی را در امور به کار گیرند، از قوانین وضعی مستکبران جهانی پیروی میکنند و با توجیه ضرورت هماهنگی با قوانین بینالمللی آن را اجرا میکنند و قوانین شریعت را معطل میکنند و به کار نمیبندند.
خدا در قرآن به ریاکاران هشدار میدهد که اعمال و کارهای نیک و خیر آنان به سبب قید ریا هیچ تاثیری نخواهد داشت و نابود میشود.(بقره، آیات 264 تا 266؛ الميزان، ج 2، ص 389)
مسئولان ریاکار با فعالیتهایی که برای جلب محبوبیت و اعتماد مردم نه رضای خدا انجام میدهند، امکان بهرهمندی مردم از آن را نمیدهند؛ زیرا آن کار خیر و نیک آنان، بیتاثیر بوده و آثار واقعی نخواهد داشت؛ زیرا دانه خیری که ریاکار میکارد در خاک اندکی است که بر روی سنگی صاف قرار دارد و با کوچکترین بارانی خاک از میان میرود و دانه به نتیجه نمیرسد.
عوامل ریاکاری مسئولان نظام سیاسی
یکی از پرسشهای مهم این است که چه عامل یا عواملی موجب میشود تا مسئولان بویژه در یک نظام اسلامی به سوی ریاکاری کشیده شوند و فعالیتهای صالح و خیر و نیک خویش را در قالب ریاکاری انجام دهند؟
خدا در آیات قرآن به این پرسش پاسخ داده و عواملی را بیان میکند که میتوان دریافت چرا مسئولان حتی در یک نظام اسلامی به سوی ریاکاری کشیده میشوند و اعمال را به جای رضایت خدا و خلق تنها برای خودنمایی و جلب محبت و اعتماد مردم انجام میدهند که به طوری طبیعی عملی خیر ولی بیپایه و اساس است.
از نظر قرآن مهمترین عوامل تاثیرگذار در این نوع گرایش مسئولان به ریاکاری عبارتند از:
1. کفر: مهمترین عاملی که موجب میشود تااشخاص در کارهای خیر و نیک گرایش به ریاکاری پیدا کنند، کفر نسبت به خدا و قیامت است.(بقره، آیه 264)
2. نفاق: نفاق از بدترین صفات آدمی است. منافق انسانی دورو و دو چهره است که قول و فعلش با هم هماهنگ نیست. از نظر قرآن همین نفاق موجب میشود تااشخاص، گرفتار ریاکاری شوند و اعمال خیر و نیک خویش را بر اساس ریا و خودنمایی انجام دهند.(نساء، آیه 142) بر این اساس، مسئولان ریاکار در نظام اسلامی را کسانی تشکیل میدهند که اهل نفاق هستند و به ظاهر در قالب اسلام خود را معرفی میکنند تا این گونه مردم را فریب داده و با خدعه و نیرنگ خدماتی برای نظام سلطه و مستکبران جهانی انجام دهند.
3. همدمی با شیطان: کسانی که با شیاطین همدم هستند، به ریاکاری گرایش دارند(نساء، آیه 38) اینان همان کاری را انجام میدهند که شیطان انجام میدهد و میخواهد. مسئولانی که با استکبار جهانی هم پیمان هستند و دوست گرمابه وگلستان شیطان به شمار میروند، در هر کاری که وارد میشوند، به عنوان ریا انجام میدهند و دنبال منافع دنیوی و زودگذر و در خدمت اهداف و مقاصد استکباری هستند.
4. خیالبافی: انسانهای خیالباف کسانی هستند که دنبال ریاکاری میروند. (نساء، آیات 36 و37) اصولا خیالبافی این افراد موجب میشود که رفتارهای عجیب و غریبی داشته باشند؛ چنانکه خود را تافتهای جدا بافته از مردم دانسته و با تکبر راه میروند(لقمان، آیه 18) و در مسائل مادی زندگی هیجانی عمل و رفتار میکنند به طوری که به داشته هایشان فرحناک میشوند.(حدید، آیه 23) ریشه ریاکاری مسئولان در نظام اسلامی را میبایست در این عامل نیز جستوجو کرد؛ زیرا خودشان را بر اساس خیالبافی برتر و بهتر میدانند و بر همین اساس با مردم عمل و رفتار میکنند. شاید علتاشرافیگری و تجملگرایی این دسته از مسئولان که بعضا در کاخهای قارونی بیهیچ احساسی از درد و رنج معیشتی مردم زندگی میکنند، همین خیالبافی باطل ایشان باشد که خدا در قرآن به آن توجه میدهد.(نساء، آیات 36 و 37)
5. تفاخر: تفاخر و فخرفروشی یکی از عوامل ریاکاری است (نساء، آیات36 و 37) همین تفاخر برخاسته از خیالبافی آنان است.
این تفاخر هم ریشه در دنیا طلبی مسئولان و دولتمردان ریاکار دارد که سعی میکنند از بیتالمال مسلمین برای خود و بستگانشان رانت و بهره فراوان اختصاص دهند. این بدان معناست که کارگزاران ریاکار با حرص و طمعی که نسبت به دنیا دارند از همه ابزارها برای اشباع این عطش سیری ناپذیر خود بهره میبرند و در این راه ریاکاری و چهره عوض کردن یکی از راههای آنان برای نیل به این مقصود است.