خروج از برجام و آنچه نباید!(یادداشت میهمان)
با خروج آمریکا از برجام برخی که از تهدیدات ترامپ ترسیدهاند و یا پیش ملت شرمنده شعارهای گذشته خود شدهاند، هرچند در تناقضی آشکار با مواضع و سخنانشان وحدت و انسجام مردم را نشانه گرفته و حاکمیت دوگانه را القا میکنند، دم از وحدت و انسجام میزنند!. بنا به مصلحت که همان ضرورت وحدت و انسجام امروز جامعه برای گذر از«پیچ تاریخی برجام» است، تحلیل این تناقض و هدف جریان نفوذی و غرب گرای داخل کشور از اصرار بر القاء حاکمیت دروغین دوگانه را به آینده موکول میکنیم. اما رئیسجمهور در سفر به خراسان رضوی تاکید داشت که«واقعیتها را باید به مردم گفت»!. لذا در جهت عمل به این سخن آقای روحانی، حقایق و واقعیتهایی از برجام و خروج از برجام!:
1- همانگونه که دولت از آغاز مذاکرات هستهای با اقدام نابجای آقای روحانی در گفتوگو با اوباما، تا امضاء و اجرای برجام دچار خطاهای استراتژیک فراوانی شده است که نتیجهاش خروج آمریکا از برجام بود، بعداز این اقدام رئیسجمهور آمریکا نیز دچار«خطای استراتژیکِ رئال پولتیک»یعنی خطای راهبردی به اصطلاح مبتنی بر سیاست روز شده است.
2- سخنان رهبرمعظم انقلاب درباره برجام و خروج آمریکا از این توافقنامه بسیار روشن بود و نباید دولت و سیاسیون تفسیر به رای کنند. رهبری موضع نظام را بسیار شفاف اعلام کردند. حضرت آقا بعداز اینکه رئیسجمهور فرانسه و نخستوزیر انگلیس و صدراعظم آلمان را در همراهی با آمریکا در حمله به سوریه، جنایتکار خواندند،و شروط این سه کشور غربی که همان زیادهخواهیهای رئیسجمهور آمریکا بود رد کرده و همچنین مکرون را به حضور نپذیرفتند و او مجبور شد سفرش را به تهران لغو کند، باردیگر بعداز اعلام موضع دولت مبنی بر مذاکره با این سه کشور اروپایی برای حفظ برجام، خطاب به دولت تذکر دادند «این هم نتیجه اعتماد به آمریکا!. من به این سه کشور اروپایی هم اعتماد ندارم و به اینها اعتماد نکنید، بعیداست تضمین قطعی و قابل اعتماد بگیرید».اینکه رهبری با این عتاب و خطاب تاکید کردند «نمیشود به این شکل حرکت را ادامه داد!»، این یعنی موضع درست برای نظام، خروج کامل از برجام است.گرچه هنگامی که آقای روحانی در اولین واکنش خود به خروج آمریکا از برجام گفت«بعداز پایان مهلت چند هفتهای مذاکرات با اروپاییها تصمیمات نظام را اعلام میکنم» همگان دریافتند که موضع مذاکره با سه کشور اروپایی موضع نظام نیست. لذا باید هرگونه تبعات تاخیر در اعلام موضع نظام درخصوص خروج از برجام را خود بپذیرند و همچون برخی موضوعات دیگر از جمله تلگرام درصدد القاء حاکمیت دوگانه بر نیایند.
3- ملت ایران نیز باید هوشیار باشند همانگونه که در برجام «منافع ملی فدای منافع آمریکا» شد، بار دیگر«امنیت ملی فدای امنیت آمریکا» نشود. قبلا با تاکید بر پیشدستی ایران در خروج از برجام، هشدار داده بودیم هدف هرگونه تاخیر در اعلام خروج ایران از برجام در حقیقت هموار کردن مسیر میز مذاکره برجام2 خواهد بود. لذا اکنون نیز اگر همچون گذشته به تذکر و هشدار رهبری توجه نشود، نتیجهای بهتر از آنچه که در مقابل آمریکا حاصل شد، در مقابل اروپاییها هم بهدست نخواهد آمد.
4- دولت در بیانیهای گفته«اگر منافع کامل مردم براساس برجام به شکلی که مقام معظم رهبری مشخص فرمودند، تضمین نشود، اقدام متقابل را که خود به مصلحت بداند، اعمال خواهد کرد»!. اولا آنگونه که رهبری از آغاز مذاکرات هستهای تاکنون«مشخص فرمودند» و اکنون صحت و درستی آن بر همگان روشن شده،برجام با حضور آمریکا هم خسارت محض بوده است و خیلی زودتر«به شکلی که مقام معظم رهبری مشخص فرمودند»، باید از برجام خارج میشدیم. ثانیا اکنون که آمریکا بهعنوان طرف اصلی لغو تحریمها و عادی کردن روابط بانکی، زیر همه تعهدات خود زده و از برجام خارج شده، براساس سخنان رهبری که باردیگر«مشخص فرمودند» «اروپاییها خیلی بعید است تضمین بدهند و نمیشود حرکت را ادامه داد»، دولت باید گزینه خروج از برجام را جدی بگیرد. ثالثاً اقدام متقابلی را که دولت خود به مصلحت بداند (که همان ادامه برجام با اروپاییهاست) قطعا با آنچه که مصلحت است، همخوانی ندارد و نتیجه آنچه که دولت خود به مصلحت بداند، آنگونه که در برجام عیان شد، تامینکننده منافع جریانی و جناحی و خسارت بیشتر و نتیجه آنچه که رهبری «مشخص فرمودند» تامینکننده منافع مردم و جلوگیری از خسران بیشتر است.
5- رابعا اروپاییها در حالی که آمریکا در برجام بود،جرات نداشتند و منافعشان ایجاب نمیکرد که در مقابل تهدیدات آمریکا موضع بگیرند و تحریمها را عملا بردارند، حال آقای روحانی چگونه انتظار دارد اروپاییها بعداز خروج آمریکا از برجام و اعمال رسمی تحریمهای جدید و قبلی، تحریمهای ایران را بردارند. مرکل صدراعظم آلمان تاکید کرده است«خروج آمریکا از برجام دلیلی نمیشود روابط اروپا با آمریکا زیر سؤال برود»! خامسا بعداز مذاکرات شکست خورده سعدآباد، درحالی که بیش از پنج سال مذاکره برای امضاء برجام و اجرای آن با اروپاییها هیچ نتیجهای نداشته و نتیجه«مذاکرات240 هفتهای»، تصمیم برای «مذاکره چند هفتهای!» شده است و در 240هفته توانایی دیپلماتیک و سیاسی دولت در حدی نبود که اروپاییها را در برداشتن تحریمها متقاعد کند، وزیرامورخارجه چگونه در چند هفته میخواهد چنین کند؟!.سادسا مگر همین سه کشور اروپایی سال82 در مذاکرات سعدآباد با آقای روحانی متعهد نشدند با اجرای پروتکل الحاقی و توقف غنیسازی توسط ایران، موضوع هستهای ایران تمام شده تلقی و در شورای حکام پرونده بصورت عادی مطرح شود؟ آیا به تعهد خود پابرجا ماندند، یا با وجود عقبنشینیهای آقای روحانی در دولت وقت زیر میز مذاکره زدند و 22 شهريور 83 در شورای حكام آژانس شديدترين قطعنامه را عليه ايران صادر كردند؟سابعا پایبندی به تحریمهای آمریکا بیش ازاینکه مربوط به دولتهای اروپایی باشد، مربوط به شرکتهای تجاری و خصوصی است و اروپاییها نمیتوانند شرکتها و بانکها را وادار کنند خطر مجازات آمریکا را بپذیرند.اگر دولتهای اروپایی هم به شرکتهای تجاری تضمین بدهند اما وقتی شرکتی یکبار تحریم و مجازات شد، باردیگر حاضر نیست با ایران کار کند. در اینجا باید تذکر داد هر گونه دادن تضمین ظاهری دولتهای اروپایی بدون متعهد شدن شرکتها و بخشهای خصوصی اروپا به برقراری روابط تجاری–مالی با ایران توطئه دیگری خواهد بود که ممکن است در روزهای آینده برای حفظ برجام در داخل و خارج کشور در مورد آن شاهد فضاسازیهای سیاسی- رسانهای باشیم!. ثامنا مگر کشورهای اروپایی در زمان اوبامای دمکرات و مودب! با تحریمهای آمریکا همراهی و شدیدترین تحریمها را علیه ملت ایران اعمال نکردند!؟ حال چگونه انتظار دارند در دولت ترامپِ جمهوری خواه و بینزاکت چنین نکنند!؟ هرچند رئیسمحترم مجلس که برجام را در بیست دقیقه به تصویب رساند، گفته این چند هفته ارزش آزمودن اروپاییها را دارد، اما باید گفت آزموده را آزمودن خطاست!.
6-با توجه به اینکه قبلا خود آقایان در واکنش به انتقادها درباره عدم لغو تحریمها هم اذعان داشتند «برجام قرار نبود تحریمها را لغو کند»!، اکنون اعلام مهلت چند هفتهای برای مذاکره با اروپاییها برای برداشتن تحریمها بسیار سؤال برانگیز است که چه هدفی پشت این سیاست وجود دارد!؟ اولا این سؤال مطرح است آیا قرار است همچنان برای تامین منافع حزبی و جناحی، خسارتها و هزینههای بیشتری بر ملت ایران تحمیل کنند؟. ثانیا آیا قرار است ارتباط اروپاییها با ایران در قالب حفظ برجام در جهت بازی کردن این کشورها در نقش نیابتی آمریکا برای مذاکرات جدید درباره موضوعات منطقهای ایران باشد!؟ ثالثا آیا واگذاری این نقش نیابتی و تاکید این سه کشور اروپایی بر حفظ برجام یکی از موضوعات مورد توافق ترامپ در سفر مکرون و مرکل به آمریکا و گفتوگوی تلفنی با ترزا می قبل از خروج از برجام و همچنین بخشی از توافقات و مذاکرات محرمانه اروپاییها با طرفهای ایرانی نبوده است؟
7- دی ماه سال گذشته، پنج روز بعداز اولتیماتوم ترامپ به اروپا رسانههای غربی و عربی از جمله روزنامه فايننشال تايمز و پایگاه خبری اليوم السابع با تایید مقامات اروپایی از جمله وزیر خارجه فرانسه، در گزارشهای متعددی ادعا کرده بودند وزيران خارجه آلمان، فرانسه و انگليس و فدريکا موگريني با تهران در بروکسل و ایتالیا درخصوص آغاز گفتوگوهاي جدی و فشرده درباره برنامه موشکی به توافق رسيدند. لذا ملت ایران نگرانند آنگونه که مذاکره کنندگان هستهای درباره عدم لغو تحريمهاي نظامي با آمريکا و غربيها در برجامِ نافرجام مصالحه کرده بودند، اکنون نيز با غرب معامله کنند. معاملهاي که به گفته رسانههاي آمريکايي در ازاي حمايت غرب از جريان سياسي خاص در ايران، اين جريان زمينه ساز مذاکره مجدد درخصوص برجام خواهد شد. دنیس راس مشاور امنیت ملی آمریکا در دولتهای مختلف فاش کرده «اروپاییها نیز به برجام پایبند نخواهند ماند، اما حداکثر تلاش را بعمل میآورند تا ایرانیها را به این توافق پایبند نگه دارند حتی اگر شده مشوقهای ناچیزی بدهند»!.
8- مواضع کنونی سه کشور اروپایی نشان میدهد قبل از اینکه به فکر برداشتن تحریمهای ایران و دادن تضمینهای واقعی باشند، همزمان نگران خروج ایران از برجام و خواهان مذاکره درباره قدرت دفاعی ایران هستند و در سخنانی توهین آمیز خطرات خروج از برجام را به ایران گوشزد میکنند!. دولت و آقای ظریف باید بدانند ملت ایران و رهبرمعظم انقلاب هیچ اجازهای به آنها برای مذاکره درباره قدرت دفاعی و موشکی و نقش ایران در منطقه در این مذاکرات چند هفتهای و عقبنشینی از خطوط قرمز نظام آنگونه که در مذاکرات هستهای صورت گرفت، ندادهاند و شخص آقای ظریف باید از موضع مقتدرانه ملت و رهبری با اروپاییها برخورد کند چرا که وقت امتیازدهی پشت پرده و دوران قاجاری گذشته است.
دکتر محمدحسین محترم