پناه بردن به خدا هنگام تحریکات شیطان
ابلیس یا همان شیطان، دشمن قسم خوردهای است که همواره شیطنت دارد و به عنوان رهبر شیاطین جنی و انسی عمل میکند. این شیطان هرگز انسان را رها نمیکند و عوامل و کارگزاران خود را میفرستد تا دور آدم طواف کنند ودر زمان مناسب عملیات نفوذی داشته باشند.
مومن چون هشیار و بیدار است و غافل از توطئه دشمن نیست، همواره مواظب و مراقب است تا از سوی شیطان آسیبی به او نرسد و راه نفوذی نیابد. میداند که اودشمن است و توطئهها و دسیسهها دارد و این گونه نیست که توهم توطئه باشد.
از همین رو، مومن وقتی میبیند که این طوافکنندگان تماسی بر قرار کردند سریع واکنش نشان میدهد: إِنَّ الَّذِینَ اتَّقَوْا إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِنَ الشَّیْطَانِ تَذَکَّرُوا فَإِذَا هُمْ مُبْصِرُونَ؛ پرهیزگاران هنگامی که گرفتار وسوسههای شیطان شوند، به یاد (خدا و پاداش و کیفر او) میافتند و (در پرتو یاد او، راه حق را میبینند و) ناگهان بینا میشوند. (اعراف، آیه 201)
از آنجا که شیطان دست بردار نیست، ممکن است همان گونه که تماسی میگیرد تا وضعیت سنجی کند و سپس حمله اصلی را انجام دهد، همچنین هر از گاهی سیخونکی میزند تا اوضاع را بسنجد. خداوند درباره واکنش سریع مومن نسبت به این گونه حملات شیطان میفرماید: و إِمَّا یَنْزَغَنَّکَ مِنَ الشَّیْطانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ؛ و هرگاه سیخونکی (وسوسهای) از شیطان به تو رسد، به خدا پناه بر که او شنونده و داناست! (اعراف، آیه 200)
نزغ یعنی سیخ و تازیانهزدن به پهلوی حیوان برای تهییج و تحریک او تا زود و تند پیش برود. شیطانهای طوافگر این گونه هستند که دور آدمی میگردند و هر از گاهی مانند پشه نیشی میزنند تا وضعیت را بسنجند. در این حالت باید به خدا پناه برد و معاذالله را در قول و عمل نشان داد.