kayhan.ir

کد خبر: ۱۱۸۵۳۴
تاریخ انتشار : ۱۶ آبان ۱۳۹۶ - ۱۹:۵۰
تروریسم صهیونیستی-۴

جنبش «گوش‌آمونیم» ذخیره انسانی فاشیسم جدید در اسرائیل




اطلاعات پليس و نيروهاى امنيتى رژيم صهيونيستى نمايانگر آن است كه هواخواهان كاخ، به دورى از كار علنى و قيد و بندهاى قانون، گرايش نشان مى‏دهند.
كاهانا در گفت‏وگويى، درباره‏ حكم قانون مى‏گويد:
«آن كس كه نفهمد كه جنبش كاخ تابع قانون است، چيزى را درك نخواهد كرد. يك قانون بر اين جنبش حاكم است، و آن قانون تورات است. ما هنگامى كه تناقضى ميان قانون كنيست و قانون تورات ببينيم، قانون تورات را اجرا مى‏كنيم.»
عوامل جنبش كاخ از هر گونه عمل تخريبى عليه عرب‏ها ابراز خشنودى مى‏كنند. رهبران و اعضاى اين جنبش، از اعمال تروريستى و هراس‏افكنانه‏اى كه بر ضد شهروندان عرب صورت مى‏گيرد، ستايش مى‏كنند. اعمالى نظير: ترور فعالان انتفاضه؛ حمله به شهرداران كرانه‏ باخترى؛ و تيراندازى به مردم، و حتى نمازگزاران در مساجد.
جنبش گوش‏آمونيم
اين سازمان در اصل يك جنبش صهيون‏گراى كوچ‏نشين است، كه در آغاز دوره‏ پس از جنگ اكتبر 1973.م به وجود آمد. پيدايش اين سازمان، نتيجه‏ جنبش‏هاى اعتراض آميز فراوانى بود كه در آن هنگام عليه نتايج آن جنگ ايجاد شده بود.
اعضاى اين سازمان، از همان هنگام تأسيس تاكنون، به منظور بيرون راندن عرب‏ها از مناطق اشغال شده و جايگزينى كوچ‏نشين‏هاى يهودى به جاى آن‏ها، به ارعاب ساكنان عرب مى‏پردازند. افراد اين سازمان، كه ده‏ها سال تجربه‏ فعاليت تروريستى دارند، بنا به گفته‏ دان عومر تبديل به ذخيره‏ى انسانى فاشيسم جديد در اسرائيل، و رويشگاه ايدئولوژيك مجموعه‏اى از سازمان‏هاى تروريستى يهودى شده‏اند.
سازمان گوش‏آمونيم، از نظر تشكيلاتى، داراى دبيرخانه‏ منتخب و دائمى نيست؛ بلكه همواره از يك دبيرخانه‏ موقت برخوردار مى‏باشد. اين امر بيانگر صفتى است كه اعضايش بدين سازمان داده‏اند: «جنبشى است خودكفا، بدون كارت عضويت، و بدون سازمان‏هاى تابعه.»
 گوش‏آمونيم، از هنگام تأسيس تاكنون، هم از نظر مذهبى و هم از نظر سياست رسمى رژيم صهيونيستى، چهره‏هاى برجسته‏اى از خاخام‏هاى صهيون‏گرا را در برگرفته است. در رأس اين افراد، رهبر معنوى گوش‏آمونيم، خاخام «تسوى يهودا كوك» قرار دارد، كه اشكنازى تبار است.
پدر وى بنيادگذار مدرسه‏ دينى مركاز هراف در سال 1924.م است. اين مدرسه در سال‏هاى اخير، به يكى از مراكز بسيار افراطى و نژادپرستانه‏ دينى، تبديل شده است. خاخام كوك، فقط ايدئولوگ عقيده و اصول افراطى گوش‏آمونيم نيست؛ بلكه ايدئولوگ ديگر سازمان‏هاى تروريستى در سرزمين‏هاى اشغالى فلسطين، كه بعدها از گوش‏آمونيم جدا شدند نيز هست.
از برجسته‏ترين شاگردان كوك، خاخام موشه ليفنجر است، كه به داشتن تعصب نژادگرايانه‏ ضدعربى مشهور است. وى فرمانده‏ صهيونيست‏هاى شهرك‏نشين در شهر خليل را به عهده داشت. و نيز خاخام حييم دروكمان، كه پرچمدار جناح راست‏گرا در حزب مفدال است. همچنين، ديگر بلندپايگان متعصب مذهبى يهودى در فلسطين اشغال شده نيز از اين دسته هستند، كه بعدها نماينده‏ كنيست حنان بورات به آن‏ها پيوست. وى فارغ‏التحصيل مدرسه‏ مركاز هراف است. گوش‏آمونيم، به متديّنان پيرو كوك محدود نمى‏شود؛ بلكه بعدها عناصر غيرمتدينى از پيروان حزب سرزمين كامل اسرائيل به آن پيوستند.
در آغاز، پيوند گوش‏آمونيم با دستگاه رسمى رژيم صهيونيستى، زير پوشش جناح حزب دينى مفدال بود. ليكن در سال 1974.م، به دستور خاخام كوك، گوش‏آمونيم از مفدال جدا شد. وى راجع‏به جدا شدن گوش‏آمونيم از مفدال، به شاگردانش گفت:«از هم‏اكنون گوش‏آمونيم جزيى از مفدال نيست، بلكه فقط گوش‏آمونيم است!»
اما اين جدايى، گروه گوش‏آمونيم را از پشتوانه‏ دولتى محروم نكرد؛ بسيارى از دولتمردان بلندپايه‏ رژيم صهيونيستى، به پشتيبانى و حمايت از آن ادامه دادند. آن چه كه اين ديدگاه را ثابت مى‏كند، آن است كه اغلب بودجه، گوش‏آمونيم از كمك‏هاى مالى مستقيم و غيرمستقيم دولت تأمين مى‏شود، و ده‏ها فرد فعال در گوش‏آمونيم داراى حقوق دولتى هستند.
افزون بر منابع دولتى، منابع كمكى ديگرى نظير كارفرمايان صنايع، و بانك‏داران ثروتمند، درون و برون فلسطين اشغال شده، به اين گروه كمك مالى مى‏كنند. شايد مهم‏ترين وجه مشخص سازمان گوش‏آمونيم، برنامه‏ گسترده‏ احداث شهرك‏هاى مهاجرنشين يهودى آن است، كه بخشى از آن را به اجرا درآورده، و مى‏كوشد تا برنامه‏هاى وسيع‏ترى را به اجرا درآورد. عمليات كوچ‏نشينى اين سازمان، از همان هنگام تأسيس آن در سال 1976.م، به طرز گسترده‏اى در مناطق اشغال شده فعال بوده است. نخستين مجتمع كوچ‏نشينى كه توسط گوش ايجاد شد و جنجال مطبوعاتى نيز به پا كرد، آبادى يهودى‏نشين آلون موريه بود. گوش در اجراى برنامه‏هاى خود در خصوص اسكان يهوديان در شهرك‏هاى يهودى‏نشين، از شيوه‏ى نمايش‏هاى بزرگ خيابانى، به ميزان فراوانى بهره مى‏جويد.
همچنين، اين گروه از تجاوزهاى هراس‏افكنانه و اقدامات تروريستى عليه شهروندان عرب فلسطينى، بيمى به خود راه نمى‏دهد.»