kayhan.ir

کد خبر: ۸۹۰۲۱
تاریخ انتشار : ۰۸ آبان ۱۳۹۵ - ۲۱:۳۳

رئيس جمهور آينده!(نگاه)

مقدمه اول: پارادايم به معناي يك جهان بيني و نظريه كلي است كه انسان راجع به قلمروي از هستي دارد و با توجه به آن نظريه به تفحص و بررسي جزئيات درون آن قلمرو می‌پردازد.






مقدمه دوم: انقلاب اسلامي ايران و نظام سياسي برآمده از آن، برخلاف اغلب انقلاب هاي جهان يك «پارادايم» است و علت تعارض دول قدرتمند جهان به ويژه آمريكا و صهيونيست‌ها با پديده انقلاب اسلامي ماهيت پاردايمي جمهوري اسلامي ايران است كه بالقوه جدي‌ترين خطر «پاردايم مسلط» يا همان سبک زيست غربي است.
مقدمه سوم: متاسفانه به هر دليلي، خواسته يا ناخواسته حاملان پارادايم جمهوري اسلامي بويژه بعد از انقلاب اسلامي نتوانستند يا فرصت نيافتند مانيفست و مباني نظري و رهيافت‌ها و برنامه‌هاي اين پارادايم را در حوزه‌هاي مختلف فرهنگ و سياست و اقتصاد و اجتماع تدوين و ارائه نمايند شايد اگر شهيد بهشتي فرصتي مي‌داشت به اين مهم همت می‌گماشت، به همين دليل امروز ما در فقدان اين مباني و مانيفست چاره و راهي جز استناد به سخنراني‌ها و آثار پراكنده برخي از بزرگان انقلاب نداريم و به همين دليل حتي نتوانسته‌ايم به ويژه در دانشگاه‌هاي خودمان به شبهات و سؤالاتي كه عمدتا از مشرب حاملان پارادايم مسلط مطرح می‌شود پاسخ بگوييم و شوربختانه بايد گفت عنصر دانشگاه را غالبا به اجاره حاملان پارادايم مسلط داده‌ايم.
مقدمه چهارم: بارزترين تجلي اين خلا در رفتار سياسي و مديريتي اغلب رؤسای قوه مجريه ما خودش را نشان داده است چون سياست‌ها و مواضع اعلامي اينها بيش از اينكه با مولفه‌هاي پاراديم انقلاب اسلامي همخواني داشته باشد بر اساس مولفه‌هاي «پارادايم مسلط» تنظيم و ارائه شده است! بطور مثال وقتي عبارت «جامعه جهاني» - كه در واقع متشكل از اقليتي از كشورهاي پازل آمريكا هستند - علنا از زبان رئيس جمهور ايران اسلامي ما صادر مي‌شود مفهوم روشنش اين است كه پرزیدنت ناخواسته در ميدان بازي پارادايم مسلط (جامعه جهاني) ايفاي نقش مي‌كند.
با اين چهار مقدمه سؤال نگارنده اين است كه ما پس از ٣٨ سال آزمايش و خطا چه اولويت و نيازي داريم و رئيس‌جمهور دوازدهم ما بايد واجد چه ويژگي‌هاي برجسته‌اي باشد كه تامين كننده منافع دراز مدت و كوتاه مدت كشور و نظام و پارادايم باشد؟
مختصرا لازم می‌دانم در پاسخ همين سؤال عرض كنم هر چند خيلي هم دير شده است اما رئيس جمهور آتي ايران حتما بايد عنصري باشد كه از عمق جان و بن دندان به پارادايم انقلاب اسلامي و ماموريت و آثار تاريخي آن معرفت و اشراف نظري داشته باشد، ثانيا در عرصه كارآمدي مديري خلاق و استراتژيست، با اعتماد به نفس بالا، اهل كارجمعي و نقدپذير، مستقل و متعامل، فرصت شناس و پيشران و نخبه گرا و مردمي باشد تا حداقل در عرصه اجرا و مديريت كشور مترجم كارآمدي پارادايم انقلاب اسلامي باشد چون واقعا داشتن ده ميليون بيكار و ده ميليون حاشيه نشين براي كشوري با مختصات ژئواستراتژيك و ژئواكونوميك ايران برازنده كه نبوده هيچ، مايه سرافكندگي و به قول يكي از بزرگان انقلاب، مايه شرمندگي است. (نقل به مضمون)
و قطعا البته اگر نگاه‌ها از چهره‌هاي تكراري فراتر برود، پيداكردن چنين عناصري براي معرفي به مردم غير ممكن نيست و براي معرفي او دير هم نيست!
محمود عباس زاده مشكيني