روز حج اکبر، روز جهانی برائت از مشرکان
علی پوریا
بر اساس آموزههای قرآنی یکی از مهمترین اصول اعتقادی و عملی در زندگی مسلمان، تبری و تولی است؛ چرا که ساختار اعتقادی مسلمانان را « لا اله الا الله» تشکیل میدهد که نفی معبودان و اثبات معبودی واحد به نام الله است. این ساختار به صراحت و روشنی خطمشی مسلمانان را در زندگی مشخص میکند که تبری از غیر و تولی به خدا است.
مطابق تعالیم قرآن روز دهم ذيحجّه، روز اعلان برائت خدا و رسول از مشرکان است؛ لذا مسلمانان و مومنان نیز میبایست به تبعیت از خدا و اسوه حسنه الهی در این روز اعلان برائت نمایند. نویسنده دراین مطلب بر اساس آموزههای قرآنی بر لزوم پاسداشت و تکریم روز دهم ذيحجّه، به عنوان روز اعلان برائت مسلمانان تاکید کرده و علل و چرایی آن را تبیین نموده است.
دهم ذیحجه، روز برائت
اسلام بر محور شعار « قولوا لا اله الا الله تفلحوا» شکل گرفته است. پیامبر گرامی اسلام(ص) به تبعیت از حضرت ابراهیم(ع) اصل اعتقادی اسلام را بر تبری و تولی نهاده است؛ چرا که نفی خدایان به معنی تصفیه و تخلیه خانه دل و معابد و مساجد از هر گونه شرک و نمادهای آن از جمله بت پرستی و تجلیه دل و مساجد به ولایت خداوندی است. حضرت ابراهیم خلیل الله(ع) اولین کسی است که قیام به بت شکنی کرده است. پیش از آن حضرت(ع) دیگران تنها مردمان را به توحید و نفی معبودان دیگر میخواندند، ولی هیچ کس در عمل اقدام به شکستن نمادهای شرک در زندگی بشر نکرده بود.
خداوند در آیات بسیاری از جمله 51 تا 73 گزارش کاملی از بت شکنی حضرت ابراهیم(ع) میدهد. آن حضرت(ع) به سبب همین بتشکنی در آتش نمرودیان انداخته میشود که با معجزه الهی رهایی مییابد.
ایشان پس از این واقعه به فلسطین و سرزمینهای مبارک و مقدس وارد میشود و پس از مدتی ماموریت مییابد تا نخستین خانه توحید را با فرزندش اسماعیل(ع) در مکه بنا نهد تا دلهای مومنان برای عبادت خدای یکتا و یگانه به آن سمت متمایل شود و آیین توحیدی حج را به جا آورند. (بقره، آیات 124 تا 133؛ ابراهیم، آیه 37؛ حج، آیه 27)
آیینهای حج بر محور همان شعار اصلی شکل میگیرد که نفی خدایان و اثبات الله است. بنابراین، نمادهای بسیاری در حج وجود دارد که به نفی پرستش هر گونه مصادیق شرک از جمله نفسپرستی و مال و ثروتپرستی، فرزند پرستی و مانند آنها اشاره دارد. در لباس احرام و تحریم سی و چندگانه آن، نفی همه هواهای نفسانی رقم میخورد و در قربانی و رمی جمرات، نفی همه موجبات شرک و غیر پرستی از جمله نفس و شیاطین انس و جن بویژه ابلیس به نمایش گذاشته میشود. چنانکه در گردش و طواف بر مدار کعبه این خانه توحید ، محوریت خدا مورد تاکید قرار میگیرد.
پیامبر(ص) که پس از هزارهها دوباره آیین حنیف ابراهیمی را زنده کرده، به عنوان شیعه و پیرو صادق و صدیق جد بزرگوارش(نحل، آیه 123؛ انعام، آیه 161؛ یونس، آیه 105)، حج ابراهیمی را احیا میکند تا دوباره آیین توحیدی با محوریت لا اله الا الله در همه جهان گسترش یابد و مردم در یک کنگره جهانی بر اساس سنت ابراهیمی برائت از شرک و مشرکان و ولایت از خدا و پیامبران الهی را اعلان کنند که همگی به یک چیز یعنی توحید میخواندند.
خداوند در سوره توبه که باید آن را سوره برائت نیز دانست به صراحت در همان آیات نخست فرمان میدهد که این فرهنگ ابراهیمی به عنوان نماد اسلام هر ساله تکرار شود، چرا که پس از سالیان دراز که مردم از این فرهنگ دور افتاده بودند و سنتهای جاهلی آن را از شکل و شمایل اصلی خارج کرده بود، این بار میبایست به گونهای این مناسک صورت گیرد تا هرگز دوباره شرک در قالبهای جدید و جامههای نوین فریبنده به درون دین نخزد و بدعت در دین صورت نگیرد.
خداوند گزارش میکند که حج ابراهیمی چنان در سرزمینهای خاورمیانه نقش اساسی داشت که ملاک سنجش و گردش سال بود؛ چنانکه اهالی مدین و قوم شعیب آن را به عنوان سالشمار خود قرارداده بودند. (قصص، آیه 27) ولی شیطان با بدعت آفرینی، همه آن آیین توحیدی را به گونهای در آورد که خانه خدا مرکز بتان قریش و قبایل عربی تا جایی که بیش از سیصد بت در آن خانه توحید نگهداری میشد.
فرمان برائت در آیات سوره برائت و توبه، با بسم الله الرحمن الرحیم که نماد مهر و بخشش و جمال الهی است، آغاز نمیشود، تا سنگینی فرمان و جلوه جلال و خشم الهی در آن نمودار باشد. این گونه است که آیه نخست بیبسمله این گونه نازل میشود: بَرَاءةٌ مِّنَ اللّهِ وَرَسُولِهِ إِلَى الَّذِينَ عَاهَدتُّم مِّنَ الْمُشْرِكِينَ؛ اين آيات اعلام بيزارى و عدم تعهّد است از طرف خدا و پيامبرش نسبت به آن مشركانى كه با ايشان پيمان بستهايد.
سپس در آیه 3 سوره توبه «روز جهانی اعلان برائت» را روز دهم ذی الحجه قرار میدهد تا مسلمانان به تبعیت از خدا و پیامبرش، اعلان برائت و بیزاری از شرک و مشرکان را فریاد زنند و به گوش جهانیان برسانند. خداوند میفرماید: وَأَذَانٌ مِّنَ اللّهِ وَرَسُولِهِ إِلَى النَّاسِ يَوْمَ الْحَجِّ الأَكْبَرِ أَنَّ اللّهَ بَرِيءٌ مِّنَ الْمُشْرِكِينَ وَرَسُولُهُ فَإِن تُبْتُمْ فَهُوَ خَيْرٌ لَّكُمْ وَإِن تَوَلَّيْتُمْ فَاعْلَمُواْ أَنَّكُمْ غَيْرُ مُعْجِزِي اللّهِ وَبَشِّرِ الَّذِينَ كَفَرُواْ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ؛ و اين آگهى و هشدارى است از خدا و پيامبرش به مردم در روز حج اكبر- روز حج بزرگ يا روز بزرگ حج- كه خدا و پيامبر او از مشركان بيزارند. پس اگر از شرك توبه كنيد براى شما بهتر است و اگر روى بگردانيد، بدانيد كه شما ناتوانكننده خدا نيستيد و كسانى را كه كافر شدند به عذابى دردناك مژده ده.
بر پايه رواياتى كه از ائمّه معصوم(ع) رسيده است، روز حج اكبر، دهم ذيحجّه است. از امام صادق(ع) نقل شده که در پاسخ سؤال يکي از يارانش درباره
«يوم الحج الاکبر» فرمود: هو يوم النحر و الاصغر العمرة.(تفسير نورالثقلين، ج2، ص 185 – 186) پس باید گفت که این روز همان روز جهانی اعلان برائت از شرک و مشرکان است که باید گرامی و پاس داشته شود؛ تا دوباره به شکل بدعت آمیزی نمادهای شرک و بت پرستی به سرزمین وحی و دلهای مومنان وارد نشود و مسلمانان گرفتار انواع و اقسام شرک نشوند.
ضرورت بیزاری و برائت
اما چرا باید به طور رسمی این بیزاری و برائت اعلان شود و مسلمانان موظف هستند در روز حج اکبر یعنی دهم ذی الحجه فریاد برائت از مشرکان بردارند و ضمن پوشیدن احرام توحید و رهایی از همه قید و بندهای هواهای نفسانی، به قربانی نفس خویش بروند و با سنگهای نمادین، شیاطین سه گانه را که در مراحل و مراتب سهگانه نفس انسانی لانه میسازد و تخم میگذارد و جوجه کشی میکند، رجم نمایند و ظلمات سهگانه را از خود دور سازند؟
پاسخ به این سوال را میبایست از آیات قرآن به دست آورد؛ زیرا خداوند میگوید که شرک که بزرگترین ظلم بشر به خود و خداست (لقمان،آیه 13) چنان آهسته در جانهای آدمی نفوذ و رخنه میکند که گاه خود انسان نیز از وجودش آگاه نیست. خداوند در قرآن به اقسام و انواع شرکاشاره میکند که شامل شرک در افعال؛ یعنی برای خداوند در انجام کارهای جهان و انسان شریک قراردادن (انعام، آیات 63 و 64؛ 100 تا 102)، شرک در الوهیت (انبیاء، آیات 26 و 29)، شرک در ربوبیت (انعام، آیات 76 و 150)، شرک در عبادت (آل عمران، آیه 64) و مانند آنها میشود.
البته انسان اگر حتی از علما ، احبار و رهبان نیز کورکورانه اطاعت کند(توبه، آیات 30 و 31) و یا گرفتار ولایت طاغوت باشد و غیر خدا را به عنوان ولی خود برگزیند(نساء، آیه 119؛ انعام، آیه 14؛ حج، آیات 12 و 13) و از طاغوت اطاعت کند(نحل، آیه 36؛ زمر، آیه 17) گرفتار شرک است.
دوگانه پرستی(نحل، آیه 51)، جن پرستی(انعام، آیه 100)، خورشیدپرستی (انعام، آیه 78)، ماه پرستی (انعام، آیه 77)، دشمنی با پیامبر و اولیای الهی(نساء، آیات 115 و 116)، ریا ورزی(کهف، آیه 110)، هوای نفس پرستی(فرقان، آیه 43)، تشریع و بدعت در دین(شوری، آیه 21)، ایجاد تفرقه میان مسلمانان(نساء، آیات 115 و 116) و مانند آنها نیز از مصادیق و موارد شرک است که در آیات الهی به آنها اشاره شده است.
از آنجا که شرک به شکل نهان در جان و جامعه رسوخ میکند، اعلان برائت از همه مصادیق و موارد آن به شکل علنی موجب میشود تا نسبت به آنها حساسیتی ایجاد شود و انسان گرایش بدان پیدا نکند. از این رو اعلان برائت از همه مصادیق و موارد شرک و تکرار پیاپی و تذکر و یادآوری آنها ضروری و وظیفه است تا خواسته و ناخواسته جان و جامعه به آن سمت کشیده نشود.
از همین رو خداوند در آیات قرآن اصل تبری و تولی را به عنوان یک اصل اصیل و مهم مطرح کرده و بر آن تاکید دارد. به نظر میرسد که حتی برخی از آموزهها و اصولی که در اسلام بیان شده از جمله امر به معروف و نهی از منکر، در خدمت اصل تبری و تولی است.
اینکه خداوند در قرآن بر کلمه «اذان» به معنای اعلان و ندا و اعلام بلند تاکید کرده، خود دلیلی بر این معناست که انکار نهان و باطنی کفایت نمیکند، بلکه باید این بیزاری و برائت به شکل علنی و ندا و فریاد بیان شود تا دیگران نسبت به عقاید اسلام و نفی هر گونه شرک بویژه شرک در ولایت طاغوت و مستکبران آگاه شوند.(نساء، آیه 119؛ انعام، آیه 14؛ حج، آیات 12 و 13؛ نحل، آیه 36؛ زمر، آیه 17)
راغب اصفهانی قرآن پژوه مشهور در مفردات الفاظ قرآن کریم درباره معنای برائت نوشته است: اصل واژه «برء» و«براء» و «تبرى» به معناى كنارهگيرى و بيزارى از هر چيزي است كه مجاورت با آن مورد كراهت باشد، لذا گفته مىشود «برأت من المرض؛- از مرض بهبودى يافتم»؛ و یا گفته میشود: «برأت من فلان؛ از گير فلانى نجات يافتم»؛ و یا گفته میشود: «تبرأت و يا أبرأته و برأته من كذا؛ و از فلان عمل بيزارى جستم و يا فلانى را از آن عمل برى نمودم»، (مفردات الفاظ قرآن کریم، راغب اصفهانی، ص 45)
برائت، حکمی برای همه زمانها
علامه طباطبایی این حکم الهی را تنها صرف تشریع نمیداند بلکه یک حکم حکومتی و از قوانین اسلامی بر میشمارد و مینویسد که اعلام برائت در آیه: «بَراءَةٌ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ …» صرف تشريع نيست، بلكه انشاء حكم و قضاء بر برائت است. ایشان مینویسد: و مفاد آيه تنها صرف تشريع نيست، بلكه متضمن انشاء حكم و قضاء بر برائت از مشركين زمان نزول آيه است، به دليل اينكه اگر صرف تشريع بود رسول خدا(ص) را در برائت شريك نمىكرد، چون دأب (روش و عادت) قرآن بر اين است كه حكم تشريعى صرف را تنها به خدا نسبت دهد، حتى صريحا فرموده: «وَ لا يُشْرِكُ فِي حُكْمِهِ أَحَداً» احدى را در حكم خود شريك نمىسازد. (سوره كهف آيه 26) و از مصاديق حكم جزحكم به معناى سياست و ولايت و قطع خصومت را به آن حضرت نسبت نمىدهد. (تفسیر المیزان، ذیل آیه)
این بدان معناست که حکمی که در این آیه بیان شده اختصاص به دورهای نخواهد داشت، بلکه در هر زمانی لازم الاجرا است و بر رهبر مسلمانان و امت اسلام است که آن را به اجرا درآورند و هر ساله به مشرکان اعلان برائت و بیزاری کنند و اجازه ندهند تا نمادهای شرک به جامعه اسلامی بویژه در سرزمین وحی بازگردد و اهل طاغوت و مشرکان دوباره قدرت و حکومت را در دست گیرند و مناسک و سبک زندگی و آیینهای خود را به جا آورند و سبک زندگی کفرآمیز و شرک آلود خویش را در جامعه اسلامی رواج دهند.
در حقیقت مسلمانان باید بیاموزند که نباید با مشرکان و مستکبران و طاغوت، دوستی و مودت داشته باشند و آنان را به ولایت خویش بپذیرند؛ زیرا ولایت آنان حتی در قالب دوستی نیز جایز نیست و نباید محبت مشرکان و اهل طاغوت و استکبار در جان و جامعه اسلامی راه یابد. البته این مطلب در آیات دیگر قرآن از جمله سوره ممحتنه و آل عمران و مانند آن بیان شده است.
علامه طباطبایی درباره روز اعلان برائت نیز مینویسد: اهل نقل اتفاق دارند بر اينكه اين آيات در سال نهم هجرت نازل شده، بنابراين، اگر فرض شود كه روز حج اكبر همان دهم ذى الحجه آن سال است؛ چون آن روز بزرگترين روزى بود كه مسلمانان در منى جمع میشوند… و به هر حال بررسى دقيق با اين قول نيز سازگار نيست، براى اينكه همه ايام حج نسبت به اعلام برائت كه در آيه مورد بحث است يكسان نيستند، و وضع روز دهم طوريست كه آيه شريفه را به سوى خود منصرف مىسازد و از شنيدن كلمه «روز حج اكبر» آن روز به ذهن مىرسد، چون تنها روزى كه عموم زوار حج را در خود فرا گرفته باشد و اعلام برائت به گوش همه برسد همان روز دهم است، و وجود چنين روزى در ميان روزهاى حج نمىگذارد كلمه «يَوْمَ الْحَجِّ الْأَكْبَرِ» ساير ايام را نيز شامل شود، چون در ساير ايام زوار اجتماع آن روز را ندارند.(المیزان، ذیل آیه)
مفسران تفسیر نمونه نوشتهاند: خداوند مىخواهد با اين اعلام عمومى در سرزمين مكه و آنهم در آن روز بزرگ راههاى بهانه جویى دشمن را ببندد و زبان بدگويان و مفسده جويان را قطع كند، تا نگويند ما را غافلگير ساختند و ناجوانمردانه به ما حمله كردند.
قابل توجه اينكه تعبير «الى الناس» به جاى «الى المشركين » نشان مى دهد كه لازم بوده است به همه مردمى كه در آن روز در مكه حاضر مى شوند اين پيام ابلاغ شود تا غير مشركان نيز گواه بر اين موضوع باشند.(تفسیر نمونه، ذیل آیه)
در تاریخ آمده است که نخستین مسئولیت علنی اعلان برائت از مشرکان توسط امیرمومنان علی(ع) انجام گرفته است. در تفسیر مجمعالبیان آمده است: پيامبر گرامى پس از نزول سوره مباركه برائت ابوبكر را به «مكّه» روان ساخت و به او فرمان داد تا آياتى از آغاز اين سوره را براى شرك گرايان بخواند و بدين وسيله پيمان با آنان را پايان يافته اعلان كند؛ آنگاه پس از حركت او بناگاه اميرمؤمنان را خواست و به او فرمان داد تا سوار بر مركب ويژه پيامبر شود و خود را به ابوبكر برساند و آن كار را خود بر عهده گيرد. آن حضرت نيز در انجام فرمان پيشواى بزرگ توحيد حركت كرد و در ميانه راه به ابوبكر رسيد و آيات را از او گرفت و خود براى خواندن آنها روان شد. (مجمع البیان، ذیل آیه)
در میان اهل سنت، بسیاری درباره این واقعه نوشته و گفتهاند که امیرمومنان علی(ع) از سوی خدا و پیامبر(ص) این مسئولیت را به عهده داشته است. از جمله این افراد میتوان از حاكم ابوالقاسم حسكانى و نیز شعبى یاد کرد که از فرزند «ابوهريره» این مطلب را نقل کرده است.(همان)