جریان لیبرالی و بحران سازی مصنوعی(نگاه)
دکتر محمد حسین محترم
1- پس از حدود چهار سال که وعدههای فریبنده و جنگ روانی جریان لیبرال داخل کشور چه در زمینه سیاسی و فرهنگی و چه در زمینه اقتصادی رنگ باخته و مردم از تحقق وعدههایشان ناامید شدهاند، این جریان امید داشت در آستانه انتخابات سال آینده ریاست جمهوری با دو قطبی کردن جامعه در داخل و زدوبندهای پشت پرده با دموکراتهای آمریکا در خارج، فضای سیاسی کشور را تحت تاثیر قرار دهند و مدیریت لیبرال دموکراسی غربی خود را برای چهار سال دیگر بر مردم تحمیل کنند. اما با نهی رهبر معظم انقلاب درباره ورود یکی از نامزدهای احتمالی به صحنه انتخابات، سناریوی دو قطبی کردن جامعه نقش بر آب شد و با عیان شدن مشکلات و بحرانهای داخلی آمریکا با انتخاب ترامپ و تمدید تحریمها و تشدید تهدیدهایِ دمکراتها و جمهوریخواهان، زدو بندهای پشت پرده با بیگانگان و بار روانی القایی ادعای تعامل با جهان نیز پنبه شد. لذا اکنون با خنثی شدن این دو سناریو، لیبرالها برای ابقای مدیریت خود بر ارکان اجرایی کشور، سناریوی سومی را در دستور کار خود قرار دادند و آن سناریوی «بحرانسازی مصنوعی» در داخل برای تحت الشعاع قرار دادن ناتوانی خود در حل مشکلات و تحقق وعدههای داده شده است. از وعده چرخیدن چرخ اقتصاد تا نچرخیدن چرخ اقتصاد بعلاوه چرخ سانتریفیوژها، از وعده حل صد روزه مشکلات تا تعطیلی مسکن مهر و قطع یارانههای اقشار محروم و برقراری یارانههای ثروتمندان، از وعده لغو تحریمها با تعجیل در امضاء برجام تحمیلی تا تمدید تحریمها، از شعار مبارزه با فساد تا حقوقهای نجومی و فسادهای هشت هزارمیلیاردی در صندوق ذخیره فرهنگیان و خسارت 63 هزارمیلیارد تومانی(18 میلیارد دلار)کرسنت و ذخایر انقلاب خواندن حرامخوران و مفتخوران بیتالمال، از ادعای تعامل با جهان و سرمایهگذاری خارجیها تا زیر سؤال رفتن پاسپورت تجار و سرمایه گذاران و دانشمندان و دانشجویان ایرانی و غیرایرانی که در 5 سال گذشته به ایران سفر کردهاند، از ادعای مدیریت متخصصان و نخبگان تا افزایش نقدینگی و رکود اقتصادی و کسری بودجه و جبران آن با افزایش قیمت دلار؛ و از ادعای اینکه کشور مدیر میخواهد نه سرهنگ تا سوءمدیریتها و رخ دادن حوادثی همچون کشته و زخمی شدن بیش از 145 نفر از هموطنان در حادثه قطار سمنان !!! و....
2- جماعت لیبرال در بحران سازیهای مصنوعی برای کتمان این ضعفها و ناتوانیهای خود، چند صباحی ساز لغو کنسرتها را کوک کردند که شاید دغدغه فقط چند درصد از جمعیت هشتاد و چند میلیونی کشور است، البته خیلی زود مشخص شد لغو چند کنسرت انگشت شمار در مقایسه با برگزاری این همه کنسرت در کشور نمیتواند تنور سیاست بازی آنها با فرهنگ کشور را گرم کند. بعد از لغو کنسرت، سراغ لغو سخنرانی معدود افراد ساختارشکنی رفتند که همچنان در توهمات زمان فتنه گرفتارند و در پی فتنهای دیگرند. و اکنون اقدامات هنجارشکنانه یکی از وکلای قانونگریز را با سوء برداشت از مصونیت قضایی، عین قانون تلقی میکنند.
3- اما دو سؤال - اول: مگر این جماعت لیبرال نطق برخی نمایندگان انقلابی در مجلس نهم، درباره فتنهگران و سران فتنه که کشور را تا لبه پرتگاه بردند، خارج از وظایف نمایندگی و توهین تلقی نمیکردند و خواستار مجازات آن نمایندگان از سوی دستگاه قضایی نمیشدند؟ مگر این جماعت لیبرال در مجلس نهم در دفاع از سران فتنه که تمام اسنادشان افشا شد و مردم در 9 دی فریاد برائت از آنها سر دادند، مدعی نبودند «اگر کسی سندی دارد باید به دادگاه صالحه ارائه دهد و حتی ذکر اتهامی که هنوز اثبات نشده، خود جرم است»؟ حال چگونه اتهام به رئیس محترم قوه قضائیه را جرم و تشویش اذهان عمومی نمیدانند؟ و آن را در راستای وظایف نمایندگی تلقی میکنند و در مقابل قانون میایستند؟ این تناقض چگونه قابل پاسخگویی است؟! آیا براساس گفته صریح خودشان، با این اتهامی که از بلندگوی مجلس به رئیس محترم قوه قضائیه زدهاند، مجرم نیستند؟! پس چرا هیاهو میکنند؟ اینجاست که مردم خواهند پرسید اگر نمایندهای که سند ندارد، حتماً پشت پرده به دنبال بازیهای سیاسی و شایعهسازی و تشویش افکارعمومی است! و به قوه قضائیه حق میدهند که قانون را درباره همگان حتی اگر وکیل و وزیر و صاحب منصبی است، یکسان اجرا کند. لذا همانگونه که مردم عامی میدانند، برخی از نمایندگان مجلس نیز باید بدانند قانون فصل الخطاب است و دفاع از حیثیت مجلس با دفاع به هنگام از قانون معنا پیدا میکند نه با دفاع از مجرم و متهم! دوم: سخنی با رئیسجمهور محترم : اولا سؤال اساسی این است که چرا رئیسجمهور که باید پاسدار قانون اساسی کشور باشد، لغو یک سخنرانی حاشیه ساز و ساختارشکن را موجب شرمساری میخواند اما خودِ این «حاشیهسازیهای مصنوعی» را مایه شرمساری برای کشور نمیداند؟ ثانیا آقای رئیسجمهور! مگر شما بارها از جمله در مجلس شورای اسلامی در جلسه معرفی وزرای ترمیمی دولت، از رواج بازار بداخلاقی و تهمت و شایعه سازی در کشور ابراز نگرانی نمیکردید؟ پس چرا اکنون در برابر تهمت به رئیس قوه قضائیه سکوت کردهاید؟
4- آنچه از قضایای اخیر برداشت میشود، این است که نباید از دست پشت پرده دشمنان و نفوذیهای آنها در داخل کشور غافل بود. از آنجایی که دشمنان نتوانستند در فتنه 88 به اهداف خود برسند، اکنون یک بار دیگر در آستانه انتخابات ریاست جمهوری 96 در تلاشند تنش و فتنهای دیگر را در کشور از طریق رودرو قرار دادن قوا سه گانه با هدف القاء حاکمیت دوگانه کلید بزنند، آنگونه که از فضاسازیهای رسانهای بیبی سی و دیگر رسانههای بیگانگان آشکار است. در این زمینه نمایندگان محترم مجلس را به هوشیاری فرا میخوانیم. البته به نظر میرسد «نفوذ جریانی» و جریان لیبرالی رخنه کرده در حلقه مشاوران برخی مسئولان نیز سعی دارد با جلو انداختن مجلس، از یک سو مانع برخورد قوه قضائیه با فساد هشت هزار میلیاردی در صندوق ذخیره فرهنگیان و حقوقهای نجومی و دیگر فسادها و به فراموشی سپردن آنها شود و مدیران مفسد را از مجازات برهاند و با پولهای به غارت رفته بیتالمال، در انتخابات آینده به نتیجه دلخواه برسد، آن گونه که فرمانده اطلاعات ارتش صهیونیستی در دانشگاه تل آویو مدعی شده «اگر این جریان در انتخابات ایران پیروز شود، امید به تغییر در ایران ادامه خواهد یافت و بعد از پنج سال شاید ایران متفاوتی بینیم»! از سوی دیگرجریان لیبرالی تلاش دارد با حاشیهسازیهای مصنوعی، دولت را از پاسخگویی درباره عملکرد چهارساله خود به حاشیه امن ببرد.
5- البته سناریوی «بحران سازی مصنوعی» در کارنامه جریان لیبرالی مسبوق به سابقه است از جمله تحصن مجلس ششم و قتلهای زنجیرهای و کلید زدن فتنه 78 با انتشار اسناد محرمانه کشور و ادعای تقلب و نامه بدون سلام ووالسلام به رهبری که موجب شعلهور شدن آتش فتنه 88 شد. لذا به نظر میرسد دلسوزان مجلس باید با بصیرت بیشتر در مسیر منافع و امنیت ملی کشور مواظب باشند خدایی نکرده فتنهای دیگر به جان و اموال و ناموس مردم نیفتد. 6- و اما در روایات متعدد آمده است که در آخرالزمان فتنهها چنان پیچیده است و حق و باطل را ممزوج خواهد کرد که برادر را در مقابل برادر قرار میدهد و تنها کسانی میتوانند از آنها به سلامت عبور کنند که دارای بصیرت و استقامت باشند. امیرالمومنین علی(علیه السلام) میفرماید: «فإنَّمَا البَصیرُ مَن سَمِعَ فَتَفَکَّرَ و نَظَرَ فَأبصَرَ» بصیر کسی است که بشنود و تفکر کند؛ و ببیند و آگاه شود و از حوادث عبرت بگیرد. (نهج البلاغه خطبه 153)