بهکارگیری یکپارچه ظرفیتهای آموزشی، تربیتی و رسانهای کشور در جهت تحکیم بنیان خانواده و روابط خانوادگی(بخش نخست)
آموزشهای رسانهای روشنگر مسیر تحکیم خانواده
گالیا توانگر
خانواده به عنوان اولین کانونی که فرد در آن قرار میگیرد، دارای اهمیت بسیاری است.اولین تأثیرات محیطی که فرد دریافت میکند از محیط خانواده است و حتی تأثیرپذیری فرد از سایر محیطها میتواند نشأت گرفته از همین محیط خانواده باشد. خانواده پایه گذار بخش مهمی از سرنوشت انسان است و در تعیین سبک و خطمشی زندگی آینده، اخلاق، سلامت و عملکرد فرد در آینده نقش بزرگی بر عهده دارد. سیاستهای کلی خانواده ابلاغی مقام معظم رهبری به عنوان نقشه راه همه اقشار جامعه اعم از مردم و مسئولان برای حفظ کیان خانواده محسوب میشود.نهادهای مسئول نیز باید در قالب کمیتههای تخصصی برای پیگیری و تحقق بندهای شانزده گانه سیاستهای کلی خانواده تلاش کنند.در حقیقت دوام و ثبات خانواده به تحقق این سیاستها و ترویج سبک زندگی اسلامی بستگی دارد.با این حال نکته مهم و حائز اهمیت در به ثمر رساندن این سیاستها این است که نهادها و مردم دست به دست هم داده و درتغییر سبک زندگی خود موفق عمل کنند.
بند پنجم این سیاستها چنین عنوان میکند: تحکیم خانواده و ارتقاء سرمایه اجتماعی آن بر پایه رضایت و انصاف، خدمت و احترام و مودت و رحمت با تأکید بر: بهکارگیری یکپارچه ظرفیتهای آموزشی، تربیتی و رسانهای کشور در جهت تحکیم بنیان خانواده و روابط خانوادگی. فرهنگ سازی و تقویت تعاملات اخلاقی. مقابله مؤثر با جنگ نرم دشمنان برای فروپاشی و انحراف روابط خانوادگی و رفع موانع و زدودن آسیبها و چالشهای تحکیم خانواده. ممنوعیت نشر برنامههای مخل ارزشهای خانواده. ایجاد فرصت برای حضور مفید و مؤثر اعضای خانواده در کنار یکدیگر و استفاده مؤثر خانواده از اوقات فراغت به صورت جمعی. ما در این سلسله گزارشها سعی مان بر این است که بهکارگیری یکپارچه ظرفیتهای آموزشی، تربیتی و رسانهای کشور در جهت تحکیم بنیان خانواده و روابط خانوادگی را مورد بررسی قرار دهیم.
ابلاغ سياست هاي کلي«خانواده» از سوي مقام معظم رهبري در 13 شهريورماه به روساي قواي سه گانه و رئيس مجمع تشخيص نظام، در جهت اجراي بند يک اصل 110 قانون اساسي در حقيقت اتفاقي بود که چهره جديدي از نظريه پردازي هاي متفکران مسلمان ايراني را نشان داد.اجراي بندهاي 16 گانه اين سياستها که زندگي «خانواده محوري» در جامعه را محور قرار داده، لازم است که اين سبک از زندگي به عنوان يک باور عمومي تبليغ و ترويج شود، زيرا زماني که به شکل يک باورعمومي تبديل شود ميتواند مقابل تبليغات تشويق به فردگرايي قد علم کند و اين مهم با استفاده از راهکارهاي مختلف علمي و فرهنگي براي معرفي و تبيين اين سياستها به عنوان مطالبه عمومي و اجراي آن توسط نهادهاي دولتي سريعتر اتفاق خواهد افتاد.
نقش اراده جمعی درتحکیم بنیان خانواده
فرد در کنار تأثیری که از اجتماع خود میپذیرد با توشهای که از خانواده خود دریافت کرده است محیط پیرامون خود را تحت تأثیر قرارمیدهد. چنین تأثیراتی علاوه بر مسائل پیرامونی جزیی بلکه بر مسائل کلان اقتصادی - اجتماعی و سیاسی یک جامعه نیز نقش دارند. به این ترتیب به نظر میرسد که اصلاح یک جامعه، پیشرفت و ترقی آن از جنبههای مختلف تأثیر اصلاح خانواده ، توجه افراد به اهمیت خانواده و آموزش آنهاست.یکی از کانالهای مهم آموزشی هم اکنون رسانهها اعم از مکتوب و تصویریاند.
فهیمه ناظری یک جامعه شناس استحکام نهاد خانواده را اهرم رشد و تعالی ارزشها در جامعه دانسته و به گزارشگر کیهان میگوید: «کوچکترین لغزشی در استحکام نهاد خانواده آسیبهای جبران ناپذیری به دنبال خواهد داشت که ضرر و زیان آن متوجه همه آحاد و دستگاههای جامعه خواهد شد؛ لذا با توجه به همه جانبه بودن تحکیم خانواده ضروری ست که تمامی نهادهای مسئول به صحنه بیایند و مردم را برای تحکیم بنیان خانواده یاری دهند.»
وی ادامه میدهد: «اولین گام موثر در تحقق سیاستهای کلی خانواده این است که دستگاهها برنامه مشترک و کاربردی برای تحقق سیاستهای خانواده ارائه دهند. متاسفانه در زمینه تولید محتوا به طورمستقیم و غیرمستقیم در رابطه با تحکیم بنیان خانواده آن طور که باید موفق نبودهایم؛البته میتوان از ظرفیتهای موجود مانند رسانه بهره برد. حقیقت امر این است که برنامهسازان رسانهای ما آنطور که باید و شاید هم و غم خود را بر روی تولید برنامههایی با محتوای سبک زندگی ایرانی- اسلامی قرار نداده و همچنان به تبلیغ زندگی پر زرق و برق سرمایهداری مشغولند. این در حالی ست که جامعه کنونی ایرانی- اسلامی بیش از هر چیز به تبلیغ سبک زندگی ایرانی -اسلامی و الگو گیری از خانواده اسلامی نیاز دارد که وصفش در متون اخلاقی و دینی مان بسیار آورده شده است.»
این کارشناس مسائل فرهنگی بیش از هر چیز بر هماهنگی بین سازمانی برای تحقق سیاستهای کلی خانواده تاکید کرده و میگوید:«تمامی ارگانها همچون وزارتخانههای فرهنگ و ارشاد اسلامی، آموزش و پرورش، بهداشت و درمان و سازمان تبلیغات اسلامی، حوزه علمیه، رسانه ملی و... باید برای اجرا و عینی شدن این مهم در جامعه برنامه مشترک و کاربردی ارائه دهند.»
تقویت بنیان خانواده در گرو بازنگری
در آموزش
حجتالاسلام مهدی ظفرمند یک کارشناس مسائل خانواده برایمان درباره نقش آموزش در تحکیم بنیانهای خانواده میگوید: «ما از آموزشهایی سخن میگوییم که دو اصل صداقت و ایمان را در قلب خانواده اسلامی و فرزندان نهادینه کنند.چنانچه این اتفاق بیفتد با تشکیل خانوادههای جوان و ازدواج جوانان شاهد مصونیت جامعه از دروغ ها،اختلاسها و نارواها خواهیم بود. اسلام حتی پایگاه اصلی دریافت این قبیل آموزشها را معرفی کرده و پیش روی آحاد جامعه قرار داده است که همانا پایگاه تجمع جوانان مسجد است.»
وی ادامه میدهد: « نقش و جایگاه مسجد در جامعه، نقشی اساسی و محوری است و این مکان دینی ـ عبادی منبع اصلی ترویج ارزشهای والای اسلامی است. مسجد میتواند در تشکیل خانوادهای تکاملیافته و تربیت نسلهای آینده بسیار تأثیرگذار باشد و اگر مشارکت در نماز جماعت، مناسبتهای مختلف دینی و عبادی و ختمهای قرآن در ماه رمضان نهادینه شود، سهم زیادی در تحکیم پایههای خانواده خواهد داشت.»
این کارشناس مسائل خانواده پایگاه دوم آموزشهای پایه برای تحکیم خانواده را مدرسه معرفی کرده و میگوید: «هم اکنون هرگونه فرمولی به ذهن فرزندانمان تزریق میشود به جز فرمول حیاتی سبک زندگی اسلامی.مدارس برای رسیدن به سطح مطلوب آموزش سبک زندگی راهی طولانی پیش رو دارند.در گام نخست باید بر روی تولید محتوای آموزش سبک زندگی در مدارس کار کرد.»
اثرگذاري رسانه بر نهاد خانواده
نقش رسانه در تحکیم خانواده حکم شمشیر دو لبه را دارد. از یکسو میتوان با استفاده از ظرفیتهای رسانه الگودهیهای مناسبی در جهت ترویج سبک زندگی ایرانی - اسلامی ارائه داد و از سوی دیگر با کوچکترین لغزشی در برنامه سازی جامعه و نسلهای آتی را به خطر انداخت.
اثرگذاري رسانه بر نهاد خانواده از جهات مختلف حائز اهميت بوده و حضرت امام خميني(ره) در اين مورد میفرمايند: «رسانه خوب و مفید میتواند حکم یک دانشگاه را برای اعضای خانواده داشته باشد.»
صادق حسن پور یک کارشناس ارشد مدیریت رسانه در گفتوگو با گزارشگر کیهان میگوید: «در حال حاضر نقطه بزنگاه برنامههای رسانهای بانوان و کودکان و نوجوانان هستند. براین اقشار میتوان بیشترین تاثیرگذاری برنامههای تلویزیونی را شاهد بود.براین اساس اگر بگوییم که صدا و سیما یکی از اساسیترین عوامل و از کارآمدترین و موثرترین ابزارهای تقویت خانواده است، بیراه نگفتهایم. برنامههای رسانهای زمانی میتوانند سمت و سوی آموزشی در جهت تقویت بنیان خانواده بیابند که نقشه راه داشته باشیم و اهداف تعیین شده و مدون باشند. برای مثال باید اندیشید در برنامههای صدا و سیما خواهان تبیین رابطه زوجین بر پایه کدام سبک زندگی هستیم؟»
وی در تکمیل صحبتهایش میگوید: «باید فکر کرد که آیا میخواهیم شیوههای اخلاقمداری اسلامی را ترویج کنیم و یا صرفا منابع و مآخذ ما همان جنبههای روانشناسی غربی و سبک و سیاق زندگی غربی است؟ در اين مسير رسانه مطلوب و ايدهآل رسانهای است كه با الگوسازی مثبت، پرداختن به سبك درست زندگی و بيان تكاليف و مسئوليتهای متوجه زوجين، به دنبال ايجاد مصونيت و حفظ و تقويت قداست خانواده و كاستن از آسيبهای آن باشد.»
نبود مجری توانمند در اجرایی کردن سیاستهای تحکیم خانواده
یک کارشناس دینی و مسائل خانواده در اسلام درخصوص سیاستهای خانواده اینگونه اظهارنظر میکند: «بسیاری از مطالبات رهبر معظم انقلاب در موارد مختلف به روی زمینمانده است.درچند سال گذشته نیز مسائل و سیاستهای مختلفی در حوزه زنان و خانواده مطرح شد، اما هیچگاه عملیاتی نشدند؛ چراکه متولی مسئول و متعهدی برای پیگیری و عملیاتی کردن این مسائل وجود ندارد.»
فاطمه مهریزاد استاد دانشگاه و فعال رسانه در شاخه هنر برایمان میگوید: «بیش از هر چیز برای انتقال آموزشها و مفاهیم تحکیم خانواده باید ازابزار هنر بهره گرفت. بویژه اینکه جامعه هدف بانوان هستند و با روحیه حساس این قشر سر و کار داریم. میتوان در قالب نمایشهای تلویزیونی کوتاه خیلی ازمسائل را در ذهن مخاطب ماندگار کرد.»
زهرا عیسیپور یک فرهنگی میگوید: «بیش از هر چیز از نبود مجری قدر در اجرایی کردن سیاستهای تحکیم خانواده رنج میبریم. هنوز برنامههای گذشته نظیر بیمه شدن زنان سرپرست خانوار و... اجرایی نشدهاند که دولتها عوض میشوند و به تبع آن برنامهها تغییر میپذیرند. در حالی که برنامههای تحکیم خانواده نباید تابعی متغیر باشد؛ باید به روشنی نوشته شده و با جدیت اجرایی شدنشان پیگیری شود.»
نکته حائز اهمیت دیگری که باید در مورد کارکردهای رسانه در تحکیم خانواده مدنظر قرار داد این است که رسانه به همان اندازهای که میتواند برای آموزش جامعه موثر باشد،به همان اندازه چه از لحاظ محتوایی و چه از لحاظ میزان ساعات استفاده مخاطبین از رسانه میتواند آسیبآفرین ظاهر شود. کارشناسان بر این باورند که یکی از محورهای اصلی آموزشهای رسانهای خواهناخواه باید معطوف به آموزش استفاده درست از این ابزار برای تعالی خانواده و جامعه باشد. از لحاظ كيفی نيز لازم است براساس ارزشهاي دينی، اخلاقی و بومی، ملاكها و مرزهايی برای استفاده از برنامهها تعيين شود. در ارائه برنامههای رسانهای به ویژه تلویزیونی باید نجابت حرف اول را بزند، نجابت در کلام، ارتباطات، تصمیمگیریها و ....