حرکت نمادین و اعتراضی مایلیکهن یادآور وضعیت فرهنگی نامناسب فوتبال
سرویس ورزشی -
در اخبار مربوط به مسابقات فوتبال دسته اول باشگاههای ایران خواندیم که محمد مایلیکهن سرمربی تیم ملوان در بازی تیم شمالی با اکسین، وقتی میبیند و میشنود که بعضی هواداران تیمش بازی را رها کرده و علیه تیم شهری نزدیک و هم استانی و هواداران آن، شعارهای خارج از نزاکت میدهند و توهین میکنند، نیمکت را رها کرده و به حالت قهر به رختکن میرود و تا شروع نیمه دوم به جایگاه خود باز نمیگردد. این حرکت نمادین مایلیکهن که یک بار هم چند سال پیش وقتی ایشان مربی تیم لرستانی «گهر» بود، تکرار شده بود، در جای خود قابل تقدیر و تحسین است. حتی به گمان ما در این فوتبال به شدت از نظر فرهنگی آسیب خورده و آسیبپذیر، انجام آن لازم و ضروری است، اما چون از قدیم گفتهاند و درست گفتهاند که «یکدست صدا ندارد»، آن را برای اصلاح وضع فرهنگی فوتبال و شرایط نابههنجار حاکم بر اکثر ورزشگاههای آن، کافی نمیدانیم. خوانندگان و علاقهمندان نیک میدانند که یکی از کلیدواژهها و حرفهای اصلی ما طی سالیان اخیر درباره فوتبال ایران این بوده است که: آنچه که موجب شده این رشته جذاب و پرطرفدار در کشور ما از رشد و پیشرفت مورد انتظار برخوردار نباشد و جسم و جان آن را آزار داده است، نه کمبود فنی یا مالی و یا انسانی، بلکه مسائل فرهنگی و اخلاقی است. در این باره هم بسیار نوشته و به سهم خود سعی کردهایم، علل و چگونگی پیدایش این وضع و همچنین تداوم آن را تحلیل و تبیین نمائیم. برای حل این معضل، که اگر واقعاً و عملاً و نه شماری و مصاحبهای! خواهان برطرف کردن موانع بر سر راه پیشرفت فوتبال ایران هستیم، باید آن را حل کنیم، یک عزم جمعی و یک برنامه حسابشده و هماهنگ لازم است. در این باره مسئولیت اصلی به طور طبیعی و منطقی برعهده مسئولان است، مسئولانی که مهمترین وظیفه آنها، رشد و اعتلای فوتبال ایران است، آنها برای انجام این وظیفه حتماً باید برای درمان مشکلات فرهنگی و توقف حرکت ایران در کژراهه و ریلگذاری آن در مسیر سلامت و پیشرفت، فکر و برنامه و قبل از آن اراده و عزم و جزم داشته باشند و هرگز به وضع موجود و شرایط فعلی دل خوش ندارند و بسنده نکنند و مثل اسلاف خود در باد دو، سه موفقیت حتی صعود به جام جهانی نخوابند و سعی در القای این فکر و باور نداشته باشند که وضع فوتبال رو به راه است.
به هر حال، حرکت نمادین و اعتراضی آقای مایلیکهن در ورزشگاه انزلی، بهانهای شد تا براساس وظیفه درباره وضعیت فرهنگی ورزش و لزوم اصلاح آن این چند سطر را قلمی نمائیم و این نکته را یادآور شویم که این وضعیت نابسامان و دلآزار، تنها به ورزشگاه انزلی و طرفداران تیم این شهر مختص نیست و چنانچه شاهدیم در اکثر قریب به اتفاق ورزشگاهها و تقریباً در کلیه ردههای سنی از نونهالان گرفته تا لیگ برتر این اتفاقات که بیتعارف از، عقبماندگی فوتبال «و دور بودن آن از استانداردهای حرفهای» حکایت میکند، رخ میدهد. ضمن اینکه وضعیت ناخوشایند فرهنگی و اخلاقی فقط در ورزشگاهها و به هنگام برگزاری مسابقات رخ نمیدهد، بلکه مناسبات و روابط و رفتار فرهنگی دلآزار تقریباً در همه جای این فوتبال و لایههای مختلف آن دیده میشود و این نیز دلیلی ندارد، جز اینکه جریانات مخرب و ضدفوتبال طی سالهای اخیر و به لطف وادادگی و نابلدی یا عدم صداقت بعضی مسئولان و مدیران ارشد و باشگاهی و... حسابی به ارکان و جایگاههای مختلف چنگ انداخته و از قبل آن دنبال تأمین منافع تضمین جایگاه خود هستند، نه منافع ملی و مطالبات مردمی که چیزی نیست جز پیشرفت و اعتلای فوتبال مستعد ایران. همه این مسائل که ریشه در واقعیات دارد، بیانگر این مطلب است که مسئولان فوتبال - آقای تاج و همکارانش- اگر واقعاً و متعهدانه بخواهند به وظیفه خود عمل کنند، کاری سخت و دشوار در پیشرو دارند.