فرانکلین، انجمن ایران و آمریکا و دیگران
هزینه تعطیلات و تفریح از جیب ملت!
این در حالی است که اسناد و شواهد معتبر و تصاویر چکهایی که برای یارشاطر به عنوان حقوق یا هزینه مسافرت و اقامت در کشورهای خارجی و حتی درمان همسرش صادر میگردید، موجود بوده که به برخی آنها در ذیل اشاره میشود. این اسناد نشان میدهد که احسان یارشاطر برای هر کار و امر شخصی از این بودجه استفاده میکرد، از جمله برای مسافرتهای مختلف، اقامت در شهرهای دیگر برای تعطیلات و تفریح، حتی هزینههای مسافرت و اقامت و درمان همسر و دیگر اعضای خانواده اش را از این بودجه تامین میکرد. سندهایی که در پی میآید، بخشی از این سوء استفاده مالی را میرساند:
مبلغ 10 هزار دلار بابت سفر «یارشاطر» به ایران مورد موافقت «شریفامامی» قرار گرفته که از این مبلغ، 400 دلار برای مصور کردن کتاب «مجموعه قصههای ایرانی» به «محمد بهرامی» و 250 دلار هم بابت مرور و مقابله ترجمه «تاریخ طبری» به «غلامحسین یوسفی» و مبلغ 50535 ریال هم (برابر با 734 دلار) به «رضایی» بابت هزینه «سفر یارشاطر» پرداخت شده است و بقیه مبلغ یعنی مبلغ 8616 دلار برای سفر یاد شده در اختیار یارشاطر باقی ماند!
«بنگاه ترجمه و نشر کتاب» در پاییز 1356 طی نامهای به بنیاد پهلوی (متولی رسمی بنگاه) در خواست پرداخت پول بلیت هواپیمای یارشاطر از لندن به مونیخ و برعکس! را میکند که پرداخت میشود!!
نامهای دیگر از «بنگاه ترجمه و نشر کتاب «درباره حواله 600 دلار از بانک ملی ایران به حساب «احسان یارشاطر» است بابت هزینههای توقف در انگلستان بطور علیالحساب!
نامه مدیرکل مالی «بنگاه ترجمه و نشر کتاب» مبنی بر پرداخت 345 دلار بابت هزینه معالجه همسر یارشاطر!
یار شاطر در حالی که سالها بود در خارج کشور به سر میبرد در سال 1351 مجددا از سوی «جعفر شریف امامی» (نایب التولیه بنیاد پهلوی) حکم عضویت هیئت مدیره «بنگاه ترجمه و نشر کتاب» و همچنین مدیریت عامل آن را نیز دریافت کرد و بدون حضور در ایران، حقوق و مزایای شرکت در جلسات هیئت مدیره و همچنین مدیرعاملی بنگاه ترجمه و نشر کتاب را دریافت میکرد!
اختلاف حقوقها در «بنگاه ترجمه و نشر کتاب» بیداد میکرد. یارشاطر با حقوق ماهانه 4750 تومان بیشترین و احمد ثمری (مستخدم) با 530 تومان، دو نفر مصحح هم با 500 تومان حقوق، کمترین میزان دریافتی را داشتند.
از طرف دیگر علی رغم غیبت دائم «احسان یار شاطر» در جلسات هیئت مدیره و همچنین به عنوان مدیر عامل «بنگاه ترجمه و نشر کتاب»، اما تقریبا هر ماهه به بهانههای مختلف، به حقوق وی مبالغ قابل توجهی اضافه میشده است، برخی از اسناد موید این مطلب هستند. مثل:
درخواست «یارشاطر» مبنی بر پرداخت ماهانه هفت هزار و پانصد تومان از بودجه دایرهالمعارف براساس دستور «شریف امامی» (نایب التولیه بنیاد پهلوی متولی اصلی «بنگاه ترجمه و نشر کتاب»)
رسیدن حقوق «یار شاطر» از اول فروردین 53 از 68577 به 85721 ریال با نامه نایبالتولیه بنیاد پهلوی (شریف امامی)
اضافه حقوق 22 درصدی از اول فروردین 1354 و رسیدن حقوق «یارشاطر» به ماهیانه 77754 ریال .
نامه «بنگاه ترجمه و نشر کتاب» به امور مالی این بنگاه که حکایت از اضافه شدن 20 درصد حقالتهذیب «دانشنامه ایران و اسلام» معادل 500 دلار هر ماه به حقوق یارشاطر دارد.
نامه نایب التولیه بنیاد پهلوی (جعفر شریف امامی) به «احسان یارشاطر» نشان میدهد که حقوق وی از اول فروردین 1356 اضافه شده و به 967/131 ریال در ماه رسیده است.
اما دعوت و همکاری «احسان یارشاطر» (با چنین سوابق سیاه و تاریکی که غارت بیت المال از جمله مهمترین محورهای آن بود) از جانب برخی موسسات و نهادهای تحقیقاتی و پژوهشی مانند دایره المعارف بزرگ اسلامی که از بودجه بیت المال منتفع میشوند، از آن موارد شگفتانگیز است که باید مسئولین موسسات و نهادهای فوق پاسخگوی آن باشند. شاید بتوان اعتراف «احسان یارشاطر» به فساد عظیمی که در رژیم شاه وجود داشت - آنچنان که در نامه اش به مسئولین پس از انقلاب «بنگاه ترجمه و نشر کتاب» مینویسد- را علی رغم سعی بر برائت جستن از آن رژیم، یکی از توجیهات امثال وی بر فسادها و سوء استفادههای شخصی به شمار آورد. در بخشی از نامهای که «احسان یارشاطر» در فروردین 1358 برای ابراز همکاری با نظام جدید از نیویورک مینویسد، آمده بود:
... هر چند اصل برائت است دامنه فساد (در رژیم گذشته) چندان وسعت داشته که اگر هم کسی خلاف آن را اصل بگیرد غیرطبیعی نیست و انصاف باید داد که در نظام سابق کمتر کسی از سرایت فساد مأسون و مانده بود...
(به نظر میآید منظور از کلمهای که به صورت «مأسون» نوشته شده، «مصون» به معنای «حفظ شده» و «نگاهداشته» بوده که متاسفانه علی رغم ادعای دکترای ادبیات فارسی «احسان یار شاطر»، انگار وی حتی از نوشتن صحیح کلمات فارسی نیز ناتوان بوده و به غلط آنها را مینوشته است!!)