kayhan.ir

کد خبر: ۳۰۰۵۹۲
تاریخ انتشار : ۰۷ آذر ۱۴۰۳ - ۱۹:۵۹

دوست و دشمنِ شرقی آمریکا و مسئله‌ای به نام «ترامپ»

 
 
امین الاسلام تهرانی
مرد دیوانه آمریکا در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۴ آمریکا که چند هفته پیش برگزار شد، معاون رئیس‌جمهور کنونی و نامزد دموکرات‌ها را شکست داد. از طرف دیگر، جمهوری‌خواهان کنترل مجلس سنا را به دست گرفتند و انتظار می‌رود که اکثریت مجلس نمایندگان را نیز به چنگ بیاورند. این یعنی آنکه وقتی مراسم تحلیف ترامپ ۲۰ ژانویه ۲۰۲۵ (1 بهمن 1403) برگزار شود، حمایت کامل را نیز خواهد داشت و هیچ کدام از مجلس‌های آمریکا دست حزب مخالف نخواهند بود.
برآمدن مجدد «دونالد ترامپ» و تصاحب دوباره کاخ سفید توسط او می‌تواند به خانه تکانی اساسی در سیاست‌های داخلی و خارجی آمریکا منتهی شود. برای ما که پیوندی با آمریکا نداریم و با توجه به وحدت رویه احزاب در قبال منطقه ما، روشن است که به قدرت رسیدن ترامپ تفاوت چندانی نخواهد داشت. در این جغرافیای کهن، برای محور مقاومت، آنچه سرنوشت را تعیین می‌کند معادلاتِ مقاومت است که قطعاً به دست خود این محور خواهد بود، نه آمد و شدِ رؤسای جمهورِ ینگه‌دنیا! اما بسیاری از کشورها که پیوندی با آمریکا دارند یا حتی به آمریکا وابسته‌اند، برآمدن ترامپ مسئله‌ای جدی است. کشورهای شرق آسیا از چین که تقابل جدی با آمریکا دارد تا ژاپنی که متحد قدیمی آمریکا در منطقه است، قدرت گرفتن ترامپ مسئله‌ای جدی است. «مسئله بودگیِ ترامپ» برای کشورهایی چون ژاپن و کره جنوبی که متحد و حتی وابسته به آمریکا هستند کاملاً روشن می‌نماید، اما چینی که تقابلش با آمریکا را می‌توان تقابل ایدئولوژیک نیز خواند، چطور؟ چین گرچه وضعیتی بغرنجی با آمریکا دارد، اما تجارت بسیار بسیار وسیعی نیز با این کشور دارد که «مسئله بودگی ترامپ» را توضیح می‌دهد. البته در این گزارش به تنها چند کشور شرق آسیا که روابط زیادی با آمریکا دارند پرداخته خواهد شد، نه همه کشورهای دارای رابطه با آمریکا.
حرکت معکوس!
اینکه «کارولین لیویت»، سخنگوی مطبوعاتی ستاد انتخاباتی دونالد ترامپ، پیروز انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۴ آمریکا، می‌گوید که ترامپ در هفته نخست بازگشت به کاخ سفید، تعداد زیادی از دستورات اجرائی «جو بایدن»، رئیس‌جمهور فعلی این کشور، را لغو خواهد کرد، در واقع نمایشگر آن چیزی است که در همه عرصه‌های سیاست داخلی و خارجی آمریکا رخ خواهد داد. لیویت دراین‌باره به فاکس‌نیوز گفته بود که تمام دستورات اجرائی که جو بایدن و «کامالا هریس» به منظور لغو سیاست‌های مؤثر دولت اول ترامپ امضا کردند، «معکوس» خواهد شد. ترامپ در هفته نخست حضورش در کاخ سفید، ده‌ها دستور اجرائی امضا خواهد کرد.
مورد ژاپن و نظامی‌گری آن
خوب است که تأثیر آمدن ترامپ را ابتدا بر ژاپن، متحد قدیمی و البته دشمن قدیمی‌تر آمریکا، بررسی کنیم. در سال‌های پس از جنگ جهانی دوم گرچه این دو کشور به دلایل مختلف از جمله داشتن دشمن مشترک (چین) به متحدان نزدیک یکدیگر تبدیل شده بودند و ژاپن دیگر محدودیت‌های سابق که از طرف آمریکا تحمیل می‌شد را نداشت، اما همچنان ارتش و تقویت نظامی این کشور برای حکمرانان ژاپنی چندان اولویت نداشت. در چند سال اخیر ورق برگشته و ژاپن به دنبال تقویت نظامی خود است. حکمرانان ژاپنی صریحاً به برخی از ناتوانی‌های خود اشاره می‌کنند و بر لزوم تقویت نظامی کشورشان تأکید می‌کنند. ترامپیسم در این «تغییر روند» بی‌تأثیر نبوده است. رئیس‌جمهور پیشین و البته آتی آمریکا که نگاهش به پایگاه‌های نظامی آمریکا در شرق آسیا نگاه بازاری بود، انگیزه‌ای شد تا ژاپنی‌ها خود را از زیر سایه آمریکا بیرون بکشند. حکمرانانِ پیشین آمریکا تا پیش از ترامپ هدفشان از تقویت پایگاه‌های نظامی خود در بخش خاوری آسیا و حمایت نظامی از کشورهایی چون ژاپن و کره جنوبی، گسترده‌تر کردن و حفظ «هژمونی» آمریکا در مشرق زمین بود، اما ترامپ می‌خواهد از این پایگاه‌ها برای آمریکا کسب ثروت کند و به بهانه دفاع نظامی از این کشورها پول خوبی از آن‌ها طلب کند. «قدرت گرفتن رقیب دیرینه و بی‌اعتمادی به متحد، ژاپنی‌ها را متوجه خطای استراتژیک‌شان کرده است که توسعه اقتصادی و سیاسی بدون پشتوانه توانِ نظامی بی‌تمکین خواهد بود.» همچنین گفتنی است، مصمم شدن ژاپن برای تقویت نیروی دفاعی خود علل مختلفی دارد که بررسی کامل آن در این مجال نمی‌گنجد، اما می‌توان حدس زد که قدرت گرفتن چین که رقیب نیرومند ژاپن است، حکمرانانِ سرزمینِ سامورایی‎ها را به شدت نگران می‌کند، این نگرانی خود انگیزه تقویت نظامی است به ویژه در زمانی که متحد ژاپن یعنی آمریکا رویکردش به حمایت نظامی از ژاپن را تغییر داده است.
به هر حال «ایشیبا شیگرو»، نخست‌وزیر ژاپن، می‌گوید که به انتخاب مردم آمریکا احترام می‌گذارد. ایشیبا گفته است: «امیدوارم اتحاد ژاپن و آمریکا را تقویت و به سطحی بالاتر برسانم و همزمان با رئیس‌جمهور بعدی آمریکا هماهنگی نزدیک داشته باشم. من می‌خواهم در اسرع وقت با ترامپ تماس بگیرم.» اما او خوب می‌داند که آمدن ترامپ چه هزینه‌هایی برای ژاپن می‌تواند داشته باشد. بازگشت ترامپ چالشی برای ژاپن ایجاد خواهد کرد. ترامپ از سیاست «اول آمریکا» حمایت می‌کند و از اعمال فشار به متحدان واشنگتن دریغ نمی‌کند. با این شرایط ژاپن با آزمونی برای استقلال خود در سیاست خارجی رو‌به‌رو خواهد شد، از جمله اینکه آیا این کشور می‌تواند اتکای خود را به ایالات متحده با گذشت زمان کنار بگذارد و در تلاش‌ها برای همکاری بین‌المللی پیش قدم شود. زمانی که ترامپ اولین دوره ریاست جمهوری خود را بر عهده داشت، «شینزو آبه»، نخست‌وزیر وقت ژاپن، روابط خوبی با او برقرار کرد که برخی آن را به «ماه عسل» روابط تشبیه کردند. با این حال، آبه نتوانست ترامپ را از پشت کردن به چارچوب‌های چندجانبه منصرف کند و در دوره او آمریکا از قرارداد تجارت آزاد «شراکت ترنس پسیفیک» (Trans-Pacific Partnership) خارج شد. این تمام ماجرا نبود، چنان‌که روزنامه آساهی به نقل از یکی از دستیاران نزدیک ترامپ در زمان اولین دوره ریاست جمهوری‌اش، نوشت که او یک بار از ژاپن خواسته بود تا هزینه سالانه میزبانی از نیروهای آمریکایی را به هشت میلیارد دلار (۱.۲۲۵ تریلیون ین) افزایش دهد! در این میان شاید اینکه رئیس‌جمهور منتخب آمریکا با وجود دیدارهای دوجانبه با رئیس‌جمهور روسیه و تعدادی از وزیران رژیم صهیونیستی، درخواست دیدار نخست‌وزیر ژاپن را رد کرده است، خود نشانه نگران‌کننده‌ای برای توکیو باشد.
متحدی در ابهام!
اما در این میان مسئله تایوان پیچیده‌تر است. تایوان جزیره‌ای خودگردان است که چین آن را بخشی از خاک خود دانسته و حمله نظامی را یکی از راه‌های پس‌گرفتن این جزیره معرفی کرده است. آمریکا تأمین‌کننده تسلیحاتی اصلی تایوان است و «جو بایدن»، رئیس‌جمهور آمریکا، بارها گفته بود در صورت حمله چین به تایوان، واشنگتن به نحوی از این جزیره دفاع خواهد کرد. آمریکا در حالی در صدد حمایت نظامی از تایوان (در برابر چین) برآمده است که از سال ۱۹۷۹ با به‌رسمیت‌شناختن چین، واشنگتن روابط رسمی دیپلماتیک خود با تایوان را قطع کرده است. پس سیاست آمریکا در قبال تایوان سیاست ابهام است؛ سیاست ابهام یعنی حمایت کردن، اما از لحاظ دیپلماتیک به رسمیت نشناختن به عنوان یک کشور مستقل. چین بر اساس سیاست «چین واحد»، تایوان را بخشی از قلمرو و حاکمیت خود می‌داند و بارها از مقامات آمریکا و سایر کشورهای غربی خواسته است تا از ایجاد روابط رسمی با مقامات این جزیره خودداری و حمایت از جریان‌های جدایی‌ طلب تایپه و ارسال سلاح به آنها را متوقف کنند. بده بستان اساسی این دو کشور ادامه دارد. برای مثال براساس جدیدترین اطلاعات، دولت آمریکا به یک شرکت تایوانی تولیدکننده نیمه‌هادی‌های پیشرفته دستور داده فروش تراشه‌هایی که در هوش مصنوعی کاربر دارند، خودداری کند. وزارت بازرگانی آمریکا طی نامه‌ای به شرکت تایوانی TSMC محدودیت‌های صادراتی بر روی تراشه‌های پیچیده 7 نانومتری یا بیشتر اعمال کرده است. گفته شده مقصد این تراشه‌ها چین است که شتاب دهنده هوش مصنوعی 
و واحدهای پردازش گرافیکی (GPU) را تامین می‌کند. این فرمان دولتی وقتی صادر شد که شرکت تایوانی اعلام کرد یکی از تراشه‌هایش در یک پردازنده هوش مصنوعی هواوی پیدا شده است. هواوی بیش از دو سال است که در کانون توجه دولت آمریکا برای مقابله و محدودسازی فناوری قرار دارد. طی یک فرمان، دولت آمریکا دستور داده است که برای ارسال هرگونه کالا یا فناوری به این شرکت چینی باید مجوز دریافت شود. طبق معمول هر مجوزی که مربوط به هوش مصنوعی
 باشد هم رد می‌شود. در طرف مقابل هم حمایت‌های تسلیحاتی آمریکا از تایوان را داریم و یا سفر مسئولان آمریکایی که در دوره بایدن بسیار شدت گرفت. اما حالا شوک ترامپ!
چندی پیش مقامات ارشد امنیتی در جزیره تایوان گفتند که این جزیره «فهرست مشخصی» از قراردادهای تسلیحاتی جدید برای ارائه به دولت ترامپ در آینده ندارد، اما مایل است در مورد چگونگی تقویت دفاع از خود رایزنی کند! مقام ارشد امنیتی تایوان که خواست نامش فاش نشود، به خبرنگاران در تایپه مرکز این جزیره گفت: «در حال حاضر ما چنین فهرست مشخصی نداریم، اما از توصیه‌های همه طرف‌ها استقبال می‌کنیم. مهم‌ترین چیز این است که چگونه ظرفیت دفاع شخصی را تقویت کنیم!» وی اضافه کرد: «تایپه آماده است تا با همه هم‌فکران، به ویژه آمریکا درباره تقویت ظرفیت دفاعی خود به گفت‌وگو بپردازد.» اما در این میان آنچه مسلم به نظر می‌رسد آن است که دونالد ترامپ که حامی سیاست «اول آمریکا» است، بهای برخورداری از حمایت نظامی آمریکا را برای تایوان تشدید خواهد کرد. به گزارش نیویورک‌تایمز، در سال ۲۰۱۶، هنگامی که رئیس‌جمهور وقت تایوان با ترامپ تماس گرفت تا پیروزی او در انتخابات ریاست‌جمهوری آن سال را تبریک بگوید، ترامپ این تماس را پذیرفت و به اولین رئیس‌جمهور آمریکا یا برنده انتخابات این کشور تبدیل شد که در دهه‌های اخیر با یک رهبر تایوانی صحبت می‌کند. این بار اما پس از اینکه ترامپ برای دومین دوره به کاخ سفید راه یافت، تایوان گزارش‌های منتشرشده مبنی 
بر اینکه رئیس‌جمهور این کشور می‌خواهد تماس مشابهی با ترامپ بگیرد را به‌سرعت تکذیب کرد. این تغییر در رویکرد تایپه قابل‌توجه است. 
«چن مینگ-چی» مشاور ارشد سابق شورای امنیت ملی تایوان در مصاحبه‌ای درباره پیروزی دوباره ترامپ در انتخابات ریاست‌جمهوری ایالات متحده گفت: «این بار نگرانی بیشتری در تایوان وجود دارد.» با این حساب، سیاست ابهام در دوره ترامپ شاید مبهم‌تر هم بشود!! سستی در روابط آمریکا و تایوان در حالی اتفاق می‌افتد که تنش‌ها بین پکن و تایپه بالاست و با رزمایش‌های نظامی چین، نگرانی از بروز یک درگیری ناخواسته و اتفاقی افزایش یافته است. چین با این ایده که کشورهای جهان با تایوان مانند یک «کشور مستقل» رفتار کنند، به‌شدت مخالف است و به گزارش نیویورک‌تایمز، تماس با ترامپ می‌تواند واکنش شدید پکن را به دنبال داشته باشد.
البته باید توجه داشت که ترامپ در سال ۲۰۱۶ نه‌تنها تماس مستقیم رئیس‌جمهور وقت تایوان را پذیرفت، بلکه در دوره ریاست‌جمهوری خود فروش تسلیحات به تایوان را افزایش داد و مقامات ارشد آمریکایی را به تایوان فرستاد، درحالی‌که با اعتراض شدید پکن مواجه بود. در آن زمان گرچه دیگر کشورها از سیاست‌های ترامپ ناراضی بودند، اما او در جزیره خودگردان تایوان بسیار محبوب بود. بااین‌حال، اکنون تایوان هم به فهرست دولت‌هایی پیوسته که ترامپ در قبال آن‌ها یک دیپلماسی معاملاتی و بسیار صریح را در پیش گرفته است. به گزارش نیویورک‌تایمز، گلایه‌های ترامپ درباره هزینه‌های نظامی تایوان و صنعت نیمه‌هادی‌ها، فشار بر تایوان برای خرید تسلیحات بیشتر از آمریکا و افزایش سرمایه‌گذاری در ساخت کارخانه‌های تراشه‌سازی در ایالات متحده را تشدید می‌کند. تایوان همین حالا هم بودجه نظامی خود را افزایش داده است که تا حدی از فشارهای واشنگتن ناشی شده است. بودجه پیشنهادی امسال تایوان هزینه‌های نظامی این جزیره را به حدود ۲.۶ درصد از کل تولید اقتصادی می‌رساند، اما ترامپ گفته است که تایوان باید هزینه‌های نظامی خود را به ۱۰ درصد از تولید ناخالص داخلی برساند. این در حالی است که حزب متبوع رئیس‌جمهور کنونی تایوان در پارلمان این جزیره در اکثریت نیست و افزایش شدید هزینه‌های نظامی برای او دشوار خواهد بود. دولت این جزیره همچنین سعی داشته بر اولویت‌های داخلی مانند انرژی سبز متمرکز باشد. در اظهارات ترامپ درباره سرعت و میزان حمایت نظامی ایالات متحده از تایوان در صورت حمله چین، رگه‌هایی از تردید و عدم قطعیت مشاهده می‌شود. او در این باره به واشنگتن‌پست گفت: «تایوان مسئله سختی است، فراموش نکنید که ۹۰۰۰ مایل با ایالات متحده فاصله دارد.» «مایلز یو» عضو ارشد مؤسسه‌هادسون و مشاور سابق وزارت خارجه آمریکا در امور چین می‌گوید، چنین اظهاراتی عملا به این معناست که تایوان باید بودجه نظامی خود را افزایش داده و تسلیحات آمریکایی بیشتری بخرد.
تایوان همچنین جنگ اوکراین را با دقت دنبال می‌کند و آن را معیاری برای سنجش میزان حمایت آمریکا از این جزیره خودگردان در صورت حمله چین می‌داند. به گزارش رسانه آمریکایی، احتمال دارد با آغاز دوره ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ، 
آمریکا به اوکراین فشار بیاورد تا حتی با اعطای امتیاز ارضی به روسیه، به جنگ خاتمه دهد. در این صورت، اعتماد تایوان به آمریکا کاهش خواهد یافت. «ژو فنگ‌لیان»، سخنگوی دفتر دولتی چین در امور تایوان، می‌گوید: «چه ایالات متحده بخواهد از تایوان محافظت کند یا به تایوان آسیب بزند، معتقدم اکثر تایوانی‌ها قضاوت عقلانی خود را خواهند داشت.» او با اشاره به سیاست «اول آمریکا» یا (America First) که به معنی در اولویت قرار دادن مسائل داخلی ایالات متحده است، می‌گوید: «مردم تایوان به‌خوبی می‌دانند که تایوان ممکن است هر زمانی به یک مهره سوخته تبدیل شود.»
وحشت کره جنوبی
انتظار می‌رود که در دوره جدید ریاست جمهوری مرد دیوانه آمریکا، تغییرات اساسی و البته غیرقابل پیش‌بینی در ائتلاف آمریکا و کره جنوبی ایجاد شود، طوری که انتظار می‌رود افزایش فشار بر سئول را برای داشتن سهم بیشتری برای پرداخت هزینه‌های حضور نظامی آمریکا در خاک کره جنوبی شاهد باشیم. آنچه که خیلی خوب نگرانی کره‌ای‌ها – به عنوان متحد قدیمی آمریکا – را عیان می‌کند انتشار این خبر است که 
«یون سوک یول»، رئیس‌جمهور کره جنوبی، راه‌اندازی نهادهای مشاوره مالی، تجاری و صنعتی را برای مقابله با تأثیرات احتمالی بازگشت ترامپ به کاخ سفید خواستار شد! رئیس‌جمهور کره جنوبی در جریان نشست اقتصادی امنیتی با اعضای کابینه و مشاوران ارشد خود خواست تا پیش از ورود ترامپ به کاخ سفید در ماه ژانویه، رایزنی‌هایی برای آمادگی در این زمینه به عمل آورند. یون گفت: «بازارهای جهانی از هم اکنون برای روی کار آمدن دولت جدید آمریکا دستورالعمل‌هایی بر اساس سیاست‌های پیش‌بینی شده تدوین کردند بنابراین دولت سئول نیز باید بر بازارها نظارت دقیق داشته باشد و اطمینان یابد که در این مسیر از آمادگی لازم برخوردار است.» یول تاکید کرد که تغییر سیاست‌ها در دولت جدید آمریکا قادر است تغییرات چشم گیری بر اقتصاد جهانی و دورنمای امنیتی داشته باشد. در نتیجه، این امر تاثیر مستقیمی بر اقتصاد و امنیت ما خواهد داشت بنابراین آمادگی در این زمینه کاملاً ضروری است.
در حالی رئیس‌جمهور کره جنوبی از هم اکنون زنگ خطر ورود دوباره ترامپ به کاخ سفید را به صدا درآورده است که رئیس‌جمهور منتخب آمریکا پیش از پیروزی در انتخابات اخیر ایالات متحده، متحدان آسیایی کاخ سفید را «ماشین پول» توصیف و تاکید کرده بود که واشنگتن باید از سئول برای حضور ده‌ها هزار نظامی آمریکایی در خاک آن کشور، سالانه ۱۰ میلیارد دلار پول بگیرد. ترامپ ۲۵ مهر گذشته در جریان مصاحبه با «باشگاه اقتصادی شیکاگو و اخبار بلومبرگ در شیکاگو» به صراحت گفته بود: «اگر هم اینک من در آنجا (کاخ سفید) بودم، آنها (کره جنوبی) سالانه ۱۰ میلیارد دلار (به آمریکا) می‌پرداختند. کره جنوبی یک ماشین پول است.» ترامپ در بخش دیگری از این مصاحبه گفت: «ما ۴۰ هزار نیرو در وضعیت مخاطره‌آمیز داریم؛ چراکه شما با کره شمالی که از قدرت زیادی برخوردار است مواجه هستید. آن‌ها (پیونگ یانگ) قدرت اتمی فوق‌العاده‌ای دارند و من به کره جنوبی گفتم شما باید هزینه آن را بپردازید و آن‌ها (سئول) پذیرفتند که این کار را انجام دهند و جو بایدن رئیس‌جمهوری کنونی آمریکا آن را کاهش داد و چه کار شرم‌آوری کرد.»
برخی می‌گویند که «ترامپ یک تاجر است چنان که چین هم هیچ گاه به دنبال حاشیه و جنجال نبوده است، آن هم به دنبال افزایش قدرت اقتصادی خود است، کره جنوبی هم به دنبال رونق بازار خود است، پس همه اندیشه‌های اقتصادی دارند نه سیاسی- نظامی.» اما این ادعا چنان‌که تا این جای گزارش روشن شده است، در سطور آتی نیز روشن‌تر خواهد شد، تمام ماجرا نیست.
مورد پیچیده چین
در این میان مورد چین از بقیه پیچیده‌تر است. چنان‌که در همین روزنامه مکرر خوانده‌اید و با پیگیری اخبار روابط واشنگتن و پکن دریافته‌اید، چین برای آمریکایی‌ها تهدید اصلی محسوب می‌شود. هر دو کشور، طبق آمارها و اماره‌ها، قدرت‌های اصلی نظامی و اقتصادی جهان هستند که توان تسلیحاتی هسته‌ای نیز دارند. 15 تا 20 درصد 
تولید ناخالص جهان برای این دو کشور است. اگر آن‌ها وارد یک تقابل جدی نظامی‌شوند – که گرچه نزدیک نمی‌نماید، اما ممکن است و محتمل – سایه جنگ جهانی سوم محتمل‌تر از هر وقت دیگر خواهد بود. اما این یک طرف ماجراست، طرف دیگر ماجرا وابستگی اقتصادی این دوکشور به هم است. بی‌خود نیست که «شی جین‌پینگ»، رئیس‌جمهور چین در دیدار با جو بایدن گفته بود که چین آماده همکاری با دولت جدید دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور منتخب آمریکا، است. در طول تاریخ، رابطه تجاری آمریکا و چین اهمیت بالایی داشته است و سال گذشته میلادی حدود ۵۰۰ میلیارد دلار کالا یا معادل ۱۵ درصد از ارزش کل صادرات چین به آمریکا صادر شد. تعرفه‌های بالا می‌تواند به‌شدت این صادرات را مختل کند و چالش‌های اقتصادی را برای هر دو کشور افزایش دهد.
ترامپ با توجه به تجربه چهار ساله حضورش در کاخ سفید یک سیاست انزواگرایانه‌ای را در حوزه سیاست خارجی در پیش خواهد گرفت و تمایلی ندارد که آمریکا را درگیر بحران‌هایی که در عرصه جهانی وجود دارد کند، چرا که معتقد است ورود آمریکا به این بحران‌ها هزینه‌زاست. در حالی که دیگر سیاستمداران آمریکایی معتقدند که باید در راستای حمایت از هژمونی آمریکا و نظم عرصه بین‌الملل، آمریکا باید در تحولات بین‌المللی و چالش‌ها به صورت فعال درگیر باشد در حالی که همان‌طور که اشاره شد ترامپ معتقد است که این دخالت‌ها برای آمریکا هزینه‌زاست. همچنین ترامپ بر اساس همین نگاه تلاش می‌کند که در حل بحران‌ها از ابزارهای غیر نظامی نیز استفاده کند تا هزینه کمتری به آمریکا وارد شود. ابزارهایی چون فشار اقتصادی یا وادار کردن متحدان خود به انجام یک کار خاص. البته همان‌طور که اشاره شد این تحلیل‌ها بر اساس تجربه چهار ساله حضور ترامپ در کاخ سفید و شعارهایی که مطرح کرده بیان می‌شود و ممکن است ترامپ تحت شرایط خاص، متفاوت از این عمل کند. 
در حوزه سیاست خارجی در حال حاضر مهم‌ترین کشور برای ترامپ، چین است و البته باید به این موضوع توجه داشت که نگاه ترامپ به چین با دیگر سیاستمداران آمریکایی متفاوت است. اگر در حال حاضر تراز تجاری چین و آمریکا به نفع چین مثبت است، ترامپ تلاش خواهد کرد که این تراز را به تعادل برساند و حتی اگر امکانش باشد آن را به ضرر چین منفی کند. اگر جامعه استراتژیک آمریکا به ترامپ مشورت دهد مشورت‌ها در این راستا خواهد بود که آمریکا باید به دنبال مهار چین باشد و در همین راستا فشار اقتصادی کافی نیست و باید فشار سیاسی نیز اعمال شود و اگر چنین نگاهی مورد توجه ترامپ قرار بگیرد اگر مثلا چین بخواهد در مورد تایوان اقدام خاصی را انجام دهد آمریکا در کنار تایوان قرار می‌گیرد. باید توجه داشت که بازارهای مالی چین بلافاصله به پیروزی ترامپ واکنش نشان دادند و ارزش یوآن کاهش یافت و سهام‌ها افت کردند. اقتصاددانان هشدار می‌دهند که گزینه‌های چین برای مقابله با تعرفه‌های سنگین محدود است و در عوض ممکن است این کشور به تقویت اقتصاد داخلی خود بپردازد تا از این طریق، جایگاه خود را حفظ کند. البته رابطه تجاری بین دو کشور پیش‌ از این تضعیف شده است؛ چین کمتر از آمریکا واردات انجام می‌دهد و جایگزین‌هایی برای واردات محصولات کشاورزی مانند سویا و ذرت از برزیل یافته است که وابستگی آن به تأمین‌های آمریکا را کاهش می‌دهد. علاوه‌بر این، کاهش رشد اقتصادی چین تقاضا برای این واردات را کاهش داده و انعطاف‌پذیری بیشتری در مدیریت تجارت بدون کالاهای کشاورزی آمریکایی فراهم کرده است.
در این مورد بخشی از گزارش بی.بی.سی نیز قابل توجه است. رویکرد آمریکا در قبال چین مهم‌ترین حوزه استراتژیک در سیاست خارجی این کشور است و بیشترین پیامدها را برای امنیت و تجارت جهانی دارد. ترامپ در دوران ریاست‌جمهوری خود، چین را «رقیب استراتژیک» می‌‌خواند و تعرفه‌هایی را بر بخشی از واردات چین به آمریکا اعمال کرد. این اقدام باعث شد که چین نیز تعرفه‌هایی تلافی‌جویانه بر واردات آمریکایی وضع کند. تلاش‌هایی برای کاهش تنش‌های تجاری صورت گرفت، اما همه‌گیری کووید این امکان را از بین برد و روابط بدتر شد، چون ترامپ کووید را «ویروس چینی» نامید. در حالی که دولت بایدن ادعا می‌کرد که سیاست و رویکردی «مسئولانه‌تر» در قبال چین در پیش گرفته، اما در عمل بسیاری از تعرفه‌های دوران ترامپ بر واردات چینی را حفظ کرد. سیاست‌های تجاری به دیدگاه‌ رای‌دهندگان داخلی آمریکا در زمینه محافظت از مشاغل تولیدات داخلی گره خورده است؛ هر چند که بخش زیادی از کاهش طولانی‌مدت نرخ اشتغال در صنایع سنتی آمریکا مانند فولاد، بیشتر به دلیل اتوماسیون کارخانه‌ها و تغییرات خطوط تولید بوده تا رقابت‌های جهانی و برون‌سپاری. ترامپ از 
«شی جین‌پینگ»، رئیس‌جمهور چین، به‌عنوان فردی «باهوش» و «خطرناک» و رهبری بسیار کارآمد یاد کرده است که با «مشت آهنین» بر 1/4 میلیارد نفر حکومت می‌کند. برخی از مخالفان ترامپ چنین توصیفاتی را، ستایش ترامپ از «دیکتاتورها» می‌دانند. به نظر می‌رسد که دونالد ترامپ از رویکرد دولت بایدن که به دنبال ایجاد شراکت‌های امنیتی قوی‌تر آمریکا با کشورهای منطقه برای مهار چین است، فاصله بگیرد. ترامپ در ماه گذشته میلادی گفته بود که اگر به کاخ سفید برگردد، نیازی به استفاده از نیروی نظامی برای جلوگیری از محاصره تایوان از سوی چین نخواهد داشت، چون شی جین‌پینگ می‌داند که او «کاملا دیوانه» است و در صورت وقوع چنین اتفاقی، تعرفه‌های فلج‌کننده‌ای بر واردات چینی اعمال خواهد کرد.
البته چین نیز اصلاً دست بسته نیست. در مورد احتمالات مقابله، مقامات چینی در حال بررسی گزینه‌هایی هستند که از کاهش ارزش یوآن تا اعمال کنترل‌های صادراتی بیشتر بر مواد حیاتی برای آمریکا را شامل می‌شود. این کنترل‌ها می‌تواند بخش فناوری آمریکا را تحت تاثیر قرار دهد، به‌ویژه برای موادی مانند گالیوم و ژرمانیوم که در فناوری و دفاع به کار می‌روند. چین همچنین تحریم‌هایی را علیه شرکت‌های خارجی که به گونه‌ای عمل می‌کنند که برخلاف منافع آن محسوب می‌شود، رسمی کرده است، مانند شرکت‌هایی که از استفاده از پنبه تولیدی در سین‌کیانگ خودداری می‌کنند.
* منابع در دفتر روزنامه موجود است.