راهکارهای رسیدن به خوشبختی (3)(پرسش و پاسخ)
پرسش:
از منظر آموزههای وحیانی راهکارهای رسیدن به خوشبختی کدام است؟
پاسخ:
در دو بخش قبلی پاسخ به این سوال با استناد به برخی آیات قرآن و سوره والعصر راهکارهای چهارگانهای را بر اساس این سوره مطرح کردیم. اینک در بخش پایانی دنباله مطلب را پی میگیریم.
رکن دوم، عمل صحیح و شایسته است. ممکن است مردمی ایمان داشته باشند، اما عمل صحیح نداشته باشند. ابتدا تصور این مطلب مشکل به نظر میرسد که چگونه ممکن است که ایمان باشد و تجلیات وی که عمل صالح است، نبوده باشد. اما نباید تعجب کرد، زیرا گاهی مردمی ایمان به مبادی عالیه دارند، به خدا و پیغمبران و کتب آسمانی و اولیای دین اعتقاد و ایمان دارند، ولی در اثر بعضی انحرافات و اشتباهات، گمان میکنند که تنها ایمان داشتن کافی است و عمل اهمیت چندانی ندارد، و یا ممکن است مردمی عمل بکنند و عملشان متکی به ایمان و عقیده باشد، ولی در تشخیص عمل اشتباه کرده باشند؛ یعنی یک سلسله اعمال را به حکم ایمان و عقیده خود انجام بدهند که هیچ اثر و فایدهای بر آن اعمال مترتب نگردد. چه بسیار دیده میشود که مردمی از روی عقیده و ایمان زحمتها می کشند و تلاشها میکنند بیهوده، که کوچکترین اثر نیکی بر اعمال اینها مترتب نیست.
رکن سوم سعادت بشر، عبارت است از تشویق و تحریک افراد را به ملازمت ایمان و حق و عمل شایسته. افراد جامعه نه تنها بایست ایمان داشته باشند و نیکو عمل کنند، بلکه باید به انواع وسایل قولی و عملی یکدیگر را به ایمان و عمل صالح توصیه و تشویق کنند؛ جامعه خود را باید طوری بسازند که خدای ناخواسته وضع جامعه به صورتی درآید که افراد دائما تحت تلقین بدکاری و فساد قرار گیرند.
رکن چهارم، توصیه و تشویق به صبر و استقامت و پایمردی است. چرخ روزگار همیشه بر وفق مراد اشخاص نمیگردد و تندباد حوادث همواره در جهت موافق حرکت کشتی حرکت نمیکند؛ باید درمقابل حوادث و ناملایمات ایستادگی وپایداری کرد و باید افراد دائما یکدیگر را صبر و استقامت و پایداری توصیه و تشویق کنند. قرآن کریم میفرماید:
«اگر مردم بر راه حق استقامت بورزند، ما از دریای رحمت خود آب فراوان نصیب ایشان خواهیم کرد.»
(حکمتها و اندرزها، همان، ص 43 تا 46)
از منظر آموزههای وحیانی راهکارهای رسیدن به خوشبختی کدام است؟
پاسخ:
در دو بخش قبلی پاسخ به این سوال با استناد به برخی آیات قرآن و سوره والعصر راهکارهای چهارگانهای را بر اساس این سوره مطرح کردیم. اینک در بخش پایانی دنباله مطلب را پی میگیریم.
رکن دوم، عمل صحیح و شایسته است. ممکن است مردمی ایمان داشته باشند، اما عمل صحیح نداشته باشند. ابتدا تصور این مطلب مشکل به نظر میرسد که چگونه ممکن است که ایمان باشد و تجلیات وی که عمل صالح است، نبوده باشد. اما نباید تعجب کرد، زیرا گاهی مردمی ایمان به مبادی عالیه دارند، به خدا و پیغمبران و کتب آسمانی و اولیای دین اعتقاد و ایمان دارند، ولی در اثر بعضی انحرافات و اشتباهات، گمان میکنند که تنها ایمان داشتن کافی است و عمل اهمیت چندانی ندارد، و یا ممکن است مردمی عمل بکنند و عملشان متکی به ایمان و عقیده باشد، ولی در تشخیص عمل اشتباه کرده باشند؛ یعنی یک سلسله اعمال را به حکم ایمان و عقیده خود انجام بدهند که هیچ اثر و فایدهای بر آن اعمال مترتب نگردد. چه بسیار دیده میشود که مردمی از روی عقیده و ایمان زحمتها می کشند و تلاشها میکنند بیهوده، که کوچکترین اثر نیکی بر اعمال اینها مترتب نیست.
رکن سوم سعادت بشر، عبارت است از تشویق و تحریک افراد را به ملازمت ایمان و حق و عمل شایسته. افراد جامعه نه تنها بایست ایمان داشته باشند و نیکو عمل کنند، بلکه باید به انواع وسایل قولی و عملی یکدیگر را به ایمان و عمل صالح توصیه و تشویق کنند؛ جامعه خود را باید طوری بسازند که خدای ناخواسته وضع جامعه به صورتی درآید که افراد دائما تحت تلقین بدکاری و فساد قرار گیرند.
رکن چهارم، توصیه و تشویق به صبر و استقامت و پایمردی است. چرخ روزگار همیشه بر وفق مراد اشخاص نمیگردد و تندباد حوادث همواره در جهت موافق حرکت کشتی حرکت نمیکند؛ باید درمقابل حوادث و ناملایمات ایستادگی وپایداری کرد و باید افراد دائما یکدیگر را صبر و استقامت و پایداری توصیه و تشویق کنند. قرآن کریم میفرماید:
«اگر مردم بر راه حق استقامت بورزند، ما از دریای رحمت خود آب فراوان نصیب ایشان خواهیم کرد.»
(حکمتها و اندرزها، همان، ص 43 تا 46)