آقای وزیر چشم شما روشن!(نامه رسیده...)
موزه هنرهای معاصر ایران به عنوان بزرگترین و پیشروترین گالری نمایش آثار هنری ایران این روزها شاهد برپایی مجموعهای از آثار مکتوب - نقاشیها، صنایع دستی و آثار نمایشی مدرن مرحومه فریده لاشایی مترجم نقاش و فیلمساز - در گذشته در سال 1391 - است. از آنجا که این مجموعه دولتی و برخوردار از حمایتهای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است انتظار میرود گزینش نوع و نحوه نمایش آثار برگزیده در گالریهای 8گانه این تالار معظم شامل ملاحظات و ترتیبات مبتنی بر درونمایههای تعریف شده در حدود و معیارهای وزارت فرهنگ و ارشاد باشد طبیعتا ضوابط چیدمان و نوع آثار ارائه شده در این مجموعه هر چه قدر هم که مدرن و امروزی باشد با نمایش امثال آن در گالریهای کذا و کذا که به نمایشخانههای زیرزمینی شبیهتر مینماید متفاوت است. معالوصف نویسنده این متن که از علاقهمندان هنرهای سنتی ایرانی است و اتفاقا در مورخ 1394/10/15 برای تماشای آثاری با نگاه متفاوت و امروزیتر گذارش به سرسراهای باشکوه این مجموعه افتاد، در طول بازدید از راهروهای عریض و طویل و گالریهای آن به چیدمانی برخورد که گویا در یکی از آرتگالریهای لندن یا نیویورک قدم میزند. با توجه به اینکه دفتر مدیر مجموعه در مجاورت گالریهای 8گانه این مجموعه فرهنگی هنری است بسیار بعید مینماید که جناب «ملانوروزی» از محتوا و شکل مجموعه تحت امرش بیاطلاع باشد. الغرض، مدخل ورودی این نمایشگاه در پوشش ویترینهای شیشهای نمایشگر بیوگرافی و اسناد سجلی و آموزشی فریده لاشایی است. در این بین نمایش عکسهای خصوصی و آلبوم هنرهای نمایشی نامبرده به صورت مکشوفه و بیحجاب اولین نکتهای است که زنگ هشدار سلطه تفکر روشنفکری را در این مجموعه فرهنگی به صدا درمیآورد. در تالارها و راهروهای بعدی ضمن حک خاطرات نامبرده بر روی دیوار و آنجا که صاحب آثار به ذکر خاطرات گذشته و دیدارهایش با اصحاب قلم و فیلمسازانی از جمله مسعودخان کیمیایی میپردازد، نمایش تصاویر بهروز خان وثوقی در نماهایی برگزیده از فیلم قیصر از شیفتگان فیلمفارسی، دلبری میکند.
در طول نمایشگاه علاوه بر نمایش ابراز ارادتهای خاص فریده لاشایی به نویسندگانی همچون برتولت برشت و برخی از هنرمندان دنیای غرب، آثاری برگزیده از پیشروان هنر معاصر در غرب و ایران از جمله جکسون پولاک به نمایش گذاشته شده است. مهمترین نکته و سوال برای من به عنوان یکی از علاقهمندان به هنر پیدا کردن ارتباط میان فضای غنایی و البته نوستالژیک صدای مشهورترین خواننده کلاسیک دنیای عرب با حال و هوای مدرن نمایشگاه بود. به نظر من افرادی که با پناه بردن به تابوت فراموشخانه ذهن خود آنچه خود داشتند را ز بیگانه طلب میکنند باید یحتمل به جای پیش نوای دلانگیز امکلثوم مصری در مدخل گالری هشت، نوگرایی کرده و ایضا انتخابی از امثال مایکل جکسون یا دستکم از نغمههای طربناک نانسی عجرم یا هیفا وهبی بهره میبردند که به مراتب امروزیتر مینمود. حال گذشته از طعنه و مطایبه، واقعا یکی از دستاندرکاران برپایی این نمایشگاه به اصطلاح مدرن، ارتباط میان صدای خواننده در گذشته دهههای پیش جهان عرب، با حال و هوای امروزی یک آرتیست مدرن را برای ما تشریح کند. جناب وزیر درسی هم به محضر حضرتعالی پس بدهم. از آنجا که گفتهاند اضاعهًْ الفرصهًْ غصه خود یا دستکم معاونت محترم هنری تا نغمه مغنی دنیای عرب خاموش نشده در مدخل گالری 8 مجموعه هنرهای معاصر از نغمات عربی با فریادهای مشوقان و طنین غنای عربی حظ ببرید. التماس دعا!