بررسی کارنامه مبارزاتی آیتالله جنتی از لابهلای اسناد ساواک- گزارش ساواک از تبعید بی نتیجه آیت الله جنتی:
روز به روز مستمعینش بیشتر میشود
در سند دیگری در همین ارتباط آمده است:
«شيخ احمد جنتي لاداني كه از روحانيون منحرف و مخالف دولت است و در اسدآباد همدان به حالت تبعيد به سر ميبرد در آنجا آزادي عمل داشته و ضمن اقامه نماز جماعت در مساجد به حالت ايستاده هم سخنراني مينمايد و عدهاي از مردم هم در سال جاري از قم و اصفهان به منظور ديدن وي به اسدآباد رفتهاند.
نامبرده به اتفاق زن و فرزندانش در اسدآباد زندگي مينمايد تبعيد اينگونه افراد به مناطق مذكور جز پرورش دادن آنان نتيجه ديگري ندارد. به نظر ميرسد هر گاه روحانيون تبعيدي بيشتر به مناطق سنينشين اعزام گردند ضمن اينكه قادر به تبليغات نخواهند بود در روحيه آنان اين تبعيد تاثير بيشتري به جاي خواهد گذاشت.»
ساواک مرکز پس از مطلع شدن از تشدید فعالیتهای آیتالله جنتی و تأثیرگذاری ایشان خواستار جلوگیری از برگزاری این جلسات شد.
«نامبرده بالا جلساتی مانند قرائت قرآن به طور سیار و موعظه پس از اتمام نماز جماعت دارد که مطالبی تحریکآمیز بیان مینماید، خواهشمند است دستور فرمائید با توجه به نامه شماره 22/12/53 ـ 8932/ﻫ از ادامه تشکیل هر گونه جلسات از ناحیه مشارالیه شدیداً جلوگیری نموده و نتایج حاصله را به این سازمان اعلام دارند.»
بر اساس گزارشهای ساواک استقبال مردم از این جلسات زیاد بوده و هر روز بر تعداد شرکتکنندگان در آن افزوده میشد:
«اخیراً نامبرده بالا پس از نماز جماعت به موعظه میپردازد و ضمن موعظه نکاتی در مورد تحرک و اتحاد مسلمین و مبارزه بر علیه ستم فردی و اجتماعی سخن میگوید و روز بروز بر تعداد مستمعینش افزوده میگردد.»
سرانجام در تاریخ 22/5/1355 مدت تبعید آیتالله جنتی به پایان رسید. ایشان در مورد این دوره از فعالیت سیاسیاش در مصاحبهای گفته است:
«دوران تبعید [به اسدآباد] این خاصیت را داشت که به نظر خودم توانستم آنجا تأثیر بگذارم و عدهای را هنوز هم از یادگارهای خودم میدانم که در آنجا بسیار گرم و علاقمند در خدمت انقلاب هستند»
با وجود پایان دوره تبعید، آیتالله جنتی همچنان در قم مورد مراقبت و کنترل شدید ساواک قرار داشت. در سال 1356 درخواست ایشان برای صدور گذرنامه جهت شرکت در مراسم حج مورد موافقت قرار نگرفت.
فعالیتهای آیتالله جنتی در سال 1356
با وجود مخالفت ساواک با سفر ایشان به مکه مکرمه، آیتالله جنتی توانست پس از سالها دوری، از طریق سوریه و عراق به دیدار حضرت امام (ره) نائل شود:
«اول به سوریه رفتم و میخواستم با بچههائی که به عنوان فراری در سوریه بودند، که یکی از آنها پسر خودم بود دیداری داشته باشم. در آنجا مدتی با آنها بودم و جلساتی داشتیم ... بعد هم به یک صورتی مقدمات رفتن به نجف برای ما فراهم شد و خدا قسمت کرد و ما یک سفر عتبات رفتیم و خدمت امام رسیدیم.»
پس از بازگشت از نجف اشرف، تشکیل یک جمعیت اسلامی را برای پیشبرد اهداف انقلاب در دستور کار قرار داد:
«پس از بازگشت از نجف جمعی از دوستان به فکر افتادند که یک جمعیت متشکل اسلامی بوجود بیاورند. جمعیت متشکل اسلامی به ابتکار شهید بهشتی و با شرکت من و برادران عزیز دیگری همچون آیتالله مشکینی، خامنهای، هاشمی رفسنجانی، شهید هاشمینژاد، مومن، واعظ طبسی، طاهری خرمآبادی و شهید باهنر تشکیل شد و در فاصلههای یک هفتهای یا پانزده روزه و راجع به تشکیل یک جمعیت متشکل اسلامی طرحریزی میکردیم. این جمعیت بعداً به تشکیلات حزب جمهوری اسلامی منتهی شد.»
در پی شهادت آیتالله حاج آقا مصطفی خمینی، آیتالله جنتی به همراه 42 نفر از روحانیون و مدرسین حوزه علمیه قم خطاب به امام خمینی (ره) تسلیتنامهای مخابره کردن:
«ضایعه اسفناک و فقدان جانگداز فرزند برومند و رشید اسلام حضرت مستطاب علامه حجتالاسلام والمسلمین مرحوم آقای حاج آقا مصطفی خمینی قدس سره موجب تأثر عمیق جامعه روحانیت و امّت اسلامی گردید مصیبت وارده را به ساحت مقدس حضرت ولی عصر ارواحنا له الفداء و حضرت مستطاب عالی تسلیت میگوئیم گرچه تحمل این ضایعه سنگین و دشوار است ولی با توجه به عظمت روحی و قدرت تحمل دشواریها که از آن جناب معهود است و باتوجه به نیاز مبرمی که جامعه اسلامی به رهبری آن حضرت دارد مطمئناً این مصیبت دردناک در اراده راسخ آن زعیم بزرگ و ایفاء وظایف رهبری تأثیری نخواهد گذاشت امید آنکه با بازگشت آن جناب به ایران کلیه آلام و مصائب جامعه اسلامی تخفیف و تسکین یابد.»
انتشار مقاله موهن«ایران و استعمار سرخ وسیاه» در 17 دی و سپس وقایع 19 دی قم و 29 بهمن تبریز از مهمترین رویدادهای سال 1356 بودند. آیتالله جنتی در واکنش به این اقدامات خشونتآمیز رژیم، به همراه سایر اساتید حوزه علمیه قم بیانیههایی را در محکومیت آنها صادر کرد.
اقدامات آیتالله جنتی
در سال 1357
سال 1357 در حالی آغاز شد که رژیم همچنان خود را قادر به مهار انقلاب نشان میداد. سرکوب مردم در شهرهای یزد، جهرم و اهواز و به دنبال آن اعلام حکومت نظامی در اصفهان نشان داد که تقابل خونین مردم و رژیم در حال رسیدن به نقطهی اوج خود است. آیتالله جنتی در خرداد این سال در کنار سایر انقلابیون در حال تدارک سالگرد قیام 15 خرداد 1342 بود که به اتفاق «آیتالله آذری قمی» در 11/3/1357 دستگیر و به زندان کمیته مشترک فرستاده شد:
«طبق اطلاع دو نفر روحاني به اسامي آذري سابقه تبعيد و زندان دارد و جنتي اصفهاني در قم شديداً مشغول تدارك براي 15 خرداد ميباشند اين افراد شناسايي و دستگير و به كميته مشترك اعزام دارند.»
«شيخ احمد جنتي لاداني كه از روحانيون منحرف و مخالف دولت است و در اسدآباد همدان به حالت تبعيد به سر ميبرد در آنجا آزادي عمل داشته و ضمن اقامه نماز جماعت در مساجد به حالت ايستاده هم سخنراني مينمايد و عدهاي از مردم هم در سال جاري از قم و اصفهان به منظور ديدن وي به اسدآباد رفتهاند.
نامبرده به اتفاق زن و فرزندانش در اسدآباد زندگي مينمايد تبعيد اينگونه افراد به مناطق مذكور جز پرورش دادن آنان نتيجه ديگري ندارد. به نظر ميرسد هر گاه روحانيون تبعيدي بيشتر به مناطق سنينشين اعزام گردند ضمن اينكه قادر به تبليغات نخواهند بود در روحيه آنان اين تبعيد تاثير بيشتري به جاي خواهد گذاشت.»
ساواک مرکز پس از مطلع شدن از تشدید فعالیتهای آیتالله جنتی و تأثیرگذاری ایشان خواستار جلوگیری از برگزاری این جلسات شد.
«نامبرده بالا جلساتی مانند قرائت قرآن به طور سیار و موعظه پس از اتمام نماز جماعت دارد که مطالبی تحریکآمیز بیان مینماید، خواهشمند است دستور فرمائید با توجه به نامه شماره 22/12/53 ـ 8932/ﻫ از ادامه تشکیل هر گونه جلسات از ناحیه مشارالیه شدیداً جلوگیری نموده و نتایج حاصله را به این سازمان اعلام دارند.»
بر اساس گزارشهای ساواک استقبال مردم از این جلسات زیاد بوده و هر روز بر تعداد شرکتکنندگان در آن افزوده میشد:
«اخیراً نامبرده بالا پس از نماز جماعت به موعظه میپردازد و ضمن موعظه نکاتی در مورد تحرک و اتحاد مسلمین و مبارزه بر علیه ستم فردی و اجتماعی سخن میگوید و روز بروز بر تعداد مستمعینش افزوده میگردد.»
سرانجام در تاریخ 22/5/1355 مدت تبعید آیتالله جنتی به پایان رسید. ایشان در مورد این دوره از فعالیت سیاسیاش در مصاحبهای گفته است:
«دوران تبعید [به اسدآباد] این خاصیت را داشت که به نظر خودم توانستم آنجا تأثیر بگذارم و عدهای را هنوز هم از یادگارهای خودم میدانم که در آنجا بسیار گرم و علاقمند در خدمت انقلاب هستند»
با وجود پایان دوره تبعید، آیتالله جنتی همچنان در قم مورد مراقبت و کنترل شدید ساواک قرار داشت. در سال 1356 درخواست ایشان برای صدور گذرنامه جهت شرکت در مراسم حج مورد موافقت قرار نگرفت.
فعالیتهای آیتالله جنتی در سال 1356
با وجود مخالفت ساواک با سفر ایشان به مکه مکرمه، آیتالله جنتی توانست پس از سالها دوری، از طریق سوریه و عراق به دیدار حضرت امام (ره) نائل شود:
«اول به سوریه رفتم و میخواستم با بچههائی که به عنوان فراری در سوریه بودند، که یکی از آنها پسر خودم بود دیداری داشته باشم. در آنجا مدتی با آنها بودم و جلساتی داشتیم ... بعد هم به یک صورتی مقدمات رفتن به نجف برای ما فراهم شد و خدا قسمت کرد و ما یک سفر عتبات رفتیم و خدمت امام رسیدیم.»
پس از بازگشت از نجف اشرف، تشکیل یک جمعیت اسلامی را برای پیشبرد اهداف انقلاب در دستور کار قرار داد:
«پس از بازگشت از نجف جمعی از دوستان به فکر افتادند که یک جمعیت متشکل اسلامی بوجود بیاورند. جمعیت متشکل اسلامی به ابتکار شهید بهشتی و با شرکت من و برادران عزیز دیگری همچون آیتالله مشکینی، خامنهای، هاشمی رفسنجانی، شهید هاشمینژاد، مومن، واعظ طبسی، طاهری خرمآبادی و شهید باهنر تشکیل شد و در فاصلههای یک هفتهای یا پانزده روزه و راجع به تشکیل یک جمعیت متشکل اسلامی طرحریزی میکردیم. این جمعیت بعداً به تشکیلات حزب جمهوری اسلامی منتهی شد.»
در پی شهادت آیتالله حاج آقا مصطفی خمینی، آیتالله جنتی به همراه 42 نفر از روحانیون و مدرسین حوزه علمیه قم خطاب به امام خمینی (ره) تسلیتنامهای مخابره کردن:
«ضایعه اسفناک و فقدان جانگداز فرزند برومند و رشید اسلام حضرت مستطاب علامه حجتالاسلام والمسلمین مرحوم آقای حاج آقا مصطفی خمینی قدس سره موجب تأثر عمیق جامعه روحانیت و امّت اسلامی گردید مصیبت وارده را به ساحت مقدس حضرت ولی عصر ارواحنا له الفداء و حضرت مستطاب عالی تسلیت میگوئیم گرچه تحمل این ضایعه سنگین و دشوار است ولی با توجه به عظمت روحی و قدرت تحمل دشواریها که از آن جناب معهود است و باتوجه به نیاز مبرمی که جامعه اسلامی به رهبری آن حضرت دارد مطمئناً این مصیبت دردناک در اراده راسخ آن زعیم بزرگ و ایفاء وظایف رهبری تأثیری نخواهد گذاشت امید آنکه با بازگشت آن جناب به ایران کلیه آلام و مصائب جامعه اسلامی تخفیف و تسکین یابد.»
انتشار مقاله موهن«ایران و استعمار سرخ وسیاه» در 17 دی و سپس وقایع 19 دی قم و 29 بهمن تبریز از مهمترین رویدادهای سال 1356 بودند. آیتالله جنتی در واکنش به این اقدامات خشونتآمیز رژیم، به همراه سایر اساتید حوزه علمیه قم بیانیههایی را در محکومیت آنها صادر کرد.
اقدامات آیتالله جنتی
در سال 1357
سال 1357 در حالی آغاز شد که رژیم همچنان خود را قادر به مهار انقلاب نشان میداد. سرکوب مردم در شهرهای یزد، جهرم و اهواز و به دنبال آن اعلام حکومت نظامی در اصفهان نشان داد که تقابل خونین مردم و رژیم در حال رسیدن به نقطهی اوج خود است. آیتالله جنتی در خرداد این سال در کنار سایر انقلابیون در حال تدارک سالگرد قیام 15 خرداد 1342 بود که به اتفاق «آیتالله آذری قمی» در 11/3/1357 دستگیر و به زندان کمیته مشترک فرستاده شد:
«طبق اطلاع دو نفر روحاني به اسامي آذري سابقه تبعيد و زندان دارد و جنتي اصفهاني در قم شديداً مشغول تدارك براي 15 خرداد ميباشند اين افراد شناسايي و دستگير و به كميته مشترك اعزام دارند.»