نقش تحریمها در اقتصاد مستقل از نگاه قرآن
علی جواهردهی
تحریمها و فشارها
در چارچوب سنت الهی
یکی از مهمترین عناصر در موفقیتها و کامیابیهای بشر درک حقایق و قوانین هستی و مطابقتپذیری و مدیریت و مهار امور در چارچوب آن قوانین است. دانش و اطلاعات نسبت به هر چیزی به معنای قدرت است؛ زیرا انسان را قادر میسازد تا رفتاری مناسب با شرایط را بشناسد و با استقامت بر دانش، موفقیتهای خود را با عزم جدی در مقام عمل تضمین نماید. بنابراین پیش از آنکه انسان در زندگی خود رفتاری را در پیش گیرد میبایست نخست قوانین و سنتهای حاکم بر جهان و جامعه را بشناسد.
دانشمندان همواره کوشیدند تا رازهای جهان را به دست آورند. در این راه قوانینی مانند قانون جاذبه را کشف کرده و از آن برای رشد و شکوفایی تمدنی و افزایش آسایش و رفاه خود و دفع بلایا بهره گرفتهاند. شناخت قوانین حاکم بر حرکت، نور، مولکول، سلول و مانند آن موجب شده تا انسان به تمدن کنونی دست یابد.
برخی از قوانین حاکم بر جهان و جامعه، به سبب عنصر غیر فیزیکی و متافیزیکی بودن با ابزارهای شناختی حسی و مادی غیر قابل دسترسی است. در اینجاست که وحی الهی به مدد عقل انسانی و ابزارهای شناخت حسی آمده تا او را نسبت به هستی و قوانین حاکم بر آن آگاه سازد.
در قرآن، آیاتی را میتوان یافت که به قوانین حاکم بر جهان و جامعه پرداخته است. از این رو با ارائه نمونههای کلی بر آن است تا دو نوع قوانین حاکم بر هستی و جامعه انسانی را به آدمی بیاموزاند. از آنجا که آیات الهی به دو شکل تکوینی و تدوینی است، خداوند پس از بیان آیات تکوین و تدوین و ذکر هر قانون حاکم بر جامعه و جهان در آن، مردم را به تدبر در آیات تدوینی قرآن و تفکر در آیات تکوین در چارچوب توصیف، تبیین و تحلیل خود فرا میخواند تا توصیههای قرآنی را برای مدیریت و ربوبیت جهان بپذیرند و بر اساس سبک زیست قرآنی، جهان را مدیریت کنند.
سنتهای الهی که به معنای طریقت(لسان العرب، ج 6 ، ص 399، «سنن») و عادت مستمر(مجمع البيان، ج 5 - 6 ، ص 667 ) و قوانین حاکم بر هستی است(التحقيق، ج 5 - 6 ، ص 237، «سنَّ») همانند قوانینی است که مجلس شورای اسلامی به عنوان آیین نامه و قوانین داخلی مدیریت مجلس تصویب میکند تا بر اساس آن، قوانین جامعه تنظیم و تصویب شود. سنتهای الهی در حقیقت قوانینی است که خداوند خود را موظف دانسته است تا براساس آن عمل کند؛ زیرا هستی همه از حق تعالی است و حقانیت از او نشأت میگیرد.(بقره، آیه 147)
این قوانین که برخی از آنها را ما در جامعه انسانی با عنوان احکام مستقل عقل میشناسیم، چیزی جز سنتهای الهی نیست. از جمله این قوانین میتوان به احکام عقلانی چون عدالت نیک و ظلم قبیح اشاره کرد. از این رو خداوند بر اساس همین قانون و سنت الهی بر هیچ موجودی ظلم نمیکند،(آل عمران، آیه 182) در حالی که او قادر بر هرچیزی است و کسی نمیتواند از او بازخواست کند.(انبیاء، آیه 23)
سنتهای الهی تغییرناپذیر است(احزاب، آیه 62؛ فاطر، آیه 43؛ فتح، آیه 23) بنابراین میبایست با شناخت این قوانین و سنتهای حاکم بر جهان و جامعه، درک خود را از حقایق و واقعیتهای جهان و جامعه افزایش دهیم و بتوانیم مدیریت و ربوبیت جهان و جامعه را بر اساس این دانش افزایش دهیم.
از جمله سنتها و قوانین حاکم بر جامعه انسانی، سنت ابتلاء و امتحان است. این سنت همانند دیگر سنتهای الهی همواره بر جامعه انسانی حاکمیت داشته و خواهد داشت و شناسایی آن میتواند به ما در پيشبينى تحوّلات اجتماعى و واكنشهاى تاريخى و مانند آن کمک کند.(آل عمران، آیه 137؛ انعام، آیه 11؛ اعراف، آیه 86) همچنین نادیده گرفتن این سنتها و عدم توجه به شناخت و تاثیر و آثار آنها میتواند زندگی را بر انسان سخت و دشوار کرده و او را به هلاکت افکند.(همان آیات)
سنت آزمون و ابتلاء که بر انسان و جامعه انسانی جاری است، به دو شکل اساسی نعمت و نقمت تجلی میکند. خداوند در آیاتی از قرآن ضمن بیان اصل سنت ابتلاء (بقره، آیات 153 و 155؛ عنکبوت، آیات 2 و 3) به این دو شکل اساسی اشاره میکند و میفرماید که همه جوامع و انسانها با این سنت آزموده میشوند به گونهای که اگر در آزمونها شکست بخورند، این تکرار شکستها به معنای نابودی امتها و جوامع بشری خواهد بود.(آل عمران، آیه 178؛ انعام، آیه 44؛ اعراف، آیه 95؛ فجر، آیات 15 و 16)
سنت امتحان سنتی فراگیر از لحاظ زمان و مکان است و اختصاص به زمان و مکان خاصی ندارد.(آل عمران، آیه 186؛مائده، آیه 48)
همچنین فلسفه و هدف از آزمونها تنها برای تنبیه افراد و هشدار نیست، بلکه این آزمونها و امتحانات برای اهداف گوناگونی برنامهریزی شده است که از جمله آن سنجش میزان وفاداری و ایمان مومنان و تشخیص پاک از ناپاک، خوب از بد، جداسازی صفوف جامعه مومنان از کافران و منافقان(آل عمران، آیه 179) و نیز ظرفیت بخشی و افزایش قدرت ایمان و استقامت مومنان و رساندن ایشان به مقام صبر و شکیبایی و مقاومت در برابر دشمنان داخلی و بیرونی مانند آن است که در آیات قرآن به آنها اشاره شده است.
بر این اساس نمیتوان تحریمها و فشارهای اقتصادی را بیرون از دایره سنت الهی تحلیل و تبیین کرد، بلکه باید در این چارچوب با آنها رو برو شده و توصیههای قرآن را برای کاهش آسیبهای احتمالی یا رفع و دفع آن پذیرا شد؛ زیرا خداوند در آیات قرآن ضمن بیان سنت امتحان مومنان و جامعه اسلامی از طریق فشارهای گوناگون چگونگی راهیابی به موفقیت و پیروزی را نیز تبیین میکند.
آسانیهای دو چندان
در پی سختی اندک
خداوند در آیات قرآن از سنت دیگری به عنوان پاداش مضاعف در برابر صبر در سختی یاد میکند. از نظر قرآن، جامعه انسانی بویژه جامعه ایمانی برای اینکه به مراتب عالی یقین و ایمان برسد، لازم است که فشارها و بلایایی را تحمل کند که از آن با واژههایی چون «بأساء»، «سيّئهًْ»، «شرّ»، «شقهًْ»، «ضرّاء»، «عذاب»، «عسر»، «فتنهًْ»، «مصيبهًْ»، و مانند آن یاد شده است.
از نظر قرآن سختيها و مصيبتها، موجب خالص شدن انديشه مؤمنان، از عقايد جاهليّت (آل عمران، آیه 154)، سبب استغاثه به درگاه خدا(بقره، آیه 214؛ انفال، آیه 9؛ یونس، آیه 12 و آیات دیگر)، زمينهساز امدادهاى غيبى براى مؤمنان صابر و تقواپيشه(آل عمران، آیات 124 و 125)، بروز اسرار و افکار باطنی انسان(توبه، آیه 42؛ یونس، آیه 12)، بيداری فطرت توحيدى انسانها(انعام، آیات 40 تا 42، یونس، آیه 12؛ زمر، آیات 8 و 49)، و همچنین شناخت انسانهای بیایمان و سست ایمانی که مرتد و کافر میشوند(حج، آیه 11؛ عنکبوت، آیه 10)، تزلزل و اضطراب انسانهای سست ایمان(بقره، آیه 214)، شناخت منافقان (آل عمران، آیات 165 تا 167)، زمينه خداشناسی توحیدی و پى بردن انسان به ولايت و تسلّط مطلق خداوند بر همه امور هستی (کهف، آیات 43 و 44 ) و مانند آن میشود.
از آنجا که مومنان به توحید محض رسیدهاند هرگز امری را در جهان بیحکمت و بیرون از دایره قدرت و مشیت الهی نمیدانند. همین مسئله موجب میشود که در اوج سختیها نه تنها آرامش روحی خود را حفظ کنند(توبه، آیات 225 و 26 و 40؛ فتح، آیه 4) بلکه با استقامت در برابر مشکلات و مصائب چشم امید به امدادهای غیبی داشته و امیدوار به این باشند که پس از هر سختی به آسانی مضاعف و دوچندانی برسند.(طلاق، آیه 7؛ انشراح، آیات 5 و 6)
تحریمهای اقتصادی
فرصتی برای استقلال اقتصادی
از آیات قرآن به دست میآید که سنتها و قوانین حاکم بر جهان و جامعه استثنا بردار نیست و همه امتها و جوامع را دربر میگیرد و حتی نسبت به جوامع ایمانی این ابتلاء و امتحانها از نظر کمی و کیفی بیشتر است؛ زیرا جامعه اسلامی میبایست از هر گونه ناخالصی پاک شود و جامعه از وجود افراد بیایمان وسست ایمان و منافق رهایی یابد.
فرصتی که مسائلی چون جنگ و تحریمهای اقتصادی برای جامعه اسلامی ایجاد میکند شاید بینظیر باشد؛ زیرا موجب میشود تا جامعه تواناییها و منابع مادی و انسانی خود را به خوبی بشناسد و از همه ابزارها و منابع برای رسیدن به استقلال اقتصادی از طریق خوداتکایی و خودکفایی بهره گیرد.
خداوند در آیه 7 سوره منافقون به مسئله تحریم اقتصادی اشاره میکند و در آنجا روشن میسازد که تحریمهای اقتصادی حربهای برای مبارزه با مخالفان است. از نظر قرآن دشمنان درونی و بیرونی با همکاری هم بر آن هستند تا جامعه اسلامی را از سبک زیستی که انتخاب کرده دور سازند. آنان از اینکه مواضع جامعه اسلامی مستقل از جامعه جهانی و کافران است عصبانی هستند. استقلال فرهنگی و سیاسی و اجتماعی جامعه که در سایه توحید به دست آمده دشمنان را بسیار ناراحت و عصبی میکند. از این رو از همه ابزارها برای ضربه زدن به آن کمک میگیرند تا از مواضع استقلالی خود و انتخاب سبک اسلامی زیست عقبنشینی کرده و مواضع کافران و منافقان را بپذیرد. فشارهای دشمنان علیه جامعه اسلامی از طریق تهدید به جنگ یا جنگهای، اقتصادی، فکری، فرهنگی، جنگهای سخت و نرم و مانند آن همواره ادامه خواهد یافت تا جامعه اسلامی از مواضع اصولی خود و گفتمانسازی در جامعه جهانی عقبنشینی کند و گفتمان غالب بر جامعه جهانی را که گفتمان استکباری و ظالمانه است بپذیرد و از دعوت به عدالت جهانی دست بردارد.(بقره، آیه 120؛ کهف، آیه 20)
خداوند در آیه 7 سوره منافقون به این نکته مهم واساسی اشاره میکند که جریان نفاق در جامعه اسلامی مترصد این معناست که کفر خود را آشکار کند و از فشاری که به سبب آن ناچار به پذیرش اسلام شده رهایی یابد. از این رو همواره با دشمنان خارجی همدستی کرده و ضمن اطلاعرسانی از نقاط قوت و ضعف جامعه اسلامی، دشمنان را به جنگ و تحریمهای اقتصادی و مانند آن تشویق میکنند.
منافقان با حضور در مراکز حساس جامعه بر آن هستند تا اسرار جامعه را شناسایی کرده و به دشمنان برسانند و با سوء استفاده از انفال و بیتالمال مسلمین اجازه ندهند تا جامعه در مسیر رشد و شکوفایی قرار گیرد.(منافقون، آیه 7)
در دورههایی خاص مدیران و رهبران جامعه باید با تشدید نظارت بر همه حوزههای اقتصادی اجازه هر گونه اختلال در اقتصاد جامعه را به کسی ندهند؛(یوسف، آیات 47 و 55) چرا که اقتصاد موجب قوام و استواری جامعه است(نساء، آیه 5) و هر گونه اختلال به معنای ایجاد بحران در کلیت سلامت جامعه و نظام سیاسی آن است؛ زیرا اگر جامعه از آسایش و رفاه بیبهره شود و نتواند از امنیت اقتصادی برخوردار باشد، در حقیقت فلسفه وجودی و مشروعیت خود را از دست میدهد؛ چرا که مشروعیت نظام سیاسی در سایه کارآمدی دولت و نظام سیاسی در مدیریت جامعه برای تامین آرامش و آسایش است. فقدان آسایش و رفاه و مشکلات اقتصادی سخت و ناتوانی دولت در تامین این عنصر به معنای فقدان مشروعیت آن است. بنابراین، بر دولت اسلامی است که با هر گونه بحران و بحرانآفرینان مقابله کند.
جامعه اسلامی میبایست تهدیدها و فشارهای اقتصادی دشمنان را به یک فرصت تبدیل کنند و ضمن افزایش صبر، ایمان و استقامت در برابر فشارها، به تولید ملی و سرمایههای مادی و انسانی خود تکیه و اعتماد کرده و احتیاجات خود را تامین کند و اجازه ندهد تا فشارها او را از مواضع اصولی خود دور کند یا موجب عقبنشینی شود.
مبارزه با هر گونه فساد اقتصادی برای مدیریت و نظارت بهتر، در دستور کار دایمی جامعه اسلامی است(آل عمران، آیه 130؛ انعام، آیه 152) ولی در دوره بحرانها از جمله فشارها و تحریمهای اقتصادی این نظارت و مبارزه افزایش مییابد. (یوسف، آیات 47 و 55)
از نظر قرآن جامعه اسلامی میبایست به حدی از خودکفایی و استقلال اقتصادی برسد که بتواند حتی دشمنان را با اقتصاد تهدید کند و از فشارهاى اقتصادى براى نيل به مقاصد مشروعی چون اجرای عدالت جهانی، تنبیه مخالفان، دشمنان، مستکبران و مانند آن استفاده کرده و زمینه دفاع از مظلوم را فراهم آورد.(یوسف، آیات 58 تا 60)
بر این اساس، نيازمندىهاى اقتصادى، عامل وابستگى به بيگانگان است.(توبه،آیه 28) بنابراین جامعه اسلامی برای رهایی از مشکلات تحریمهای اقتصادی میبایست با رویکردی به منابع مادی و انسانی داخلی و توکل و ایمان به سنتهای الهی اقدام کند. خداوند در آیه بالا به جبران تنگناها و مشكلات اقتصادى مسلمانان درصورت قطع رابطه با مشركان اشاره میکند و به آنان وعده میدهد که در صورت قطع ارتباط با توکل و امدادهای غیبی میتوانند به استقلال اقتصادی دست یابند؛ چرا که همان خدایی که به مشیت خود (بقره، آیه 245) ايجاد تنگناهاى اقتصادى میکند،(بقره،آیه 155) همان خداوند نیز بسط رزق میدهد و جامعه مومن را از تنگناها و مشکلات رهایی میبخشد.(بقره، آیه 245؛ رعد، آیه 26)
خداوند مومنان را به قطع وابستگى اقتصادى به بيگانگان، تشويق میکند(توبه، 28) و نگرانى برخى مسلمانان از اختلال در نظام اقتصادى پس از قطع رابطه با دشمنان و کافران را بیمورد میداند(همان) چرا که خداوند حاکم بر جهان و جامعه است و مشیت اوست که این ابتلائات را ایجاد میکند. پس ایمان و باورهای مومنان و تکیه بر منابع داخلی و توکل بر خدا و امدادهای غیبی میتواند این تهدید را به یک فرصت برای اقتصاد جامعه تبدیل کند.
بنابراین، نمیبایست تحریمها را عامل نابودی اقتصاد و جامعه اسلامی ارزیابی کرد بلکه باید آن را به عامل و فرصتی برای ایجاد اقتصاد مستقل تبدیل کرد و از آن سود برد.