انتخاب بوریس جانسون، اعتراضات گسترده و احتمال سومین قربانی برگزیت (نگاه)
علی اکبری
موضوع برگزیت برای انگلستان به یک کلاف سردرگم تبدیل شده است. «دیوید کامرون» نخستوزیر اسبق انگلستان، پیش از انتخابات سراسری سال ۲۰۱۵ به مردم این کشور وعده داد همهپرسی جدایی از اتحادیه اروپا برگزار خواهد کرد. پس از پیروزی این حزب و در تاریخ ۲۳ ژوئن ۲۰۱۶ (۳ تیر ۱۳۹۵) همهپرسی درباره ادامه عضویت انگلستان در اتحادیه اروپا برگزار شد که در آن 17/4 میلیون نفر (51/9 درصد رأیدهندگان) به خروج و 16/1 میلیون نفر (48/1 درصد) به ماندن رأی دادند. به عبارتی گزینه «خروج از اتحادیه اروپا» با یک برتری رأی حداقلی انتخاب شد. دیوید کامرون که تصور میکرد رأی مردم، به باقی ماندن در اتحادیه باشد و خود نیز موافق این موضوع بود با اعلام نتیجه، بهعنوان اولین قربانی، استعفا داد و خانم ترزا می بهجای او انتخاب شد لیکن خانم می نیز با ناتوانی در این امر، نهایتاً مجبور شد با چشمانیاشکبار، استعفا کند. مهمترین مشکل، نحوه خروج از اتحادیه اروپا است و در این خصوص ممکن است برخی از موافقین برگزیت نیز با خروج به هر شکل و حتی بدون توافق، مخالف باشند. اکنون با انتخاب بوریس جانسون، زمزمههایی برای مخالفت با راهبرد وی شروع شده و همزمان با خبر انتخاب او، تظاهرات اعتراضآمیز برگزار شده است. نگارنده اعتقاد دارد فرآیند اعتراض به جانسون در روزهای آینده تشدید خواهد شد و باید شاهد تظاهرات گسترده و ادامهدار در شهرهای مختلف انگلستان باشیم. برخی از دلایل و استنادات نگارنده برای این تحلیل به این شرح است:
1- مخالفین برگزیت توانایی بالایی در برگزاری اقدامات اعتراضی دارند. تهیه طوماری با امضای بیش از شش میلیون انگلیسی برای توقف خروج از برگزیت و برگزاری تظاهرات با حدود یکمیلیون معترض در شهر لندن تنها بخشی از اقدامات مخالفین برگزیت قبل از استعفای خانم ترزا می و انتصاب بوریس جانسون بوده است. این ظرفیت بالقوه، نهتنها همچنان وجود دارد بلکه به نظر میرسد افزایش نیز یافته باشد. روز یکشنبه 30 تیرماه 1398 مخالفان برگزیت اقدام به برگزاری تظاهرات کردند. آنها با شعار «نه به بوریس، آری به اروپا» اعلام داشتند ما یک نخستوزیر که به دنبال جدایی کامل انگلیس از اتحادیه اروپا است را نمیخواهیم و تحمل نمیکنیم. ما این مشکلات بزرگ جهانی از تغییرات جوی گرفته تا تروریسم را تنها با اروپا و مابقی جهان میتوانیم حلوفصل کنیم. روز چهارشنبه و با فاصله تنها چند ساعت پس از انتخاب جانسون به نخستوزیری انگلستان معترضان مجدداً در شهر لندن تظاهرات کردند تا اعتراض خود را نسبت به این انتخاب و انتصاب اعلام کنند. گروههای سیاسی مختلفی از برگزاری این تظاهرات اعتراضآمیز حمایت کردند و «چان مک دانل» وزیر دارایی دولت در سایه انگلیس نیز با حضور در بین تظاهرات کنندگان در سخنانی گفت: «بوریس جانسون خطرناک است، او برای جامعه ما خطرناک است. او برای اروپا و جهان ما نیز خطرناک است.»
2- بعد از استعفای ترزامی، انتخاب جانسون بر اساس فرآیند درونحزبی صورت گرفته است. بر اساس این فرآیند، رقابت نامزدهای کسب رهبری حزب و نخستوزیری بهصورت درونحزبی و با رأی کمیته 1922 تا زمانی که تعداد نامزدها به دو نفر برسند ادامه مییابد و سپس یکی از این دو نفر منتخب نهایی که بتواند آراء اکثریت اعضای حزب را کسب کند، میتواند عهدهدار این منصب باشد. در این فرآیند در گام آخر، بوریس جانسون با رأی حدود دوسوم از مجموع نزدیک به 160 هزار نفر اعضای حزب محافظهکار بهعنوان نخستوزیر انتخاب و توسط ملکه مأمور تشکیل کابینه شد. مخالفین این فرآیند معتقدند برای انتخاب نخستوزیری که باید موضوع مهم و حساسی چون برگزیت را که تاکنون منجر به استعفای دو نخستوزیر شده است، حلوفصل نماید، نمیتوان به اقدامات درونحزبی بسنده و مردم را حذف کرد بلکه باید انتخابات مجدد و زودهنگام صورت میپذیرفت؛ بنابراین از این منظر نیز جانسون فاقد همراهی افکار عمومی با خود میباشد.
3-ایده جانسون مبنی بر خروج به هر قیمت حتی بدون توافق با اتحادیه اروپا: یکی از مسائلی که منجر به ناکامی خانم ترزا می در موضوع برگزیت شد، نحوه خروج از این اتحادیه بوده است و همین موضوع باعث تعویق چندباره برگزیت شده است لیکن بوریس جانسون بر خروج از اتحادیه تأکید دارد حتی اگر این خروج، بدون هرگونه توافقی باشد. جانسون پیشتر اعلام کرده اگر نخستوزیر شود چه با توافق و چه بدون توافق با «بروکسل» برای خروج از اتحادیه اروپا، در تاریخ ۳۱ اکتبر سال جاری میلادی (۹ آبان ۱۳۹۸) برگزیت را اجرایی میکند. مخالفین این ایده، نگرانیهای عمیق و گسترده از تبعات خروج بدون توافق دارند و قطعاً تلاش خواهند نمود مانع عملیاتی و اجرایی شدن نظریه و ایده جانسون برای برگزیت بدون توافق شوند. نکته جالب اینکه برخی از اعضای حزب حاکم که به عنوان هم حزبیهای جانسون باید او را حمایت کنند، با این ایده مخالف هستند و از جانسون حمایت نخواهند کرد.
4-شخصیت مبتذل و متزلزل جانسون: افکار عمومی انگلستان بوریس جانسون را فاقد شخصیت لازم برای تصدی مسئولیت نخستوزیری انگلستان میدانند. مشکلات اخلاقی و افشاگریهای منتشره درخصوص این مسائل، رفتارهای مبتذل، شلختگی، تذبذب در نظرات و سخنان جانسون برخی از این مسائل است. رسانههای انگلیسی قبل و بعد از انتصاب جانسون به نخستوزیری انگلستان، تصاویر و عکسهایی از او منتشر کردهاند که لودگی و ابتذال جانسون را به مخاطبان القا مینماید. یکی دیگر از موضوعات، نظرات نژادپرستانهای است که بوریس جانسون در سابقه خود داشته و باعث عذرخواهی چندباره جانسون در این خصوص شده است.
5-همراهی جانسون و ترامپ: قبل از انتخاب بوریس جانسون، دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا بهصراحت از انتخاب جانسون حمایت کرد و این حمایت بلافاصله پس از انتخاب جانسون، مجدداً از سوی ترامپ اعلام شد. ترامپ طی پیامی در فضای مجازی نوشت: «تبریک به بوریس جانسون برای رسیدن به مقام نخستوزیری جدید بریتانیا. او عالی خواهد بود!» این همراهی انگلستان و آمریکا در افکار عمومی انگلستان بازخورد منفی داشته است بهخصوص باوجود شخصیت نامتعادلی چون ترامپ این منفینگری تشدید نیز شده است. همراهی تونی بلر با آمریکا در جنگ با عراق در سال 2003 میلادی که بهعنوان یک جنگ غیرقانونی و تجاوزکارانه انجام پذیرفت باعث شد که تونی بلر لقب «سگ دستآموز بوش» را دریافت کند. اکنون همراهی انگلستان با آمریکا بهخصوص در موضوع توقیف نفتکشگریس 1 به بهانه واهی و به درخواست آمریکا و ناتوانی انگلستان در موضوع توقیف کشتی نفتکش انگلیسی که به دلیل نقض قوانین بینالمللی دریانوردی توسط ایران توقیف شده است نشان میدهد که همراهی انگلستان با آمریکا، نهتنها آورده و فایدهای برای انگلستان نداشته است بلکه باعث تحمیل هزینههای متعدد سیاسی و نظامی به این کشور شده است.
بر همین اساس نگارنده اعتقاد دارد بوریس جانسون از هماکنون باید خود را آماده اعتراضات گسترده و سراسری بنماید. تظاهراتی که در صورت اصرار جانسون بر برگزیت بدون توافق با اتحادیه اروپا، تشدید نیز خواهد شد. به نظر میرسد وضعیت انگلستان طی ماههای آتی، همانند وضعیت فرانسه و اعتراضات مستمر جلیقه زردها درآید. تظاهرات عمومی و در همه شهرها و اعتصاباتی که توسط اصناف و گروههای مختلف برنامهریزی و برگزار خواهد شد باعث فشار مضاعف بر دولتی خواهد شد که باید موضوع مهمی چون برگزیت را به سرانجام برساند. امری که میتواند درنهایت منجر به استعفای سومین نخستوزیر انگلستان و برگزاری انتخابات زودهنگام شود. موضوعی که اعتبار و آبروی انگلستان را به پایینترین سطح در دهههای اخیر خواهد رساند.