kayhan.ir

کد خبر: ۱۶۴۱۴۰
تاریخ انتشار : ۱۴ تير ۱۳۹۸ - ۲۰:۵۲

در محضر امام خمینی(ره)



توجه به نماز بچه‌ها از هفت سالگی
آقا کم نصیحت می‌کردند. از هفت سالگی در تربیت دینی دقت داشت یعنی می‌گفت از هفت سالگی نماز بخوان. می‌گفت اینها (بچه‌ها) را وادار به نماز کن تا وقتی 9 ساله شدند عادت کرده باشند. من به ایشان می‌گفتم تربیت‌های دیگرشان با من، نمازشان با شما. شما بگو، من که می‌گویم گوش نمی‌کنند. خودشان مقید بودند و می‌پرسیدند، اما همین که بچه‌ها می‌گفتند خواندم، قبول می‌کردند. کنجکاوی نمی‌کردند.
* خانم ثقفی، همسر امام، مجله ندا، شماره12، پاییز1372
حساسیت به غیبت تا این حد
یک بار خانم می‌گفتند: یک شب بعد از نماز، آقا نشسته بودند و من هم در خدمتشان بودم. فاطمه خانم (خدمتکار منزل) چای آورد و جلوی ما گذاشت. خدمتکار دیگر منزل هم در گوشه اتاق مشغول کار بود. به آقا عرض کردم این فاطمه خانم خیلی خدمتکار خوبی است. آقا فرمودند: «غیبت نکنید». عرض کردم: آقا من که غیبت نکردم، گفتم ایشان خوب هستند. آقا فرمودند: «همین که شما می‌گویید این خوب است، چون او (خدمتکار دیگر) می‌شنود به نظر می‌آید که شما می‌خواهی بگویی این خوب نیست و این غیبت
است».
آقای علی ثقفی، برداشت‌هایی از سیره امام‌خمینی(ره)، ص58
چرا برق را روشن گذاشتید؟
چون امام همیشه مقید بودند که نمازها را به جماعت بخوانند و لذا هر ظهر و شب در نماز جماعت مدرسه فیضیه شرکت می‌کردند. یکی از روزها که برای نماز تشریف آورده بودند، چون وقت نماز نرسیده بود، در یکی از حجره‌ها جلوس فرمودند. یکی از طلاب در حالی که چراغ اتاق را روشن گذاشته بود، از اتاق بیرون آمد تا در خدمت امام باشد. امام به او فرمودند: چرا چراغ برق را روشن گذاشتید؟ یکی از آقایان گفت: می‌گویند در روشنی اسراف نیست. امام پاسخ داد: بیخود می‌گویند.
* آیت‌الله توسلی، سرگذشت‌های ویژه از زندگی امام خمینی، جلد 2