اخبار ویژه
دیروز رحم اجارهای بود حالا آلزایمر گرفته است!
یک روزنامه اصلاحطلب با لحنی تهدیدآمیز نوشت روحانی دچار فراموشی و آلزایمر شده است.
روزنامه قانون در گزارش صفحه اول خود نوشت: روحانی بیشک مدیون پشتیبانی و کمکهایی است که آیتالله هاشمیرفسنجانی به وی کرد و سبب شد تا مردم و سایر جریانهای سیاسی به حمایت از شیخ دیپلمات وارد عرصه شوند. اما گویی خاک، این محبتهای آیتالله را بسیار سرد و روحانی آنها را فراموش کرده است. فرضیه دیگر نیز آن است که گویی روحانی مانند برخی، دچار توهم شده که 24 میلیون رای به دلیل محبوبیت شخص اوست. به نظر، این خیال سبب شده که روحانی به خودمحوری برسد و حتی یادی نیز از بزرگان خود نکند. نمود اصلی این نوع تفکر آقای روحانی را در مراسم تنفیذ و تحلیف مشاهده کردیم. روحانی که مدام در برنامههای تبلیغاتیاش ذکر هاشمی میگفت، در این دو مراسم از زمین و زمان تشکر کرد ولی یاد آن مرحوم نیفتاد. البته مگر میشود این شکوه و جلال مراسم تحلیف را دید و یاد معمار آن نیفتاد؟! قانون درباره «آلزایمر خطرناک» میافزاید: این فراموشی زودهنگام آقای رئیسجمهور شاید چندان در میان مشکلات و معضلات کشور جایگاهی نداشته باشد ولی کسی که یک بار فراموش کند، به راحتی به این روند فراموشی ادامه میدهد؛ یک روز وعدههایی که به مردم داده و یک روز قسمی که خورده یا حتی روزی فراموش میکند که چرا مردم به او رای دادند. شیخ دیپلمات باید بداند سیاست داخلی با سیاست خارجی تفاوت دارد و مردم ایران، دیپلماتهای انگلیسی و فرانسوی نیستند که با آنها با دیپلماسی برخورد کرد بلکه با این ملت که به او اعتماد کردند باید صادق بود.
استعمال این ادبیات در حالی است که روزنامه قانون اسفند 92 ضمن مصاحبه با ابراهیم اصغرزاده، از قول وی مدعی شد دولت روحانی، رحم اجارهای اصلاحطلبان است!
پس از وی نیز عبداله ناصری ضمن تأیید این گفته اظهار داشت: اگر دولت جنین اصلاحات را خوب نگه دارد، مجددا آن را اجاره میکنیم.
بعد از رحمانی فضلی و نهاوندیان نوبت حمله به ربیعی شد
اصلاحطلبان در آستانه معرفی وزرای پیشنهادی به مجلس، فشار بر روحانی را شدت بخشیدند.
سایت فرارو در این زمینه نوشت: پیش از این گفته شده بود که معرفی محمد نهاوندیان به عنوان وزیر پیشنهادی اقتصاد به مجلس قطعی شده اما اکنون شنیده شده که روحانی در حال بازنگری این تصمیم است. گفته میشود اعتراضهای اقتصاددانان و افکار عمومی به معرفی نهاوندیان از یک سو و بحث پیرامون دو تابعیتی بودن او باعث شده است که رئیسجمهور درباره معرفی او به مجلس به تردید بیفتد.
فرارو افزود: برخی کانالهای اصلاحطلب خبری منتشر کردند که بر مبنای آن علی لاریجانی توصیه کرده است نهاوندیان به عنوان وزیر اقتصاد به مجلس معرفی نشود چرا که از اقبال برخوردار نیست.
فرارو مینویسد: «بحث معرفی علی ربیعی به عنوان وزیر کار و رفاه نیز به عنوان یکی دیگر از تردیدهای حسن روحانی عنوان شده است. در کنار اینکه معرفی او به عنوان وزیر پیشنهادی کار و رفاه منتقدان جدی در خارج از دولت دارد، گفته میشود در داخل دولت نیز منتقدان پر و پا قرصی دارد. برخی شنیدهها از آن حکایت دارد که حسن قاضیزاده هاشمی وزیر بهداشت و درمان شرط حضور در کابینه دوازدهم را کنار گذاشتن علی ربیعی اعلام کرده است».
سومین گزینهای که از روز گذشته قرار گرفتن نامش در لیست کابینه با اما و اگر روبهرو شده است، علی زرافشان به عنوان وزیر پیشنهادی آموزش و پرورش است. الیاس حضرتی نماینده اصلاحطلب مجلس در توئیتی اعلام کرد که زرافشان شانس کمی برای کسب رای اعتماد دارد.
در همین حال سایت انتخاب از قول بهرام پارسایی سخنگوی فراکسیون امید نسبت به وزرای پیشنهادی اقتصاد و کار انتقاد کرد. پارسایی گفته است: وزارت اقتصاد به واسطه مشکلات اقتصادی و اثرگذار بودنش و وزارت رفاه به واسطه سازمانها و هولدینگهای گسترده اقتصادی که در زیر مجموعه دارد نیازمند وزرای قادر و کاردان است.
وی افزود: جو مجلس، نیروهای کارآمد و توانمند میخواهد و رضایتمندی نسبت به وزارت رفاه و کار در حال حاضر در مجلس وجود ندارد. در حقیقت، نارضایتیها از وزیر و زیر مجموعه ایشان(ربیعی) و نحوه عملکردشان به قوت خود باقی است.
پارسایی ضمن انتقاد از ربیعی گفت: آقای ربیعی یکی از افرادی بود که در بررسیهای فراکسیون امید نمره قبولی نگرفت. مجموعه و زیرمجموعه ایشان که از لحاظ اقتصادی وسعت بسیاری دارد، به شیوه بدی اداره شده و عملکرد ایشان رضایتبخش نبوده است.
وی با انتقاد از «لابیگری» ربیعی اظهار داشت: ظاهرا در وزارت رفاه و زیرمجموعههایش، صورتجلسهای با شورای معاونین امضا شده است و به دنبال لابی با نمایندگان هستند. فیالواقع، جلسه لابیگری به رأی گذاشته شده است.
سخنگوی فراکسیون امید همچنین با اشاره به طرح برخی اسامی مانند نهاوندیان برای وزارت اقتصاد گفت: اخباری که از وزارت اقتصاد به گوش میرسد نگرانکننده است، امیدوارم دولت تجدیدنظر کند.
یادآور میشود پیش از این گفته شده بود اصلاحطلبان به رحمانی فضلی و نهاوندیان رأی نمیدهند که گویا ربیعی هم به این لیست قرمز اضافه شده است.
قبل از امضای دوباره قرارداد محرمانه گزارش تحقیق و تفحص را میخواندید
در حالی که هنوز بسیاری از مفاد قرارداد با پژو، مشخص نیست، دومین قرارداد خودرویی با شرکت فرانسوی رنو به امضا رسید.
تابناک با انتشار این مطلب، نامحرم تلقی کردن افکارعمومی و محرمانه ساختن این قراردادها را مورد انتقاد قرارداد و نوشت: رسانهها در حال فراموش کردن قرارداد ایران خودرو با پژو فرانسه بودند که دومین قرارداد محرمانه با فرانسویها در زمینه صنعت خودرو امضا شد.
در مهرماه 1395 بود که رنو با سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران به توافق رسیدند، یک شرکت جوینت ویچر برای تولید محصولات مشترک در ایران راه اندازی کنند. بنا بر این توافق، 40 درصد سهام متعلق به ایدرو و 60 درصد دیگر متعلق به رنو بود.
نكته قابل توجه اين قرارداد را بايد همكاري ايدرو با رنو دانست، به گونهای كه قرار بر اين شده تا رنو بدون مشاركت ايران خودرو و سايپا و مستقل به توليد محصولات خود در ايران اقدام كند.
پرسشی که در این میان مطرح میشود، این است که چرا باید مردم از قراردادها آگاه نباشند و این قراردادها محرمانه با شرکتهای خارجی بسته شوند؟ موضوعی که در اسفند ماه 1395، احمد توکلی نماینده سابق مجلس و رئیس هیئت مدیره سازمان مردم نهاد دیدهبان شفافیت و عدالت به آن اعتراض کرد.
وی گفته بود: مجلس شورای اسلامی در سالهای 83 و 93 تحقیق و تفحصهایی را از صنعت خودرو انجام داد و سرانجام بنا بر این تحقیقات مشخص شد که تمام وعدهها در قراردادهای گذشته دروغ بوده و هیچ انتقال تکنولوژی انجام نشده است.امروز هم با همین حرفها ـ که قراردادها محرمانه است ـ بیم آن میرود خسارات گذشته تکرار شود.
در تحقیق و تفحص سال 93 مجلس از صنایع خودروسازی کشور، مشخص شد که شرکت رنو در قرارداد منعقده، مواردی را نقض کرده از جمله ؛
1. عدم سرمایهگذاری شرکت رنو پارس در احداث کارخانه تولید خودرو ال90 با ظرفیت 200 هزار دستگاه مطابق ماده 3 از بند 3 قرارداد مادر.
2. اخذ عوارض و سود بازرگانی واردات قطعات منفصله از شرکتهای ایران خودرو و سایپا (حدود 10 میلیون ریال بابت هر ست قطعات منفصله) علیرغم صراحت مفاد قرارداد مادر مبنی بر وظیفه رنو پارس در پرداخت این مبالغ مطابق ماده 2-2-4 از قرارداد مادر.
3. اختلاف معنادار قیمت قطعات منفصله تأمین شده توسط شرکت رنو پارس برای شرکتهای ایران خودرو و سایپا با مبالغ ذکر شده در قرارداد مطابق ماده 2-2-4 از قرارداد مادر (از حدود 1800 یورو در مدل پایه تا 2900 یورو در مدل فول) که موجب افزایش قیمتی حدود 120-80 میلیون ریالی در محصول نهایی شده است.
4. عدم صدور 20 درصد از محصولات تولیدی در بازارهای هدف مطابق ماده 14 الحاقیه قرارداد مادر به گونهای که از حدود 350 هزار دستگاه محصول تولید شده، کمتر از 5 هزار دستگاه صادرات محصول صورت پذیرفته است؛ یعنی حدود 0/01 درصد.
5. پیگیری تعیین میزان واقعی و نحوه جبران خسارات وارده ناشی از عدم اجرای تعهدات توسط شرکت رنو فرانسه و عدم ایفای نقش نظارتی سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران در قرارداد ال90 و الحاقیههای ذیربط و..
جناب آلفرد جانسون آلزایمرتان خوب شد؟!
صادق زیباکلام میگوید مسئله ذوقزدگی و سلفی گرفتن برخی نمایندگان با فدریکا موگرینی، ناشی از مشکل بزرگتر «در میان ما ایرانیها» است.
وی ضمن مصاحبهای که در روزنامههای آرمان و صبح نو چاپ شده، میگوید: مسئله سلفیهایی که نمایندگان مجلس با موگرینی گرفتند و اساسا توجهی که نسبتا به موگرینی در مجلس شده نشأت گرفته از یک مسئله بسیار عمیقتری است که در میان ما ایرانیان وجود دارد. منظور من از ایرانیان، ایرانیان اصولگرا، اصلاحطلب یا تندرو و... نیست. ما ایرانیان به نظر میرسد که یک ولع، اشتیاق و میل زیادی داریم که بااهمیت تلقی شویم و به ما گفته شود که ایران کشور مهمی است و ایرانیان مردمان بسیار مهمی هستند، شرق و غرب وامدار تمدن ما هستند و از این دست مسائل.
وی میافزاید: خود همین آمدن سران کشورها که برای تحلیف روحانی آمدهاند ببینید که ما چقدر سعی کردیم این موضوع را در بوق و کرنا کنیم. اعم از اصلاحطلب و اصولگرا و صدا و سیما و... لحظه به لحظه گزارش میکردیم که نخستوزیر بنین هم وارد شد یا مشاور رئیسجمهور کشوری دیگر هم وارد شد. اما حقیقت این است که اگر از خانم موگرینی صرفنظر کنیم، من نمیدانم کدام شخصیت مهم از کشور مهمی برای این مراسم به ایران آمده است. اینکه ما آنقدر اصرار داریم که بزرگ جلوهگر و دیده شویم شاید ناشی از احساس عقبماندگی تاریخی باشد.
وی اضافه کرد: ریشه آنچه در مورد موگرینی و مجلس اتفاق افتاد را میتوان در این جستوجو کرد که روزنامههای اصولگرا از پریروز نسبت به حضور هیئتهای خارجی اشتیاق زیادی نشان دادند. آنها با وجود مخالفتهایی که با روحانی دارند، در عین حال از اینکه روسای کشورهای دیگر آمدهاند به خود میبالند.
زیباکلام گفت: ظرف سه چهار سال گذشته چند بار شما این جمله را از اصولگرایان شنیدید که آن شخصیت اعتراف کرده که بدون حضور ایران مسئله سوریه یا مسائل دیگر حل نمیشود. من یادم هست کنفرانسی بود که روسیه، ترکیه و ایران بودند و بنابر دلایلی آمریکاییها و انگلیسیها نبودند و چقدر اصولگرایان مانور دادند که جمهوری اسلامی ایران است که قدرت بزرگ و جدید خاورمیانه است و دیگر آمریکا در منطقه نقشی ندارد.
ما (خطابم به اصولگرایان است) از صبح تا شب روز شنبه به آمریکا و انگلستان و به فرهنگ و تمدن غرب حمله میکنیم ولی صبح یکشنبه اگر یک آدم معمولی اروپایی بگوید ایران کشور مهمی است روزنامههای اصولگرا تیتر میزنند که غربیها اذعان کردهاند ایرانیها خوبند. اگر غربیها به درد نمیخورند چرا باید آنقدر نظرشان برای ما اهمیت داشته باشد؟
درباره این سخنان باید گفت: اولا ذوقزدگی درباره شرکت چند مقام خارجی در تحلیف روحانی، مختص اصلاحطلبان بود و هیچ روزنامه اصولگرایی چنین هیجان بیموردی از خود بروز نداده است. و به راستی آمدن معاون مثلا وزیر خارجه انگلیس چه ذوقی میتواند داشته باشد.
ثانیا شبه روشنفکرانی مانند آقای زیباکلام نباید عقدههای شخصی و نهان خود را به ملت ایران نسبت دهند. اگر رسانههای حزباللهی به اعترافات مقامات و رسانههای عمده غرب درباره قدرت ایران استناد میکنند، از باب الفضل ما شهد به الاعداست؛ این چه دخلی به چهره ملتمس و حقیر برخی نمایندهها برای گرفتن عکس یادگاری با موگرینی دارد؟
استناد به مقامات و رسانههای غربی برای تفهیم این واقعیت به امثال آقای زیباکلام است که اگر خودتان توان تشخیص قدرتمندی ایران را ندارید، لااقل از کسانی بپذیرید که آنها را میپرستید.
ثالثا آقای زیباکلام با این قیافه حق به جانب اخیر- با چاشنی روانشناسی و جامعهشناسی- گویا یادش رفته است که آذرماه 1392- هنگامی که مشغول بزک آمریکا و متهم کردن جمهوری اسلامی به ماجراجویی و طفره از 30 سال مذاکره و حل مشکل بود- در روزنامه شرق نوشت: اگر نامم به جای صادق، «آلفرد» یا «دیوید» و نام فامیلی من هم به جای زیباکلام، «جانسون» یا «اسمیت» بود و به جای استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران در دانشگاه «ییل» یا «استنفورد» تدریس میکردم در آن صورت حتما برای وضع نظریه «دیپلماسی مثبت» در برابر «دیپلماسی منفی» در ایران به عنوان یک نظریهپرداز سیاسی، شهره خاص و عام میشدم! و حتما صدها رساله فوق لیسانس و دکترا در خصوص بسط و تبیین نظریه دیپلماسی مثبت و منفی و انطباق آن با شرایط ایران و... به نگارش درآمده بود. اما خب اسمم صادق است و در محله بازارچه آبمنگل تهران بزرگ شدهام.