فروش غیررسمی صندلی دانشگاههای برتر به دهکهای پُر درآمد!
آموزش دانشگاهی به ظاهر رایگان در کشور ما، در واقعیت نه تنها رایگان نیست، بلکه خیلی بیشتر از چیزی که به فکر برسد هم پولی است. شاید شنیدن این خبر شما را هم متعجب کند، اما برای درک بهتر آن باید به لایههای زیرین کنکور نگاه کرد؛ جایی که هزینههای گزافی در آن در جریان هستند.
آنگونه که از پستوی اخبار به گوش میرسد، همه پانزده رتبه اول کنکور در مدارس غیردولتی و پولی تحصیل کردهاند؛ یعنی برای رسیدن به آموزشی که قرار بوده و هست رایگان باشد، چند صد میلیونی هزینه شده است؛ هزینههایی که قبل از ورود دانشجو به دانشگاه دولتی و رایگان انجام میشود!
اتفاقی که با تحصیل رایگان فاصلههای زیاد، اما نه چندان محسوسی دارد. نکته اصلی ماجرا هم همین است؛ اینکه مبالغ گزافی به صورت خیلی غیرعلنی و زیرپوستی صرف شدهاند، جوری که همه فکر میکنیم آموزش دانشگاهی در ایران رایگان است و همه در رسیدن به بهترین دانشگاهها شرایط یکسانی دارند.
اما چه چیزی پدران و مادران و دانشآموزان را راهی مدارس غیردولتی و پولی میکند؟ داشتن کادر مجرب، امکانات آموزشی و غیرآموزشی متعدد، رسیدگی به دانشآموز به صورت فردی، مهارت آموزیهای متنوع به دانشآموزان و هزار و یک مزایای دیگر که برای هر کسی میتوانند فریبنده باشند، که هر یک میتوانند پاسخی به این سؤال باشند. پاسخهایی که وقتی میبینیم در کارنامه هر یک از این مدارس غیرانتفاعی لیست بلند بالایی از دانشآموزانی قرار دارند که رتبهها یک یا دو رقمی کنکور را به دست آورده اند، بسیار مجابکننده به نظر میرسند.
به عبارت بهتر، با توجه به نتایجی که این مدارس میگیرند و دستچین رتبههای برتر کنکور، به نظر میرسد تبلیغاتشان پر بیراه هم نیست، ولی نکته چیز دیگری است؛ درحالیکه قرار است در رقابت کنکور عدالت برقرار باشد و همه در شرایطی یکسان به این ماراتن قدم بگذارند، با وجود امتیازهایی که پولی شدن آموزش به عدهای میدهد، کنکور به غیرعادلانهترین میدان تبدیل شده است.
نکتهای که از آغاز راهاندازی این مدارس مورد توجه برخی قرار گرفت و مطرح شد؛ همان موقعی که مسئولان آموزش و پرورش سنگ این مدارس غیرانتفاعی را به سینه میزدند، خیلیها فریاد زدند که این ناعادلانه کردن آموزش است، ولی کسی به صدایشان گوش نسپرد تا امروز شاهد به ثمر نشستن این نابرابری در عرصه ورود به دانشگاه باشیم.
رسیدن به وضعیتی که پشت هر رتبه تک رقمی کنکور، هزینه هنگفتی خوابیده و پس هر درصد بالایی در کارنامه کنکور، تجارتی پنهان مانده است؛ تجارتی بسیار کلان، نه در حد و اندازه خرید چند کتاب کمک آموزشی و چند کلاس کنکور. اینجاست که باید لغت رایگان را از کنار آموزش و پرورش بردارند یا دست کم بنویسند آموزش رایگان برای کسانی است که قصد دانشگاه رفتن نداشته باشند؛ آن هم اگر توفیق یارشان باشد و مدرسه داشته باشند یا مدرسه شان، نیمکت و معلم و سقف داشته باشد!
وضعیتی که ثابت میکند، در حال حاضر پول مهمتر از هوش و استعداد است؛ یعنی دورانی که در آن دانشآموزان متوسط میتوانند با بهرهگیری از امکانات متنوع آموزشی در مدارس غیرانتفاعی رتبههای برتر کنکور را درو کنند، در حالی که دانشآموزان بهرهمند از هوش و استعداد ممکن است در مدارس دولتی بمانند و دستشان از موفقیت در کنکور کوتاه شود یا بهرهمندیشان اندک باشد.
وضعیتی که با توجه به اوضاع اقتصادی این روزها قطعا بدتر هم خواهد شد، چون طبقههای متوسط روز به روز فقیرتر میشوند، و با این حساب در سالهای بعد فقط آنهایی رتبههای برتر کنکور را به دست میآورند و برترین موقعیتهای آتی جامعه پیش رویشان قرار میگیرد که جیب والدینشان برای پرداخت هزینههای گزاف پر است؛ یعنی شکاف اقتصادی که این روزها همه را کلافه کرده است، به شکاف در سایر حوزهها سرایت کرده، حتی بهرهمندی از آموزش رایگان که قرار بود برای همه شرایطی یکسان داشته باشد.
آموزشی که نشانههای آشکاری وجود دارد که به ظاهر رایگان است، نه بیشتر. به نقل از تابناک؛ مسئلهای کلیدی که باید ریشه آن را در کنکور یافت که ظاهرا قرار نیست غزل خداحافظی را بخواند و برود. کنکوری که نه مهارت آموزی برای شرکت در آن به کلاسهای درس مدارس دولتی راه یافته و نه با مطالعه کتابهای درسی میتوان از پسش برآمد و عبور از آن مستلزم هزینه است و بس. هر چقدر بیشتر، موفقیت بیشتر!
یعنی دانشگاههای خوب و درجه یک که به ظاهر برای همه رایگان هستند، در اختیار کسانی قرار میگیرند که در مرحله پیش از کنکور میتوانند هزینه بیشتری صرف کنند. یعنی آموزش عالی کشورمان هم به وضعیتی دچار شده که برترین بخش هایش به افراد بهرهمند میرسد و سهم کم درآمدها از آن، به هیچ نزدیک شده است؛ وضعیتی غیرقابل قبول، که عادی و طبیعی جلوه میکند؛ آنقدر طبیعی که هیچ کس به آن اعتراض نکرده و نمیکند!