نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
شرایط اقتصادی کشور باعث ناکارآمدي دولت، شوراها و مجلس شده است!
سرویس سیاسی-
روزنامه آرمان در مطلبی نوشت: «برخي معتقدند، به دليل برخي عملکردهاي انتقادآميز دولت، فراکسيون اميد مجلس و شوراي شهر، مردم نوعي رويکرد منفعلانه و بيتفاوت نسبت به انتخابات پيش رو از خود بروز ميدهند. اين در حالي است که بهنظر ميرسد شرايط اقتصادي در کشور به گونهاي است که موجب ناکارآمدي دولت، شوراها و مجلس شده است».
این روزنامه زنجیرهای در ادامه نوشت: «گرچه مطرح ميشود که عملکرد ضعيف فراکسيون اميد موجب نااميدي مردم از جريان اصلاحات و اين فراکسيون شده، اما واقعيت اين است که فراکسيون اميد تمام ظرفيت جريان اصلاحطلب نبوده و بدون شک نتوانسته انتظارات را برآورده کند و حرکتي جدي که بتواند طي 4 سال در خاطر مردم بماند، در اين مجموعه ايجاد کند. فقدان يک مديريت کارآمد و بدنه منسجم باعث شده که امروز مجلس به اسم فراکسيون اميد، اما به کام بخشهايي از منتقدين جريان اصلاحات باشد».
طیف مدعی اصلاحات اکثریت مطلق دولت را در اختیار دارد. این طیف همچنین فراکسیون امید مجلس و شوراهای شهر در برخی کلانشهرها از جمله تهران را نیز در اختیار دارد؛ اما به جای پاسخگویی به مردم و گزارش عملکرد به افکار عمومی، از پذیرش مسئولیت وضع موجود طفره رفته و به فرافکنی مشغول است.
عملکرد ضعیف دولت و مجلس و شوراهای شهر، موجب شده تا مطالبات اقتصادی مردم بر زمین بماند. اما مدعیان اصلاحات با توهین به شعور مردم مدعی هستند که شرایط اقتصادی کشور موجب ناکارآمدی دولت، شوراها و مجلس شده است.
کدام مذاکره؟!
روزنامه ایران دیروز تیتر یک خود را «دوگانه کاذب مقاومت ـ مذاکره» قرار داد و نوشت: «کشتی آزاد شده ایرانی هنوز سواحل جبلالطارق را ترک نکرده که یک جریان سیاسی به سیاق همیشه، مصادره به مطلوبهای جناحی در راستای القای دوگانهسازیهای مختلف را کلید زده است. دیروز روزنامه کیهان در گزارش آزادی کشتی ایرانی تیتر زد «مقاومت 20- مذاکره صفر». نویسنده این گزارش هم شاکی از آنکه چرا رئیس دفتر رئیسجمهوری آزادی این نفتکش را پیروزی دیپلماسی دانسته، نوشته است: «نفتکش حامل نفت ایران را اقدام متقابل سپاه پاسداران، از چنگ دزدان دریایی بریتانیای صغیر درآورد. و الّا اگر به مذاکره صرف بود، در این 15 ماهه اخیر باید آبی از مذاکره خالی گرم میشد و اروپاییها به اجرای تعهدات برجامی بازمیگشتند که برنگشتند. چون احساس میکنند تیم مذاکرهکننده ایرانی، قاطعیت و اقتدار از خود نشان نمیدهد و همچنان کوتاه میآید.» کیهان در ادامه توصیه کرده که «دولت و وزارت خارجه باید خود را به تراز استانداردهای اقتدار و اعتبار نظام جمهوری اسلامی ایران ارتقا دهند تا بتوانند از حقوق ملت در جنگل نظام بینالملل صیانت کنند. دیپلماسی التماسی هرگز مدلی موفق از انواع دیپلماسی در دنیا محسوب نمیشد و با برجام، کاملاًً از اعتبار افتاد.» این قبیل موضعگیریها به نام حامیان «مقاومت» و دمیدن بر دوگانهسازیهای تفرقهبرانگیز معلوم نیست در چارچوب کدام راهبرد ملی انجام میشود. مخالفت با ظریف و شیوههای وی در حوزه سیاست خارجی آیا دلیلی برای نادیده انگاشتن برخی واقعیات موجود در ساختار کشور است؟».
روزنامه ایران پس از نقل سخنان سیدحسن نصرالله و سردار قاسم سلیمانی درباره ظریف پس از تحریم وی، نوشت: «توصیف ظریف از زبان این دو چهره شاخص جریان مقاومت با توصیفاتی که جریان مدعی مقاومت از وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران دارند، زمین تا آسمان فاصله دارد. و در حقیقت پاسخ صریحی است به ادعاها و تهمتهای گزاف جریان مقاومتنمای هزینهتراش برای کشور. جریانی که در خصومت با ظریف تا آنجا پیش رفته که بدیهیترین اصول در دفاع از تأمین منافع ملی را نیز نادیده گرفته و همه چیز را از زاویه تنگ جناحی خود میبیند. جریان خود حقپنداری که پشت مقاومت پنهان شده و هیچگاه هم پاسخگوی هزینهتراشیهای خود برای کشور نبوده است.»
کاملاً عیان و واضح است که مقصود از مذاکره در دوگانه «مقاومت ـ مذاکره» دیپلماسی مبتنی بر عزت، حکمت و مصلحت نیست بلکه مشابه آنچه در گزارش اشاره شده کیهان آمده، منظور، مذاکره منفعلانه است که با وجود علم بر صفت پیمانشکنی و غیرقابل اعتماد بودن دشمن، امتیازات نقد میدهد و وعده نسیه میگیرد، حیات و ممات کشور را به آن ـ مذاکره و توافق ـ گره میزند، اخد تضمین، مکانیسم شکایت و برگشتپذیری و توازن تعهدات را نادیده میگیرد و از خط قرمزها هم عبور میکند. رویهای که علیرغم اعتراف مقامات ارشد دولت بر خسارتبار بودن آن، در کمال تعجب، هنوز هم در آنان دیده میشود و پیامد آن از دست رفتن فرصتها، معطل گذاشتن ظرفیتها و تحمیل هزینههای سنگین به کشور است.
تکنوکراتها و لیبرالها سرگرم دعواهای داخلی
روزنامه سازندگی در شماره اخیر خود گفتوگوی مرعشی با ایرنا را منتشر کرد. مرعشی در این مصاحبه درباره انتقادهای کرباسچی به عملکرد عارف گفته است: «کارکرد دو دوره گذشته شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان را مناسب ارزیابی میکنم. محمدرضا عارف اصالتاً شخصیت فرهنگی و دانشگاهی است جوهره وجودی عارف نشان میدهد وی شخصیتی سیاسی نیست. باید بپذیریم ما کس دیگری را نداریم اینطور نیست که موسویخوئینیها، عبدالله نوری یا بهزاد نبوی و حتی عبدالواحد موسوی لاری و کرباسچی را نخواستیم به مجلس بفرستیم سقف پرش ما در انتخابات مجلس دهم محمدرضا عارف بود.»
مرعشی در این مصاحبه گفته است: «از نظر من در سیاست، عارف ذیل رئیس دولت اصلاحات تعریف میشود و مادامیکه عارف در این جهت حرکت کند باید به او احترام بگذاریم و تقویتش کنیم. اگر عارف بخواهد ساز جدا بزند و لباس سیاسی را از تنش دربیاورد و آن لباسی که عارف جدا از اصلاحطلبان بپوشد بیقواره و تنگ خواهد بود.»
وی درباره این گفته محمدرضا عارف که «عاملان تصمیم سال ۹۲، امروز مدعی و طلبکارند»، یادآور شد: «جبهه اصلاحات به دولت انتقاد دارد و این حرف عارف سوارشدن بر موج انتقادی است. انتقاد ما از دولت، تردیدی در اصالت تصمیم ما ایجاد نمیکند چون انتخاب درستی کردیم.»
شایان ذکر است که پیش از این و بعد از اظهارات کرباسچی در مورد رهبری اصلاحات و انتقادات او با فراکسیون امید، محمدرضا عارف در گفتوگو با ایلنا گفته بود: «گاهی در شیوه اداره فراکسیون مطالبی بیان میشود که بوی دیکتاتوری از آن به مشام میرسد. نمیخواهم وارد بحث دولت شوم؛ اما معتقدم آنهایی که نقد جدی میکنند باید پاسخگوی این 6 سالی که گذشته است باشند. جالب است همان دوستانی که عامل تصمیم سال 92 شدند، امروز مدعی و طلبکارند. بااینحال ما از روند اصلاحطلبی در مجلس دفاع میکنیم.»
عارف با اشاره به شرایط بسته شدن لیست امید در سال 94 با ادبیاتی اعتراضی و تهدیدآمیز گفته بود: «همه میدانند لیست امید در چه شرایطی بسته شد و چه کسانی به این لیست تحمیل شدند. همانهایی که امروز ما را در مجلس گرفتار کردند. جالب است این افراد امروز حضور ما در انتخابات سالانه هیئترئیسه را نقد میکنند! نمیگویند چه عاملی باعث شد که اینگونه در انتخابات سالانه ورود کردیم. آیا جز تحمیل افرادی به لیست بود؟ حضور این افراد را پذیرفتیم و تمکین کردیم اما حالا مشاهده میکنید که مدعی شدهاند! همینجا این را هم تأکید کنم اگر ضرورت داشته باشد و برای ارتقای جایگاه گفتمان اصلاحات احساس کنم برخی مطالب گفته شود حتماً این موضوعات را باز خواهم کرد.»
بايد جلوي وعده دادن را گرفت!
روزنامه اعتماد روز گذشته در گزارش اقتصادی خود با موضوع سیاستهای بودجهای دولت به نقل از یک کارشناس اقتصادی نوشت: «دولت هر چقدر كه به ادامه روند فعلي مبادرت بيشتري نشان دهد در واقع تنها حفظ وضع موجود ميكند. در صورتي كه بايد برخي از تبعات اجتماعي اصلاح نظام اقتصادي و بودجه را بپذيرد و مشكلات را از پايه حل و فصل
كند.
بهطور مثال صندوق بازنشستگي كه در شرف ورشكستگي است دلايل مختلفي دارد از جمله ناكارآمدي مديريت، نامتناسب بودن قوانين بازنشستگي و كاهش سن افراد براي بازنشسته شدن. يك زنجيره در هم تنيده است كه سبب ورشكستگي يك سيستم يا صندوق ميشود. بايد اين زنجيره را از ابتدا بررسي كرد نه اينكه با وعده و كمك مستقيم نفتي آنها را سرپا نگه داشت. با پول پاشيدن شايد بتوان جلوي اعتراضهاي اجتماعي را براي مدتي گرفت اما در نهايت ساختارها معيوب باقي ميماند. دولت لازم است از پولپاشي براي رفع مشكلات اقتصادي دست بكشد. همه اينها نشانه اين است كه تفكر دولت نسبت به تعهداتش بايد واقعبينانه و متناسب با نياز روز جامعه باشد. اگر درآمدهاي دولت كاهش مييابد دولت بايد از هزينههاي خود بكاهد. بايد يك جلوي وعدهها را بگيرد و دوم متناسب با درآمدها، هزينهها را تعيين
كند.»
گفتنی است پوپولیسم افراطی و مشهوراتزدگی رسانهای در سال 92 یا حتی ابتدای سال 96 بهگونهای شدید بود که هشدار فراوان درباره نتایج ناگوار راهبرد سیاسی- اقتصادی «آرزواندیش، کمتحرک، و متکی به عزم و اراده خارجی»، ولو از زبان صاحبنظران اقتصادی ناشنیده ماند.
اما حالا همین مدعیان اصلاحات که وعدههای پر زرق و برق اما بیپشتوانه دولت را تیتر میزدند تا افکار عمومی را مسخ کنند و به همین فضای پوپولیستی پیشساخته (وارداتی) دامن زدند میگویند برای اصلاح ساختار اقتصادی باید جلوی وعده دادن را گرفت!
5 سال تمام، هر هشدار صاحبنظران را که همین روزها را میدیدند و تذکر میدادند، دستمایه استهزا و طعنه و هوچیگری قرار دادند و بخشی از مردم و بازار را با وعدههای اغواکننده به لحاظ روانی به بیرون مرزها وابسته کردند و چوب همین جفای بزرگ را کشور خورد.
حقیقت این است که افراطیون غربگرایی که پوست خربزه اتکا به غرب را زیر پای دولت و اقتصاد کشور گذاشتند، یک عذرخواهی بزرگ به مردم بدهکارند اما چون شهامت و بلوغ شخصیت کافی در خود سراغ ندارند، فرافکنی و طلبکاری پیشه کردهاند.