سنگ بنایی جدید در بیعدالتی آموزشی با امتحان نهایی درس زبان انگلیسی پایه دوازدهم
عمران نوری
گروه زبان انگلیسی دفتر تالیف کتب درسی به هنگام تالیف کتابهای درسی فقط 6 صفحه از مجموع 168 صفحه کتاب درسی وکتاب کار پایه دوازدهم را به بخش شنیداری و گفتاری اختصاص داده است و تمام فایلهای صوتی پایه دوازدهم پنج دقیقه و دو ثانیه (سیصد و دو ثانیه) است، اما در تدوین شیوه نامه آزمون نهایی، بدون توجه به اعتراضات دبیران و دانشآموزان، سهم 30 درصدی از آزمون را برای این بخش لحاظ کرده است. این صرفا به قصد افتخار این گروه به برگزاری آزمون شنیداری بوده و برای پایین آوردن صدای اعتراض، دست به فاجعهای بدتر زدهاند وآن این که سطح دشواری آزمون را بسیار پایین آوردهاند؛ سه نمره از 6 نمره بخش شنیداری به گونهای تنظیم شده که برای پاسخگویی هیچ احتیاجی به شنیدن فایل صوتی نیست و اصولا ارزشیابی شنیداری محسوب نمیشود و سه نمره دیگر آن نیز آنقدر آسان طرح شده است که به یقین پایینترین سطح دشواری در تاریخ آزمونهای نهایی کشوری را به خود اختصاص میدهد.
اعتراض به امتحانات نهایی دبیرستان پدیده جدید یا عجیب نیست. در سالهای گذشته خصوصا در سال 1395 که آخرین آزمون نهایی با کتابهای قدیمی برگزار شد، دانشآموزان در اکثر درسها همچون زیست شناسی، فیزیک، شیمی، عربی و حتی دینی به دشواری آزمونها و وجود سؤالاتی خارج از کتاب درسی انتقادات بسیاری را وارد کردند. در پاسخ نیز مسئولان اشتباه دانش آموزان در مطالعه جزوات کمک آموزشی به جای کتابهای درسی و وجود سطحبندی سؤالات از ساده به دشوار را مورد تاکید قرار دادند.
آزمون زبان انگلیسی خرداد ماه امسال بر اساس کتاب جدید و با لحاظ کردن 6 نمره شنیداری از 20 نمره خرداد، اما شکل متفاوتی از اعتراضات دبیران و دانشآموزان را در پی داشت. بنا به اظهارات بسیاری از دبیران، این سبک از ارزشیابی و برگزاری آزمون نهایی زبان علاوه بر آنکه غیر علمی وغیر کارشناسی است - به دلیل فقدان زیر ساختها و وجود ناهماهنگیهای ساختاری - در آینده نزدیک و شاید برای سالها، چالش جدیدی از بیعدالتی آموزشی را نیز ایجاد خواهد کرد.
با اعلام خبر تغییر کتابهای درسی و ادعای دست اندرکاران مبنی بر تالیف کتابهای درسی بر اساس نوآوریهای آموزش زبان در دنیا، بارقههایی از امید برای تحول درسی در بدنه آموزش و پرورش ایران شکل گرفت. کتابهای زبان انگلیسی با نامهای Prospect در دوره متوسطه اول و Vision در دوره متوسطه دوم تالیف شدند، اما هر چه پیش آمدیم فاصله ادعا و اقدام عملی بیشتر و بیشتر شد و حتی همان محتوای ضعیف و سطح پایین صوتی هم به شکل رسمی به دانش آموزان تحویل نشد و این به آن معنی است که محتوای شنیداری و گفتاری بخشی رسمی از آموزش نیست زیرا عملا به دست دانش آموزان نرسیده است و دسترسی دانش آموزان به محتوای شفاهی، محدود شده است به بارگذاری فایلهای صوتی توسط معلم از سایت دفتر تالیف و یا سایت چند ناشر کتابهای کمک آموزشی که مورد حمایت دفتر تالیف بودند و هستند و البته آن هم نه در همه موارد؛ در بسیاری از موارد اصولا بخش شفاهی در سایه بوده است. نقدهای اساسی از سوی دبیران زبان بر کتابهای جدید و فایلهای صوتی آن وارد است؛ به هنگام اعتبارسنجی کتابها نیز کمترین توجهی به نظرات دبیرانی که کتابها را اعتبارسنجی کردند، نشد.
بلاتکلیفی معلم و دانش آموز
امسال با نزدیک شدن به ماههای پایانی سال تحصیلی و آزمون نهایی خرداد، اطلاعیهها و دستورالعملهایی از سوی دفتر تالیف و مرکز سنجش و پایش کیفیت آموزشی آموزش و پرورش صادر شد که با گذشت ایام نگرانیهایی را در رابطه با چگونگی برگزاری آزمون نهایی در میان دانش آموزان و دبیران ایجاد کرد. عدم برگزاری دورههای توجیهی و یا ضمن خدمت نیز سبب تشدید این وضعیت شد. مطابق شیوهنامه پیشین که امتحان نهایی دی ماه 1397 بر آن اساس به عمل آمد، آزمون حاوی 8 نمره شفاهی (شامل 4 نمره گفتاری، 4 نمره شنیداری) و12 نمره کتبی بود. آزمون گفتاری به این شکل بود که فایل صوتی در سر جلسه امتحان پخش شده و دانش آموزان با شنیدن آن، به سؤالات پاسخ مکتوب دهند! این شکل جدید از آزمون( گفتاری) کاملا غیر استاندارد بوده واحتمالا در هیچ جای عالم نمونه و مشابهی نداشت. با پیگیریهای سرگروههای درسی استانها، تغییرات و اصلاحاتی مختصر و البته ناکافی در آن اعمال شد. در شیوه نامه جدید، عنوان گفتاری از آزمون حذف شد و در نمره مستمر منظور گردید. نمره شنیداری نیز از 4 نمره به 6 نمره تغییر یافت که به این ترتیب 12 نمره کتبی نیز تبدیل به 14 نمره شد. بلاتکلیفی و ابهام در مورد نحوه برگزاری آزمون به دلیل تصمیمها و دستورالعملهای لحظه ای، حتی تا شب امتحان نیز در میان بعضی معلمان و دانشآموزان ادامه داشت!
برخی از ایرادهای آزمون نهایی درس زبان انگلیسی پایه دوازدهم در خرداد 1398:
1) عدم تناسب بین محتوای شفاهی کتاب دوازدهم و سهم آن در آزمون نهایی
2) تصمیم غیرکارشناسی برای گنجاندن بخش شنیداری در آزمون بدون ایجاد زیرساختهای سخت افزاری لازم
3) کیفیت بسیار پایین فایل صوتی از لحاظ تلفظ، لحن و لهجه
4) کیفیت بسیار پایین بلندگوهای حوزهها و نامفهوم بودن صدا
5) بهرهگیری رایگان از حضور دبیران زبان انگلیسی در حوزهها بدون داشتن ابلاغ حضور که خود تخلفی آشکار است و این که دبیر زبان هر مدرسهای در حوزه امتحان دانش آموزان خود حضور داشته باشد، خود بدعتی نامیمون است که ماهیت عدالت آزمون را زیر سؤال میبرد
6) وجود ایرادهای متعدد در کلید سؤالات به علت دو پهلو و اشتباه بودن خیلی از سؤالات آزمون به گونهای که بعد از چند روز هنوز مصححین بلا تکلیف هستند و هر استانی برای خود تصمیمی گرفته است که چگونه برگهها تصحیح شود در حالیکه نمره این آزمون مستقیما بخشی از سوابق علمی دانش آموزان در کنکور است.
7) دو متن از سه متن بخش شنیداری قبلا به عنوان بخشی از کتاب درسی در اختیار دانشآموزان بوده است و وقتی دانش آموز متن را از قبل حفظ است دقیقا معادل لو دادن آن بخش از سؤالات است یعنی دو سوم این بخش را از قبل اعلام شده که اینها سؤال آزمون نهایی هستند موضوعی که حتی در سطح آزمون مدرسه هم نزد معلمها قبیح است.
ایرادهای ساختاری
تغییرات عمیق و گسترده در روشها یا رویکردهای آموزشی، بیشک نیازمند اصلاح ساختارها و فرایندها و همچنین تقویت نگرش سیستمی در همه ارکان و بخشهای آموزشی است؛ درغیر اینصورت این تغییرات تنها در سطح شعار باقی مانده و به نتایج مطلوب نخواهد رسید.
نمونه بارز چنین وضعیتی، تغییر رویکرد آموزش زبان از روشهای سنتی به رویکرد ارتباطی است. در این مورد فقدان نگرش سیستمی سبب شده است که به جای توجه کافی به فرایند ارزشیابی در طول 6 سال تحصیلی، همه توجهها و سخت گیریها معطوف به آزمون نهایی در پایه دوازدهم شود. نهایتا به دلیل فقدان نگرش سیستمی شاهدیم که پس از برگزاری آزمون نهایی (پایه دوازدهم) از جانب دفتر تالیف صحبت از لزوم جدی گرفتن مهارت مغفول شنیداری درهمه پایهها میشود.
تراکم بالای دانش آموزان در کلاس، عدم تفکیک و سطحبندی دانش آموزان در کلاسهای زبان، عدم تجهیز مدارس و حوزههای امتحانی به امکانات صوتی مناسب، فقدان ارتباط و هماهنگی کافی میان کتب متوسطه اول و دوم، عدم ارسال سی دیهای صوتی به مدارس و نرسیدن آنها به دست دانش آموزان تا پایان سال، فقدان دبیر تخصصی در برخی مناطق محروم، حذف دورههای تخصصی ضمن خدمت، تاخیرهای بعضا چند ساله در پرداخت حق الزحمه تصحیح اوراق نهایی و دهها معظل دیگر هرکدام به تنهایی قادر است تا در روند آموزش و سنجش تداخل منفی ایجاد کرده و مانع تحقق یافتن اهداف آموزشی شود. با وجود استرسهای آزمون نهایی و ابهامات بیشمار مربوط به کنکور، معلمان به سختی قادر خواهند بود رویکرد ارتباطی در آموزش زبان انگلیسی را که مبتنی بر لذت یادگیری و یاددهی زبان خارجی است به طور شایسته در بین دانشآموزان بسط و گسترش دهند.
انتظاراتی به دور از واقعیتها
در هیچ جای دنیا برگزاری آزمون شنیداری با امکانات موجود ما و به این شکل مرسوم نیست! با فرض محال وجود همه تجهیزات صوتی، پخش فایل صوتی آزمون درسالنهای بزرگ در حوزههای امتحانی، فهم صدای پخش شده را عملا غیر ممکن مینماید. به همین دلیل است که در بعضی حوزهها دانشآموزان حتی از فهم سخنان گوینده به زبان فارسی هم عاجز بودند! صحبت از سنجش شنیداری و تخصیص 6 نمره به آن در حالی صورت میگیرد که مدت زمان تمامی فایلهای صوتی در کتاب درسی انگلیسی دوازدهم پنج دقیقه و دو ثانیه (سیصد و دو ثانیه) است و پوشش آن در کتاب حدود 3درصد حجم کل کتاب است اما 6 نمره یعنی 30 درصد کل نمره خرداد به آن تخصیص داده شده است. این مقدار محتوا به هیچ وجه برای آماده سازی دانش آموزان برای شرکت در آزمون نهایی بسنده نیست چرا که هیچ تناسبی بین محتوای ارائه شده و انتظارات آزمونی برقرار نشده است. البته مکالمهها در همین فایلهای صوتی هم لحن تصنعی داشته و فاقد جذابیت و گیرایی لازم هستند. در مهارت نوشتاری نیز با انتظاراتی به دور از واقعیتها مواجه هستیم. نگاهی به کتابهای متوسطه اول و دوم نشان میدهد که رسیدن به سطح پاراگراف نویسی در این کتابها سیر طبیعی مناسب را نداشته و به جمله نویسی که پایه و اساس یک پاراگراف است توجه کافی نشده است.
بیعدالتی آموزشی
نگرانیها از چنین سبک ارزشیابی، صرفا یک موضوع فنی یا علمی نیست بلکه عواقب فرهنگی و اجتماعی آن مسئلهای است که نمیتوان از آن چشم پوشی کرد. برای نمونه عدم وجاهت قانونی بخش شنیداری تا جایی است که دانش آموزان حتی میتوانند با مراجعه به دیوان عدالت اداری درخواست ابطال آزمون 13 خرداد 98 را داشته باشند! از آنجا که به هنگام فروش کتاب درسی و کتاب کار در پایههای دهم تا دوازدهم، فایلهای صوتی به هیچ شکلی در اختیاردانش آموزان در سراسر کشور قرار نگرفته است، محتوای شفاهی محتوای آموزشی رسمی محسوب نمیشود و گنجاندن آن در آزمون نهایی مغایر با اخلاق و اصول حرفهای تعلیم و تربیت است. اساسا گنجاندن بخش شنیداری در آزمون نهایی وجاهت قانونی نداشته و اینکه خود دبیران از وبگاه دفتر تالیف و یا انتشارات متفرقه فایلهای صوتی را بارگذاری نموده باشند، داوطلبان را ملزم به تکلیف شفاهی در آزمون نهایی نمینماید.
همچنین از آنجا که بخش قابل توجهی از نمره خرداد ( هفت و نیم نمره ) یعنی حدود 40 درصد آن عملا منوط به داشتن مهارت شنیداری و توانایی پاراگراف نویسی است - و با کتابها و فایلهای صوتی ناکافی و توزیع نشده امکان تسلط در آنها چندان هم متصور نیست - این روش ارزشیابی، به متضرر شدن دانش آموزان طبقه محروم جامعه ازامتحان نهایی منتهی خواهد شد. با این اوصاف این سبک از طراحی و برگزاری آزمون نهایی علاوه برغیرعلمی وغیر کارشناسی بودن، متاسفانه سنگ بنایی جدید دربی عدالتی آموزشی را در سطح کشور رقم خواهد زد.
* سرگروه درس زبان انگلیسی متوسطه دوم استان البرز
گروه زبان انگلیسی دفتر تالیف کتب درسی به هنگام تالیف کتابهای درسی فقط 6 صفحه از مجموع 168 صفحه کتاب درسی وکتاب کار پایه دوازدهم را به بخش شنیداری و گفتاری اختصاص داده است و تمام فایلهای صوتی پایه دوازدهم پنج دقیقه و دو ثانیه (سیصد و دو ثانیه) است، اما در تدوین شیوه نامه آزمون نهایی، بدون توجه به اعتراضات دبیران و دانشآموزان، سهم 30 درصدی از آزمون را برای این بخش لحاظ کرده است. این صرفا به قصد افتخار این گروه به برگزاری آزمون شنیداری بوده و برای پایین آوردن صدای اعتراض، دست به فاجعهای بدتر زدهاند وآن این که سطح دشواری آزمون را بسیار پایین آوردهاند؛ سه نمره از 6 نمره بخش شنیداری به گونهای تنظیم شده که برای پاسخگویی هیچ احتیاجی به شنیدن فایل صوتی نیست و اصولا ارزشیابی شنیداری محسوب نمیشود و سه نمره دیگر آن نیز آنقدر آسان طرح شده است که به یقین پایینترین سطح دشواری در تاریخ آزمونهای نهایی کشوری را به خود اختصاص میدهد.
اعتراض به امتحانات نهایی دبیرستان پدیده جدید یا عجیب نیست. در سالهای گذشته خصوصا در سال 1395 که آخرین آزمون نهایی با کتابهای قدیمی برگزار شد، دانشآموزان در اکثر درسها همچون زیست شناسی، فیزیک، شیمی، عربی و حتی دینی به دشواری آزمونها و وجود سؤالاتی خارج از کتاب درسی انتقادات بسیاری را وارد کردند. در پاسخ نیز مسئولان اشتباه دانش آموزان در مطالعه جزوات کمک آموزشی به جای کتابهای درسی و وجود سطحبندی سؤالات از ساده به دشوار را مورد تاکید قرار دادند.
آزمون زبان انگلیسی خرداد ماه امسال بر اساس کتاب جدید و با لحاظ کردن 6 نمره شنیداری از 20 نمره خرداد، اما شکل متفاوتی از اعتراضات دبیران و دانشآموزان را در پی داشت. بنا به اظهارات بسیاری از دبیران، این سبک از ارزشیابی و برگزاری آزمون نهایی زبان علاوه بر آنکه غیر علمی وغیر کارشناسی است - به دلیل فقدان زیر ساختها و وجود ناهماهنگیهای ساختاری - در آینده نزدیک و شاید برای سالها، چالش جدیدی از بیعدالتی آموزشی را نیز ایجاد خواهد کرد.
با اعلام خبر تغییر کتابهای درسی و ادعای دست اندرکاران مبنی بر تالیف کتابهای درسی بر اساس نوآوریهای آموزش زبان در دنیا، بارقههایی از امید برای تحول درسی در بدنه آموزش و پرورش ایران شکل گرفت. کتابهای زبان انگلیسی با نامهای Prospect در دوره متوسطه اول و Vision در دوره متوسطه دوم تالیف شدند، اما هر چه پیش آمدیم فاصله ادعا و اقدام عملی بیشتر و بیشتر شد و حتی همان محتوای ضعیف و سطح پایین صوتی هم به شکل رسمی به دانش آموزان تحویل نشد و این به آن معنی است که محتوای شنیداری و گفتاری بخشی رسمی از آموزش نیست زیرا عملا به دست دانش آموزان نرسیده است و دسترسی دانش آموزان به محتوای شفاهی، محدود شده است به بارگذاری فایلهای صوتی توسط معلم از سایت دفتر تالیف و یا سایت چند ناشر کتابهای کمک آموزشی که مورد حمایت دفتر تالیف بودند و هستند و البته آن هم نه در همه موارد؛ در بسیاری از موارد اصولا بخش شفاهی در سایه بوده است. نقدهای اساسی از سوی دبیران زبان بر کتابهای جدید و فایلهای صوتی آن وارد است؛ به هنگام اعتبارسنجی کتابها نیز کمترین توجهی به نظرات دبیرانی که کتابها را اعتبارسنجی کردند، نشد.
بلاتکلیفی معلم و دانش آموز
امسال با نزدیک شدن به ماههای پایانی سال تحصیلی و آزمون نهایی خرداد، اطلاعیهها و دستورالعملهایی از سوی دفتر تالیف و مرکز سنجش و پایش کیفیت آموزشی آموزش و پرورش صادر شد که با گذشت ایام نگرانیهایی را در رابطه با چگونگی برگزاری آزمون نهایی در میان دانش آموزان و دبیران ایجاد کرد. عدم برگزاری دورههای توجیهی و یا ضمن خدمت نیز سبب تشدید این وضعیت شد. مطابق شیوهنامه پیشین که امتحان نهایی دی ماه 1397 بر آن اساس به عمل آمد، آزمون حاوی 8 نمره شفاهی (شامل 4 نمره گفتاری، 4 نمره شنیداری) و12 نمره کتبی بود. آزمون گفتاری به این شکل بود که فایل صوتی در سر جلسه امتحان پخش شده و دانش آموزان با شنیدن آن، به سؤالات پاسخ مکتوب دهند! این شکل جدید از آزمون( گفتاری) کاملا غیر استاندارد بوده واحتمالا در هیچ جای عالم نمونه و مشابهی نداشت. با پیگیریهای سرگروههای درسی استانها، تغییرات و اصلاحاتی مختصر و البته ناکافی در آن اعمال شد. در شیوه نامه جدید، عنوان گفتاری از آزمون حذف شد و در نمره مستمر منظور گردید. نمره شنیداری نیز از 4 نمره به 6 نمره تغییر یافت که به این ترتیب 12 نمره کتبی نیز تبدیل به 14 نمره شد. بلاتکلیفی و ابهام در مورد نحوه برگزاری آزمون به دلیل تصمیمها و دستورالعملهای لحظه ای، حتی تا شب امتحان نیز در میان بعضی معلمان و دانشآموزان ادامه داشت!
برخی از ایرادهای آزمون نهایی درس زبان انگلیسی پایه دوازدهم در خرداد 1398:
1) عدم تناسب بین محتوای شفاهی کتاب دوازدهم و سهم آن در آزمون نهایی
2) تصمیم غیرکارشناسی برای گنجاندن بخش شنیداری در آزمون بدون ایجاد زیرساختهای سخت افزاری لازم
3) کیفیت بسیار پایین فایل صوتی از لحاظ تلفظ، لحن و لهجه
4) کیفیت بسیار پایین بلندگوهای حوزهها و نامفهوم بودن صدا
5) بهرهگیری رایگان از حضور دبیران زبان انگلیسی در حوزهها بدون داشتن ابلاغ حضور که خود تخلفی آشکار است و این که دبیر زبان هر مدرسهای در حوزه امتحان دانش آموزان خود حضور داشته باشد، خود بدعتی نامیمون است که ماهیت عدالت آزمون را زیر سؤال میبرد
6) وجود ایرادهای متعدد در کلید سؤالات به علت دو پهلو و اشتباه بودن خیلی از سؤالات آزمون به گونهای که بعد از چند روز هنوز مصححین بلا تکلیف هستند و هر استانی برای خود تصمیمی گرفته است که چگونه برگهها تصحیح شود در حالیکه نمره این آزمون مستقیما بخشی از سوابق علمی دانش آموزان در کنکور است.
7) دو متن از سه متن بخش شنیداری قبلا به عنوان بخشی از کتاب درسی در اختیار دانشآموزان بوده است و وقتی دانش آموز متن را از قبل حفظ است دقیقا معادل لو دادن آن بخش از سؤالات است یعنی دو سوم این بخش را از قبل اعلام شده که اینها سؤال آزمون نهایی هستند موضوعی که حتی در سطح آزمون مدرسه هم نزد معلمها قبیح است.
ایرادهای ساختاری
تغییرات عمیق و گسترده در روشها یا رویکردهای آموزشی، بیشک نیازمند اصلاح ساختارها و فرایندها و همچنین تقویت نگرش سیستمی در همه ارکان و بخشهای آموزشی است؛ درغیر اینصورت این تغییرات تنها در سطح شعار باقی مانده و به نتایج مطلوب نخواهد رسید.
نمونه بارز چنین وضعیتی، تغییر رویکرد آموزش زبان از روشهای سنتی به رویکرد ارتباطی است. در این مورد فقدان نگرش سیستمی سبب شده است که به جای توجه کافی به فرایند ارزشیابی در طول 6 سال تحصیلی، همه توجهها و سخت گیریها معطوف به آزمون نهایی در پایه دوازدهم شود. نهایتا به دلیل فقدان نگرش سیستمی شاهدیم که پس از برگزاری آزمون نهایی (پایه دوازدهم) از جانب دفتر تالیف صحبت از لزوم جدی گرفتن مهارت مغفول شنیداری درهمه پایهها میشود.
تراکم بالای دانش آموزان در کلاس، عدم تفکیک و سطحبندی دانش آموزان در کلاسهای زبان، عدم تجهیز مدارس و حوزههای امتحانی به امکانات صوتی مناسب، فقدان ارتباط و هماهنگی کافی میان کتب متوسطه اول و دوم، عدم ارسال سی دیهای صوتی به مدارس و نرسیدن آنها به دست دانش آموزان تا پایان سال، فقدان دبیر تخصصی در برخی مناطق محروم، حذف دورههای تخصصی ضمن خدمت، تاخیرهای بعضا چند ساله در پرداخت حق الزحمه تصحیح اوراق نهایی و دهها معظل دیگر هرکدام به تنهایی قادر است تا در روند آموزش و سنجش تداخل منفی ایجاد کرده و مانع تحقق یافتن اهداف آموزشی شود. با وجود استرسهای آزمون نهایی و ابهامات بیشمار مربوط به کنکور، معلمان به سختی قادر خواهند بود رویکرد ارتباطی در آموزش زبان انگلیسی را که مبتنی بر لذت یادگیری و یاددهی زبان خارجی است به طور شایسته در بین دانشآموزان بسط و گسترش دهند.
انتظاراتی به دور از واقعیتها
در هیچ جای دنیا برگزاری آزمون شنیداری با امکانات موجود ما و به این شکل مرسوم نیست! با فرض محال وجود همه تجهیزات صوتی، پخش فایل صوتی آزمون درسالنهای بزرگ در حوزههای امتحانی، فهم صدای پخش شده را عملا غیر ممکن مینماید. به همین دلیل است که در بعضی حوزهها دانشآموزان حتی از فهم سخنان گوینده به زبان فارسی هم عاجز بودند! صحبت از سنجش شنیداری و تخصیص 6 نمره به آن در حالی صورت میگیرد که مدت زمان تمامی فایلهای صوتی در کتاب درسی انگلیسی دوازدهم پنج دقیقه و دو ثانیه (سیصد و دو ثانیه) است و پوشش آن در کتاب حدود 3درصد حجم کل کتاب است اما 6 نمره یعنی 30 درصد کل نمره خرداد به آن تخصیص داده شده است. این مقدار محتوا به هیچ وجه برای آماده سازی دانش آموزان برای شرکت در آزمون نهایی بسنده نیست چرا که هیچ تناسبی بین محتوای ارائه شده و انتظارات آزمونی برقرار نشده است. البته مکالمهها در همین فایلهای صوتی هم لحن تصنعی داشته و فاقد جذابیت و گیرایی لازم هستند. در مهارت نوشتاری نیز با انتظاراتی به دور از واقعیتها مواجه هستیم. نگاهی به کتابهای متوسطه اول و دوم نشان میدهد که رسیدن به سطح پاراگراف نویسی در این کتابها سیر طبیعی مناسب را نداشته و به جمله نویسی که پایه و اساس یک پاراگراف است توجه کافی نشده است.
بیعدالتی آموزشی
نگرانیها از چنین سبک ارزشیابی، صرفا یک موضوع فنی یا علمی نیست بلکه عواقب فرهنگی و اجتماعی آن مسئلهای است که نمیتوان از آن چشم پوشی کرد. برای نمونه عدم وجاهت قانونی بخش شنیداری تا جایی است که دانش آموزان حتی میتوانند با مراجعه به دیوان عدالت اداری درخواست ابطال آزمون 13 خرداد 98 را داشته باشند! از آنجا که به هنگام فروش کتاب درسی و کتاب کار در پایههای دهم تا دوازدهم، فایلهای صوتی به هیچ شکلی در اختیاردانش آموزان در سراسر کشور قرار نگرفته است، محتوای شفاهی محتوای آموزشی رسمی محسوب نمیشود و گنجاندن آن در آزمون نهایی مغایر با اخلاق و اصول حرفهای تعلیم و تربیت است. اساسا گنجاندن بخش شنیداری در آزمون نهایی وجاهت قانونی نداشته و اینکه خود دبیران از وبگاه دفتر تالیف و یا انتشارات متفرقه فایلهای صوتی را بارگذاری نموده باشند، داوطلبان را ملزم به تکلیف شفاهی در آزمون نهایی نمینماید.
همچنین از آنجا که بخش قابل توجهی از نمره خرداد ( هفت و نیم نمره ) یعنی حدود 40 درصد آن عملا منوط به داشتن مهارت شنیداری و توانایی پاراگراف نویسی است - و با کتابها و فایلهای صوتی ناکافی و توزیع نشده امکان تسلط در آنها چندان هم متصور نیست - این روش ارزشیابی، به متضرر شدن دانش آموزان طبقه محروم جامعه ازامتحان نهایی منتهی خواهد شد. با این اوصاف این سبک از طراحی و برگزاری آزمون نهایی علاوه برغیرعلمی وغیر کارشناسی بودن، متاسفانه سنگ بنایی جدید دربی عدالتی آموزشی را در سطح کشور رقم خواهد زد.
* سرگروه درس زبان انگلیسی متوسطه دوم استان البرز