آقای صالحی! کاهش حقوق شما نتیجه بیتدبیری دولت است نه غوغای تحریمها!
صالحی در مصاحبه با یورونیوز گفته است «حقوق من تا یکسال پیش به عنوان یک استاد دانشگاه، حدود 3000 دلار در ماه بود، الان به 700 دلار رسیده است. این واقعا فشار اقتصادی است. ببینید اقشار دیگر چقدر تحت فشار هستند.» آقای صالحی! کاهش حقوق شما، نتیجه بیتدبیری و بیعملی دولت در حوزه اقتصادی و شرطیسازی اقتصاد ملی به خارج از مرزهاست و ربطی به تحریمها ندارد.
سرویس سیاسی-
علیاکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی در مصاحبه با یورونیوز در اظهارنظری تأمل برانگیز گفت: «فشارهای اقتصادی غوغا میکند. مثلا حقوق من تا یکسال پیش به عنوان یک استاد دانشگاه، حدود 3000 دلار در ماه بود، الان به 700 دلار رسیده است. این واقعا فشار اقتصادی است. ببینید اقشار دیگر چقدر تحت فشار هستند. ما تمام اینها را قبول داریم»!
تهییج دشمن در جنگ اقتصادی!
این اظهارنظر نسنجیده یک مقام ارشد دولتی در مصاحبه با یک رسانه خارجی، ارسال پالس ضعف به طرف مقابل و تهییج دشمن به فشار اقتصادی است.
چه دلیلی دارد که یک مقام ارشد دولتی با یک رسانه حامی تحریم سرِ درد دل را باز کند و اینچنین کشور را در موضع ضعف و ناتوانی نشان دهد؟!
مقامات ارشد آمریکایی تاکنون به دفعات اعلام کردهاند که ایران باید رفتار خود را تغییر دهد. در همین رابطه مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا در مصاحبه اخیر خود با بیبی سی در اظهارنظری گستاخانه گفته بود: «حکومت ایران باید انتخاب کند که مردمش بتوانند غذا بخورند یا نه».
از سوی دیگر روحانی-تیرماه 97- در نشست هماندیشی مدیران ارشد دولت گفته بود: «واشنگتن درصدد است با جنگ اقتصادی ایران را به زانو درآورد».
با توجه به موارد مذکور، اینکه در مصاحبه با یک رسانه خارجی بگوییم «فشارهای اقتصادی غوغا میکند...»، در حقیقت آب به آسیاب دشمن ریختن و با عرض تأسف یک اظهارنظرِ دشمن شادکن است!
تحریم- سوءمدیریت
صالحی، کاهش ارزش پول ملی و مشکلات اقتصادی را نتیجه تحریمها معرفی کرده است.
این در حالی است که مدعیان اصلاحات و برخی دولتمردان پیش از انتخابات ریاستجمهوری سال 92 در نقد عملکرد دولت وقت میگفتند 70 تا 90 درصد مشکلات اقتصادی به سوء مدیریت مربوط میشود و 10 تا 30 درصد آن متاثر از تحریمهاست.
چندی پیش «حسین راغفر» کارشناس اقتصادی حامی دولت گفته بود:« باید اقرار کرد که نوسانات بازار ارز مربوط به مافیایی در داخل کشور است و هدف آن این است که القا کند موضعگیریهای رئیسجمهور آمریکاست که میتواند اقتصاد ایران را متلاطم سازد. دلار 11هزار تومانی یا 9 هزارو 500 تومانی هیچکدام به تحریمها بازنمیگردد؛ این یک دروغ محض است که واکنشهای ترامپ موجب کاهش یا افزایش قیمت دلار در ایران میشود. آنچه تاکنون بر بازار ارز اتفاق افتاده است باید در مافیای داخل کشور ردیابی شود که چه کسانی این نرخها را میان اذهان عمومی منتشر میکنند... مردم زمانی که انفعال مسئولان اجرایی کشور را در مقابل این نوسانات التهاب برانگیز در جامعه مشاهده میکنند، تردیدشان برانگیخته میشود و گمان میبرند که مسئولان پشت پرده این نوسانات هستند و خودشان به این وضعیت دامن زدهاند. به همین خاطر اضطرابشان چندبرابر میشود. متاسفانه مسئولان هیچ واکنشی جدی در برابر این وضعیت نشان ندادهاند».
لازم به ذکر است که پس از التهابات بازار ارز، رسانههای زنجیرهای چندین بار اعتراف کردند که التهابات بازار ارز و گرانی برخی از کالاها به علت عدم مدیریت صحیح نقدینگی از سوی دولت است. برای نمونه روزنامه زنجیرهای آرمان چندی پیش در مطلبی نوشته بود: «اگر یک آسیبشناسی واقعگرایانه نسبت به تحولات اقتصادی چند وقت گذشته صورت دهیم، به نظر میرسد وفاق اصلی وجود دارد که ریشه اصلی و متغیر کلیدی گرانیهای اخیر در حوزههای سکه، ارز، خودرو، مسکن و در آینده نزدیک سایر کالاهای حتی فیزیکی که میتواند به این گروه بپیوندد، در حجم نقدینگی است».
میوه برجام!
جماعتی که تا دیروز برجام را «فتحالفتوح»!، «آفتاب تابان»! «توافق قرن»! «بزرگترین دستاورد تاریخ ایران»! «نشانه تسلیم همه قدرتهای بزرگ در برابر اراده ملت»!، «ورقخوردن تاریخ به نفع ایران»! «پیروزی بزرگتر از فتح خرمشهر»! و... میدانستند و با غرور و نخوت، آن را ثمره کاردانی و تدبیر خود میدانستند، حالا که کار به اینجا رسیده و دستاورد برجام، از تقریبا هیچ به تحقیقاً هیچ تبدیل شده و همه پیشبینیهای نخبگان و دلسوزان، مو به مو و واژه به واژه درست از آب درآمده، به جای عذرخواهی از مردم و جبران خسارت محض برجام و واکنش متقابل در پاسخ به گستاخیهای آمریکا، به تغییر صورت مسئله روی آوردهاند.
بزک کنندگان برجام پس از امضای این توافق- در سال ۹۴- مدعی بودند که یکی از دستاوردهای اصلی این توافق کاهش نرخ ارز خواهد بود؛ اما برخلاف این ادعا، ما از دلار ۳۳۰۰ تومانی در سال ۹۴ رسیدیم به دلار 19۰۰۰ تومانی در سال ۹۷.
به عبارت دیگر بدون برجام دلار حدود ۳۰۰۰ تومان بود ولی با برجام دلار تا حدود 19000 تومان نیز افزایش پیدا کرد. بر همین اساس افزایش سرسامآور قیمت دلار و کاهش ارزش پول ملی و مشکلات اقتصادی موجود در سالهای اخیر، یکی از میوههای برجام است.
گفتنی است روحانی، چهارشنبه هفته گذشته در جلسه هیئت دولت با کنایه به اقتصاددانان بانک مرکزی گفته بود: «واردات طلا نه تنها موجب افزایش قیمت دلار نشد بلکه کاهش نرخ ارز را هم در پی داشت».
برجام اکنون تبدیل به شمشیر داموکلس تهدید و القای بیثباتی نسبت به محیط اقتصادی پر سود و جذاب ایران شده است.
بی تدبیری دولت
متاسفانه دولت روحانی با گذشت بیش از 5 سال از عمر خود در رویکردی خسارت بار همچنان به وزارت خارجه خلاصه شده و وزارت خارجه نیز همچنان به برجام خلاصه شده است.
آقای صالحی! کاهش حقوق شما، نتیجه بیتدبیری و بیعملی دولت در حوزه اقتصادی و شرطی سازی اقتصاد ملی به خارج از مرزهاست و ربطی به تحریمها ندارد.
به جای ارسال پالس ضعف به دشمن و دادن آدرس غلط به مردم، رویکرد خسارت آفرین «اجرای برجام به هر قیمت» را متوقف کنید.
علیاکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی در مصاحبه با یورونیوز در اظهارنظری تأمل برانگیز گفت: «فشارهای اقتصادی غوغا میکند. مثلا حقوق من تا یکسال پیش به عنوان یک استاد دانشگاه، حدود 3000 دلار در ماه بود، الان به 700 دلار رسیده است. این واقعا فشار اقتصادی است. ببینید اقشار دیگر چقدر تحت فشار هستند. ما تمام اینها را قبول داریم»!
تهییج دشمن در جنگ اقتصادی!
این اظهارنظر نسنجیده یک مقام ارشد دولتی در مصاحبه با یک رسانه خارجی، ارسال پالس ضعف به طرف مقابل و تهییج دشمن به فشار اقتصادی است.
چه دلیلی دارد که یک مقام ارشد دولتی با یک رسانه حامی تحریم سرِ درد دل را باز کند و اینچنین کشور را در موضع ضعف و ناتوانی نشان دهد؟!
مقامات ارشد آمریکایی تاکنون به دفعات اعلام کردهاند که ایران باید رفتار خود را تغییر دهد. در همین رابطه مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا در مصاحبه اخیر خود با بیبی سی در اظهارنظری گستاخانه گفته بود: «حکومت ایران باید انتخاب کند که مردمش بتوانند غذا بخورند یا نه».
از سوی دیگر روحانی-تیرماه 97- در نشست هماندیشی مدیران ارشد دولت گفته بود: «واشنگتن درصدد است با جنگ اقتصادی ایران را به زانو درآورد».
با توجه به موارد مذکور، اینکه در مصاحبه با یک رسانه خارجی بگوییم «فشارهای اقتصادی غوغا میکند...»، در حقیقت آب به آسیاب دشمن ریختن و با عرض تأسف یک اظهارنظرِ دشمن شادکن است!
تحریم- سوءمدیریت
صالحی، کاهش ارزش پول ملی و مشکلات اقتصادی را نتیجه تحریمها معرفی کرده است.
این در حالی است که مدعیان اصلاحات و برخی دولتمردان پیش از انتخابات ریاستجمهوری سال 92 در نقد عملکرد دولت وقت میگفتند 70 تا 90 درصد مشکلات اقتصادی به سوء مدیریت مربوط میشود و 10 تا 30 درصد آن متاثر از تحریمهاست.
چندی پیش «حسین راغفر» کارشناس اقتصادی حامی دولت گفته بود:« باید اقرار کرد که نوسانات بازار ارز مربوط به مافیایی در داخل کشور است و هدف آن این است که القا کند موضعگیریهای رئیسجمهور آمریکاست که میتواند اقتصاد ایران را متلاطم سازد. دلار 11هزار تومانی یا 9 هزارو 500 تومانی هیچکدام به تحریمها بازنمیگردد؛ این یک دروغ محض است که واکنشهای ترامپ موجب کاهش یا افزایش قیمت دلار در ایران میشود. آنچه تاکنون بر بازار ارز اتفاق افتاده است باید در مافیای داخل کشور ردیابی شود که چه کسانی این نرخها را میان اذهان عمومی منتشر میکنند... مردم زمانی که انفعال مسئولان اجرایی کشور را در مقابل این نوسانات التهاب برانگیز در جامعه مشاهده میکنند، تردیدشان برانگیخته میشود و گمان میبرند که مسئولان پشت پرده این نوسانات هستند و خودشان به این وضعیت دامن زدهاند. به همین خاطر اضطرابشان چندبرابر میشود. متاسفانه مسئولان هیچ واکنشی جدی در برابر این وضعیت نشان ندادهاند».
لازم به ذکر است که پس از التهابات بازار ارز، رسانههای زنجیرهای چندین بار اعتراف کردند که التهابات بازار ارز و گرانی برخی از کالاها به علت عدم مدیریت صحیح نقدینگی از سوی دولت است. برای نمونه روزنامه زنجیرهای آرمان چندی پیش در مطلبی نوشته بود: «اگر یک آسیبشناسی واقعگرایانه نسبت به تحولات اقتصادی چند وقت گذشته صورت دهیم، به نظر میرسد وفاق اصلی وجود دارد که ریشه اصلی و متغیر کلیدی گرانیهای اخیر در حوزههای سکه، ارز، خودرو، مسکن و در آینده نزدیک سایر کالاهای حتی فیزیکی که میتواند به این گروه بپیوندد، در حجم نقدینگی است».
میوه برجام!
جماعتی که تا دیروز برجام را «فتحالفتوح»!، «آفتاب تابان»! «توافق قرن»! «بزرگترین دستاورد تاریخ ایران»! «نشانه تسلیم همه قدرتهای بزرگ در برابر اراده ملت»!، «ورقخوردن تاریخ به نفع ایران»! «پیروزی بزرگتر از فتح خرمشهر»! و... میدانستند و با غرور و نخوت، آن را ثمره کاردانی و تدبیر خود میدانستند، حالا که کار به اینجا رسیده و دستاورد برجام، از تقریبا هیچ به تحقیقاً هیچ تبدیل شده و همه پیشبینیهای نخبگان و دلسوزان، مو به مو و واژه به واژه درست از آب درآمده، به جای عذرخواهی از مردم و جبران خسارت محض برجام و واکنش متقابل در پاسخ به گستاخیهای آمریکا، به تغییر صورت مسئله روی آوردهاند.
بزک کنندگان برجام پس از امضای این توافق- در سال ۹۴- مدعی بودند که یکی از دستاوردهای اصلی این توافق کاهش نرخ ارز خواهد بود؛ اما برخلاف این ادعا، ما از دلار ۳۳۰۰ تومانی در سال ۹۴ رسیدیم به دلار 19۰۰۰ تومانی در سال ۹۷.
به عبارت دیگر بدون برجام دلار حدود ۳۰۰۰ تومان بود ولی با برجام دلار تا حدود 19000 تومان نیز افزایش پیدا کرد. بر همین اساس افزایش سرسامآور قیمت دلار و کاهش ارزش پول ملی و مشکلات اقتصادی موجود در سالهای اخیر، یکی از میوههای برجام است.
گفتنی است روحانی، چهارشنبه هفته گذشته در جلسه هیئت دولت با کنایه به اقتصاددانان بانک مرکزی گفته بود: «واردات طلا نه تنها موجب افزایش قیمت دلار نشد بلکه کاهش نرخ ارز را هم در پی داشت».
برجام اکنون تبدیل به شمشیر داموکلس تهدید و القای بیثباتی نسبت به محیط اقتصادی پر سود و جذاب ایران شده است.
بی تدبیری دولت
متاسفانه دولت روحانی با گذشت بیش از 5 سال از عمر خود در رویکردی خسارت بار همچنان به وزارت خارجه خلاصه شده و وزارت خارجه نیز همچنان به برجام خلاصه شده است.
آقای صالحی! کاهش حقوق شما، نتیجه بیتدبیری و بیعملی دولت در حوزه اقتصادی و شرطی سازی اقتصاد ملی به خارج از مرزهاست و ربطی به تحریمها ندارد.
به جای ارسال پالس ضعف به دشمن و دادن آدرس غلط به مردم، رویکرد خسارت آفرین «اجرای برجام به هر قیمت» را متوقف کنید.