kayhan.ir

کد خبر: ۹۱۱۹۰
تاریخ انتشار : ۰۳ آذر ۱۳۹۵ - ۲۰:۵۹

رکود اقتصادی حاصل امید به خارج از مرزها



یکی از مسائلی که بحران اقتصادی به بار خواهد آورد، وعده به آینده مطلوب از سوی دولت است. شاید بتوان نام دیگر دولت روحانی را دولت وعده‌ها نامید. دولتی که از وضعیت نامطلوب اقتصادی در سال‌های پایانی دولت دهم استفاده نمود و با تصویرسازی باغ برین پس از صد روز روی کار آمدن خود، توانست اذهان عمومی را متوجه خود کند. اذهان عمومی‌ای که به خاطر عدم تخصص اقتصادی در نگاه به مسائل کلان کشور، به راحتی قادر به تشخیص سره از ناسره وعده‌ها نبود و تیم اعتدالگرا از بستر موجود، برای سراب سازی خود استفاده کرد.
دولت روحانی بر سر کار آمد، ولی واقعیت‌ها را مانع از عمل نمودن به وعده صد روزه دید و چاره راه برون رفت از فشار افکار عمومی را در اعطای امتیازات گسترده در مذاکرات هسته‌ای در توافق ژنو به آمریکا در ازای خرید سبد وعده‌های جدید پسابرجامی برای اذهان عمومی یافت.
روحانی در ژنو غنی‌سازی 20 درصد و توسعه صنعت هسته‌ای را در ازای وعده‌های جدید پای میز مذاکره برد. وعده‌هایی که تاریخ انقضای دو ساله داشت و دولت از هر تلاشی برای روشن نگه داشتن این آتش دریغ نکرد تا جایی که رئیس‌جمهور در سخنرانی‌ای حتی حل مشکل آب خوردن مردم را به برجام گره زد و افکار عمومی را به صبر بیشتر دعوت کرد. صبری که برای حل مشکلات اقتصادی از روز رای گیری آغاز شده بود و هر روز بر ریزش پذیرش این وعده‌ها می‌افزود.
«ما وقتی می‌گوییم باید تحریم‌های ظالمانه رفع شود بعضی‌ها چشمان‌شان زیاد نچرخد. تحریم‌های ظالمانه باید از بین برود تا سرمایه بیاید و مشکل محیط زیست، اشتغال، صنعت و آب خوردن مردم حل شود، منابع آبی زیاد شده و بانک‌ها احیا شوند. آنها که ملت ما را تحریم کرده‌اند ظلم بزرگی مرتکب شده‌اند اما عده‌ای در داخل هم نمی‌دانستند تحریم چیست». - سخنان روحانی در مراسم بزرگداشت هفته محیط زیست –
برجام، وعده فرازمینی دولت در 23 تیر سال قبل امضاء شد و پس از تلاش‌ها و لابی گسترده دولت در نیمه دوم دی 94 به اجرا در آمد. هم اکنون 9 ماه از اجرای یکسویه برجام توسط ایران می‌گذرد، هیچ‌کدام از وعده‌های پسابرجامی عملی نشد و جز جهنم ورشکستگی روز افزون صنایع داخلی و بیکاری کارگر ایرانی چیزی نصیب مردم نشد؛ ولی بازی دولت با افکار عمومی ادامه دارد. دولت بجای بازگشت به عقب و پذیرش اشتباهات خود، باز هم وعده امید مطلوب در آینده می‌دهد و برجام را که قرار بود پس از اجرا برابر باشد با بازشدن دروازه بهشت به سوی اقتصاد کشور را به باغ گلابی‌ای تشبیه نمود که تازه نهال آن کاشته شده و مردم برای رسیدن به میوه این باغ باید دوباره صبر کنند، صبری بی‌پایان.
«ما غاصب را از باغ خود بیرون کردیم و درب باغ به روی مردم باز شده است ولی امروز عده‌ای کودک به درب باغ آمده و می‌گویند، سیب و گلابی کجاست که می‌خواهیم میل کنیم؟ امروز این باغ که نهال‌های آن تازه غرس شده آماده باروری است، اما برای به ثمر نشستن صبر لازم است.» - سخنان روحانی در جمع مردم اراک (آبان 95)-
برجام اگر باغ گلابی باشد، کلید درب آن را در متن توافق به دولت روحانی نداده‌اند. درب این باغ حتی در زمان اوباما که دولت وی این توافق را امضاء نمود به روی اقتصاد ایران گشوده نشد، چه برسد به دوران ترامپ که از همان اول مخالف جدی این توافق بوده است. دکتر ناصر نوبری تشبیه زیبایی از سرنوشت برجام ارائه می‌کند. سرنوشتی که صبر بی‌پایان را برای پذیرفتگان این امید می‌طلبد.
« ترامپ یک سال مرتب علیه برجام گفته و حالا هم روی کارآمده و وزیر امور خارجه ما می‌گوید قبول نیست و خواستار اجرای برجام می‌شود؛ قطار یک سال پیش سوت کشیده و راه افتاده رفته و تازه ایشان می‌گوید نه قبول نیست، چون بلیتش دست من است!
یاد یک دوبیتی معروف ایرانی افتادم که وصف این روزهای کشور است. تفنگ نقره کارم را فروختم / برای یار لباس ترمه دوختم/ لباس ترمه‌ام را پس فرستاد/ تفنگ نقره کارم داد و بیداد». برنامه هسته‌ای ایران که حکم تفنگ را در این دوبیتی دارد، تقریبا نیمه‌تعطیل شد و البته لباس ترمه‌مان را هم پس ندادند؛ ترامپ می‌گوید کدام لباس ترمه همان که می‌گویید به اوباما دادید، به من چه، بروید از خودش بگیرید، من که چیزی ندیدم!»
اما وعده‌های بی‌پایان دولت یازدهم به آینده‌ای مطلوب همچنان ادامه دارد. معصومه ابتکار در پاسخ به سؤالی که مهران مدیری از جایگاه معاون رئیس‌جمهور از او پرسید که چرا هیچ اتفاقی در این مدت نیفتاده است گفت: «نکته اول این است که اگر قرار است این اتفاقات مشکل کشور را حل کند، یک شبه نمی‌شود.»
خریدن زمان رویه ثابتی برای حفظ هواداران خود از سوی دولت یازدهم بوده است. هوادارانی که روحانی برای انتخابات 96 پس از اخذ صلاحیت از شورای نگهبان به شدت به آن نیاز دارد.
از سوی دیگر در کنار حواله کردن وعده‌ها به آینده، دولت تلاش مضاعفی برای انحراف وعده‌ها نیز داشته است. اگر انجام مذاکرات در راستای عمل به وعده رفاه اقتصادی در زمان تبلیغات انتخاباتی 92 و بعد از آن در قبل از امضای برجام بوده است و چرخیدن اقتصاد کشور به نچرخیدن سانتریفیوژها گره زده شده بود؛ اینک تامین امنیت کشور بعنوان دستاورد اصلی برجام معرفی می‌شود و انتظار حل معضلات اقتصادی به واسطه اجرای برجام ساده اندیشی خوانده می‌شود.
«بعد از تلاش 23 ماه مذاکره پیگیر توسط فرزندان انقلابی شما و دیپلمات‌های قهرمان، به نقطه‌ای رسیدیم که توانستیم سایه شوم جنگ را از سر مردم برداریم. ما امنیت واقعی را به کشور بازگردانده‌ایم.» - سخنان روحانی در جمع مردم همدان –
اما همه این وعده‌ها هر چند پایان نیافتند و تا روز انتخابات 96 ادامه داشته و بر شدتشان افزوده خواهد شد ولی اثر مخربی به نام رکود را با خود به همراه خواهند داشت. رکود در لغت به معنای ایستایی و بی‌حرکتی است. وعده‌های بی‌پایان حلقه اول دولت تدبیر و امید هم بر بدنه جامعه تاثیرگذار بوده و هم بر بدنه دولت. از سویی بدنه دولت، به امید آینده‌ای مطلوب تحرکات خدماتی و برنامه ریزی خود را در مسیر اجرای اقتصاد مقاومتی متوقف و یا کند می‌کند، چرا که حل مشکلات را در امتیازات دریافتی از غربی‌ها می‌داند که روحانی و تیم دیپلماسی هسته‌ای در رسانه‌ها اعلام کردند و از سوی دیگر بدنه جامعه چه قشر مولد و چه در سایر مشاغل، فعالیت‌های اقتصادی خود را موکول به شرایط بهتری می‌کند که دولت وعده آن را داده است. به این ترتیب رکود سرتاسر کشور را در تمامی عرصه‌های اقتصادی، فرهنگی و سیاسی در بر می‌گیرد در حالی که همه با دنبال کردن وعده‌های دولت چشم به خارج دارند.
تنها راه حل برای خروج از بحران رکود، چیزی نیست جز شکسته شدن توهم و سراب امید به خارج از کشور. مسئله‌ای که دولت، حامیانش و تمامی رسانه‌های زنجیره‌ای اصلاح‌طلب تمام قد در مقابل آن ایستاده‌اند و حیات خود را به این سراب گره زده‌اند.