فرهنگ حمايت از توليد ملي و ارتقاي کيفيت کالا در دانشگاه
بيدارباش جنبش دانشجويي
وظايف دانشگاهها در تحقق اقتصاد دانشبنيان را ميتوان به وظايف علمي- تخصصي و وظايف اجتماعي تقسيم کرد. اين کارکرد از ساختار رسمي دانشگاهها سرچشمه نميگيرد؛ بلکه به شکلي بنياديتر، برخاسته از ذات جريان دانشجويي ميباشد. يکي از کليديترين محورها در اين خصوص، آرمانگرايي دانشجويان است که ميتواند به عنوان يک کانون جوشان اميد و انگيزه، مبناي مطالبهگري دانشجويان از مسئولان مختلف درخصوص التزام به بايستههاي مسير تحقق اقتصاد مقاومتي باشد. تزريق اين روحيه به ساحت اجتماعي، ميتواند اعتماد به نفس و غرور ملي را به عنوان بستر شکوفايي اقتصاد، افزايش داده، با خودباختگي، به مقابله برخيزد.
واقعيت اين است که تحقق اقتصاد مقاومتي و دانشبنيان، نيازمند عزم ملي و مشارکت مردمي است و جريان دانشجويي چه در قالب حرکتهاي سازمان يافته، نظير تشکلهاي دانشجويي علمي و فرهنگي و چه در جريان فعاليتهاي شخصي، بايد توجه به توليد ملي و اقتصاد مقاومتي را به عنوان يک ضرورت، در دستور کار خود قرار دهد.
اقتصاد مقاومتي و دانشبنيان، بايد به گفتمان رايج در دانشگاهها تبديل شود. بحث درخصوص مسائل کوچک و پيش پا افتاده، بايد جاي خود را به بحث درخصوص مسائل کليدي و بنيادين کشور دهد.
تشکلهاي دانشجويي در فعاليتهاي مختلفي که در دانشگاهها انجام ميدهند، بايد نهادينهسازي چنين تفکري را به عنوان يک باور فرهنگي در ميان دانشجويان، الزامي کنند.
به عنوان يک اقدام انقلابي، دانشجويان بايد معضلات فرهنگي و اقتصادي و نقاط آسيبپذير نظري و عملي را که مانع توليد داخلي مناسب و تمايل به مصرف آن ميباشد بشناسند و مقابله با آنها را در دستور کار خود قرار دهند. تبيين مفهوم اقتصاد مقاومتي و پرداخت فکري و محتواسازي درخصوص آن، گفتمانسازي و مطالبهگري از مصرفکنندگان، توليدکنندگان و دولت، از وظايف کليدي جنبش دانشجويي در مواجهه با مفهوم اقتصاد مقاومتي به شمار ميآيند.
دانشجويان به عنوان چشم بيدار جامعه، بايد هميشه و در هر محفلي، با صداي بلند و بدون لکنت زبان، اعتقاد راسخ خودشان را به لزوم حمايت فراگير و مردمي از توليد ملي، اعلام کنند؛ تا بدين ترتيب، مصرف کالاي خارجي، «جز در موارد ضرورت»، به يک منکر اجتماعي تبديل شود و همين کارکرد توسط ساز و کارهاي رسانهاي و تبليغاتي تشکلهاي مختلف دانشجويي، در سطح دانشگاه و جامعه نيز بايد به کار برده شود.
مطالبهگري دانشجويان در اين خصوص، ضرورتي است که نبايد از آن غلفت شود. مطالبهگري به اين گفتمان، عمق و معنا ميدهد و به تداوم آن، ضمانت عيني خواهد بخشيد. همان گونه که در مسائل مختلف سياسي، دانشجويان، مطالبهگرانه از مسئولان کشور، اصلاح امور را خواستارند، در توليد نيز بهبود کيفيت، کاهش قيمت تمامشده، ارتقاي خدمات پس از فروش و... را بايد از توليدکننده ايراني مطالبه کنند. اين مطالبهگري نبايد با چاشني بحث و مجادله باشد؛ بلکه با نظارت و همراهي استادان متعهد دانشگاهها، ميتواند به يک همکاري پايدار و همدلانه بدل گردد.
مطالبهگري مزبور، توليدکنندگان را نيز بايد دربر بگيرد. فرهنگ مصرف کالاي داخلي، به معناي فشار آوردن صرف بر مصرفکننده نيست؛ بلکه بايد بر توليدکننده نيز فشار آورد؛ تا کيفيت محصول خود را ارتقا بخشد؛ تا مصرفکننده احساس کند که آنچه در کشورش توليد ميشود، از لحاظ کيفيت، يا بهتر از نوع خارجي است يا لااقل در سطح آن است.
موضوع نفت، يکي از مسائلي است که در گفتمانسازيهاي دانشجويان و در تحقق اقتصاد مقاومتي، بايد مورد توجه قرار گيرد. يکي از مشکلات اقتصادي کشور، اتکا به نفت است. اين مشکل، بيش از آنکه اقتصادي باشد، فرهنگي است و با وجود آنکه طي سالهاي گذشته از ميزان وابستگي اقتصاد کشور به نفت تا حدي کاسته شده، اما هنوز بسياري از افراد جامعه تصور ميکنند که منابع خدادادي نفت ميتواند جايگزين فعاليتهاي اقتصادي و مولد باشد. متأسفانه اين تفکر در سطح گستردهاي از مردم، مسئولان و توليدکنندگان، شکل گرفته است. دانشگاه به عنوان خط مقدم مبارزه فراگير با اين تفکر و آثار آن، ميتواند خمودگي و وادادگيهاي ناشي از آن را مهار کند.
همچنين بايد به خاطر داشت که چنين تحولات چشمگيري بهطور متعارف پس از چند دهه، ظهور خواهند کرد و نبايد انتظار بازدهي فوري از آنها داشت. عدم توجه به اين واقعيت، ميتواند سم مهلکي براي فعاليتهاي دانشجويي در اين حوزه باشد و آنها را کسل و فرسوده کند.