نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
روحانی اگر رأی نیاورد کشور وارد میدان مین میشود!
سرویس سیاسی-
روزنامه اعتماد در گزارشی با عنوان «تازه ترین آمار بانک مرکزی از کارگاههای صنعتی نشان داد؛ بحرانهای تورمی از کجا رسید؟» نوشت: «تازهترين آمار منتشر شده بانك مركزي از كارگاههاي بزرگ صنعتي كشور از ميزان توليد و ارزش توليدات آنها در سال ٩٤ نسبت به سال ٩٣، نشاندهنده كاهش توليد بيشتر بخشهاي صنعتي كشور است كه از يك دهه گذشته در نتيجه تصميمهاي غلط كارشناسي به سالهاي ٩٣ و ٩٤ رسيده است».
فرافکنی و حواله دادن کمکاری دولت به گذشته، حتی صدای برخی از اصلاحطلبان را نیز درآورده است. روزنامه آفتاب یزد چندی پیش در یادداشتی نوشت: «یک نکته را نباید از ذهن دور نگه داشت که اکنون حسن روحانی در زنگ انشاء نیست و زنگ حساب آغاز شده است. ملزومات فضای جدید روشن و بَین است. یعنی دیگر رئیسجمهور نمیتواند بگوید «چه تحویل گرفته» بلکه باید بگوید «چه کرده است». احمدینژاد اگر هم زمین سوخته تحویل داده - که داده - اما باید دید دولت تدبیر و امید چه گلی به سر مملکت زده است».
تنها راه حل مشکلات اقتصادی، اداره کشور توسط روحانی است!
روزنامه آرمان در یادداشتی نوشت: «به مصلحت جامعه ایران است که دولت مستقر بر روی کار بماند و سیاستها و برنامههای روحانی فرصت تحقق ملموس داشته باشد. زیرا با شعار، بیبرنامگی و بدون تجربه نمیتوان کشور را اداره کرد و تنها راه برای حل مشکلات اقتصادی، روند تدریجی و اداره مدبرانه کشور به دست روحانی است».
دولت یازدهم از همان ابتدا با شعار تغییر در وضع اقتصادی به صحنه آمد. بر همین اساس روحانی در سخنرانیهای انتخاباتی خود وعدههای بسیاری داد که در حال حاضر هیچ کدام از آنها محقق نشد و حتی برخی از وعدهها همچون تحول اقتصادی در 100 روز توسط رئیس جمهور انکار شد. حقوقهای نجومی، فساد عظیم 12 هزار میلیاردی صندوق ذخیره فرهنگیان، تعطیلی واحدهای تولیدی و همچنین توقف فعالیت کارخانههای بزرگ ایرانی، افزایش بیکاری، دستاورد تقریبا هیچ برجام و رکود سنگین تنها بخشی از نتایج سوء مدیریت دولت روحانی است.
اگر روحانی رئیسجمهور نشود، کشور وارد میدان مین میشود!
عدم موفقیت دولت یازدهم در محقق کردن وعدههای خود و همچنین نارضایتی مردم از ملموس نبودن آثار ادعایی برجام در عرصه مختلف از جمله اقتصاد، سبب شده تا حامیان آن، ادعاهای خلاف واقع و غیرمنطقی را به عنوان دستاوردهای دولت یازدهم معرفی کنند. آنان که از یکسو با کاهش اقبال مردم به دولت روبرو شدهاند و از سوی دیگر به هر قیمتی میخواهند روحانی را پیروز انتخابات کنند، با اغراق تمام مردم را از جنگ میترسانند و مدعی میشوند که برجام از وقوع جنگ جلوگیری کرد!
روزنامه دولتی ایران در مصاحبه با «جاوید قربان اوغلو» از دیپلماتهای پیشین کشور، نوشت: «چنانچه در انتخابات پیش رو تفکری مشابه تفکر آقای روحانی روی کار نیاید، دیگر تنها مانعتراشی بر سر اجرای برجام مطرح نیست و در آن صورت کشور وارد یکسری گودالهای عمیق و جدی و به عبارتی وارد میدان مین میشود که هر لحظه ممکن است هر یک از مینها یا بر اثر غفلت یا تعمد یا بر اثر بیتوجهی منفجر شود و تمام دستاوردهای توافق هستهای را از بین ببرد. بنابراین معتقدم علاوه بر اینکه باید با پدیده ترامپ مدارا کرد، در کنار آن باید با دیپلماسی هوشمندانه و رایزنیهای ممتد با کشورهایی که درگیر این موضوع بودند و همچنین دیپلماسی عمومی فعال سعی کنیم تیم بشدت خطرناک و امنیتی ترامپ را از دست زدن به اقداماتی که ممکن است برجام را دچار مخاطره کند بازداریم».
وی افزود: «از طرف دیگر معتقدم ایران باید با بردباری و صبوری برخورد کند و حتی در برابر برخی از اقدامات تحریکآمیز مانند افزودن برخی از تحریمها به بهانه مسائل غیرهستهای به جای اقدامات تحریکآمیز یا برخوردهای واکنشی به رایزنیهای دیپلماتیک بپردازد تا بتواند از این مرحله عبور کند».
ادعای دروغ و عوام فریبانه «برداشتن سایه جنگ از سر ملت ایران به وسیله برجام»، مرکز ثقل تبلیغات اصلاحطلبان و حامیان دولت در انتخابات ریاست جمهوری است. این در حالی است که آنان این گزاره منطقی را سانسور میکنند که آمریکا و محور غربی حمایت از تروریستها که با تلاشهای بیدریغ بسیج مردمی و پشتیبانیهای جمهوری اسلامی در سوریه و عراق زمینگیر شدهاند، چگونه میخواهند ایران را به باتلاقهایی که در آن گرفتارند، اضافه کنند؟
آمریکا به تعهدات برجامی خود پایبند است!
روزنامههای زنجیرهای بارها ثابت کردهاند که از واقعیات روز کشور و جهان فرسنگها فاصله دارند. روزنامه آرمان در یادداشتی با عنوان «برجام؛ توافقی که پاره نشد» نوشت: «سهشنبه اتفاق مهمی در عرصه سیاست خارجه جمهوری اسلامی رخ داد و آن رویداد مهم امضای فرمان تعلیق تحریمهای جمهوری اسلامی ایران از سوی ترامپ بهرغم تمامی تلاشها و لابیهای ضد ایرانی بود... این امضا نشان داد که آمریکاییها به تعهدات برجامی خود پایبند هستند و با کلیه مفاد آن کنار آمدند... آمریکاییها میدانند که در صورت عدم پایبندی به برجام منزوی خواهند شد. معنای اقدام اخیر ترامپ گشایش تازه برای سیاست خارجه و اقتصاد خارجی جمهوری اسلامی ایران است».
این یادداشت البته بیشتر به طنز شبیه است. حقیقت ماجرا این است که دونالد ترامپ با ادبیاتی طلبکارانه دستور داده است این مسئله را بررسی کنند که آیا تعلیق تحریمهای ایران طبق برجام در راستای منافع امنیت ملی آمریکا بوده یا خیر. بعد از این اقدام ترامپ، آسوشیتدپرس مدعی شد که آمریکا تعلیق تحریمهای ایران که طبق برجام معین شده بود را تمدید کرده است این ادعا، خلاف واقعیت بود. در روزهای گذشته «استیون منوشین» وزیر خزانهداری آمریکا گفت که این کشور قصد اعمال تحریمهای بیشتری علیه ایران دارد. مقامات آمریکایی تاکنون به دفعات اعلام کردهاند که برجام، صرفا توافقی برای سنجش راستیآزمایی برنامه هستهای ایران است و هیچگاه به تعهدات خود اشاره نکردهاند. واشنگتن با غارت 2 میلیارد دلاری اموال ایران، تمدید قانون ضد ایرانی آیسا، افزایش تحریمها و سنگاندازی در مسیر برقراری روابط بانکی ایران و بانکهای بزرگ اروپایی، بارها برجام را نقض کرده است. اما روزنامههای زنجیرهای و برخی دولتمردان همچنان به نقطههای خیالی چشم دوختهاند.
در دولت یازدهم، هیچ پروژهای نمایشی افتتاح نشد!
در روزهای گذشته، عکسهای یادگاری روحانی با پروژههای دولت نهم و دهم در حالی منتشر شد که در پی رکود شدید ناشی از بیعملی دولت در سالهای اخیر، دهها کارخانه خوشنام و با سابقه ایرانی به تعطیلی کشیده شده یا ناچار به تعدیل نیروی کار شدهاند. این اقدام عجیب دولت با واکنش بسیار منفی از سوی افکار عمومی مواجه شد. اما روزنامههای زنجیرهای بدون توجه به این امر، به توجیه این اقدام پرداختند.
روزنامه آفتاب یزد در همین زمینه در یادداشتی با عنوان «قابل توجه منتقدان افتتاحیه پروژههای ملی» نوشت: «رسانههای منتقد دولت طی روزهای منتهی به افتتاح پروژه فازهای پنجگانه پارس جنوبی و پس از آن، دولت روحانی را به گرفتن عکس یادگاری و نمایش با دسترنج دولت قبل متهم کردند! آن هم در شرایطی که نه رئیسجمهور و نه وزیر نفت، در این مراسم، این افتخار ملی را متعلق به دولت فعلی ندانستند...در این دولت، هیچ پروژهای نمایشی افتتاح نشده است. فازهای 5 گانه و 4 مجتمع پتروشیمی، کامل شدند و افتتاح شدند و افتتاح آنها نیمهکاره نبود».
این ادعا در حالی است که در آستانه این اقدام سؤالبرانگیز دولت در آستانه انتخابات، جمعی از کارشناسان صنعت نفت در بیانیهای اعلام کردند که بیش از ۸۵ درصد از سرمایهگذاری و خرید تجهیزات پروژههایی که رئیسجمهور در عسلویه افتتاح کرد پیش از سال ۹۲ انجام شده است.
اما افتتاح نمایشی پروژه در روزهای پایانی دولت یازدهم تنها به پارس جنوبی محدود نمیشود. در روزهای گذشته، بیمارستان نیمهکاره، ایستگاه راهآهن نیمهکاره و فرودگاه نیمهکاره نیز توسط مقامات ارشد دولت یازدهم افتتاح شده است.
روحانی به تنهایی نمیتواند پیروز شود
روزنامه قانون در یادداشتی به انتخابات ریاست جمهوری پرداخته و روحانی را به تنهایی ناتوان از پیروزی دانسته و نوشت: «به نظر میرسد دو جریان سیاسی اعتدالیها و اصلاحطلبان که وجوه مشترک زیادی در مدیریت کشور و حتی ادبیات سیاسی دارند هنوز مطمئن نیستند که به تنهایی میتوانند قدرت را در کشور به دست آورند و به نوعی، مجبور به ائتلاف هستند. در صورتی که این ائتلاف به پیروزی برسد حسن روحانی کار سختی در تعادلبخشی میان اعضای کابینه و از آن مهمتر، خیل گستردهای از جوانان اصلاحطلب که آماده ورود به بدنه دولت هستند، دارد.».
به نظر می رسد در نزدیکی انتخابات مدعیان اصلاحات به سهمخواهی خود از دولت احتمالی آینده شدت بخشیدهاند، آنان روحانی را به تنهایی و بدون کمک اصلاحطلبان قادر به پیروزی نمیدانند و این کمک نیز هزینهای دارد که روحانی بایستی آن را پرداخت کند و این پرداخت هزینه او را در صورت پیروزی گرفتار خواهد ساخت چرا که خیل گستردهای از اصلاحطلبان وجود دارند که آماده ورود به بدنه دولت هستند.
آماری که روزنامههای زنجیرهای به آن اشاره نمیکنند
روزنامه زنجیرهای شرق در گزارشی به دفاع از عملکرد دولت یازدهم پرداخته و نوشت: بررسی برخی شاخصهای حوزههای اجتماعی و جرم در دولت قبل مؤید نظر رئیسجمهور است. از سال ١٣٨٤ تا ١٣٩٠ روزانه ٧٠ نفر به جمعیت کشور افزوده شدند. شاخص طلاق به ازدواج از ١٠ درصد در سال ١٣٨٤ به ١٨ درصد در سال ١٣٩١ افزایش یافت، میزان دستگیرشدگان سرقت از اماکن دولتی بین سالهای ٨٥ تا ٩٢ بیش از ٤٠ درصد بیشتر شد.
آمار یک طرفه ارائه شده از سوی روزنامه حامی دولت در حالی است که بر اساس آمار اعلام شده در سال 1394 و «طبق آمارهای موجود در سه ماهه اول، ۱۹۰ هزار و ۷۲۱ واقعه ازدواج به ثبت رسيده است كه نسبت به مـدت مشـابه سـال قبـل 9/7 درصـد افـزايش داشته است... همچنین ۳۹ هزار و ۹۸۱ واقعه طلاق طی سه ماه امسال به ثبت رسيده است كه نسبت بـه مـدت مشـابه سـال قبـل 17/5 درصـد افـزايش داشته است.»
در 6 ماهه اول سال 1395 ، نیز « 92 هزار و 290 زوج ایرانی از هم جدا شدهاند. متوسط سنی مردان در زمان وقوع طلاق در کشور را 36 سال بوده و متوسط سن زنان ایرانی مطلقه در زمان وقوع طلاق به طور میانگین 31 سال است.»
روزنامه حامی دولت به این سوال پاسخ نمیدهد که چرا روند نگرانکننده ادعایی قبل در دولت یازدهم متوقف نشده و حتی رو به افزایش نیز گذاشته است؟!
دفاع از وزیر میلیاردر و بیتوجهی به هموطنان آذربایجانی
روزنامه بهار که همچون سایر زنجیرهایها طی روزهای گذشته به بولتن انتخاباتی روحانی تبدیل شده و کمتر توجهی به بحرانها و مشکلات متعدد بوجود آمده در سطح کشور نداشته است، یک هفته پس از وقوع سیل در استان آذربایجان و کشته شدن بیش از 40 تن از هموطنانمان و آوارگی صدها تن دیگر در حالی در سر مقاله خود به این موضوع پرداخته که در نهایت تاسف اینبار نیز مسئله اصلی نه مصیبت و آوارگی هموطنانمان که دفاع از آخوندی وزیر میلیاردر وزارت راه و شهرسازی است. این روزنامه در بخشی از سرمقاله خود با عنوان «جان انسانها موضوع خوبی برای تسویه حساب نیست» نوشت: «اینکه تقصیر ساخت دوربرگردانی که ده سال قبل ساخته شده و مسیل بودن محل احداث مورد توجه قرار نگرفته را به گردن وزارت راه وترابری کنونی بیندازیم، آیا پاک کردن صورت واقعی مسئله و نوعی تسویه حساب نیست؟ تا کی قرار است در هر حادثهای به جای اینکه مقصران اصلی را شناسایی کنیم به متهم کردن و تسویه حساب حزبی و گروهی بپردازیم؟
روزنامه بهار در حالی منتقدان سوء مدیریت وزیر راه و شهرسازی را به تسویه حساب شخصی متهم میکند و در قالب تظاهر به دلسوزی برای هموطنان آذربایجانی از وزیر هتاک دفاع میکند که همین روزنامه حادثه پلاسکو را به جولانگاهی برای استفاده ابزاری، تسویه حسابهای سیاسی و تخریب علیه شهردار تهران کردند.
در نگاه مدعیان اصلاحات، مردم فقط ماشین رأی هستند
روزنامه زنجیرهای بهار در مصاحبه با عبدالله ناصری عضو شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان درباره وضعیت دولت برای جذب آرای «قشرخاکستری» جامعه به نفع روحانی نوشت: «یکی از تلاشهای جدی کارزار انتخاباتی آقای روحانی و حامیان دولت باید به میدان آوردن این قشر از جامعه باشد که اگر این موضوع محقق شود بیشک رای آنها به سبد روحانی خواهد ریخت.» متاسفانه این جریان اصلاحطلبی است که هیچ ارزش و حرمتی برای کرامت و شأن انسانی آحاد جامعه قائل نیست و مردم را فقط برای رسیدن به قدرت میخواهند. در نگاه تئوریسینهای اصلاحات مردم یا «لشگر قابلمه به دست هستند» یا به زعم برخی مدعیان دیگر«قشر خاکستری(!) هستند و ماشین رأی».