kayhan.ir

کد خبر: ۱۷۱۷۶۹
تاریخ انتشار : ۱۴ مهر ۱۳۹۸ - ۱۹:۴۹
بررسی یک عبرت تاریخی؛ زمینه‌ها و شرایط انعقاد معاهده برجام -82

قتل، غارت آثار تاریخی و نابودی منابع علمی، سوغات غربی‌ها برای عراق




 سهراب صلاحی
 به دلیل جنگ‌های پیاپی و استفاده از سلاح‌های حاوی اورانیوم رقیق‌شده طی دو جنگ 1991 و 2003، توزیع اورانیوم در محیط سطحی این حوزه تأثیر به‌سزایی داشته است. نتایج بررسی نشان می‌دهد ورود عناصر کمیاب خارجی به میزان چشمگیری روی‌داده و حاکی از این است که زمانی که ذرات غنی‌شده با اورانیوم رقیق‌شده تشکیل شدند، می‌تواند مسافت زیادی حتی ده‌ها کیلومتر را نیز بپیماید.
همچنین یک مطالعه جدید، آثار سموم منتشره از بمباران ایالات‌متحده در عراق را به‌صورت نقایص هنگام تولد نوزادان در دو شهری که به‌شدت مورد حمله قرار گرفته بودند، نشان داده است. مطالعه منتشرشده در بولتن آلودگی محیط‌زیست و سم‌شناسی، نگاهی به جنوب شهر بصره و بخش مرکزی شهر فلوجه انداخته و افزایش متناوب در سقط‌جنین و نقایص مادرزادی ازجمله عدم وجود بخش عمده‌ای از مغز و جمجمه و کامل نشدن رشد ستون فقرات در سال‌های پس از بمباران سنگین در ۲۰۰۳ و ۲۰۰۴ را بیان می‌کند. پژوهشگران این تحقیق، متوجه افزایش میزان جیوه و سرب در کودکان شدند. روزنامه ایندیپندنت گزارش داده است: «بنا به گفته دکتر مژگان ثوابی اصفهانی، یکی از نویسندگان این تحقیق و سم‌شناس محیط‌زیست در دانشکده بهداشت دانشگاه میشیگان، برای اولین بار است که بدین روشنی رد پایی از فلز در جامعه انسانی مشاهده شده و شواهدی قانع‌کننده در ارتباط با افزایش متناوب در نقایص نوزادان هنگام تولد در عراق به علت آلودگی فلزات سمی و اثرات آن بر سیستم عصبی پس از بمباران‌های مکرر در شهرستان‌های عراق دیده شده است... او این اپیدمی را یک بحران بهداشت عمومی نامیده و گفته است: در معرض آلاینده‌ها قرار گرفتن در دوران جنینی می‌تواند به‌شدت نتیجه یک حاملگی طبیعی را تغییر دهد».
این در حالی است که به‌منظور حمایت بیشتر از غیرنظامیان و در پی تلاش‌های صلیب سرخ بین‌المللی، سرانجام طی مذاکرات طولانی در 10 ژوئن 1977 پروتکل‌هایی به کنوانسیون 1949 ژنو ضمیمه شد. پروتکل اول به حمایت از قربانیان درگیری‌های مسلحانه بین‌المللی ارتباط دارد و پروتکل دوم مربوط به حمایت از قربانیان در مخاصمات مسلحانه غیر بین‌المللی و داخل کشورها است. همچنین مطابق ماده 2 مشترک کنوانسیون‌های چهارگانه 1949 ژنو، قواعد این کنوانسیون‌ها در هر مخاصمه مسلحانه که میان دو یا چند کشور طرف معاهده حتی اگر حالت جنگی، توسط یکی از آنها به رسمیت شناخته نشود، قابل اجرا است. قواعد این کنوانسیون‌ها در کلیه موارد‌اشغال تمام یا بخشی از سرزمین یک کشور، حتی اگر‌اشغال، با مقاومت نظامی روبرو نشود، اجرا می‌شود، همچنین قواعد این کنوانسیون‌ها نسبت به کشورهای غیر عضو نیز قابل اجراست زیرا مقررات مندرج در آن عرفی و مورد قبول جامعه بین‌المللی است. حمایت و رفتار انسانی با مردم منطقه‌اشغالی از اصول اساسی این کنوانسیون‌ها در وضعیت‌اشغال خصمانه یک سرزمین است.
از سوی دیگر جامعه بین‌المللی و سازمان‌های بین‌المللی طرفدار حقوق بشر پیش از آغاز تهاجم آمریکا و انگلیس به عراق، نگرانی جدی خود را نسبت به هدف قرار گرفتن غیرنظامیان و به‌کارگیری سلاح‌های ممنوعه در این تهاجم و فاجعه انسانی در عراق ابراز نمودند. نهایت اینکه با توجه به گزارش‌های محکمه‌پسند بسیاری از به‌کارگیری سلاح‌های ممنوعه ازجمله «فسفر سفید»، «اورانیوم رقیق‌شده» و «بمب خوشه‌ای» از سوی نیروهای آمریکایی در‌اشغال عراق موجود است که علاوه‌بر آن‌ها، فرماندهان آمریکایی مشغول درصحنه تهاجم و‌اشغال عراق را نیز با مسئولیت کیفری روبرو می‌نماید. در زمینه عدم حفاظت و تخریب میراث باستانی عراق نیز آمریکایی‌ها مرتکب جنایت شدند.
علاوه‌بر چپاول موزه بغداد و تخریب و سوزاندن کتابخانه ملی این شهر، متأسفانه نیروهای آمریکایی هیچ ملاحظه‌ای نسبت به حفاظت از دیگر مکان‌های تاریخی و باستانی عراق از خود نشان ندادند و بلکه با اقدامات خود بسیاری از این مکان‌ها را در معرض خطر جدی قرار دادند که مهم‌ترین آن شهر تاریخی بابل بود. با توجه به اینکه در دشت جنوب عراق آثار باستانی تنها چیزی‌هایی هستند که از سطح زمین بالاترند و می‌توانستند برای مواضع نظامی پناهگاه‌های خوبی باشند، همچنان‌که در تهاجم 1991 آمریکا و هم‌پیمانانش به عراق، بولدوزرهای آمریکایی بسیاری از این آثار را ویران کردند، با دستگاه‌های نوینی که می‌توان یک دهکده شش‌هزارساله را در عرض 24 ساعت به تلی از خاک تبدیل کرد، احتمال آسیب‌های غیرقابل‌جبران در مدت 80 ماه‌اشغال عراق از سوی نیروهای‌اشغالگر، به‌خصوص با عنایت به قصور فاحش مسئولین آمریکایی در حفاظت از میراث فرهنگی عراق، بسیار زیاد است. ساعتی پس از فروپاشی دولت صدام، کتابخانه مرکزی دانشگاه بغداد که شامل مجموعه‌های هنری، انسانی و ادبی بود غارت شد و دانشکده‌های پزشکی و هنر آسیب جدی دیدند. دانشکده هنر دانشگاه بغداد، دارای بزرگ‌ترین کتابخانه علوم انسانی بود که کامپیوترها و مبلمان آن غارت شده و تمام 175 هزار جلد مجموعه و دست‌نویس آن نیز در آتش سوخت.
در توجیه غارت موزه‌ها و آتش زدن کتابخانه‌ها در ماه آوریل 2003، رامسفلد آن را به‌عنوان عملی آزاد و دموکراتیک از سوی مردمی توصیف کرد که قبلاً تحت ستم بوده‌اند و در سخنی دیگر آن را به‌عنوان «دردهای کثیف تولد دموکراسی» توصیف کرد، همانگونه که آلبرایت مرگ پانصد هزار نفر کودک عراقی در دوران تحریم دهه 1990 بر عراق را تنها هزینه ناچیزی از ایجاد دگرگونی‌های لازم در خاورمیانه خواند و پس از وی نیز بمباران و قتل و عام‌های کودکان و زنان لبنانی در جنگ 33 روزه لبنان (2006) از سوی خانم رایس «درد زایمان تولد خاورمیانه جدید» توصیف شد. درصورتی‌که بتوان تخریب و غارت میراث فرهنگی در روزهای اولیه جنگ را اتفاقی خواند که نمی‌توان چنین توجیهی را از دولت آمریکا که تجربه راه‌اندازی بیشترین جنگ‌ها پس از تأسیس سازمان ملل را در کارنامه خود دارد پذیرفت، اما این واقعیت که بخش بزرگی از تخریب فرهنگی در طول سال‌های بعد از تهاجم و در دوران‌اشغال صورت گرفت، نشان بر این عقیده است که تخریب و غارت اتفاقی نبوده بلکه عامدانه بوده است به‌خصوص اینکه بسیاری از‌اشیای تاریخی عراق پس از‌اشغال این کشور سر از موزه‌های آمریکایی و اروپایی درآورد. بعضی از محققین غربی نیز بر این باورند که تخریب و درواقع پاک‌سازی فرهنگی عراق برای پایان دادن به هویت یکپارچه عراق بود که درواقع در راستای طرح کلان آمریکا برای خاورمیانه جدید قرار داشت و آن تقسیم کشورهای این منطقه به جزایر کوچک بود. به تعبیری آمریکایی‌ها فقط مراقب بودند که مدارک تأسیسات نفتی عراق حفظ شود. حدود 4 هزار‌اشیاء دست‌ساز باستانی به غارت رفته، بسیاری از این سرقت‌ها با کمک نیروهای‌اشغالگر انجام شده مانند سرقت‌هایی که به‌وسیله «جوزف براوند» آمریکایی انجام شد که تحت عنوان کارشناس خاورمیانه و روزنامه‌نگار به عراق آمده بود.  بی‌تردید یکی از راه‌های از بین بردن غرور ملی یک کشور، تخریب میراث فرهنگی و نابودی تاریخ آن است، مسئله‌ای که در عراق تحت ‌اشغال دولت آمریکا اتفاق افتاد. همان اقدامی که پسرعموی آمریکایی‌ها یعنی انگلیسی‌ها با طراحی و ایجاد تفکر وهابی و با روی کارآوردن آل‌سعود بر میراث گران‌قدر اسلامی در منطقه حجاز روا داشتند و بعداً نیز آنها و آمریکایی‌ها در ایجاد طالبان و داعش با تفکر سلفی‌گری بر میراث فرهنگی و تاریخی افغانستان و سوریه روا داشتند؛ زیرا ازجمله واسطه‌های مهمی که ارتباط نسل‌های آینده را با گذشته حفظ می‌نماید و اجازه نمی‌دهد که هویت یک ملت به فراموشی سپرده شود هنگامی است که آثار تاریخی و فرهنگی یک کشور در محلی به نام موزه جمع می‌شود. در این صورت افراد بهتر می‌توانند با تماشا و بررسی اجزا و آثار تاریخی خود، ارتباطات خود با گذشته را حفظ نمایند، اما آنچه از اهداف‌اشغال عراق برای آمریکا محسوب می‌شد، پاک کردن این حافظه تاریخی بود تا هم بهتر بتوان کشور تاریخی عراق را به جزایر کوچک تقسیم نماید و هم با پیاده کردن الگوی مدنظر خود در عراق دیگر کشورهای مخالفت در منطقه و جهان که آمریکا در بدو شروع جنگ 2001 از آنها به‌عنوان طرفداران تروریسم یاد می‌کرد، مرعوب و مطیع نماید، اما چنین نشد و سیاست‌های هوشمندانه جمهوری اسلامی باعث شد که به‌طور بسیار اعجاب‌انگیزی این کشور که به‌عنوان مهم‌ترین دولت‌های سرکش در مقابل سیاست‌های آمریکا از آن نام برده می‌شد به قدرتی غیر قابل شکست در منطقه تبدیل و تأثیرات فرامنطقه‌ای و بین‌المللی آن برای جهانیان آشکار شود. درهرحال از منظر مقررات بین‌المللی، حداقل اینکه قصور مسئولین و فرماندهان آمریکایی در ارتکاب این جنایت‌ها محرز است، هزاران دلیل محکمه‌پسند وجود دارد.