بررسی تبعات رشد شهرکهای لاکچری در مناطق خوش آب و هوا
معضل «باستیهیلز»ها را جدی بگیریم
رشد قارچ گونه ویلاسازی و حالا احداث شهرکهای لاکچری در مناطق خوش آبوهوای کشور، مشکلات و معضلات زیادی ایجاد کرده است.
سرویس اجتماعی-
روزهای آخر خردادماه بود که رضا رحمانی، دادستان لاهیجان در یک سخنرانی گفت: «آقازادهها و سلبریتیها وارد استان شده و زمینهای گیلان را به بهانههای مختلف خریداری میکنند. ایراد کار از ماست، خانهای میلیاردی که با تغییر غیرقانونی کاربری، مجوز آب و برق گرفته و پروانه برای او صادر شود، برای خود حق ایجاد میکند، اگر این زمینها از طرف ادارات مربوطه پروانه نگیرند، چنین حقی برای خود قائل نمیشوند».
رحمانی بااشاره به «پستک» رشت که آن را فاز2 گلسار نامیدند، گفت: «چرا باید عدهای باغهای چایمان را خریده و ویلا بسازند، مگر باغات و زمین کشاورزی ملک شخصی است؟»
ورورد ممنوع؛ اینجا ملک شخصی است!
شاید نام «باستی هیلز» را شنیده باشید؛ منطقهای چند هکتاری که تا همین چند سال پیش خارج از محدوده لواسان بود، اما در یک چشم به هم زدن و با یک امضا داخل محدوده قرار گرفت و ارزش زمینهای آن یک شبه چند صد برابر شد. بعد هم تفکیک زمینها و قطعه بندی و شروع ویلاسازی. حالا با گذشت چند سال، از آن همه زمین کشاورزی و باغ چیز زیادی باقی نمانده و آهن، بتن و میل گرد تا ارتفاعات شمال غربی لواسان بالارفته است و ویلاهای چند هزارمتری در دل ارتفاعات این منطقه جا خوش کردهاند.
اما مهمترین ویژگی این شهرکاشرافی، نیاز به اجازه خاص برای ورود به آن است. یعنی شما چه برای ورود و چه برای خرید ویلا در این شهرک باید جزو افراد خاص جامعه محسوب شوید. از سوی دیگر دیوارهای دور این شهرک که ارتفاعش به هفت متر میرسد، یک منطقه مسکونی جدای از بافت زیستی عمومی لواسان را ایجاد کرده و به نام ملک خصوصی بودن اجازه هیچ نظارتی بر آن متصور نیست.
تبعات رشد باستیهیلزها در کشور
مدل «باستی هیلز» گویا در حال تکثیر شدن است، حال در ابعادی بزرگ یا در مقیاس کوچک ویلاسازی به قیمت نابودی طبیعت و منابع و ذخایر ارزشمند زیست محیطی؛ از کلارک گرفته تا لاهیجان و هر منطقه خوش آبوهوایی در کشور.
اما داستان شهرکها و مناطق خاص و لاکچری چنین است که سرمایهداری با نفوذ خود چندصدهزار متر مربع زمین کشاورزی و باغ را میخرد و سپس بدون رعایت مراحل قانونی و گاه با فشار و اعمال مجرمانه، کاربری زمین را به مسکونی تغییر داده و طی مدت کوتاهیاشتراک آب، برق، تلفن و گاز میگیرد. سپس با تفکیک زمین به قطعات چند هزارمتری و ساخت ویلاهایاشرافی، یک منطقه اعیانی غیربومی در دل یک بافت سنتی ایجاد میشود.
بحران دقیقا از اینجا شروع میشود. شکلگیری شهرکهای مسکونی لاکچری در مناطقی با زیست فرهنگی و اجتماعی بکر، زمینهساز بحرانهایی است که چند سال بعد اثرات خود را نشان خواهد داد. با مروری در این مناطق شاهد هستیم که بسیاری از باغداران و کشاورزان بعد از فروش زمینهای خود، به سرایدار و نگهبان این ویلاها تبدیل شدهاند.
از سوی دیگر تعداد زیادی از افراد بومی به مرور به شهرها مهاجرت کرده و به علت ضعف در تطابق خود با محیط شهری و همچنین توان پایین اقتصادی به حاشیهنشینی روی میآورند. افرادی که تا دیروز به عنوان یک نیروی مولد در اقتصاد کشور فعال بود و امروز به عنوان کارگر و صاحب شغل کاذب در حال گذران زندگی هستند.
تبعات فرهنگی، مهم اما فراموش شده
مقایسه برخی شهرها و روستاهای خوش آب و هوا که بیشتر مورد هجوم ساخت و سازهای غیر قانونی ثروتمندان و تغییر بافت بومی و بکر اجتماعی و فرهنگی قرار گرفتهاند با شهرهای همجوار خود نشاندهنده تبعات فرهنگی منفی این روند ساخت و ساز ویلا یا شهرکسازی است. با گشتی در این مناطق شاهد هستیم که سبک زندگی لاکچری غیربومیها در طول زمان به تغییر سبک زندگی بالاخص جوانان منطقه منجر شده و عملا اکثر شهرهای مسافرپذیر «تهرانیزه» شده و فرهنگ خاص هر منطقه در حال محو شدن
است.
از دیگر مشکلات چنین شهرکسازیهایی تاثیرات اقتصادی آن بر کل منطقه است. به عنوان نمونه همین شهرک «باستی هیلز» به دنبال خود تعداد زیادی کافه، فروشگاه و مغازه مرتبط با سبک زندگی خود را به منطقه عمومی لواسان کشانده و این موضوع سبب افزایش قیمت ارزاق عمومی و نیازهای روزانه مردم بومی شده است. طبیعی است که وقتی ساندویچ عادی در این منطقه با ۱۲ گرم خاویار بلوگا (مخصوص فیل ماهی) و پنیر بلوچیز (پرورده شده با کپک آبی)، پنیر شیرین برولون (محصول لهستان) و جوانه شبدر تزیین میشود، قیمت سایر کالاها چقدر است.
من خاص هستم
پس قوانین شامل من نمیشود
در شهرکهای لاکچری رهاشدگی و نبود نظارت به یک امر عادی تبدیل شده است. یکی از دلایل وقوع این ناهنجاری را باید احساس خودمختاری ساکنین این شهرکها دانست. وقتی منطقهای به وسعت 123هزار متر مربع با دیوارهایی مرتفع تحت عنوان ملک خصوصی از کلیت منطقه جدا میشود، یعنی یک منطقه خودمختار در دل کشور ایجاد میشود که براساس سبک زندگی خاص خود عملا از قوانین رسمی و عرف جامعه تبعیت نمیکند.
برخورد قضایی؛ دیرهنگام و کماثر
سخنان دادستان لاهیجان بیانگر نگرانی مقامات قضایی و امنیتی از تبعات فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی رشد ویلاسازی غیر قانونی و همچنین افزایش شهرکهای خاص در مناطق مختلف کشور است. اما چند سؤال اینجا بیپاسخ میماند:
اقدامات غیرقانونی این افراد برای تغییر کاربری زمینها و تخلفات آشکار در حوزه شهرسازی چرا همیشه بعد از پایان ساختوسازها مورد توجه قرار میگیرد؟
چرا علیرغم هشدار رهبر معظم انقلاب برای حفظ جنگلها و مراتع و تجربه سیل اخیر که بخش بزرگی از آن به خاطر نابودی منابع طبیعی بود، باز هم شاهد نگاه درآمدزایی مسئولان شهری به این موضوع هستیم؟
علیرغم تاکید مسئولان قضایی کشور به حفظ حقوق عامه، چرا دادستانها به جای هشدار و انذار مردم بیشتر بر روی اقدامات پیشگیرانه تمرکز نمیکنند؟
نابودی کشاورزی، از بین رفتن منابع طبیعی و مشکلات زیستمحیطی اثرات فوری این روند خطرناک است که باید مورد توجه قرار گیرد، اما تبعات اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی و حتی امنیتی آن شاید سالها طول بکشد تا برای مردم و مسئولان قابل لمس باشد. بنابراین در صورت عدم مقابله جدی با این پدیده، باید از حالا خود را برای این موارد آماده کرد.