اخبار ویژه
جناب وزیر! دوتابعیتیها برای خیانت سوگند خوردهاند
وزارت علوم گویا متوجه علت مخالفت با بهکارگیری افراد دوتابعیتی نیست.
داریوش سجادی همکار سابق نشریات اصلاحطلب با طرح این موضوع نوشت: پیرو اعلام وصول طرح ممنوعیت انتخاب و انتصاب مقامات دوتابعیتی در مجلس «منصور غلامی» وزیر علوم خواستار ممنوع نبودن استفاده از ایرانیان دوتابعیتی در فضاهای علمی و تحقیقاتی کشور شد و گفته: بهکارگیری دوتابعیتیها، یکی به معنای سپردن مسئولیت و مدیریت است و دیگری در مسائل علمی و تحقیقاتی مطرح است که اگر اینها را تفکیک کنیم برای توسعه علمی مشکلی پیش نمیآید.
آقای غلامی ظاهرا متوجه اصل ماجرا نیست! صورت بدون روتوش قضیه در ماجرای دوتابعیتیها «خیانت» است! لااقل برای ایرانی- آمریکاییها این اتهام محرز است. مطابق قانون مهاجرت آمریکا شرط تفویض تابعیت آمریکا به مهاجرین، شرکت در مراسم رسمی سوگند در دادگاه فدرال و ادای شهادت قانونی در مقابل قاضی مبنی بر نفی دلبستگی به خاستگاه ملی و اعلام وفاداری به ایالات متحده تا حد جنگیدن برای این کشور است.
جناب غلامی! در هر عرف حقوقی یا حقیقی چنین اقدامی خیانت اطلاق میشود و متاسفانه برخی ایرانیان مقیم آمریکا در بیشرمانهترین شکل ممکن تن به این خیانت دادهاند.
خائن را اگر تأدیب نمیکنید لااقل دیگر تحبیباش نکنید!
اطمینان داشته باشید علیرغم همه خاصهخرجیکردنها برای این نالایقان ارزنی از جوار ایشان توان بهرهوری به نفع کشور نخواهید برد.
روحانی باید از مردم ذرخواهی میکرد و نکرد
کمترین انتظاری که مردم از گفتوگوی تلویزیونی رئیسجمهور داشتند این بود که عذرخواهی کند.
وبسایت تابناک با درج این مطلب نوشت: آقای روحانی از طریق یک گفت وگوی زنده تلویزیونی با مردم سخن گفت؛ سخنانی که از مذاکره با ترامپ تا تلاش آمریکاییها برای ایجاد اختلاف در داخل کشور را شامل میشد و البته حاوی نکاتی در خصوص نرخ ارز، برنامه دولت برای کنترل قیمتها، لزوم اطمینان خاطر مردم برای عدم افزایش قیمت حاملهای انرژی، اعتراضات دی ماه و ... بود، اما در کنار همه اینها مردم چشم انتظار شنیدن کلمات و جملات دیگری از «حسن روحانی» بودند.
بسیاری از مردم با شنیدن خبر گفت وگوی تلویزیونی رئیس جمهور پای سخنان روحانی نشستند تا ببینند در این اوضاع و احوال نامساعد اقتصادی، رئیس دولت تدبیر، چه تدابیری برای رفع مشکلات مردم و آرام ساختن وضعیت کشور اندیشیده و میخواهد در روزها و ماه های بعد آن را به کار ببندد؛ اما مردم تقریبا هرچه روحانی گفت، میدانستند و سخنان او حاوی نکته و موضوع جدیدی نبود.
حسن روحانی در مورد ریشه اعتراضات و دلایل افزایش قیمت ها به ویژه نرخ دلار سخن گفت و بسیاری از این نوسانات را مربوط به تحرکات داخلی دانست؛ البته او در این میان سخنی از ناکارآمدی تیم اقتصادی کابینهاش و درخواست هایی که برای تغییر این افراد از سوی رسانه ها، مردم، کارشناسان و ... می شود، هیچ اشاره ای نکرد. انگار که رئیس جمهور خود و دولتش را مبرا از خطا و همه تقصیرات را متوجه مخالفان دولتش و مردم میداند.
وقتی خبر گفتوگوی رئیس جمهور با مردم از طریق تلویزیون اعلام شد، بسیاری گمان میکردند، یکی از رویکردها و اقداماتی که «حسن روحانی» در گفت و گوی مستقیم با مردم در پیش خواهد گرفت، این است که برای آرامش جامعه تلاش کند و در جریان این گفت و گو حداقل به خاطر بی تدبیری دولتش در ایجاد شرایط اقتصادی نامطلوب از مردم عذرخواهی کرده و سپس وعده بهبود اوضاع و شرایط را بدهد.
اما هرچه مردم سخنان رئیس جمهور را گوش فرا دادند، خبری از عذرخواهی روحانی نبود! گویا او هر آنچه بر مردم رفته، درست میداند و اعتقاد دارد، دولتش قصوری در ایجاد این وضعیت به هم ریخته ندارد!
مطمئنا اگر او به عنوان رئیس جمهور چنین روحیه ای داشت، سایر دولتمردان هم چنین می کردند و به خاطر کوچکترین قصور و کوتاهی خود از مردم عذرخواهی میکردند. آقای روحانی! مردم منتظر بودند که از شما واژه عذرخواهی را بشنوند؛ شما که به خاطر کوتاهی دولتتان در عرض سه ماه، ارزش دارایی ها و اموال مردم را به یک سوم کاهش دادید!
در همین حال غلامعلی جعفرزاده از نمایندگان حامی دولت، در گفتوگو با عصر ایران تصریح کرد: انتظار داشتیم رئیسجمهور به خاطر وضعیت کشور به ویژه در زمینه بازار ارز از مردم عذرخواهی کند.
عضو کمیسیون برنامه و بودجه ادامه داد: شرایط گل و بلبل نیست که روحانی اینگونه صحبت میکند.
وی خاطر نشان کرد: آیا دولت نمیتوانست زودتر از اینها کاری کند که قیمت ارز و سکه سقوط کند؟
این نماینده مجلس افزود: کسی که سواد اقتصادی ندارد هم میداند که دولت میتوانست این اقدامها را زودتر انجام دهد. واقعا مسئولان چه جوابی دارند که به مردم بدهند؟
روحانی باید از بابت خسارتهایی که به مردم زده شده از آنها عذرخواهی میکرد. من به عنوان یک نماینده مجلس از حرفهای روحانی لذت نبردم.
کاش امثال علی مطهری ادبیات اقتصاد را میفهمیدند
امثال علی مطهری اگر به جای سیاستزدگی و لجبازی، اندکی هم از کارشناسان اقتصادی میشنیدند و یاد میگرفتند، مجبور نمیشدند در اوهام و توهمات بنشینند.
روزنامه وطن امروز در یادداشتی نوشت: علی مطهری، در اظهارنظری مقصر وضعیت کنونی ریال را سپاه پاسداران به جرم موشکپراکنی به سمت داعش و سایر دلواپسان و منتقدان برجام معرفی کرده است. این نماینده محترم مردم که در فراکسیونی متشکل از میوههای درخت «تَکرار» حضور دارند با عملکرد خود در جریان نابسامانیهای اقتصادی و اجتماعی اخیر، معنای جدیدی به مفهوم وکیلالدوله در ایران امروز بخشیده است.
اقتصاددانان ایران با همه تمایزاتی که دارند، در زمینه جهش نرخ ارز بر این مسئله اتفاقنظر دارند که محرک اصلی این وضعیت حجم بسیار بزرگ نقدینگی در کشور است. عدهای از سیاسیون در کشور هم همین نظر را پذیرفتهاند اما عده دیگری که در رأس آنها اعضای «فراکسیون امید»، بخش بزرگی از «اصلاحطلبان» و «حامیان و اعضای دولت محترم تدبیر و امید» قرار دارند، کماکان به قرائتهای مختلف در حال تکرار همان چیزی هستند که جناب علی مطهری بیان داشته است.
یک تصور غلط و یک فراواقعیت در افکار عمومی با تبلیغات انتخاباتی دولت تدبیر و امید در اذهان عدهای از مردم شکل گرفته بود که مشکل اساسی کشور ما بعضی رویکردهای سیاست خارجی نظام جمهوری اسلامی است که در سطح بینالمللی غیرقابلقبول و تنشزا هستند. برنامهای که با برجام به حد اعلای خود رسید و لااقل مهمترین چالش قدرتهای خارجی با ایران را به واسطه انهدام تقریبا کامل برنامه هستهای ایران از میان برداشت اما حاصل همان تقریبا هیچی بود که رئیسسابق بانک مرکزی به آن اعتراف کرد. علی مطهری، هنوز متوجه نشده آنچه در ایام انتخابات دورههای یازدهم و دوازدهم ریاستجمهوری به خورد افکار عمومی داده شد، یکسری ادعاهای پوچ و بیاساس بیش نبوده است. جناب ایشان تمام این تبلیغات را کماکان باور دارند و نمیخواهند بپذیرند مشکل کنونی، ناکارآمدی و ضعف بنیادین امثال ایشان است؛ ضعفی که بهترین بینه آن مقاومت شدید ایشان به فهمیدن واقعیت مسائل کشور است. کسی که غول یکهزار و 600 هزار میلیارد تومانی نقدینگی را که 70 درصد آن در 5 سال اخیر و به واسطه سیاستهای انقباض مالی دولت تدبیر و امید و سیاست سالمسازی نقدینگی تیم اقتصادی دولت شکل گرفته است، در جریان تنش ارزی اخیر که کماکان در جریان است بیاثر میداند، بیش از آنکه ناآگاه باشد، ناتوان است؛ ناتوان از ایجاد یک تصویر کلی و صحیح از آنچه در کشور در حال روی دادن است. ناتوانی در فهم مسئله، در کنار فلج مغزی که به ایجاد توهمات کودکانه و بسیار سست و بیپایه درباره دلایل استمرار و تقویت فشار آمریکا بر ایران پس از برجام منجر شده است، این بزرگواران را به تولید شطحیات واداشته است. متهم کردن سپاه و نیروهای مسلح کشور و مقصر دانستن آنها در سرکوب داعش و استفاده از موشک برای انهدام مواضع آن فقط و فقط از فلج مغزان متوهم برمیآید.
دولت با تجربه 6 ماه گذشته تدبیر را در اولویت قرار دهد
یک کارشناس اقتصادی، از دولت خواست از تجربه 6 ماه بیتدبیری درس بیاندوزد و به اولویتهای تدبیر اقتصادی بپردازد.
وحید شقاقی شهری در گفتوگو با فرارو اظهار داشت: آمریکا به دنبال جنگ اقتصادی است.
اقتصاد مقاومتی در حرف گفته شد اما به آن عمل نشد.
اقتصاد شکننده ماند و شکنندگی آن در برخی حوزهها بیشتر شد. مثلا در حوزههای بانک، صندوقهای بازنشستگی، وابستگی به اقتصاد نفتی، مبارزه با فساد، ارتقای شفافیت و رقابت پذیری اقتصاد ایران، بهبود فضای کسب و کار، تکمیل طرح جامع مالیاتی و اتصال بانکهای اطلاعاتی و سامانههای ده گانه به سازمان مالیاتی نتوانستیم آنچنانکه باید و شاید عمل کنیم. به همین دلیل الان در یک آشفته بازار اقتصادی به سر میبریم. نتوانستیم اقتصادمان را درونزا کنیم. به اعتقاد شقاقی شهری، اگر فقط طرح جامع مالیاتی تکمیل شده بود و ۱۰ سامانه مالیاتی شامل سامانههای ثبت اسناد، ثبت احوال، سامانه بانکها، دفترخانهها را میتوانستیم به صورت آنلاین به نظام مالیاتی وصل کنیم، اکنون کاملا جلوی سوداگری گرفته میشد. میتوانستیم به راحتی پایههای مالیاتی که مانع سوداگری باشند را تعریف کنیم و اجازه ندهیم که سوداگری ارز، سکه، مسکن یا خودرو راه بیفتد. این ۱۰ سامانه کاملا به ارتقای شفافیت اطلاعات منجر میشد و میتوانستیم پایههای مالیاتی مثل مالیات بر مجموعه ثروت، مالیات بر عایدی سرمایه، مالیات بر کالاهای لوکس، مالیات بر اضافه واردات، مالیات بر خانههای خالی و مالیات بر ثروت مهاجرین را تعریف کنیم. این اقتصاددان معتقد است در شرایط کنونی تنها دو سناریو پیش روی ماست: اول آنکه اقتصاد خود را درونزا کرده و تصمیمات سخت را اجرا کنیم و دیگر آنکه با طی کردن وضع موجود ادامه پیدا کند و در نتیجه آن اقتصاد درگیر بحرانهایی شدیدتر شود. آن گونه که یکی از مطلعین سازمان مالیاتی میگفت: اگر عزم جدی نظام وجود داشته باشد از شش ماه تا یک سال میتوانیم ۱۰ سامانه را به صورت آنلاین به نظام مالیاتی وصل کنیم. این کار باعث میشود ضمن آنکه درآمد مالیاتی افزایش پیدا میکند از فرار مالیاتی نیز جلوگیری کنیم. همچنین جلوی سفته بازی هم گرفته میشود.
او ادامه میدهد: فشار اقتصادی بر روی ایران در شش ماه گذشته آغاز شد. ما در این مدت بیتدبیری کردیم. در حوزه سیاستهای ارزی یک نظام فکری نداشتیم. به طور مکرر قوانین، مقررات، رویهها و سیاستهای خود را تغییر دادیم و مدام به اعتماد ملی ضربه زدیم. در این شش ماه تصمیمی که واقعا بر اعتماد ملت اضافه کند، بتواند شفافیت را افزایش دهد و ساختار را اصلاح کند مشاهده نکردیم. در حالی که در شرایط جنگ اقتصادی نباید تصمیمات عادی گرفت. در این شش ماه ارزش پول ملی ما ۱۰۰ درصد کاهش پیدا کرد. دلار از چهار هزار تومان در آذرماه گذشته به بالای ده هزار تومان رسید؛ لذا در شرایط جنگ اقتصادی نباید شرایط ما عادی باشد. ما باید مقابله و شرایط ویژه داشته باشیم.
این اقتصاددان معتقد است اکنون، اولویت در چند چیز است: اصلاح نظام ارزی، آزادسازی ارز، در کنار آن اصلاح نظام مالیاتی برای مقابله با سوداگری، و افزایش یارانهها برای دهکهای پایین جامعه. اصلاح نظام مالیاتی از نان شب واجبتر است. با اصلاح نظام مالیاتی میتوانیم جلوی خروج سرمایه از اقتصاد ایران را بگیریم. این کار هم به شفافیت میانجامد و هم مردم را مطمئنتر میکند.
ادعای تذکر به مشاوران روحانی و انفعال درباره عملکرد وزیران
یک نماینده مجلس از فراکسیون دولتی امید میگوید بارها نسبت به عملکرد حلقه مشاوران روحانی تذکر دادیم.
این روزها اولین سالگرد تشکیل دولت دوازدهم، حمیده زرآبادی عضو فراکسیون امید به روزنامه آرمان میگوید: قبل از اینکه بحث سؤال از رئیسجمهور مطرح بشود، آقای روحانی میبایست با مردم سخن میگفت و اوضاع کشور را برای مردم تشریح میکرد. تصور میکنم دولت به برخی از مسائل با کندی پاسخ میدهد. یعنی زمانی در مقام پاسخ برمیآید که موضوع از ارزش و جایگاه خود افتاده است. درباره سؤال هم رئیسجمهور میتوانست زودتر برای پاسخگویی در مجلس حاضر شوند یا حتی میتوانستند از طریق صدا و سیما یا دیگر رسانهها با مردم صحبت و اوضاع اقتصادی کشور را تبیین کنند.
وی در پاسخ این سؤال که «برخی مدعی شدند که حسامالدین آشنا مشاور رئیسجمهوری، ایشان را از حضور در تلویزیون و گفتوگوی زنده با مردم منصرف کرده که البته آقای آشنا تکذیب کرد. به عنوان یک نماینده اصلاحطلب، حلقه نزدیکان و مشاوران آقای روحانی درعدم توجه مناسب ایشان به افکار عمومی را چگونه ارزیابی میکنید؟» میگوید: عملکرد این حلقه مشاوران آقای روحانی بسیار ضعیف بوده است. این افراد در نابسامانیها و همچنین افت جایگاه و پایگاه اجتماعی ایشان موثر بودهاند، اما به لحاظ قانونی انتخاب این افراد بخشی از اختیارات رئیسجمهور است. البته میتوانیم درباره عملکرد آنها نظر و یا تذکر بدهیم که این کار را بارها انجام دادهایم، اما به لحاظ اجرایی تصمیمگیرنده رئیسجمهور است.
این نماینده عضو فراکسیون امید توضیح نداده که آیا وظیفه نمایندگان مجلس، تذکر درباره مشاوران رئیسجمهور است یا سوال و استیضاح وزیران و حتی رئيسجمهور درباره سوءمدیریتهای انجام شده؟ و اگر وظیفه اصلی، این شق دوم است چرا فراکسیون وکیلالدوله امید، به این مسئولیت خود عمل نکرده است؟! یادآور میشود نمایندگان همسو با دولت، یک سال قبل با وجود هشدار کارشناسان درباره ضعف مفرط برخی وزرای پیشنهادی، رأی دربست و یکجا به تمام وزرا دادند. اما اکنون ژست انتقادی میگیرند.
وزارت علوم گویا متوجه علت مخالفت با بهکارگیری افراد دوتابعیتی نیست.
داریوش سجادی همکار سابق نشریات اصلاحطلب با طرح این موضوع نوشت: پیرو اعلام وصول طرح ممنوعیت انتخاب و انتصاب مقامات دوتابعیتی در مجلس «منصور غلامی» وزیر علوم خواستار ممنوع نبودن استفاده از ایرانیان دوتابعیتی در فضاهای علمی و تحقیقاتی کشور شد و گفته: بهکارگیری دوتابعیتیها، یکی به معنای سپردن مسئولیت و مدیریت است و دیگری در مسائل علمی و تحقیقاتی مطرح است که اگر اینها را تفکیک کنیم برای توسعه علمی مشکلی پیش نمیآید.
آقای غلامی ظاهرا متوجه اصل ماجرا نیست! صورت بدون روتوش قضیه در ماجرای دوتابعیتیها «خیانت» است! لااقل برای ایرانی- آمریکاییها این اتهام محرز است. مطابق قانون مهاجرت آمریکا شرط تفویض تابعیت آمریکا به مهاجرین، شرکت در مراسم رسمی سوگند در دادگاه فدرال و ادای شهادت قانونی در مقابل قاضی مبنی بر نفی دلبستگی به خاستگاه ملی و اعلام وفاداری به ایالات متحده تا حد جنگیدن برای این کشور است.
جناب غلامی! در هر عرف حقوقی یا حقیقی چنین اقدامی خیانت اطلاق میشود و متاسفانه برخی ایرانیان مقیم آمریکا در بیشرمانهترین شکل ممکن تن به این خیانت دادهاند.
خائن را اگر تأدیب نمیکنید لااقل دیگر تحبیباش نکنید!
اطمینان داشته باشید علیرغم همه خاصهخرجیکردنها برای این نالایقان ارزنی از جوار ایشان توان بهرهوری به نفع کشور نخواهید برد.
روحانی باید از مردم ذرخواهی میکرد و نکرد
کمترین انتظاری که مردم از گفتوگوی تلویزیونی رئیسجمهور داشتند این بود که عذرخواهی کند.
وبسایت تابناک با درج این مطلب نوشت: آقای روحانی از طریق یک گفت وگوی زنده تلویزیونی با مردم سخن گفت؛ سخنانی که از مذاکره با ترامپ تا تلاش آمریکاییها برای ایجاد اختلاف در داخل کشور را شامل میشد و البته حاوی نکاتی در خصوص نرخ ارز، برنامه دولت برای کنترل قیمتها، لزوم اطمینان خاطر مردم برای عدم افزایش قیمت حاملهای انرژی، اعتراضات دی ماه و ... بود، اما در کنار همه اینها مردم چشم انتظار شنیدن کلمات و جملات دیگری از «حسن روحانی» بودند.
بسیاری از مردم با شنیدن خبر گفت وگوی تلویزیونی رئیس جمهور پای سخنان روحانی نشستند تا ببینند در این اوضاع و احوال نامساعد اقتصادی، رئیس دولت تدبیر، چه تدابیری برای رفع مشکلات مردم و آرام ساختن وضعیت کشور اندیشیده و میخواهد در روزها و ماه های بعد آن را به کار ببندد؛ اما مردم تقریبا هرچه روحانی گفت، میدانستند و سخنان او حاوی نکته و موضوع جدیدی نبود.
حسن روحانی در مورد ریشه اعتراضات و دلایل افزایش قیمت ها به ویژه نرخ دلار سخن گفت و بسیاری از این نوسانات را مربوط به تحرکات داخلی دانست؛ البته او در این میان سخنی از ناکارآمدی تیم اقتصادی کابینهاش و درخواست هایی که برای تغییر این افراد از سوی رسانه ها، مردم، کارشناسان و ... می شود، هیچ اشاره ای نکرد. انگار که رئیس جمهور خود و دولتش را مبرا از خطا و همه تقصیرات را متوجه مخالفان دولتش و مردم میداند.
وقتی خبر گفتوگوی رئیس جمهور با مردم از طریق تلویزیون اعلام شد، بسیاری گمان میکردند، یکی از رویکردها و اقداماتی که «حسن روحانی» در گفت و گوی مستقیم با مردم در پیش خواهد گرفت، این است که برای آرامش جامعه تلاش کند و در جریان این گفت و گو حداقل به خاطر بی تدبیری دولتش در ایجاد شرایط اقتصادی نامطلوب از مردم عذرخواهی کرده و سپس وعده بهبود اوضاع و شرایط را بدهد.
اما هرچه مردم سخنان رئیس جمهور را گوش فرا دادند، خبری از عذرخواهی روحانی نبود! گویا او هر آنچه بر مردم رفته، درست میداند و اعتقاد دارد، دولتش قصوری در ایجاد این وضعیت به هم ریخته ندارد!
مطمئنا اگر او به عنوان رئیس جمهور چنین روحیه ای داشت، سایر دولتمردان هم چنین می کردند و به خاطر کوچکترین قصور و کوتاهی خود از مردم عذرخواهی میکردند. آقای روحانی! مردم منتظر بودند که از شما واژه عذرخواهی را بشنوند؛ شما که به خاطر کوتاهی دولتتان در عرض سه ماه، ارزش دارایی ها و اموال مردم را به یک سوم کاهش دادید!
در همین حال غلامعلی جعفرزاده از نمایندگان حامی دولت، در گفتوگو با عصر ایران تصریح کرد: انتظار داشتیم رئیسجمهور به خاطر وضعیت کشور به ویژه در زمینه بازار ارز از مردم عذرخواهی کند.
عضو کمیسیون برنامه و بودجه ادامه داد: شرایط گل و بلبل نیست که روحانی اینگونه صحبت میکند.
وی خاطر نشان کرد: آیا دولت نمیتوانست زودتر از اینها کاری کند که قیمت ارز و سکه سقوط کند؟
این نماینده مجلس افزود: کسی که سواد اقتصادی ندارد هم میداند که دولت میتوانست این اقدامها را زودتر انجام دهد. واقعا مسئولان چه جوابی دارند که به مردم بدهند؟
روحانی باید از بابت خسارتهایی که به مردم زده شده از آنها عذرخواهی میکرد. من به عنوان یک نماینده مجلس از حرفهای روحانی لذت نبردم.
کاش امثال علی مطهری ادبیات اقتصاد را میفهمیدند
امثال علی مطهری اگر به جای سیاستزدگی و لجبازی، اندکی هم از کارشناسان اقتصادی میشنیدند و یاد میگرفتند، مجبور نمیشدند در اوهام و توهمات بنشینند.
روزنامه وطن امروز در یادداشتی نوشت: علی مطهری، در اظهارنظری مقصر وضعیت کنونی ریال را سپاه پاسداران به جرم موشکپراکنی به سمت داعش و سایر دلواپسان و منتقدان برجام معرفی کرده است. این نماینده محترم مردم که در فراکسیونی متشکل از میوههای درخت «تَکرار» حضور دارند با عملکرد خود در جریان نابسامانیهای اقتصادی و اجتماعی اخیر، معنای جدیدی به مفهوم وکیلالدوله در ایران امروز بخشیده است.
اقتصاددانان ایران با همه تمایزاتی که دارند، در زمینه جهش نرخ ارز بر این مسئله اتفاقنظر دارند که محرک اصلی این وضعیت حجم بسیار بزرگ نقدینگی در کشور است. عدهای از سیاسیون در کشور هم همین نظر را پذیرفتهاند اما عده دیگری که در رأس آنها اعضای «فراکسیون امید»، بخش بزرگی از «اصلاحطلبان» و «حامیان و اعضای دولت محترم تدبیر و امید» قرار دارند، کماکان به قرائتهای مختلف در حال تکرار همان چیزی هستند که جناب علی مطهری بیان داشته است.
یک تصور غلط و یک فراواقعیت در افکار عمومی با تبلیغات انتخاباتی دولت تدبیر و امید در اذهان عدهای از مردم شکل گرفته بود که مشکل اساسی کشور ما بعضی رویکردهای سیاست خارجی نظام جمهوری اسلامی است که در سطح بینالمللی غیرقابلقبول و تنشزا هستند. برنامهای که با برجام به حد اعلای خود رسید و لااقل مهمترین چالش قدرتهای خارجی با ایران را به واسطه انهدام تقریبا کامل برنامه هستهای ایران از میان برداشت اما حاصل همان تقریبا هیچی بود که رئیسسابق بانک مرکزی به آن اعتراف کرد. علی مطهری، هنوز متوجه نشده آنچه در ایام انتخابات دورههای یازدهم و دوازدهم ریاستجمهوری به خورد افکار عمومی داده شد، یکسری ادعاهای پوچ و بیاساس بیش نبوده است. جناب ایشان تمام این تبلیغات را کماکان باور دارند و نمیخواهند بپذیرند مشکل کنونی، ناکارآمدی و ضعف بنیادین امثال ایشان است؛ ضعفی که بهترین بینه آن مقاومت شدید ایشان به فهمیدن واقعیت مسائل کشور است. کسی که غول یکهزار و 600 هزار میلیارد تومانی نقدینگی را که 70 درصد آن در 5 سال اخیر و به واسطه سیاستهای انقباض مالی دولت تدبیر و امید و سیاست سالمسازی نقدینگی تیم اقتصادی دولت شکل گرفته است، در جریان تنش ارزی اخیر که کماکان در جریان است بیاثر میداند، بیش از آنکه ناآگاه باشد، ناتوان است؛ ناتوان از ایجاد یک تصویر کلی و صحیح از آنچه در کشور در حال روی دادن است. ناتوانی در فهم مسئله، در کنار فلج مغزی که به ایجاد توهمات کودکانه و بسیار سست و بیپایه درباره دلایل استمرار و تقویت فشار آمریکا بر ایران پس از برجام منجر شده است، این بزرگواران را به تولید شطحیات واداشته است. متهم کردن سپاه و نیروهای مسلح کشور و مقصر دانستن آنها در سرکوب داعش و استفاده از موشک برای انهدام مواضع آن فقط و فقط از فلج مغزان متوهم برمیآید.
دولت با تجربه 6 ماه گذشته تدبیر را در اولویت قرار دهد
یک کارشناس اقتصادی، از دولت خواست از تجربه 6 ماه بیتدبیری درس بیاندوزد و به اولویتهای تدبیر اقتصادی بپردازد.
وحید شقاقی شهری در گفتوگو با فرارو اظهار داشت: آمریکا به دنبال جنگ اقتصادی است.
اقتصاد مقاومتی در حرف گفته شد اما به آن عمل نشد.
اقتصاد شکننده ماند و شکنندگی آن در برخی حوزهها بیشتر شد. مثلا در حوزههای بانک، صندوقهای بازنشستگی، وابستگی به اقتصاد نفتی، مبارزه با فساد، ارتقای شفافیت و رقابت پذیری اقتصاد ایران، بهبود فضای کسب و کار، تکمیل طرح جامع مالیاتی و اتصال بانکهای اطلاعاتی و سامانههای ده گانه به سازمان مالیاتی نتوانستیم آنچنانکه باید و شاید عمل کنیم. به همین دلیل الان در یک آشفته بازار اقتصادی به سر میبریم. نتوانستیم اقتصادمان را درونزا کنیم. به اعتقاد شقاقی شهری، اگر فقط طرح جامع مالیاتی تکمیل شده بود و ۱۰ سامانه مالیاتی شامل سامانههای ثبت اسناد، ثبت احوال، سامانه بانکها، دفترخانهها را میتوانستیم به صورت آنلاین به نظام مالیاتی وصل کنیم، اکنون کاملا جلوی سوداگری گرفته میشد. میتوانستیم به راحتی پایههای مالیاتی که مانع سوداگری باشند را تعریف کنیم و اجازه ندهیم که سوداگری ارز، سکه، مسکن یا خودرو راه بیفتد. این ۱۰ سامانه کاملا به ارتقای شفافیت اطلاعات منجر میشد و میتوانستیم پایههای مالیاتی مثل مالیات بر مجموعه ثروت، مالیات بر عایدی سرمایه، مالیات بر کالاهای لوکس، مالیات بر اضافه واردات، مالیات بر خانههای خالی و مالیات بر ثروت مهاجرین را تعریف کنیم. این اقتصاددان معتقد است در شرایط کنونی تنها دو سناریو پیش روی ماست: اول آنکه اقتصاد خود را درونزا کرده و تصمیمات سخت را اجرا کنیم و دیگر آنکه با طی کردن وضع موجود ادامه پیدا کند و در نتیجه آن اقتصاد درگیر بحرانهایی شدیدتر شود. آن گونه که یکی از مطلعین سازمان مالیاتی میگفت: اگر عزم جدی نظام وجود داشته باشد از شش ماه تا یک سال میتوانیم ۱۰ سامانه را به صورت آنلاین به نظام مالیاتی وصل کنیم. این کار باعث میشود ضمن آنکه درآمد مالیاتی افزایش پیدا میکند از فرار مالیاتی نیز جلوگیری کنیم. همچنین جلوی سفته بازی هم گرفته میشود.
او ادامه میدهد: فشار اقتصادی بر روی ایران در شش ماه گذشته آغاز شد. ما در این مدت بیتدبیری کردیم. در حوزه سیاستهای ارزی یک نظام فکری نداشتیم. به طور مکرر قوانین، مقررات، رویهها و سیاستهای خود را تغییر دادیم و مدام به اعتماد ملی ضربه زدیم. در این شش ماه تصمیمی که واقعا بر اعتماد ملت اضافه کند، بتواند شفافیت را افزایش دهد و ساختار را اصلاح کند مشاهده نکردیم. در حالی که در شرایط جنگ اقتصادی نباید تصمیمات عادی گرفت. در این شش ماه ارزش پول ملی ما ۱۰۰ درصد کاهش پیدا کرد. دلار از چهار هزار تومان در آذرماه گذشته به بالای ده هزار تومان رسید؛ لذا در شرایط جنگ اقتصادی نباید شرایط ما عادی باشد. ما باید مقابله و شرایط ویژه داشته باشیم.
این اقتصاددان معتقد است اکنون، اولویت در چند چیز است: اصلاح نظام ارزی، آزادسازی ارز، در کنار آن اصلاح نظام مالیاتی برای مقابله با سوداگری، و افزایش یارانهها برای دهکهای پایین جامعه. اصلاح نظام مالیاتی از نان شب واجبتر است. با اصلاح نظام مالیاتی میتوانیم جلوی خروج سرمایه از اقتصاد ایران را بگیریم. این کار هم به شفافیت میانجامد و هم مردم را مطمئنتر میکند.
ادعای تذکر به مشاوران روحانی و انفعال درباره عملکرد وزیران
یک نماینده مجلس از فراکسیون دولتی امید میگوید بارها نسبت به عملکرد حلقه مشاوران روحانی تذکر دادیم.
این روزها اولین سالگرد تشکیل دولت دوازدهم، حمیده زرآبادی عضو فراکسیون امید به روزنامه آرمان میگوید: قبل از اینکه بحث سؤال از رئیسجمهور مطرح بشود، آقای روحانی میبایست با مردم سخن میگفت و اوضاع کشور را برای مردم تشریح میکرد. تصور میکنم دولت به برخی از مسائل با کندی پاسخ میدهد. یعنی زمانی در مقام پاسخ برمیآید که موضوع از ارزش و جایگاه خود افتاده است. درباره سؤال هم رئیسجمهور میتوانست زودتر برای پاسخگویی در مجلس حاضر شوند یا حتی میتوانستند از طریق صدا و سیما یا دیگر رسانهها با مردم صحبت و اوضاع اقتصادی کشور را تبیین کنند.
وی در پاسخ این سؤال که «برخی مدعی شدند که حسامالدین آشنا مشاور رئیسجمهوری، ایشان را از حضور در تلویزیون و گفتوگوی زنده با مردم منصرف کرده که البته آقای آشنا تکذیب کرد. به عنوان یک نماینده اصلاحطلب، حلقه نزدیکان و مشاوران آقای روحانی درعدم توجه مناسب ایشان به افکار عمومی را چگونه ارزیابی میکنید؟» میگوید: عملکرد این حلقه مشاوران آقای روحانی بسیار ضعیف بوده است. این افراد در نابسامانیها و همچنین افت جایگاه و پایگاه اجتماعی ایشان موثر بودهاند، اما به لحاظ قانونی انتخاب این افراد بخشی از اختیارات رئیسجمهور است. البته میتوانیم درباره عملکرد آنها نظر و یا تذکر بدهیم که این کار را بارها انجام دادهایم، اما به لحاظ اجرایی تصمیمگیرنده رئیسجمهور است.
این نماینده عضو فراکسیون امید توضیح نداده که آیا وظیفه نمایندگان مجلس، تذکر درباره مشاوران رئیسجمهور است یا سوال و استیضاح وزیران و حتی رئيسجمهور درباره سوءمدیریتهای انجام شده؟ و اگر وظیفه اصلی، این شق دوم است چرا فراکسیون وکیلالدوله امید، به این مسئولیت خود عمل نکرده است؟! یادآور میشود نمایندگان همسو با دولت، یک سال قبل با وجود هشدار کارشناسان درباره ضعف مفرط برخی وزرای پیشنهادی، رأی دربست و یکجا به تمام وزرا دادند. اما اکنون ژست انتقادی میگیرند.