اخبار ویژه
توافق وزارت ارتباطات با اشغالگران سایبری، آیندهفروشی است
مسئولان وزارت ارتباطات باید توضیح دهند که تدبیر آنها برای مراقبت از استقلال کشور در مقابل نفوذ مجازی (ناشی از واگذاری فضای مجازی به بیگانگان) چیست؟
کمیل خجسته مدیرعامل تبیان با طرح این سؤال نوشت: بیشتر از بیستوچهار ساعت است که تلگرام طلایی و کمتر از همان ساعت هاتگرام از تلفنهای همراه مردم حذف شده است. اما ظاهرا دعوا با کلیدواژههای محبوبی مثل «حقالناس» که مسئولان امر در صفحات شخصیشان منتشر میکنند آدرس غلط پیدا کرده است و مسئله در حد یک اتفاق برای پوسته پیامرسان تلگرام تنزل پیدا کرده است.
مسئله اصلی چیست؟ مسئله اصلی، آینده است. چرا؟ به تاریخ توجه کنید: «در قرن 16 کنترل مستعمرات و شمشهای طلا دو ابزاری بود که اسپانیا را در صدر قدرتها جا داد؛ قرن 17 هلند از تجارت و منابع مالی سرشار بهره وافی برد؛ در قرن 18 فرانسه با اتکا به جمعیت زیاد و ارتش صاحب اقتدار شد در حالی که در قرن 19 اقتدار بریتانیا برخواسته از تفوق آن در انقلاب صنعتی و نیروی دریاییاش بود اما درعصر جدید -عصر اطلاعات- دولتی
(یا بازیگران غیردولتی) که بر اطلاعات سوار باشد پیروز است.» این نگاه جوزفنای تئوریسین آمریکایی قدرت نرم است در کتاب آینده قدرت.
او راست میگوید. به زندگی حالایمان نگاه کنید. همه چیز دارد اینترنتی میشود. روزگاری نه چندان دور از موبایلهای هوشمند خبری نبود و امروز یکی از بدیهیات زندگی شده است. روز به روز روی صفحه گوشیها اپهایی نصب میشود که به زندگی حقیقی مردم مرتبط میشود. این اینترنتی شدن زندگی در کنار همه محاسنش معایبی هم دارد. یکی از معایبش اینست که اگر دقت نشود مثل اسب تروا عمل میکند. وارد قلعه میشود و قلعه را از درون فتح میکند.
مسئله اصلی این است. شبانه بدون اجازه مردم ایران، یک شرکت آمریکایی به نام گوگل از گوشی آنها که با مجوز دولت ایران وارد کشور شده -و از این واردات سود سرشار کسب کرده- بدون مجوز همان دولت؛ یک اپلیکیشن حذف میکند. چند وقت پیش هم اپل کلیه اپهای ایرانی را در گوشیهای خود غیرفعال کرد. ماجرا حذف چند آیکون و اپ از گوشی هوشمند مردم نیست. بلکه پشت سر هر آیکون ایرانی ساختهای، هزاران جوان استارتاپی، صدها شرکت نوپای فعال که بر بستر صنایع نوین در حال رشد هستند در معرض ورشکستگی و فروپاشی قرار میگیرند. یعنی تهدیدی برای آینده-روشن.
استقلال آرمان اول انقلاب است. عصر جدید، عصر جنگ هوشمند است. دفاع از استقلال هم هوشمندی میخواهد. امروز تجربه شد هشدار چندوقت پیش رهبری در استادیوم آزادی که دشمن از رسانه مانند «سلاح شیمیایی» استفاده میکند. «سلاح شیمیایی را وقتی میزنند، تانک و تجهیزات را از بین نمیبرد؛ تجهیزات میماند و انسانها از بین میروند و از قدرت استفاده از ابزار میافتند... این را کسانی که مسئولیت این بخش از کشور را -بخش ارتباطات را- دارند، درست توجه کنند. ما در جلسات حضوری هم به اینها تذکر دادهایم... حالا هم میگوییم؛ توجه کنند که آنها ابزاری نشوند برای اینکه دشمن راحت بتواند سلاح شیمیایی خودش را علیه این مردم به کار ببرد.»
امروز روز پاسخگویی است: مسئولین ارتباطات چگونه با «شرکتهای واردکننده اینترنت» و خدماتدهنده آن مانند سامسونگ و اپل که کل بازار ایران را اشغال کرده اند توافق کردهاند که به همین سادگی بازار ایران شبانه تهدید میشود؟ دی ماه 96 یک پلتفرم به نام تلگرام حاکمیت ملی را به مخاطره انداخت. آن روزها مسئولان علیرغم مذاکراتشان با آقای دورف در توئیتر به یکدیگر ریپلای میزدند. امروز این خدشه بر حاکمیت خودش را به سطح دیوایس و تجهیزات اینترنترسان مانند گوشیهای هوشمند رسانده است. تدبیر مسئولان ارتباطاتی کشور برای مراقبت از استقلال کشور چیست؟ آیا کسی مراقب «کسبوکارهای نوپای اینترنتپایه» هست؟
از تروریسم مجازی باخبرید و با بیتفاوتی مدیریت میکنید؟
وزیر ارتباطات از حذف برنامههای ایرانی در سیستم عامل اندروید خبر داد و گفت: تروریسم اقتصادی آمریکا در حال تسری به اقتصاد فضای مجازی است.
محمدجواد آذری جهرمی در توئیتر نوشت: «گزارش سازمان فناوری اطلاعات حاکی از آن است که حذف برنامههای ایرانی در سیستم عامل اندروید صرفاً محدود به پوستههای یک پیامرسان نبوده است بلکه برخی برنامههای کسب و کارهای ایرانی را نیز دربرگرفته است. تروریسم اقتصادی آمریکا در حال تسری به اقتصاد فضای مجازی است.»
این اظهارات در حالی است که اخیراً گوگل اقدام به حذف پیامرسانهای طلاگرام و هاتگرام از گوشی کاربران ایرانی کرد و در واقع بار دیگر، نفوذ و دسترسی این مجموعه آمریکایی بر اطلاعات چند ده میلیون کاربر بازنمایی شد.
در این وضعیت باید پرسید آیا مسئولیت وزیر ارتباطات، بازگویی اخبار به مردم است یا توضیح درباره اینکه چرا ضمن اولویت بخشیدن به شبکه ملی اطلاعات و ارتباطات و پیامرسانهای داخلی، به شبکهها و پیامرسانهای خارجی سرویس و خدمات میدهند، امنیت سایبری را در معرض آسیبهای گسترده قرار میدهند و فرصتهای اقتصادی موجود در یک بازار 50 میلیونی را در اختیار بیگانگان میگذارند. آیا همین فرصتها و امتیازات نمیتواند در داخل برای شبکههای داخلی و بازار داخلی خرج شود.
نکته جالب دیگر اینکه جنایت دیروز دربی ترور جنایتکارانه یک روحانی 47 ساله در همدان، معلوم شد قاتل، مدتها بهشکل علنی در اینستاگرام در حال خط و نشان کشیدن و اعلام پیشاپیش ارتکاب جنایت بوده و برای خود فالوئر هم جمع میکرده است. متأسفانه اینموارد که به شکل متعدد- و در ابعاد گوناگون- هرازچندگاه تکرار میشود، از رهاشدگی مطلق فضای مجازی و پیامرسانهای خارجی حکایت میکند.
ترور روز گذشته یک روحانی در همدان در حالی اتفاق افتاد که طی دوهفته اخیر و همزمان با امدادرسانی گسترده روحانیون جوان به مردم سیلزده، یک موج تلگرامی و اینستاگرامی و توئیتری هماهنگ علیه این خدمتگزاران راه افتاده بود و گفته میشود منشأ اغلب این تروریسم رسانهای، جریانهای نفاق و سرویسهای جاسوسی بیگانه هستند. اکنون باید از وزارت ارتباطات پرسید باوجود اینکه از تروریسم خبر دارند، چرا با بیتفاوتی نسبت به ماجرا رفتار میکنند؟!
اصلاحطلبان به شوخی معامله کردند و معیشت مردم دچار بحران شد
«مردم از عملکرد اصلاحطلبان در مجلس و شورای شهر و دولت رضایت ندارند.»
این مطلب را هادی غفاری در گفتوگو با روزنامه آرمان عنوان کرد. وی به روزنامه آرمان گفته است: من با صراحت عنوان میکنم که ما دیگر مجبور نیستیم به کسانی که نمیشناسیم رأی بدهیم. ما تنها به کسانی رأی خواهیم داد که نسبت به آنها شناخت کافی و از سابقه آنها اطلاع داشته باشیم.
وی میافزاید: زمانی که اصلاحطلبان شرایط حضور دوباره در قدرت را پیدا کردند نباید با کسی به صورت شوخی وارد معامله میشدند. اصلاحطلبان باید با صراحت بر سر مواضع اصولی خود ایستادگی میکردند و اجازه نمیدادند مواضع غیراصولی برخی جای مواضع اصلی آنها را بگیرد. چرا باید وضعیت تورم جامعه به این نقطه برسد؟ امروز چرا باید وضعیت اقتصادی و معیشتی به این نقطه برسد که همه در فشار باشند.
وی در پاسخ به این سؤال که اصلاحطلبان با چه کسانی به صورت شوخی معامله کردند؟ گفت: گمان میکردیم کسانی که از آنها در انتخابات ریاست جمهوری و مجلس حمایت کردیم در راستای آرمانهای اصلاحطلبی حرکت خواهند کرد ما باید مواضع آنها را دنبال میکردیم و تلاش میکردیم شرایطی را به وجود بیاوریم که آنها در مسیر اصلاحطلبی حرکت کنند. ما باید از کسانی که به آنها رأی دادیم و به مجلس فرستادیم مطالبهگری میکردیم که با سرمایه اجتماعی و سیاسی جریان اصلاحات چه کردهاند؟ هنگامی که شعار میدهیم ما اصلاحطلب هستیم باید در مسیر مطالبات مردم حرکت کنیم و به شکلی رفتار کنیم که دغدغههای مردم مرتفع شود. امروز دغدغههای مردم معیشت و اقتصاد است و شرایط اقتصادی خوبی را شاهد نیستیم.
هادی غفاری در ادامه گفته است: مشکل مهم جریان اصلاحات از ابتدا تا امروز این بود که چپها بیشتر از آنکه ستادی باشند سیاسی بودند. اصلاحطلبان باید با رویکرد اصلاحی در قدرت حضور یابند و نه به عنوان ژن برتر و کانون قدرت و گروهی که به دنبال کسب کرسیهای قدرت است، کسی با ژن برتر و به دنبال قدرت بودن نمیتواند اصلاحطلب باشد. کسانی که ویلاهای آنچنانی دارند و فرزندانشان در خارج از کشور به شکل دیگری از مردم عادی زندگی میکنند نمیتوانند مدعی اصلاحطلبی در جامعهای شوند که مردم آن با مشکلات شدید معیشتی مواجه هستند. اصلاحطلب واقعی کسی است که برای اقتصاد معیشت، رفاه و آزادی مردم تلاش کند و گامی در جهت حل مشکلات آنها بردارد. اصلاحطلب واقعی کسی است که اجازه ندهد کسی بین اقشار مختلف تبعیض قائل شود.
وی اذعان کرد: امروز مردم از عملکرد اصلاحطلبان در مجلس شورای اسلامی و شورای شهر رضایت ندارند. به همین دلیل نیز دوستان بالادستی جریان اصلاحات باید از گذشته عبرت بگیرند و راه را برای حضور اصلاحطلبان واقعی هموار کنند.
سهم دولت و برخی مدیران صدا و سیما در آنتن فروشی
هم دولت و هم برخی مدیران صدا و سیما در ترویج برنامههای بیکیفیت رسانهای و آلوده به پول مقصرند.
روزنامه وطن امروز نوشت: درباره اتفاقات اخیر در رسانه ملی و حجم بالای مسابقات و «ستاره- مربع»ها و... نخستین و بزرگترین مقصر، دولت آقای روحانی است که بودجه صدا و سیما را با هر نقد و انتقادی میبندد. صدا و سیما از جمله نهادهای ملی است که برای اداره شدن باید از بودجه عمومی کشور استفاده کند و این دولتها هستند که اختیار تخصیص و توزیع بودجه کشور را در اختیار دارند و این مسئله باعث شده است همواره رسانه ملی در معرض کسری بودجه برای اداره باشد. نقدناپذیری دولتها همواره به فشار بر رسانهها منجر میشود؛ گاهی یارانه روزنامهها قطع میشود و گاهی بودجه صدا و سیما!
در حقیقت بودجه صداوسیما گروگان گرفته میشود تا محتوایی در نقد دولتها منتشر نکند؛ دولتهایی که شأن توزیعکنندگی بودجه خود را فراموش کرده و به نادرست و قلدرمآبانه برای همه تصمیمگیری میکنند. اگر دولت بودجه صداوسیما را بدرستی تخصیص دهد و تامین کند طبیعتا رسانه ملی در مسیر تامین بودجه از هر راهی نخواهد افتاد! در حقیقت دولت صداوسیما را مجبور به «آنتنفروشی» کرده است و این مسیر لاجرم با پدیدههای ناهنجار نیز مواجه میشود!
این روزنامه، میافزاید: سازمان صداوسیما اگرچه باید با بودجه دولتی مدیریت خود را صورت دهد اما نباید فراموش کند در داخل خود نیز باید برای بهینه مصرف کردن منابع فکر کند. از یک طرف کوچکسازی سازمان و کم کردن حجم بالای نیروی انسانی که فرصت برنامهسازی را از صداوسیما گرفته است باید مد نظر قرار گیرد. باید از سوی منابع انسانی سازمان آمایشی صورت گیرد تا نیروی غیرمتخصص و... بی کیفیت و غیرمتعهد به آرمانهای سازمان، اشغالکننده صندلیهای آن نباشد. از سوی دیگر علیه سیاست غلط «توسعه کمی آنتن» عمل کند در یک فرایند استراتژیک اما بهنگام شبکهها را کم کرده و بهجای آن به «توسعه کیفی آنتن» روی آورد. سازمان نیاز به «گروههای کوچک کیفی و موثر» دارد تا از طریق خلاقیت و ایدهپردازی به سمت برنامههای پرمخاطب اما سالم، امیدآفرین و تحرکبخش برود.
ظریف باید توضیح دهد فایده اجرای یکطرفه برجام چیست؟
عضو فراکسیون امید میگوید من جزو دلواپسان نیستم اما ظریف باید توضیح دهد که فایده ماندن در برجام چیست؟
محمود صادقی در پاسخ این سوال نامهنیوز که شما توئیتی منتشر و اعلام کردید «میخواهید از آقای ظریف درباره چرایی ماندن در برجام سوال کنید». چنین موضعی را زمانی دلواپسان داشتند چطور شما در لباس یک اصلاحطلب این رویکرد را دنبال میکنید؟» گفت: ایراد من به اصل برجام نیست، گرچه به برخی بندهای برجام نقد داشتم اما اصل آن را خوب میدانم، مکرر از آن حمایت کردم و معتقدم برجام اراده کل نظام بود. نقد امروز من در راستای برجام است، به لحاظ حقوقی خود برجام پیشبینی کرده که اگر طرفهای دیگر در مقابل ایران تعهداتشان را نقض کنند، بهطور متقابل ایران هم حق دارد پاسخ مناسب را از نظر حقوقی بدهد. ترامپ طبق قانون و حقوق بینالملل مکلف به ادامه اجرای تعهدات دولت آمریکا در قبال برجام بود اما این تکلیف قانونی را نقض کرد و ضمن خروج یکطرفه از برجام، کل دنیا بهویژه اروپاییها را زیر فشار گذاشته تا آنها را نیز با خود همراه سازد، برهمین اساس اروپاییها نیز راهاندازی راهکار مالی را به تعویق میاندازند. حالا جای این سوال است که اگر برجام توافقی برد-برد بود، اجرای تعهداتش نباید فقط یکطرفه از جانب ایران باشد.