نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
باید با آمریکا مذاکره کنیم تا فرزندان مردم بتوانند به مدرسه بروند!
سرویس سیاسی-
روزنامه زنجیرهای همدلی در شماره دیروز خود در راستای استراتژی دوگانهسازی «جنگ و صلح» در گزارشی با عنوان «دیپلماسی ستیزی» نوشت: «فارغ از اینکه سفر بیسابقه ظریف به شهر بیاریتز فرانسه و دیدارهای دیپلماتیک در حاشیه اجلاس سران جی 7 چه جایگاهی برای ایران و سکاندار دیپلماسی آن در جهانترسیم میکند، باید منتظر اثرات مهم این اتفاق در جهت دورکردن سایه تنش و جنگ و گشایش روابط اقتصادی و مالی خواهد بود.»همدلی در مطلب دیگری به نقل از دیپلمات پیشین هوادار اصلاحات نوشت: «اگر آمارهای تورم را بهدقت نگاه کنیم متوجه خواهیم شد که بزرگترین تورم در طول تاریخ ایران، در این چند مدت رخ داده است... بدون شک واقعیتهای معیشتی و مشکلات واردشده بر مردم ایران به دلیل تحریمها، قابل کتمان نیست.در ادامه این مطلب آمده است: «پس بنابراین، تندروها بهتر است دست از چوب لای چرخ کردن دستگاه دیپلماسی بردارند و بگذارند مردم ایران از این وضعیت رهایی یابند. مردم میخواهند زندگی کنند، مردم میخواهند فرزندان خود را به مدرسه بفرستند و به زندگی روزمره خود بدون سختی و مشکلات ادامه دهند. مردم نیز میدانند که دولت نیز بهتر از خود آنها از این وضعیت خبر دارد. این مسائل نیز مسائل جدی است. رئیسجمهور نیز در سخنان دیروزش به همین نکات اشاره کرد و گفت اگر منافع ملی ایران تأمین شود حاضریم با هرکسی هم که باشد مذاکره خواهیم کرد.»شایان ذکر آنکه آسمان و ریسمان به هم بافتن مدعیان اصلاحات برای تحمیل مذاکره بسیار مشهود است چه آنکه همه هم و غم خود را برای این نهادهاند که اولاً) تورم و مشکلات کشور که محصول ناکارآمدی دولت روحانی است را صرفاً متوجه تحریمها کنند و ثانیاً) مذاکره با آمریکا و سازش و انفعال در برابر او را تنها راه خروج از بحران و حل مشکلات کشور قلمداد کنند. در حالیکه همین سازش و انفعال و حرف از مذاکره و لبخند و. .. باعث شده است نظام سلطه با جسارت و گستاخی بیشازپیش، تحریمهای بیسابقه و فلجکنندهای را علیه جمهوری اسلامی وضع کند.
فرار از پاسخگویی با طرح مجدد «دولت موازی» و «بدشانسی»
حمیدرضا جلاییپور فعال سیاسی اصلاحطلب در میزگردی در روزنامه ایران گفته است: «نقش دولت موازی جدی است. همین دولت موازی هنگام انعقاد برجام نگذاشت برجام به برجام اقتصادیترجمه شود... در دولت آقای خاتمی، شاهد شکلگیری آرام آرام دولت موازی هستیم؛ اما این دولت موازی در زمان آقای روحانی، دیگر شکل گرفته و بزرگ شده است و از حالت دولت پنهان خارج شده و کارهای خود را آشکارا انجام میدهد»جلاییپور در ادامه گفت: «بار دیگر تأکید کنم که نسبت به 20 سال قبل، دولت موازی بتدریج بزرگتر، آشکارتر و شفافتر شده است و عملکردش عمل دولت رسمی را خنثی میکند. مشکل دولت روحانی این است که در طرح دولت موازی و مورد حمایت آن نیست و این دولت موازی در برابر دولت اوست».گفتنی آنکه این دروغپردازیها در شرایطی است که بارها تأکید کردهایم که اگر اصلاحطلبان مدعی دولت موازی هستند بیایند بگویند که چه کسی، چه موقع، کجا و با چه کیفیتی دولت متوازی را مدیریت و در اجرای برجام اخلال ایجاد کرده است؟ سؤالاتی که تاکنون مدعیان اصلاحات با سکوت از کنار آن گذشته و با تکرار این ادعاها، به جنجالسازی و پریشانگویی بسنده کردهاند.
دولت نمیتواند بگوید «چوب لای چرخ دولت میگذارند»
البته در این میزگرد عباس عبدی، فعال سیاسی در پاسخ به ادعای جلایی پور مبنی بر اینکه عدم موفقیت دولت به دلیل بدشانسی است، پاسخ او را داد و گفت: «اساساًً بخت و اقبال در سیاست را قبول ندارم، زیرا امر سیاست را بیمعنی میکند، کما اینکه میتوانیم بگوییم آقای روحانی خوش شانس بود که در زمان آقای اوباما سر کار آمد؛ بنابراین، مسئله شانس نیست، بلکه سیاستمدار باید از موقعیتهای موجود استفاده کند. مثال عینیتری میزنم. درصورت وقوع زلزله در تهران هر دولتی با مسائلی مواجه میشود. آیا اسم این وضعیت را باید بدشانسی گذاشت؟ در این نگاه، خوش شانسی هم مربوط به زمانی است که زلزله نمیآید پس چرا این را نمیگوییم؟ واقعیت سیاست شانس نیست و سیاست برای مقابله با همین وضعیتهاست. حتی درباره مسائلی که نسبت به دولت پنهان مطرح میشود هم همین موضع را دارم. سیاستمدار نمیتواند بگوید اجازه نمیدهند کار کنم. وقتی سیاستمدار روی کار میآید، یا میداند چنین مسائلی وجود دارد یا نمیداند. اگر نمیداند، مسئولیتش برعهده خود او است که چرا نمیداند، اما اگر میداند، وظیفه او حل این مسائل است و نمیتواند بگوید نمیتوانم، چون چوب لای چرخ دولت میگذارند... بنابراین نمیتوان مسائل را به بخت و اقبال یا شانس تقلیل داد.»
روحانی باید هزینه مذاکره نکردن را برای رقبایش بالا ببرد
روزنامه زنجیرهای اعتماد روز گذشته در یادداشت سرمقاله خود به قلم سردبیر این روزنامه با اشاره به اظهارات چند روز اخیر رئیسجمهور درباره موضوع مذاکره نوشت: «روحانی نهتنها نتوانست با رقبای داخلیاش معامله برد- برد بکند، بلکه گفتوگوی برد- بردش با جهان نیز در عمل به اگر نه به باخت- باخت به خنس خورد. بخشی از این باخت به گردن ترامپ و ایرانستیزان کاخ سفید است. اتفاقاً زباننفهمی ترامپ برای مردم قابل درک است.» این روزنامه در ادامه نوشت: «نه تنها دولت در گفتوگوهای منطقهای کمکاری کرد بلکه در داخل نیز، درشتگویی و طعنه و تمسخر و متلکپرانی و ضایعکردن رقیب را جایگزین گفتوگو کرد. مردم به این جهت دکتر حسن روحانی را در دولت دوازدهم برگزیدند که اولاً حقوقدان و گفتوگوکننده بود، ثانیاً دعواهای جناحی را در کارنامه نداشت. در عمل اما هم خودش و هم اطرافیانش طوعا و کرها وارد دعواهای سیاسی- جناحی با رقبا شدند و درصدد تحقیر و تخفیف منتقدان خود برآمدند.»
اعتماد در ادامه به رئیسجمهور پیشنهاد کرده است: «روحانی قبل از رسیدن به پای میز مذاکره با آمریکا، باید دل رقبایش را نرم کند و هزینه داخلی مذاکره را پایین بیاورد- لااقل هزینه مذاکرهنکردن را برای رقبایش بالا ببرد.»
گفتنی است چندی پیش هم یکی از روزنامههای مدعی اصلاحطلبی از دولت خواسته بود روال باجدادن به اروپا از سرگرفته شود تا تحلیل روزنامه کیهان محقق نشود.همدلی نوشته بود: «هر چه که دولت ایران گامهای تندتری را برای خروج از برجام نیمبند برمیدارد، عملاًً همان خواسته دوستان کیهانی را اجرا میکند و بیش از آنکه رؤیا و شعارهای دولت دوازدهم را که توسعه و رفاه و آسایش مردم بود، محقق کند، رؤیاهای دوستان کیهانی را محقق خواهد ساخت.»
مدعیان اصلاحات و دگماندیشانی که خود را پشت نقاب وطندوستی و ملیخواهی پنهان کردهاند، آنقدر مقاصد حزبی و سیاسی و امیال شخصی برایشان اهمیت دارد که هنوز هم حاضرند منافع و مطالبات ملی را به مسلخ ببرند و از خویشتنداری (بخوانید انفعال و سازش) سخن بگویند. در بهترین حالت این جماعت چنان در دغدغههای حزبی یا جناحی غرقشدهاند که فراموش کردهاند منتقدان دلسوز دولت آنچه میخواهند منافع ملی و مقاومت در برابر زورگویی اروپاییها و آمریکا است.
اصلاحطلبان؛ بلندگوی ترامپ برای تحمیل مذاکره
روزنامه ابتکار در تیتر 1 خود با عنوان «مأموریت ماکرون برای نجات برجام» نوشت: «مأموریت ماکرون برای نجات برجام اکنون با توجه به ابزارهایی که در اختیار اروپا قرار دارد و نیز پیچیدهتر شدن معادلات، دشوارتر از هر زمان دیگری خواهد بود.»
این روزنامه زنجیرهای با القای فضای مثبت برای مذاکره با آمریکا در سوتیترهای خود حرفهای ترامپ را برجسته کرد و با تیترهایی مانند «ترامپ از اختصاص خط اعتباری کشورهای مختلف به ایران خبر داد»، «ترامپ: نمیخواهم شاهد سختی کشیدن مردم ایران بهخاطر تحریمها باشم» و «ترامپ مدعی شد که شانس زیادی برای توافق با ایران وجود دارد»، «ماکرون: امیدوارم روحانی و ترامپ بهزودی با هم دیدار کنند» نوشت: «اهمیت سفر ظریف به محل اجلاس سران گروه هفت که با پوشش وسیع رسانههای بینالمللی نیز همراه بود ازآنجا ناشی میشود که وزیر خارجه ایران دو روز قبل از آن، یعنی روز جمعه به پاریس سفر و با امانوئل ماکرون رئیسجمهوری فرانسه دیدار کرده بود.»در ادامه این گزارش آمده است: «از سوی دیگر گفته شد که رئیسجمهوری فرانسه در دیدار دوساعته خود با دونالد ترامپ طرحی را ارائه کرده که در ازای صدور محدود معافیت فروش نفت ایران توسط آمریکا، فرانسه تلاش کند تا ایران راترغیب به توقف گامهای هستهای و آغاز مذاکرات جدید کند.»شایانذکر است ذوقزدگی مدعیان اصلاحات از حضور ظریف در فرانسه در حالی است که اولاً) ترامپ گفته است به هیچ کشوری نمایندگی برای گفتوگو با ایران را نداده است؛ ثانیاً) ترامپ پس از دیدارش با آنگلا مرکل اعلام کرد که سران گروه هفت در مورد ایران متحد بودند و به این نتیجه رسیدند که ایران نمیتواند سلاح هستهای داشته باشد! و ثالثاً) آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان هم اعلام کرد که گروه هفت با این موضوع که ایران نباید تسلیحات اتمی داشته باشد موافق است.ضمن اینکه نباید از یاد ببریم که چند ماه پیش ترامپ و مکرون در نشست خبری مشترک اعلام کردند در قبال جمهوری اسلامی ایران «وحدت راهبردی» دارند و تنها اختلافشان در مورد «روشها» است.
از مهدورالدم نامیدن زن مقتول تا اشک تمساح برای حضور زنان در کابینه
روزنامه آرمان در مطلبی نوشت: «بازهم خبری از معرفی وزیر زن نشد و رئیسجمهور دو مرد را برای تصدی وزارتخانههای آموزشوپرورش و میراث فرهنگی به مجلس معرفی کرد. دیروز باز هم وعدههای امیدآفرین رئیسجمهور و معاون اولش برای معرفی وزیر زن، در ذهن نیمی از جمعیت کشور به یاس و ناامیدی تبدیل شد.»
چندی پیش «زهرا شجاعی» رئیس مرکز امور مشارکت زنان در دولت اصلاحات با افشاگری درخصوص استفاده ابزاری مدعیان اصلاحات از زنان گفته بود: «اصولگرایان حمایت بیشتری از زنان انجام میدهند و در عوض اصلاحطلبان موقع انتخابات از زنان استفاده میکنند و بعد کاری برایشان نمیکنند.»
در ماههای آینده انتخابات مجلس شورای اسلامی برگزار خواهد شد. طیف مدعی اصلاحات بهجای عمل به وعدهها و گرهگشایی از مشکلات مردم، همچنان مشغول سیاسی بازی و سیاسیکاری است.
اشک تمساح مدعیان اصلاحات برای حضور زنان در کابینه در حالی است که این طیف چندی پیش با دفاع تمامقد از یک قاتل که همقبیلهشان بود، با بیاخلاقی، بدون هیچ سند و مدرکی به مقتول که زنی جوان بود، اتهام مهدورالدمیزدند.
لازم به ذکر است که اصلاحطلبان در سال 96 برای حضور یک زن بهعنوان شهردار تهران جنجال زیادی به پا کردند اما در همان مقطع یکی از کاندیداهای زن صراحتاً اعلام کرد که درج نام زنان در لیست کاندیداهای شهرداری تهران توسط اصلاحطلبان، صرفاً اقدامی نمایشی و ویترینی است.
تئوریزه کردن سلطهجویی آمریکا توسط اصلاحطلبان
روزنامه شرق در سرمقاله شماره دیروز خود هم راستا با دیگر روزنامههای زنجیرهای به زمینهسازی برای دیدار میان روحانی و ترامپ پرداخته و به قلم صادق زیباکلام آورده است: «[ترامپ] درباره ایران مجدد اظهار میکند ما نه دنبال تغییر رژیم هستیم و نه میخواهیم مردم ایران در رنج باشند. تنها مسئله موجود، آن است که ایران تبدیل به یک قدرت اتمینشود که البته مراد از این اصطلاح، نگرانی از دستیابی ایران به تسلیحات هستهای است که مقامات ارشد ایران همواره آن را تکذیب کردهاند. حسب فتوای رهبری، استفاده از سلاح هستهای حرام شرعی اعلام شده است. رئیسجمهور ایالات متحده اعلام کرد هیچ مشکلی با پیشرفت وترقی ایران ندارد.»
البته نویسنده اندکی از سادهلوحی خاص طیف خود فاصله گرفته و نوشته: «سخنان ترامپ یا درستتر گفته باشیم چراغ سبز ترامپ به مکرون، به هیچ رو به معنای افتادن در سرازیری نیست؛ صرفا به معنای آن است که دو طرف به رئیسجمهور فرانسه «نه» نگفتهاند. درعینحال، این همه ماجرا نیست. هم ایران و هم ایالات متحده میدانند اگر قرار باشد میانجیگری فرانسه به جایی برسد، شرط اصلی تغییر در برخی مواضع است[!!]»
گویا اینها نظرات یک ایرانی است. او معتقد است که شرط اصلی تغییر در برخی مواضع است. این یعنی تئوریزهکردن سلطه طلبی آمریکا، چرا که ما در مورد موضوعی خاص با 6 کشور پای میز مذاکره نشستیم. در حقیقت مشکل ما با آن سه کشور اروپایی و آمریکا بود. در باب آن موضوع ما پس از سالها مذاکره به توافق رسیدیم و از بسیاری از حقوق مسلم و قانونی خود که در قوانین بینالمللی تصریح شده کوتاه آمدیم. برجام به اجرا درآمد.
ما تعهداتمان را موبه مو و زودتر از موعد انجام دادیم ولی طرف غربی تعهداتش را انجام نداد. با وجود بدعهدی غرب از زمان اجرای برجام اما آژانس بینالمللی انرژی اتمی15بار به صراحت بر پایبندی ایران به تعهداتش تأکید کرده است. با این وجود آمریکا زیر میز زد و خارج شد! حالا یک ایرانی در یک روزنامه ایرانی مینویسد برای اینکه میانجیگری فرانسه به جایی برسد باید دو طرف (ایران و آمریکا) در برخی مواضع خود تغییراتی بدهند. این یعنی ایران علاوه بر گذشتن از برخی حقوق خود در برجام اکنون باید از برخی حقوق و مواضع دیگر خود نیز بگذرد! این چیزی جز تئوریزهکردن سلطهجویی آمریکاست؟!
اول پاسخگو باشید؛ بعداً از قوه قضائیه تشکر کنید
روزنامه سازندگی در یادداشت 1 خود به قلم عضو شورای مرکزی حزب متبوع خود نوشت: «ضمن تشکر از رویکرد ریاست قوه قضائیه در زمینه برخورد با دانهدرشتها و مفسدان اقتصادی.... از ایشان (آیتالله رئیسی) تقاضا دارم درخصوص گزارشهای منتشرشده مبنی بر فسادهای کلان در حوزه خودرو، زمینخواری و فسادهای بانکی که مانع رونق تولیدشده نیز ورود جدی داشته باشند و با هرگونه تضییع حقوق مردم و غارت ملت برخورد نمایند.»
نکته قابلتأمل آن است که مدعیان اصلاحات از یاد ببرند که در کنار تشکر از ریاست قوه قضائیه و تمجید از برخوردهای اخیر صورت گرفته با فساد، بایستی درخصوص حمایتشان از دولتی که ماحصلش تورم بالای 42 درصدی و افزایش چند صددرصدی حجم نقدینگی، افزایش نرخ بیکاری و کاهش رشد اقتصادی و درنهایت رشد فساد اقتصادی و پروندههای جنجالی بود، در برابر افکار عمومی پاسخگو باشند.