یادداشت دانشجویی
5 نکته برای «مخاطب خاص»!
کار از شاید و اما و اگر گذشته و گویا بسیاری از سخنان به دایره فراموشی و از یاد رفتن میرود. اما میخواهم بدون تعارف و کاملا واضح و رسا مخاطب این سخنانم را شخص رئیسجمهور محترم نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران قرار دهم.
جناب رئیس! این روزها و بعد از انتخابات، دوباره توفیق خدمت به ملت عظیم ایران را پیدا کردهاید. فرصتی که ملت به شما دادند تا این بار به سخنانتان جامه عمل بپوشانید. از این رو در قامت دانشجویی از این ملت که در صف نانوایی میایستد و با اتوبوس مترو و تاکسی، رفت و آمد میکند؛ با توجه به وظیفه اسلامی و ایرانی، 5 نکته و توصیه را به شما عرض مینمایم:
اول اینکه «انتخابات به پایان رسیده و همه و همه بایست به فکر کار کردن و خدمت به مردم باشیم.»؛ سخنی که این روزها زیاد شنیده میشود اما برخی هنوز فکر میکنند زمان انتخابات است و سخنانشان میشود چاشنی بر هم زدن همین اتحاد و همدلی که روزی سپاه و نیروهای نظامی و بسیج را با دولت با تفنگ و بدون تفنگ و روزی 16 میلیون رای غیر همسو را با لفظ خشونتطلب و اقلیت، مخاطب قرار میدهند. اما فارغ از همه این سخنان و درستی و نادرستی آنها، انتخابات تمام شده و به زمان حرف درمانی به انتها رسیده و الان زمان کار درمانی بر پیکره زخمی اقتصاد و سیاست و... این مملکت با اقدام و عمل است.
در این بین، مقوله سخن درمانی و حرف درمانی شاید در زمان تبلیغات مثمر ثمر بوده باشد ولی همه این وعید، تواقعات و تبعاتی را به بار آورده و میآورد که اگر کمی در زمان انتخابات دقت میشد، شاهد آن نبودیم که سرکرده منحوس و نفرتانگیز منافقین در پاریس - بلافاصله بعد از حضور وزیر خارجه ایران اسلامی! - در جلسهای کذایی از اعدامهای سال 67 سخن بگوید و منافقین کودککش را با استناد به سخنان برخی در داخل کشور تبرئه کند! اما با تمام این توصیفات، فصل گفتن تمام شده و اکنون فصل عمل به همان سخنان و گفتههایی است که در انتخابات برای مردم وعده داده شد.
حال که 4 سال دولت یازدهم به پایان رسیده و تنها 4 سال تا پایان عمر دولت دوازدهم باقیست، شایسته نخواهد بود که تنها به سخن گفتن و حرف زدن بسنده نمود چراکه دیگر نه دولت دهمی وجود خارجی دارد که بتوان تقصیرات را به گردن آن انداخت و نه فرصتی برای آزمون و خطا!
دوم اینکه «رئیسجمهور نظام جمهوری اسلامی، نسبت به تمام آحاد ملت مسئول است.»؛ ملتی که شامل دانشجویان و کارگران و جوانان این مرز و بوم است. این بدان معنی است که دولتمردان اگر بخواهند اشتغالی ایجاد کنند باید برای ایرانیان باشد و نه برای مردم چین. یا اگر بخواهند صنعت ملی نفت ایران را ارتقاء دهند باید توسعه آن را به دست متخصصان ایرانی بسپارند و نه به شرکت توتال و مهندسان اروپایی. یا نباید شرکتهای ترکیهای، نیروگاه سازی در ایران را انجام دهند؛ یا نباید توسعه بندر چابهار را به هندیها واگذار نمود و یا ...
سوم اینکه «اینجا جمهوری اسلامی است.»؛ اسلامی که مهمترین سخنها و تعلیم و تربیتها را در خود دارد، دیگر نیازی به اسنادی مثل 2030 ندارد. نه تنها 2030 بلکه IPC و FATF و معاهده پاریس نیز نگاهشان به خارج از کشور است و توان و ظرفیت و استعداد جوان ایرانی را به هیچ میانگارند!
چهارم اینکه «در جمهوری اسلامی قانون حکمفرماست»؛ به همین دلیل نباید فرقی میان لبوفروش و راننده تاکسی و کارگران اعتصابی با برادر رئیسجمهور و دختر وزیر و مدیر نجومیبگیر در مواجهه با قانون مشاهده شود. نباید یکی به خاطر اعتراض به عدم دریافت حقوق عقب افتادهاش شلاق بخورد و در آن سو، مدیر متخلف نجومیبگیر، ذخیره نظام خطاب شود! یا زمانی که قرار است اصل 44 قانون اساسی اجرا شود، بگذارید روال عادی خود را طی کند نه اینکه چند شرکت دولتی، به اسم خصوصیسازی، سرمایههای مردم را ببلعند و با عناوین خصولتی، قانون را دور بزنند!
اما نکته پنجم و آخر اینکه «نقد عملکرد مسئولین حق اساسی ملت و مردم است و مردم میتوانند حاکمان و مسئولین خود را نقد کنند»؛ متاسفانه طی سالهای اخیر بارها منتقدان با صفات ناشایستی همچون جهنمی، بیشناسنامه، تازه به دوران رسیده، مزدور، فرقانی، خشونتطلب و... مخاطب قرار گرفتهاند! این مواجهه با منتقدان نشانگر این است که نه تنها هیچ گوش شنوایی برای شنیدن نصایح منتقدین در داخل دولت وجود ندارد بلکه تمامی انتقادات ولو به حق با برچسب «تهمت» و «توهین» از جانب دولتمردان روبرو میشود. از طرف دیگر این نوع برخورد با منتقدین امکان هرگونه اصلاح و تصحیح اقدامات بعضا اشتباه دولت در عرصههای گوناگون را از منتقدین سلب نموده است.
امروز ما با هر سلیقهای برای پیشرفت کشور تلاش میکنیم و در راه عزت نظام اسلامی در برابر هر دسیسهای ایستادگی خواهیم کرد. دشمن اما هم اکنون «استقلال»، «آزادی» و «جمهوریت» نظام را هدف قرار داده است که حتی میتوان فرمان رهبری فرزانه درخصوص «آتش به اختیار» بودن جوانان را در راستای دفاع از این سه اصل اساسی در برابر هجمههای همهجانبه معاندان تعبیر و تفسیر کرد.
علی توسلی
دبیر جامعه اسلامی دانشگاه بناب