چگونه به خدا تقرب بجوییم؟
شمساله نوریان
براساس آموزههای قرآنی انسان باید کاری کند تا به خداوند تقرب بجوید. از آنجا که این تقرب، معنوی است نه مکانی، پس اسباب و وسایل تقرب نیز متفاوت خواهد بود و اینگونه نیست که انسان با سیر و سفر و سلوک در جادهها و پیمودن راههای معمولی جغرافیایی در زمین و آسمان به خدا تقرب یابد، بلکه باید این سیر و سفر و سلوک در جادههای معنوی و راههای قلبی و روحی و روانی باشد؛ اینگونه است که عمل صالح با نیت صالح جایگاه و نقش اساسی را در تقرب به دست می آورد. نویسنده در مطلب حاضر این امر را براساس تعالیم اسلام تبیین کرده است.
***
چیستی تقرب
واژه تقرب از ریشه قرب به معنای نزدیکی است. تقربجویی به معنای آهنگ و شتاب برای نزدیکی به منافع خود است. تقرب میتواند مادی یا معنوی باشد؛ زیرا چیزی که مطلوب است از این دو حال خارج نیست.
قرب و تقرب مادی، مکانی، زمانی و نسبی است. در اینگونه قرب چیزی در هویت و ذات و شاکله متقرب تغییر نمیکند، بلکه تنها یک جابجایی مکانی انجام میشود یا در زمانی به طور نسبی به آن مطلوب نزدیک میگردد.
اما در تقرب معنوی، تغییرات و تبدلاتی در هویت و ذات و شاکله متقرب رخ میدهد.
اصطلاح تقرب در آموزههای قرآنی برای نزدیکی و قرب به خداوند به کار رفته است و چون خداوند امری مادی نیست و جسمی ندارد، به طور طبیعی نمیتواند تقرب بنده به خداوند تقربی مکانی و مادی باشد، بلکه مراد تقرب و قرب روحانی و معنوی است که با تغییرات و تبدلاتی در ذات بنده همراه است. از این رو در آیات قرآن وقتی از قرب و تقرب به خدا سخن به میان میآید به معنای رنگ خدایی گرفتن و خدایی شدن است که در آیه 138 سوره بقره بیان شده است. بر همین اساس در تقرب بنده به خدا گفته میشود: تقرب معنای نزدیکی روحانی است که با اتصاف خود به صفات کمال و پاک کردن خویش از عیوب و نقایص حاصل میشود. (مفردات الفاظ قرآنکریم، ص 665-664، «قرب»)
بنابراین، اگر کسی بخواهد به خداوند تقرب جوید، به جای پیمودن مکان و جغرافیای مادی و سیر و سفر مادی همانند رفتن به خانه خدا و سرزمین مکه و کعبه، باید سیر و سفر معنوی و روحانی داشته باشد؛ هر چند که گاه سیر و سفر مادی و مکانی میتواند اسباب و زمینههایی را برای سیر و سفر معنوی فراهم آورد و شرایط و مقتضیاتی را برای سفر روحانی به شکل بهتری فراهم آورد؛ زیرا براساس آموزههای قرآنی مکانها همانند مکه و مدینه و زمانها همانند شب و سحر و جمعه و ایامالله در ایجاد بستر مناسب برای سیر و سلوک معنوی و روحانی نقش پررنگی ایفا میکنند، ولی هرگز به این معنا نیست که مسافر مکه و مدینه، بدون مسافرت معنوی و روحانی میتواند به هدف تقرب دست یابد، بلکه اگر سفر معنوی انجام نشود هرگز چنین تقربی دست نخواهد داد؛ بلکه حتی میتوان کسانی را یافت که بدون رنج سیر و سفر مادی و مکانی، تنها با سیر و سفر معنوی در درون خویش توانستهاند تا درجات و مراتب بسیار بالای آن پیش روند و تقرب و نزدیکی بجویند.
در آیات قرآن برای بیان این مقصود یعنی «تقرب روحانی و معنوی بنده به خدا» از واژههایی چون «قرب»، «زلفی»، «عند ربهم»، «عنده»، «عند ربک»، «عندالله»، «درجات»، «قریب»، «وسیله» و برخی جملات استفاده شده است.
نیت؛ مهمترین عامل معنوی در تقرب به خدا
حال که دانسته شد تقرب به خدا یک سیر و سلوک معنوی و درونی است نه بیرونی، باید دانست که نقش اصلی را امری به عهده دارد که درونی است و معنوی.
اینجاست که نقش نیت در تقرب معنوی، خودش را نشان میدهد و به عنوان اصلیترین و مهمترین عامل معنوی در تقرب معنوی به خدا مطرح میشود.
اینکه در آیات و روایات بر نیت تاکید میشود، به دلیل همین خصلتی است که در تمام اعمال صالح همچون تقربجویی مطرح است. از همین رو گفته میشود: انما الاعمال بالنیات، ارزش اعمال به نیات آن است. پس اگر نیت، خوب نباشد عمل یا بیارزش یا کمارزش و حتی گاه ضد ارزش میشود. بنابراین، اگر بخواهیم عملی دارای ویژگیهای ارزشی و تاثیرگذار داشته باشیم میبایست نیت خوب داشته باشیم. اینگونه است که در آموزههای قرآنی همواره حسن فعلی و کار نیک و عمل صالح زمانی ارزشمند و تاثیرگذار میشود که همراه با حسن فاعلی و نیت خیر و قصد تقرب به خداوند انجام گیرد.
بر اساس همین امر هرگونه ناخالصی در نیت و حسن فاعلی به معنای بیارزشی عمل تلقی میشود و خداوند در حدیثی قدسی فرموده است: قالالله عزوجل انا خیر شریک من اشرک معی غیری فی عمل عمله لم اقبله الا ما کان لی خالصا؛ من بهترین شریک هستم، هر کس در اعمالش غیر من را شریک گرداند، میپذیرم و همه را به شریکم واگذار میکنم، مگر اینکه خالصانه برای من باشد. (کافی، ج2، ص 295، ح 9؛ وسائلالشیعه، ج1، ص 72)
در آیات قرآن از بندگان خواسته شده تا اعمال خویش را خالص گردانند و با اخلاص، عمل را انجام دهند تا حسن فعلی عمل با حسن فاعلی همراه شود. از آنجا که کلمه اخلاص از ریشه خلص به معنای پیراستن از آمیختگی و برگزیدن است، پس درخواست اخلاص در عمل به معنای بیزاری از غیر خدا است به طوری که تنها خداوند در نیت شخص قرار گیرد. (مفردات، راغب، ذیل واژه خلص) در آیات قرآن برای بیان این مفهوم یعنی اخلاص عمل برای خدا از واژههایی چون «اخلص» و مشتقات آن، همچنین «یریدون وجهه»، «اتب رضوانالله»، «اسلم وجهه لله»، «نصحوا لله»، «لن ندعوا من دونه الها»، «ابتغاء وجه ربهم»، «لوجه الله»، «قربات عندالله»، «لله»، «ابتغاء مرضات الله» و مانند آنها استفاده شده است.
از آیات قرآن همچنین این معنا به دست میآید که این سیر و سفر معنوی و روحانی که در درون و در قالب نیت و حسن فاعلی انجام میگیرد میبایست از حالت حال و گاه گاه در مورد یک عمل یا بخشی از عمل به حالت ملکه بلکه مقام درآید و شخصیت و شاکله وجودی شخص را دربر گیرد، به طوری که شخص نه تنها در یک عمل صالح چون نماز و انفاق باید حسن فاعلی و نیت الهی از اول تا آخر داشته باشد، بلکه باید در همه اعمال صالح خویش اینگونه باشد و هرگز غیر از خداوند در نیت خویش وارد نکند. خداوند این شرط اساسی در نیت و حسن فاعلی را در قالب اسم متقین بیان کرده و در آیه 27 سوره توبه میفرماید: انما یتقبل الله من المتقین؛ خداوند فقط از پرهیزگاران میپذیرد. به این معنا که شخص ازنظر تقوایی به مرتبهای برسد تا صفت متقین جزو خصلتها و شاکله و شخصیت وجودی و هویتی او شده باشد. در این صورت است که فراتر از اصل صحت عمل، این عمل صالح مقبولیت پیدا میکند و آثار و برکات خود از جمله تقرب را موجب میشود.از آیات قرآن به دست میآید که ارزش عمل صالح تنها به نیت خالص و حسن فاعلی آن است. به عنوان نمونه خداوند در 52 سوره انعام و 28 سوره کهف، پیامبر را موظف به ارزشمند قلمداد کردن شخصیت و نفس مؤمنان به دلیل اخلاص آنان در عبادتهایشان دانسته است و در آیه 112 سوره بقره و آیات 162 و 163 سوره آلعمران و 125 سوره نساء نیز کسب اخلاص در اعتقاد و عمل را مایه ارزشمندی انسان نزد خداوند معرفی میکند. از نظر قرآن ارزش اعمال، در پرتو صداقت و خلوص و عدم آمیختگی آن به ریا خواهد بود (بقره، آیه 112؛ اسراء، آیه80؛ لقمان، آیه22) و صلاح و شایستگی عمل منوط به خلوص و خالی بودن از کمترین شائبه شرک دانسته شده است. (کهف، آیه110)
عمل صالح؛ بال دیگر تقرب به خدا
با آنکه در آیات و روایات بر اصل بودن نیت و حسن فاعلی تأکید بسیار شده است ولی این بدان معنا نیست که این نیت به تنهایی کفایت میکند؛ بلکه این نیت نیازمند بالی دیگر است تا بتوانند با هم شخصیت انسانی را در مسیر صعود یاری رسانند و بالا برند و تقرب را موجب شوند.براساس آموزههای قرآنی نیت، نیازمند عمل صالح است تا این پرنده الهی را به پرواز درآورند و روح و روان آدمی بتواند به سوی خداوند بالا رود. خداوند میفرماید: الیه یصعد الکلم الطیب والعمل الصالح یرفعه؛ سخنان پاکیزه و نیت نیک به سوی او بالا میرود و کار شایسته به آن رفعت میبخشد. (فاطر، آیه10)
بنابراین عمل صالح بدون نیت نیک و یا نیت نیک بدون عمل صالح کارآیی چندانی ندارد، چنانکه عمل بد و یا نیت بد اصلاً کارایی ندارد و موجب سقوط میشود؛ انسان فقط میتواند با نیت نیک و عمل نیک خودش را بالا برد و در مسیر تقرب گام بردارد.
آیات و روایات در این زمینه بسیار است. از جمله خثیمه گوید امامباقر(ع) به من فرمود: به شیعیان ما ابلاغ کن به آنچه نزد خداست، جز با «عمل صالح» نمیتوان رسید. به شیعیان ما بگو: در روز قیامت حسرت کسی بزرگتر و بیشتر است که رفتار عادلانهای را ستایش کند و بر خلاف آن به سمت و سوی دیگر حرکت کند. (اصول کافی، ج3، ص409)
زمینههای تقرب به خدا
ازنظر قرآن برخی از کارها به عنوان زمینهساز تقرب، نقش اساسی ایفا میکند. به سخن دیگر، اگر گفته شده که حسن فاعلی و حسن فعلی یعنی نیت نیک و کار نیک دو بال پرواز سالک به سوی خداوند در سیر و سفر معنوی و تقربجویی به خداوند است؛ برخی از اعمال نیک در این میان نقش فزونتری ایفا میکنند و بستر مناسبی را برای پرواز فراهم میآورند.اگر بخواهیم تمثیلی در این زمینه داشته باشیم باید گفت که یک هواپیما با دو بال برای پرواز نیازمند اموری چون باند پرواز مناسب، هوا و جو مناسب، سوخت مناسب و مانند آنهاست.برخی عوامل و اعمال و صالح در مرتبه اول و برخی در مرتبههای دیگر برای یک پرواز مناسب و سالم و خوب است. بنابراین، نمیتوان همه عوامل و اعمال صالح را در یک درجه دستهبندی کرد. اینگونه است که در آیات قرآن بر محوریت و اصالت برخی از اعمال به عنوان اعمال و عوامل اصلی تاکید شده است. میتوان گفت که بر اساس آموزههای قرآنی تقسیمبندی تکالیف وظایف بندگان به پنج نوع براساس کارکردهای قوی و ضعیف و کم یا حتی متضاد و متقابل قوی و ضعیف اعمال در تقربجویی انسان است.
پس آن دسته از اعمال و تکالیف که به عنوان واجب تلقی شده همان اعمال صالح اصلی است که باید در هر حال فراهم باشد تا زمینه اصلی پرواز فراهم آید. در مرتبه بعد اعمال مستحب است که خودشان به مستحب موکد و غیرموکد تقسیم میشود. اعمال مباح و مجاز در مرتبه سوم اهمیت قرار میگیرند.
در مقابل برخی از اعمال میتوان جلوی پرواز معنوی را بگیرد و انسان را از حرکت و پرواز بازدارد. این عوامل خود به دو دسته اصلی محرمات و مکروهات دستهبندی شده است. محرمات عواملی است که اصولا اجازه نمیدهد پروازی صورت گیرد و همانند توفان و برف و بوران عمل میکند و مکروهات نیز عواملی است که ممکن است همانند پرندگان اطراف موتور به سوی موتور کشیده شده و پرواز را مختلف یا موتور را با نقص فنی مواجه سازد.به عنوان نمونه خداوند در آیات قرآن بر اصل تقوای الهی که همان انجام تکالیف از واجبات و مستحبات و ترک محرمات و مکروهات است تاکید کرده است؛ زیرا تقوای الهی از سوی انسان نشانهای از ظهور جلال و جمال الهی و خوف و رجا در قلب آدمی است. در این میان برخی از اعمال به شدت میتواند بازدارنده از پرواز تقربی انسان باشد. از این رو پرهیزگاری و ورع در آن به شدت مورد تاکید قرار میگیرد. ابوحمزه ثمالی میگوید امامباقر(ع) فرمود: علیکم بالورع فانه لیس شیء احب الی الله تعالی من الورع و عفهًْ بطن و فرج؛ بر شما باد ورع و پارسایی، که چیزی نزد خدای متعال محبوبتر از پارسایی و مهار زدن بر شکم و غریزه جنسی نیست. (مستدرک،ج 11، ص 265؛ جامع الاحادیث، ص 183)
پس ترک محرمات باید در دستور عمل اول قرار گیرد؛ زیرا بسیار خطرناک است؛ چرا که روح انسانی و نفس آدمی در حالت اعتدال است و فطرت او اقتضای طبیعی تقرب و پرواز به سوی خدا را دارا است و اگر انسان زنگاری از گناه بر فطرت نگیرد موتور آدمی روشن و فعال برای پرواز است و تنها باید محدودیتها را بردارد تا پرواز معنوی شدنی شود.برخی از مهمترین زمینهها و عوامل تقرب اموری چون اجتناب از تکبر (اعراف، آیه 206) تسبیح مستمر برای خدا (انبیاء، آیات 19 و 20؛ فصلت، آیه 38)، تواضع و خضوع (اعراف، آیه 206؛ انبیاء آیه 19)، سجده (اعراف، آیه 206)، عدم خودداری و استنکاف از عبادت (همان) و مانند آنها است.
انسان که عزم خود را جزم میکند تا آنچه را میداند را انجام دهد تا صفات خدایی پیدا کند و رنگ خدایی گیرد و اینگونه به خداوند نزدیک شود، همواره تلاش میکند و دست از کار و تلاش برنمیدارد تا به هدف برسد.لذا صراط مستقیم شریعت را بهترین و کوتاهترین و آسانترین راه برای رسیدن به حقیقت تقرب و متاله شدن در سیر و سلوک معنوی و روحانی میداند و بر انجام و استمرار کارهای نیک استقامت میورزد و از امدادهای غیبی الهی بهرهمند میشود (فصلت، آیه 30)؛ از همین رو امام باقر(ع) بر استقامت و استمرار در کارهای نیک تاکید داشته و فرموده است: احب الاعمال الی الله تعالی ادومها و ان قلت؛ محبوبترین کارها نزد خدای متعال آن کاری است که دوام بیشتری دارد، گرچه اندک باشد (جامع الاحادیث، ص 182)