یک دهه «صدای بیصدایان جهان» بودن
شیدا اسلامی
جولاي 2007 مقارن با راهاندازی شبکه 24 ساعته خبری انگلیسیزبان «پرستیوی»؛ لسآنجلس تايمز از این شبکه ماهوارهای جدید جمهوری اسلامی ایران با عنوان شبكهای که «قرار است به رقابت با بنگاههاي خبرپراكني غربي بپردازد و تبليغات آنان را در مورد ايران خنثي كند»، یاد کرد.
شم خبرنگاری کارشناسان لسآنجلس تایمز درست به کار افتاده بود. آنها با «آلترناتيو خبري» نامیدن این شبکه، ابراز اميدواري كرده بودند كه پرستیوی به رسانهاي چند صدايي تبديل شود و واقعيتها را همانگونه كه هست، منتشر كند.
اظهارنظرهاي متفاوت درباره امپراطوری خبری ایران در منطقه و جهان که با گذشت بیش از دو دهه فعالیت شبکههای رادیویی و تلویزیونی برونمرزی ایران به حدود 30 زبان زنده دنیا؛ با شکلگیری شبکه «العالم» به اوج رسیده و حالا با تأسیس یک شبکه تمام وقت انگلیسی زبان با عوامل حرفهای و زیرساختهای روزآمد تولید و پخش خبر، تمام قد در عرصه رقابت رسانههای خبری دنیا ظاهر میشد، نشان ميداد كه سخن گفتن شفاف و پردهبرداشتن از رویدادهایی كه رسانههاي ديگر به آنها نميپردازند، از همان ابتدا چشماندازي مطمئن برای آینده آن پدید آورده است.
شاید «نشان دادن روی دیگر داستان» مهمترین عاملی بود که ضریب این توفیق را در 10 سالی که از فعالیت پرستیوی میگذرد، به شکل روزافزون ارتقا داده است.
سرلوحه سیاستهای خبری پرستیوی، پوشش اخباری است که توسط بسیاری از شبکههای بینالمللی؛ یا پوشش داده نمیشوند یا تحریف میشوند و چهرهای دروغین از آنها نمایش داده میشود.
یکی از مهمترین ابزارهای پرستیوی برای آفریدن موقعیتهای بدیع در ارائه انحصارشکنانه رویدادها؛ خبرنگاران این شبکهاند که در نقاط بسیاری از دنیا بویژه مناطق خبرخیز و کانونهای بحران منطقهای و جهانی حضور دارند.
رسانههای دیگر، رویدادهای این حوزهها به ویژه خاورمیانه را آنگونه که باید پوشش نمیدهند. آنچه نیز میگویند مبتنی بر سیاستهای غرب است.
حال آن که پرستیوی فضایی ایجاد کرده است تا فریاد کسانی را که صدایشان به هیچکس نمیرسد و در فضای عمومی رسانههای مطرح جهان شنیده نمیشود، به گوش دنیا برساند.
مردم دنیا اصرار دارند پشت پرده داستانهایی مثل اشغال عراق و افغانستان، ماجرای سوریه و آتشافروزی پدیدههای تروریستی تکفیریها، آرایش جدید و استراتژی حرکت قدرتهای منطقهای و جهان در نقاط تنشخیز دنیا و .... آنچه را که در تقابل جبهه گسترده غرب و رژیم صهیونیستی با مقاومت در لبنان و فلسطین و سوریه و یمن و بحرین و ... میگذرد، بدانند اما روایت رسانههای غربی از این جریانات خبری دنیا با واقعیت مطابق نیست و وقتی روی حقیقی داستان و ناگفتههای رسانههای دیگر را از پرستیوی میشنوند، جذب آن میشوند.
با این رویکرد؛ رسانه خبری انگلیسیزبان ایران، لایههای پنهان خبرها را در مقابل چشم میلیونها بیننده کالبدشکافی و جریانهای خبری مختلفی را که با سناریونویسی ماهرانه به خورد افکار عمومی داده میشوند؛ افشا میکند.
سانسور گسترده و سکوت مرگبار شبکهای مثل BBC در مقابل جنایات رژیم صهیونیستی در ماجرای جنگ 22روزه غزه (2009-2008م)، یکی از مصادیق این تلاشها برای سرپوش گذاشتن بر کشتار وسیع و از پیش طراحی شده در غزه بود. انعکاس دقیق و وسیع آنچه در غزه میگذشت مردم انگلیس را به تظاهرات در مقابل ساختمان بنگاه سخنپراکنی بریتانیا کشاند تا به گردانندگان BBC که با هزینه همین مردم تغذیه میشود، اعتراض کنند که انتظار آنها برای نشان دادن واقعیتهای دنیا را برآورده نمیکند. آنها واقعیت غزه را از طریق پرستیوی ایرانی میدیدند و پرستیوی در این امر موفقتر و صادقتر بود.
پرستیوی با شکستن بایکوت خبری رویدادهای غزه، نام خود را در بسیاری ازموارد به عنوان منبع خبری رسانههای داخلی و خارجی مطرح ساخت؛ از جمله آن که خبر بکارگیری سلاحهای غیرمتعارف، ابتدا توسط این شبکه و طی مصاحبه پزشک نروژی با گزارشگر پرستیوی، به سمع و نظر جهانیان رسید.
شدت خشم اسرائیلیها از انعکاس بیپرده رفتارهای غیرانسانی صهیونیستها در غزه توسط شبکه پرستیوی موجب شد دفتر شبکه در غزه، هدف تهاجم این رژیم قرار گرفته و علاوه بر تخریب و به بار آوردن خسارت، دو تن از کارکنان دفتر نیز مجروح شوند.
همین دست اقدامات روشنگرانه، در 10 سال سپری شده از عمر این رسانه بینالمللی، آن را با پردههای گوناگونی از سنگاندازیها و مانعتراشیها مواجه ساخته است.
سازمان نظارت بر رسانههاي بريتانيا (آفکام) پروندهسازی برای پرستیوی را از سال 1389 آغاز و سرانجام مجوز اين شبکه در انگلستان را لغو و در نهايت در تاریخ 30 دی 1390 پخش آن را ممنوع کرد.
بهانه آفکام برای اینکار، تحت عنوان «نقض استانداردهاي پخش» عنوان شد؛ کما اینکه پيشتر نيز در پی پوشش خبري سرکوب تظاهرات مخالفان طرحهای رياضت اقتصادي در لندن و ديگر شهرهاي انگليس توسط پرستیوی، فشار بر این شبکه را افزايش داده بود.
در واقع؛ پوشش جنگ غزه، بازتاب وسیع حمله نظامیان اسرائیل به کشتی کمکرسانی به غزه، افشای روزانه شمار کشتهشدگان نظامیان آمریکایی، انگلیسی و ناتو و انعکاس جنایات آنها در عراق و افغانستان در کنار اقداماتی نظیر اطلاعرسانی منتقدانه مراسم پرخرج ازدواج سلطنتی 2011 انگلیس یا پوشش گسترده اعتراضات جنبش والاستریت در آمریکا و ... از جمله مواردی بودند که تصمیم آفکام برای تحریم پرستیوی را جدی کردند.
اما این محدودیت دیری نپایید و پرستيوي، از اول ماه جولاي (11تیر91 و مقارن با ایام با پنجمین سالگرد افتتاح آن)، پخش برنامههاي خود در انگلستان را از طريق ماهواره اسکاي از سرگرفت.
اين درحالی بود که در این مدت نیز، بارها روي امواج شبکه پرستيوي در ماهواره نايلست، سسآسترا و هاتبرد پارازيت ارسال شده و پخش برنامههاي اين شبکه با اختلال روبهرو شده بود.
البته بیسبب و تعجببرانگیز هم نبود. اسناد منتشر شده از سوي پايگاه خبري ويکيليکس نشان ميدهد برنامههاي پرستيوي درخصوص ازدواج سلطنتي در انگليس، موجبات خشم خاندان سلطنتي را فراهم آورده بود. انگليسيهای زیادی، هزينههاي اين مراسم را نابجا، غيرمعقول و بیهوده میدانستند.
پرستيوي همچنين به صورت گسترده به موضوع حمايت انگليس از نظامهاي سلطنتي خودکامه در حاشيه خليج فارس و مشروعيت بخشي لندن به رژيمهاي ديکتاتوري در بحرين و عربستان سعودي انتقاد میکرد.
در همان اوان؛ آلمان نیز به طور غیرقانونی پرستیوی را از ماهواره سسآسترا حذف کرد.
اداره رسانههاي مونيخ (بيالام) (BLM) تحت فشار دولت آلمان، طي تصميمي غيرقانوني شبکه پرستيوي را از ماهواره سسآسترا قطع کرد.
استفن گوبل، معاون رئيس سرویس ماهوارههاي سس، با ارسال پیام الکترونيکي به مقامات صدا و سيماي جمهوری اسلامی ایران اعلام کرد که اداره رسانههاي مونيخ (بيالام) خواستار حذف فوری شبکه پرستيوي از اين ماهواره شده است. اين سازمان ادعا کرده بود که شبکه انگليسيزبان ايران جواز پخش در اروپا را ندارد.
اين اقدام، آشکارا بخشي از توطئه هدايتشده غرب براي خاموش کردن صداي شبکهای بود که ماهیت واقعیاش را با شعار «صدای بیصدایان» به جهانیان اعلام میکرد. اگرچه این ماجرا هم دوام چندانی نداشت و چند ماه بعد، شبکه پرستیوی که در روز ۱۵ فروردين 91 با حكم اداره رسانههاي مونيخ (بي ال ام) از ماهواره سسآسترا حذف شده بود، پس از پيروزي در يك جدال حقوقي با این اداره، پخش برنامههاي خود را در آن منطقه از اروپا از سر گرفت.
در شكايت متقابل پرستيوي از تصميم غیرقانونی و سیاسی نهاد رسانهاي دولت آلمان اعلام شد که ممنوعيت پخش به خاطر پوشش گسترده مشكلات اقتصادي و اجتماعي در آلمان از جمله مخالفتهاي مردمي برعلیه حضور نظامي آلمان در افغانستان بوده است.
همچنين پرستيوي خشونتهاي جاري عليه خارجيان در آلمان را كه در رسانههاي آن كشور ناديده گرفته ميشوند، پوشش ويژهاي داده بود. از جمله اين موارد ميتوان به پرونده شهيده حجاب مروه الشربيني اشاره كرد كه به خاطر حجاب اسلامي خود در سال ۲۰۰۹ در دادگاه و در حضور قاضي با ضربات متعدد چاقو كشته شد. و ....
اکنون باید با اطمینان گفت: رسانههای غربی چه اعتراف کنند و چه انکار؛ تفاوتی نمیکند. شبکههایی مثل العالم و پرستیوی انحصار خبری آنها را شکستهاند. حالا دیگر پازل انتشار اخبار و اطلاعرسانی در مورد همه وقایعی که روزی به مدد جریان یکجانبه خبری در دنیا، تنها بر مدار منویات حامیان مالی رسانههای غربی و اذنابشان میچرخیدند؛ کامل شده و با رویه دیگری و به شکل و سیاقی نو چیده میشود.
یازدهم تیر امسال، پرستیوی در آستانه شروع یازدهمین سال فعالیت خود قرار دارد و پرونده کاری یک دههایاش سرشار از صحنههای گوناگون رویارویی و اثرگذاری و واکنشبرانگیزی در قبال سیاستهای غلط و اقدامات یکجانبهگرایانه غرب در مقابله با ملتهای مظلوم جهان از سوی صاحبان منافع و قدرت است؛ افتخاری که به این آسانیها به کف نیامده و نیازمند مراقبت و تقویت روزافزون بنیه این شبکه در وجوه گوناگون است.
پرستیوی فقط یک شبکه تلویزیونی نیست که باشد. پرستیوی ویترین جذاب، ابزار قوی و صحن درخشان دیپلماسی رسانهای ایران در سراسر جهان است.