عقل یعنی زمین زدن تولید و راه انداختن موج تورمزای نقدینگی؟!(خبر ویژه)
«دولت باید اعتراف کند در طول 5 سال گذشته نتوانسته سرمایهگذار را به تولید تشویق کند؛ بلکه بسیاری از تولیدکنندگان را که در برابر رکود مقاومت میکردند، با زیانهای مالی مجبور به عقبنشینی از تولید کرده است».
به گزارش خبرگزاری دانشجو؛ درتولید ملی با سیاستهای انقباضی دولت ضعیف شده است. فقط حجم نقدینگی را این دست و آن دست میکنند تا انفجار تورمی گریبان تدبیر و امیدشان را نگیرد. دولتی که قریب به چهارسال با بهرههای سنگین، نظام بانکی را بدهکار مردم کرده و با راه انداختن مسابقه جذب سرمایه بین بانکها مشکلات موسسات مالی و اعتباری را به بار آورده. بعد از دستور کاهش نرخ سود به زیر 20 درصد، توان کنترل بازار دلار، طلا و مسکن از دستش در رفت. عقبنشینی شکیل به سبک دولتی یعنی دستورالعمل کاهش نرخ سود بانکی را زیر پا گذاشتن و به روشهای مختلف سرمایه را مجددا جمعآوری کردن!
در این میان، رئیسجمهور در راستای توهینهای همیشگی که برای کارشناسان به پدیدهای عادی تبدیل شده است افاضهای جدید فرمودهاند؛ به شرح زیر: «ما امروز به تورم تکرقمی رسیدیم و این دستاورد بزرگی است که باید آن را حفظ کنیم. بیخبر نیستم از افرادی که تلاش میکنند این دستاورد صدمه ببیند. البته این از روی کمعقلی است. وقتی حساب میکنم، میبینم کسانی که با دولت مخالفت میکنند، بیشتر بر مبنای کمبود عقل است.»!
در رابطه با کنترل تورم به عنوان دستاوردی بزرگ که دولت را برآن داشته تا خود را در جایگاه عقلانیت بپندارد ذکر نکاتی ضروری است.
مهمترین علت تورم مربوط به حجم پولی است که در جامعه جریان دارد. توجه کنید که در اینجا تورم را ناشی از دو مولفه میدانیم. حجم پول و جریان پول. به عنوان مثال برای تبیین نقش حجم پول باید بگوییم اگر شما 3 سیب داشته باشید و در اقتصاد 3 سکه برای خرید آنها وجود داشته باشد، قیمت هر سیب 1 سکه خواهد شد. اما اگر این 3 سکه تبدیل به 6 سکه شود، قیمت هر سیب 2 سکه خواهد بود.
عامل دیگری نیز برای وقوع تورم لازم است و آن افزایش سرعت گردش پول است. در شرایط طبیعی افزایش سرعت گردش پول در بلندمدت همراه با افزایش حجم پول اتفاق میافتد و اگر در کوتاه مدت افزایش حجم پول منجر به تورم نشده باشد یا به همان اندازه در اقتصاد تولیدی صورت گرفته است (یعنی سیبها دو برابر شدهاند) و یا سرعت گردش پول تغییری نکرده و در بلندمدت با افزایش سرعت گردش پول وقوع تورم قطعی است.
بانکها نقش اساسی را در اقتصاد به عهده دارند. آنها قدرت و اختیار خلق پول و تخصیص آن را به طور هم زمان دارند و قادرند منابع پولی ایجاد شده را به هر سمتی که مایل باشند سوق دهند. اگر این منابع صرف تولید کالا و خدمات در کشور شود به دلیل اضافه شدن مقادیر عینی به واقعیت اقتصاد مشکلاتی از قبیل: تورم و ورشکستگی بنگاههای تولیدی پیش نمیآید، اما در صورتی که منابع به سمت سفتهبازی و بازارهایی نظیر طلا، سکه، ارز و امثال اینها سوق داده شود به دلیل افزایش حجم پول و عدم تغییر اساسی در واقعیت اقتصاد شاهد تورم و حبابهای اقتصادی خواهیم بود.
دولت باید اعتراف کند و بپذیرد هیچگاه در طول 5 سال گذشته نتوانسته سرمایه و سرمایهگذار را به تولید تشویق کند بلکه بسیاری از تولیدکنندگان را که در برابر رکود مقاومت میکردند و فقط از سر علاقه در مشاغل خود ثابت قدم ماندند با زیانهای مالی مجبور به عقبنشینی از تولید کرده است. دلیل بر این مدعا کاهش سود بانکی و سرازیر شدن نقدینگی برای واسطهگری و آشفتگی بازار دلار، سکه و مسکن بود که دولت نهایتا مجبور به عقبنشینی و جمعآوری آب به جوی ریخته شد و نتیجهاش فقط تحمیل تورم بیشتر بر اقشار آسیبپذیر شد.