به مناسبت ارتحال آیتالله محمدمهدی آصفی(ره)
فقیهی نواندیش، متکلمی ماهر و نویسندهای پرکار
آیتالله حاج شیخ محمد مهدی آصفی عضو شورای عالی مجمع جهانی اهل بیت(علیهم السلام)، دانشمند علوم اسلامی و از روحانیان فعال مذهبی و اجتماعی و نماینده رهبر معظم انقلاب در نجف اشرف در سن 78 سالگی به دیار حق شتافت.
وی در فقه، اصول، تفسیر و فلسفه و برخی مسائل اقتصادی و اجتماعی صاحب نظر و دارای تألیفات بود و از مبارزان فعال علیه رژیم بعثی عراق نیز به شمار میآمد.
رهبر معظم انقلاب در پیام خود به مناسبت ارتحال آیتالله محمد مهدی آصفی فرمودند:
«ایشان فقیهی نواندیش و متکلّمی ماهر و نویسندهای پرکار و اثرگذار بود و دهها کتاب مفید و ناظر به مسائل مورد ابتلا در حوزه عقاید و کلام و فقه، ثمره عمر با برکت ایشان است. آن مرحوم همچنین در عرصه مبارزات سیاسی و اجتماعی در عراق، از سابقهای درخشان برخوردار بود و فکر سنجیده و تحلیل عمیق از مسائل منطقه، در شمار ویژگیهای این شخصیت جامعالاطراف محسوب میگشت. زهد و بیرغبتی به تمتعات مادی و تن سپردن به معیشت و زیست فقیرانه طلبگی از خصوصیات برجسته دیگر این روحانی عالیقدر بود. سالها تحمل زحمت نمایندگی اینجانب در نجف اشرف، حق بزرگی را از آن مرحوم بر عهده اینجانب میگذارد که امید دارم لطف و رحمت الهی حقگزار همه خدمات علمی و دینی و اجتماعی ایشان باشد».
آنچه در پی میآید شرح حالی از حیات نورانی و با برکت این دانشمند وارسته و فقیه زاهد است:
تولد
محمدمهدی آصفی در سال ۱۳۱۶ هجری شمسی در آغوش خانوادهای مذهبی در شهر نجف اشرف به دنیا آمد. پدر ایشان «آیتالله علی محمد بروجردی آصفی» از علمای نجف و مادرش دختر «شیخ محمدتقی بروجردی» بود که هر دو از عالمان حوزه علمیه نجف به شمار میآمدند.
تحصیلات در حوزه و دانشگاه
او از کودکی به دروس حوزوی علاقه زیادی داشت و در اوان نوجوانی وارد حوزه علمیه نجف اشرف شد.
مباحث ادبیات عرب را از «عبدالمنعم فرطوسی» آموخت و برای فراگیری منطق به نزد «محمدرضا مظفر» رفت. سپس اصول فقه را در نزد «صدرا بادکوبهای»، فقه را در نزد «مجتبی لنکرانی» و تفسیر را نزد «سرابی» فرا گرفت.
وی دروس سطح عالی و سپس خارج فقه و اصول نزد حضرات آیات، «سید اسدالله مدنی»، «سید ابوالقاسم خوئی»، «امام خمینی»، «سید عبدالله شیرازی»، «حسین حلی»، «میرزا باقر زنجانی»، «سید محسن حکیم»، «مرتضی آل یاسین»، «سید محمد روحانی»، «میرزا هاشم آملى» و «مسلم ملکوتی» تلمذ کرد و اجازه اجتهاد خود را از آیتالله میرزا هاشم آملی و شیخ مرتضی آل یاسین دریافت نمود.
«علامه طباطبایی» نیز از بزرگانی بود که آیتالله آصفی از محضر او بهره برد.
ایشان همگام با دروس حوزوی، درسهای دانشگاهی را تا مقطع فوق لیسانس در رشته معارف اسلامی دانشگاه بغداد ادامه داد.
عضویت در حزب الدعوه
با تأسیس حزب الدعوة الاسلامیة از سوی «آیتالله شهید سید محمدباقر صدر» محمدمهدی آصفی به آن پیوست و از اعضای رهبری کل (القیادة العامة) آن شد.
اخراج از عراق
حکومت صدام در دهههای چهل و پنجاه، نسبت به ایرانیان مقیم عراق سخت گیری میکرد و بسیاری از «عراقیهای ایرانیالاصل» را از این کشور اخراج نمود.
آیتالله آصفی نیز از گزند این حادثه در امان نماند و در سال ۱۳۴۹ (ه.ش.) به دستور دولت عراق اخراج شد و سالها در ایران و کویت زندگی کرد.
همگامی با انقلاب امام خمینی(ره)
در پاییز سال ۱۳۵۷ ه.ش. (اکتبر ۱۹۷۸م.) حزب الدعوة طی بیانیهای حمایت کامل خود را از انقلاب اسلامی ایران اعلام کرد و محمدمهدی آصفی به نمایندگی از این حزب به پاریس رفت و ضمن دیدار با امام خمینی(ره) پشتیبانی حزب از ایشان را به اطلاع وی رساند.
با به قدرت رسیدن صدام حسین در عراق در ۲۵ تیر ۱۳۵۸ ه.ش/ ۱۶ ژوئیه ۱۹۷۹، روند سرکوب حزب شدت گرفت و واکنش حزب در پیش گرفتن مبارزۀ مسلحانه بود. رژیم صدام اعضای حزب را دستگیر و صدها تن از آنان را پس از محاکمههای فرمایشی اعدام کرد. در چنین اوضاعی، حزب الدعوة مرکز فعالیت خود را به ایران منتقل کرد و محمدمهدی آصفی در تابستان ۱۳۵۸ ه.ش/ ۱۹۷۹ به ایران آمد.
حضور در جبهههای جنگ تحمیلی
با آغاز حمله ناجوانمردانه رژیم بعث به ایران و تشکیل «سپاه بدر» از سوی مجاهدان عراقی، آیتالله آصفی در کنار این رزمندگان حضور داشت. ایشان تا آخرین روزهای عمرش به مجاهدین در میدانهای نبرد ضدداعش سر میزد.
عضویت در مجمع جهانی اهل بیت (علیهم السلام)
آیت الله محمدمهدی آصفی از ابتدای تأسیس مجمع جهانی اهل بیت(ع)، عضو شورای عالی این سازمان جهانی بود.
وی همچنین از سال ۱۳۸۱ تا ابتدای سال ۱۳۸۳ ه.ش. دبیرکلی مجمع را بر عهده داشت.
آیتالله اصفی تا زمان وفات، رئیس مجمع محلی اهل بیت(ع) در عراق نیز بود که فعالیت صدها مبلغ مذهبی و رسیدگی به امور کتابخانهها و مراکز دینی را نظارت میکند.
فعالیتهای خیریه
یکی از مهمترین جلوههای حیات علامه آصفی، تلاش وی در امور خیریه بود.
تأسیس و اداره مؤسسه خیریه امام باقر(ع) یکی از این اقدامات ایشان در این زمینه است که تقریباً 7500 خانواده بیبضاعت عراقی و افغانی را در بیش از ۳۳ نقطه از ایران سرپرستی میکرد.
ایجاد مجتمعهای مسکونی (حدود ۱۱۰ واحد مسکونی) برای ایتام در قم و ۲۲۰ واحد مسکونی برای کمکهای مادی و معنوی به مؤمنین در داخل عراق و داخل کشور افغانستان از دیگر فعالیتهای این مؤسسه است.
زهد کمنظیر
زهد آیتالله آصفی و دوری وی از زخارف دنیوی، آنچنان کم نظیر است که به «ضربالمثل» تبدیل شده است. آیتالله عاصفی با کمال زهد، زندگی خود را گذراند. منزل ایشان در قم و نجف اشرف مظهر کاملی از زهد است و از سطح معمولی طلبهها هم به مراتب پایینتر بود. در حالی که میلیاردها تومان پول از طرف خیرین در اختیار ایشان بود، اما ذرهای برای خودش مصرف نکرد. در طی سالهایی که ایشان دبیرکل مجمع جهانی اهل بیت(ع) بود هیچ وقت از غذای مجمع استفاده نکرد و از منزل غذا میآورد یا پول شخصی میداد تا از بیرون غذا تهیه کنند.
بازگشت به عراق
آیتالله آصفی پس از سقوط رژیم بعثی صدام حسین به عراق بازگشت و در حوزه علمیه نجف اشرف به فعالیتهای علمی مشغول شد. وی همچنین به عنوان «نماینده رهبر معظم انقلاب اسلامی در نجف اشرف» نیز انجام وظیفه میکرد.
آثار علمی
برخی از کتابهای ایشان به شرح زیر است:
ــ ملکیة الارض فیالاسلام؛
ــ فی رحاب القرآن؛
ــ در آینه وحی (ترجمه کتاب بالا در چهارده جلد)؛
ــ الاجتهاد والتقلید و سلطات الفقیه و صلاحیاته؛
ــ الاصر و الاغلال؛
ــ الامة الواحدة والموقف من الفتنه الطائفیة؛
ــ الانتظار الموجه؛
ــ التحدیات المعاصره و مشروع المواجهة الاسلامیة؛
ــ الجسور الثلاثه، قصه الغاره الحضاریه علی العالم الاسلامی؛
ــ الدعاء عند اهل البیت علیهم السلام؛
ــ الکلمة الطیبة فیالقرآن؛
ــ فی رحاب عاشوراء؛
ــ مشروع الوحده الاسلامیه ثقافیا و سیاسیا؛
ــ ولایة الامر؛ دراسة فقهیة مقارنة.
بیشتر آثار ایشان به زبان عربی است و برخی از آنها به زبانهای دیگر ــ از جمله انگلیسی، فارسی و اردو ــ ترجمه شده است.
کنگره بزرگداشت و تجلیل
در ۲۹ آبان ۱۳۹۳ ه.ش. آیین بزرگداشتی برای آیتالله آصفی با عنوان «کنگره اسوه زهد، جهاد و اجتهاد» در قم برگزار شد. این همایش به کوشش مجمع جهانی اهل بیت (علیهم السلام)، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، جامعة المصطفی(ص) العالمیه و مرکز مدیریت حوزههای علمیه برگزار شد.
خانواده
آیت الله آصفی پنج فرزند دختر و چهار داماد دارند.
ارتحال
علامه محمدمهدی آصفی در ۱۴ خرداد ۱۳۹۴ مصادف با ۱۶ شعبان ۱۴۳۶ درگذشت.
زندگی نامه آیتالله آصفی از زبان خودش
حضرت آیتالله محمدمهدی آصفی، فرزند حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ علی محمد آصفی در گفتوگوی اختصاصی با شفقنا، به گوشهای از زندگینامه با برکت خود اشاره کردند:
بنده از پدری هوشمند و مادری مؤمنه و صالحه در شهر نجف اشرف به دنیا آمدم. همه مراحل درسی حوزوی را از مقدمات تا بحث خارج در نجف گذراندم، به طوری که بیست سال در درس فقه و اصول مرحوم آیتالله خویی و سه سال پای درس امام خمینی(ره) شرکت کردم. همچنین در درسهای فقه مرحوم آیتاللهالعظمی حکیم و فقه و اصول مرحوم آیتالله حاج شیخ حسین حلی و درس اصول مرحوم آیتالله سید محمد روحانی نیز حضور داشتم. لذا تمامی مراحل تخصصی فقه و اصول را در نجف بودم و در همان نجف در حدود 40 سال قبل کتابی فقهی به نام ملکیت زمین تالیف کردم که دو نفر از مراجع و بزرگان به نام مرحوم آیتالله حاج شیخ مرتضی آل یاسین در نجف و دیگری آیتالله شیخ میرزا هاشم آملی در قم به واسطه این کتاب به بنده اجازه اجتهاد دادند که این اجازهها در مقدمه کتاب نیز منتشر شده است.
نظام درسی حوزه نجف اشرف
در آن زمان طلاب در حاشیه دروس تخصصی، درسهای دیگری را هم میخواندند که شامل علم فلک و علم عروض و قافیه و هندسه استدلالی مسطح و از این قبیل درسها بود. بنده هم از همان زمان درمورد متون ادبیات عربی و فارسی بسیار کار کردم. در آن زمان ملکالشعرای بهار بسیاری از این متون را در کتاب سبک شناسی مورد بررسی قرار داده بود. این کتاب در دانشگاه به عنوان یکی از منابع در دوره دکتری تدریس میشد. بنده از همان زمان به مراحل مختلف تقدم و پیشرفت تکاملی نثر فارسی عنایت داشتم. یکی از علاقهمندیهای من کتابهای ادبی است و در این زمینه منابع ادبیات عربی و فارسی را هم زیاد دیدهام.
ورود به تشکیلات حزب الدعوه
یک سال بعد از آمدن عبدالکریم قاسم، با دعوت مرحوم آیتالله سیدمرتضی عسگری وارد حزبالدعوه شدم و در تمامی مدتی نیز که در حزب بودم در کادر رهبری قرار داشتم و اصلا مراحل مقدماتی را نگذراندم. بنده به مدت 15سال سخنگوی حزب بودم و بعد از آن اختلاف نظرهایی پیش آمد که از حزب بیرون آمدم. آن زمان هیئت رهبری را آقایان نوری مالکی و دکتر حیدر باقی و آیتالله سیدکاظم حائری و عدهای دیگر بر عهده داشتند که امروزه هم در خط مقدم تشکیلات حکومتی عراق هستند. این آقایان به مدت 4 سال در تشکیلات رهبری حزب بودند که بعد از هر 4سال تعویض میشدند، اما بنده همواره ثابت بودم تا اینکه اختلاف نظری با حزب الدعوه پیدا کردم و با دوستی و محبت از حزب جدا شدم. البته هنوز هم با این آقایان در ارتباط و دوستی هستم و گاهی با بنده هم مشورت میکنند و مشکلی در زمینه روابط شخصی با ایشان نداشته و ندارم.
دلایل حضور در ایران
بنده در آن زمان فقط تابستانها به ایران میآمدم و همواره در نجف بودم. چهار سال بعد از روی کار آمدن حزب بعث، مورد تهدید حزب قرار گرفتم و در حدود 7 ماه زندگی مخفیانه داشتم. اما خداوند بنده را از گذرگاههای خطرناکی عبور داد و توانستم به کمک دوستان و مادرم با لباس مبدل به سوریه بروم و از آنجا هم به ایران رفتم. در آن دوره برای مدتی در حدود سه سال در ایران بودم و پای درس آیتالله گلپایگانی و میرزا هاشم آملی نشستم و در اواخر آن دوره خودم هم درس خارج فقه و اصول را میگفتم. سپس به کویت رفتم و مدت 7 سال را در آنجا بودم. در آنجا مسجدی را اداره میکردم و کارهای اجتماعی و فرهنگی داشتم و با دانشگاهیان در تماس بودم. پس از این دوره هفت ساله مجددا به ایران بازگشتم و کارهای علمی خود را شروع کردم و درس خارج فقه و اصول را ادامه دادم و ابواب مختلفی از فقه همچون اجاره، قضا، بیع، قواعد فقهی، اجتهاد و تقلید را برای طلاب تدریس کردم.
دیدگاههای سیاسی و مبارزاتی
یکی از کارهای مهم بنده مبارزه با بعثیها و شرکت در مصاحبهها و مناظرههای رادیو و تلویزیونی بود و از این طریق به اقدام علیه سران حزب بعث میپرداختم. بعد از سقوط رژیم هم چند مدتی ایران بودم تا اینکه آیتالله سید محمدباقر حکیم به شهادت رسید. پس از شهادت ایشان بار دیگر به عراق بازگشتم و فعالیتها و اقدامات فرهنگی را آغاز کردم که در راستای فرهنگسازی سیاسی بود. هدف از این فعالیتها این بود که درخصوص انتخابات و پیشآمدهایی که برای نظام عراق رخ میدهد، مردم را نسبت به امور روشن کنم و به آنها بگویم که آمریکا هیچ وقت دوست هیچ ملتی نمیشود و همیشه در تاریخ دشمن مستضعفان بوده و خواهد بود. در این دوره هم کتاب مینوشتم و هم سخنرانی و تدریس خارج فقه و اصول را داشتم اما چون توانایی ادامه کار را نداشتم، تدریس را ترک کردم. زیرا معتقد بودم که کارهای اولای دیگری هست که مقدم بر تدریس هستند و باید به آنها مشغول شوم.
تأسیس مؤسسه خیریه امام باقر(ع)
بعد از بازگشت از کویت در قم مؤسسه خیریه امام باقر(ع) را تأسیس کردیم که وظیفه کمکرسانی به ایتام عراقی و زنان بیوه را بر عهده داشت. زیرا حدود 7 هزار و 500 خانواده عراقی در ایران بودند که در استانهای مختلف ایران بودند و ما به آنها شهریه میدادیم و کمک میکردیم. زمانی هم که به عراق بازگشتیم باز هم این مؤسسه را در نجف تاسیس کردیم و الان هم حدود 7 هزار خانواده را در استانهای مختلف عراق تحت پوشش این مؤسسه هستند.
آثار و تألیفات
یک دوره 14 جلدی تفسیر موضوعی قرآن دارم که تاکنون 4 بار چاپ شده و به زبان فارسی هم موجود است. همچنین حدود 3 سال است که در کار چاپ کتب جیبی هستیم که تاکنون 130 شماره از این کتابها چاپ شده است. مؤلفات بنده درخصوص فقه و مسائل قرآنی و فرهنگ اسلامی است که به 170 الی 180 عنوان میرسد.
وی در فقه، اصول، تفسیر و فلسفه و برخی مسائل اقتصادی و اجتماعی صاحب نظر و دارای تألیفات بود و از مبارزان فعال علیه رژیم بعثی عراق نیز به شمار میآمد.
رهبر معظم انقلاب در پیام خود به مناسبت ارتحال آیتالله محمد مهدی آصفی فرمودند:
«ایشان فقیهی نواندیش و متکلّمی ماهر و نویسندهای پرکار و اثرگذار بود و دهها کتاب مفید و ناظر به مسائل مورد ابتلا در حوزه عقاید و کلام و فقه، ثمره عمر با برکت ایشان است. آن مرحوم همچنین در عرصه مبارزات سیاسی و اجتماعی در عراق، از سابقهای درخشان برخوردار بود و فکر سنجیده و تحلیل عمیق از مسائل منطقه، در شمار ویژگیهای این شخصیت جامعالاطراف محسوب میگشت. زهد و بیرغبتی به تمتعات مادی و تن سپردن به معیشت و زیست فقیرانه طلبگی از خصوصیات برجسته دیگر این روحانی عالیقدر بود. سالها تحمل زحمت نمایندگی اینجانب در نجف اشرف، حق بزرگی را از آن مرحوم بر عهده اینجانب میگذارد که امید دارم لطف و رحمت الهی حقگزار همه خدمات علمی و دینی و اجتماعی ایشان باشد».
آنچه در پی میآید شرح حالی از حیات نورانی و با برکت این دانشمند وارسته و فقیه زاهد است:
تولد
محمدمهدی آصفی در سال ۱۳۱۶ هجری شمسی در آغوش خانوادهای مذهبی در شهر نجف اشرف به دنیا آمد. پدر ایشان «آیتالله علی محمد بروجردی آصفی» از علمای نجف و مادرش دختر «شیخ محمدتقی بروجردی» بود که هر دو از عالمان حوزه علمیه نجف به شمار میآمدند.
تحصیلات در حوزه و دانشگاه
او از کودکی به دروس حوزوی علاقه زیادی داشت و در اوان نوجوانی وارد حوزه علمیه نجف اشرف شد.
مباحث ادبیات عرب را از «عبدالمنعم فرطوسی» آموخت و برای فراگیری منطق به نزد «محمدرضا مظفر» رفت. سپس اصول فقه را در نزد «صدرا بادکوبهای»، فقه را در نزد «مجتبی لنکرانی» و تفسیر را نزد «سرابی» فرا گرفت.
وی دروس سطح عالی و سپس خارج فقه و اصول نزد حضرات آیات، «سید اسدالله مدنی»، «سید ابوالقاسم خوئی»، «امام خمینی»، «سید عبدالله شیرازی»، «حسین حلی»، «میرزا باقر زنجانی»، «سید محسن حکیم»، «مرتضی آل یاسین»، «سید محمد روحانی»، «میرزا هاشم آملى» و «مسلم ملکوتی» تلمذ کرد و اجازه اجتهاد خود را از آیتالله میرزا هاشم آملی و شیخ مرتضی آل یاسین دریافت نمود.
«علامه طباطبایی» نیز از بزرگانی بود که آیتالله آصفی از محضر او بهره برد.
ایشان همگام با دروس حوزوی، درسهای دانشگاهی را تا مقطع فوق لیسانس در رشته معارف اسلامی دانشگاه بغداد ادامه داد.
عضویت در حزب الدعوه
با تأسیس حزب الدعوة الاسلامیة از سوی «آیتالله شهید سید محمدباقر صدر» محمدمهدی آصفی به آن پیوست و از اعضای رهبری کل (القیادة العامة) آن شد.
اخراج از عراق
حکومت صدام در دهههای چهل و پنجاه، نسبت به ایرانیان مقیم عراق سخت گیری میکرد و بسیاری از «عراقیهای ایرانیالاصل» را از این کشور اخراج نمود.
آیتالله آصفی نیز از گزند این حادثه در امان نماند و در سال ۱۳۴۹ (ه.ش.) به دستور دولت عراق اخراج شد و سالها در ایران و کویت زندگی کرد.
همگامی با انقلاب امام خمینی(ره)
در پاییز سال ۱۳۵۷ ه.ش. (اکتبر ۱۹۷۸م.) حزب الدعوة طی بیانیهای حمایت کامل خود را از انقلاب اسلامی ایران اعلام کرد و محمدمهدی آصفی به نمایندگی از این حزب به پاریس رفت و ضمن دیدار با امام خمینی(ره) پشتیبانی حزب از ایشان را به اطلاع وی رساند.
با به قدرت رسیدن صدام حسین در عراق در ۲۵ تیر ۱۳۵۸ ه.ش/ ۱۶ ژوئیه ۱۹۷۹، روند سرکوب حزب شدت گرفت و واکنش حزب در پیش گرفتن مبارزۀ مسلحانه بود. رژیم صدام اعضای حزب را دستگیر و صدها تن از آنان را پس از محاکمههای فرمایشی اعدام کرد. در چنین اوضاعی، حزب الدعوة مرکز فعالیت خود را به ایران منتقل کرد و محمدمهدی آصفی در تابستان ۱۳۵۸ ه.ش/ ۱۹۷۹ به ایران آمد.
حضور در جبهههای جنگ تحمیلی
با آغاز حمله ناجوانمردانه رژیم بعث به ایران و تشکیل «سپاه بدر» از سوی مجاهدان عراقی، آیتالله آصفی در کنار این رزمندگان حضور داشت. ایشان تا آخرین روزهای عمرش به مجاهدین در میدانهای نبرد ضدداعش سر میزد.
عضویت در مجمع جهانی اهل بیت (علیهم السلام)
آیت الله محمدمهدی آصفی از ابتدای تأسیس مجمع جهانی اهل بیت(ع)، عضو شورای عالی این سازمان جهانی بود.
وی همچنین از سال ۱۳۸۱ تا ابتدای سال ۱۳۸۳ ه.ش. دبیرکلی مجمع را بر عهده داشت.
آیتالله اصفی تا زمان وفات، رئیس مجمع محلی اهل بیت(ع) در عراق نیز بود که فعالیت صدها مبلغ مذهبی و رسیدگی به امور کتابخانهها و مراکز دینی را نظارت میکند.
فعالیتهای خیریه
یکی از مهمترین جلوههای حیات علامه آصفی، تلاش وی در امور خیریه بود.
تأسیس و اداره مؤسسه خیریه امام باقر(ع) یکی از این اقدامات ایشان در این زمینه است که تقریباً 7500 خانواده بیبضاعت عراقی و افغانی را در بیش از ۳۳ نقطه از ایران سرپرستی میکرد.
ایجاد مجتمعهای مسکونی (حدود ۱۱۰ واحد مسکونی) برای ایتام در قم و ۲۲۰ واحد مسکونی برای کمکهای مادی و معنوی به مؤمنین در داخل عراق و داخل کشور افغانستان از دیگر فعالیتهای این مؤسسه است.
زهد کمنظیر
زهد آیتالله آصفی و دوری وی از زخارف دنیوی، آنچنان کم نظیر است که به «ضربالمثل» تبدیل شده است. آیتالله عاصفی با کمال زهد، زندگی خود را گذراند. منزل ایشان در قم و نجف اشرف مظهر کاملی از زهد است و از سطح معمولی طلبهها هم به مراتب پایینتر بود. در حالی که میلیاردها تومان پول از طرف خیرین در اختیار ایشان بود، اما ذرهای برای خودش مصرف نکرد. در طی سالهایی که ایشان دبیرکل مجمع جهانی اهل بیت(ع) بود هیچ وقت از غذای مجمع استفاده نکرد و از منزل غذا میآورد یا پول شخصی میداد تا از بیرون غذا تهیه کنند.
بازگشت به عراق
آیتالله آصفی پس از سقوط رژیم بعثی صدام حسین به عراق بازگشت و در حوزه علمیه نجف اشرف به فعالیتهای علمی مشغول شد. وی همچنین به عنوان «نماینده رهبر معظم انقلاب اسلامی در نجف اشرف» نیز انجام وظیفه میکرد.
آثار علمی
برخی از کتابهای ایشان به شرح زیر است:
ــ ملکیة الارض فیالاسلام؛
ــ فی رحاب القرآن؛
ــ در آینه وحی (ترجمه کتاب بالا در چهارده جلد)؛
ــ الاجتهاد والتقلید و سلطات الفقیه و صلاحیاته؛
ــ الاصر و الاغلال؛
ــ الامة الواحدة والموقف من الفتنه الطائفیة؛
ــ الانتظار الموجه؛
ــ التحدیات المعاصره و مشروع المواجهة الاسلامیة؛
ــ الجسور الثلاثه، قصه الغاره الحضاریه علی العالم الاسلامی؛
ــ الدعاء عند اهل البیت علیهم السلام؛
ــ الکلمة الطیبة فیالقرآن؛
ــ فی رحاب عاشوراء؛
ــ مشروع الوحده الاسلامیه ثقافیا و سیاسیا؛
ــ ولایة الامر؛ دراسة فقهیة مقارنة.
بیشتر آثار ایشان به زبان عربی است و برخی از آنها به زبانهای دیگر ــ از جمله انگلیسی، فارسی و اردو ــ ترجمه شده است.
کنگره بزرگداشت و تجلیل
در ۲۹ آبان ۱۳۹۳ ه.ش. آیین بزرگداشتی برای آیتالله آصفی با عنوان «کنگره اسوه زهد، جهاد و اجتهاد» در قم برگزار شد. این همایش به کوشش مجمع جهانی اهل بیت (علیهم السلام)، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، جامعة المصطفی(ص) العالمیه و مرکز مدیریت حوزههای علمیه برگزار شد.
خانواده
آیت الله آصفی پنج فرزند دختر و چهار داماد دارند.
ارتحال
علامه محمدمهدی آصفی در ۱۴ خرداد ۱۳۹۴ مصادف با ۱۶ شعبان ۱۴۳۶ درگذشت.
زندگی نامه آیتالله آصفی از زبان خودش
حضرت آیتالله محمدمهدی آصفی، فرزند حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ علی محمد آصفی در گفتوگوی اختصاصی با شفقنا، به گوشهای از زندگینامه با برکت خود اشاره کردند:
بنده از پدری هوشمند و مادری مؤمنه و صالحه در شهر نجف اشرف به دنیا آمدم. همه مراحل درسی حوزوی را از مقدمات تا بحث خارج در نجف گذراندم، به طوری که بیست سال در درس فقه و اصول مرحوم آیتالله خویی و سه سال پای درس امام خمینی(ره) شرکت کردم. همچنین در درسهای فقه مرحوم آیتاللهالعظمی حکیم و فقه و اصول مرحوم آیتالله حاج شیخ حسین حلی و درس اصول مرحوم آیتالله سید محمد روحانی نیز حضور داشتم. لذا تمامی مراحل تخصصی فقه و اصول را در نجف بودم و در همان نجف در حدود 40 سال قبل کتابی فقهی به نام ملکیت زمین تالیف کردم که دو نفر از مراجع و بزرگان به نام مرحوم آیتالله حاج شیخ مرتضی آل یاسین در نجف و دیگری آیتالله شیخ میرزا هاشم آملی در قم به واسطه این کتاب به بنده اجازه اجتهاد دادند که این اجازهها در مقدمه کتاب نیز منتشر شده است.
نظام درسی حوزه نجف اشرف
در آن زمان طلاب در حاشیه دروس تخصصی، درسهای دیگری را هم میخواندند که شامل علم فلک و علم عروض و قافیه و هندسه استدلالی مسطح و از این قبیل درسها بود. بنده هم از همان زمان درمورد متون ادبیات عربی و فارسی بسیار کار کردم. در آن زمان ملکالشعرای بهار بسیاری از این متون را در کتاب سبک شناسی مورد بررسی قرار داده بود. این کتاب در دانشگاه به عنوان یکی از منابع در دوره دکتری تدریس میشد. بنده از همان زمان به مراحل مختلف تقدم و پیشرفت تکاملی نثر فارسی عنایت داشتم. یکی از علاقهمندیهای من کتابهای ادبی است و در این زمینه منابع ادبیات عربی و فارسی را هم زیاد دیدهام.
ورود به تشکیلات حزب الدعوه
یک سال بعد از آمدن عبدالکریم قاسم، با دعوت مرحوم آیتالله سیدمرتضی عسگری وارد حزبالدعوه شدم و در تمامی مدتی نیز که در حزب بودم در کادر رهبری قرار داشتم و اصلا مراحل مقدماتی را نگذراندم. بنده به مدت 15سال سخنگوی حزب بودم و بعد از آن اختلاف نظرهایی پیش آمد که از حزب بیرون آمدم. آن زمان هیئت رهبری را آقایان نوری مالکی و دکتر حیدر باقی و آیتالله سیدکاظم حائری و عدهای دیگر بر عهده داشتند که امروزه هم در خط مقدم تشکیلات حکومتی عراق هستند. این آقایان به مدت 4 سال در تشکیلات رهبری حزب بودند که بعد از هر 4سال تعویض میشدند، اما بنده همواره ثابت بودم تا اینکه اختلاف نظری با حزب الدعوه پیدا کردم و با دوستی و محبت از حزب جدا شدم. البته هنوز هم با این آقایان در ارتباط و دوستی هستم و گاهی با بنده هم مشورت میکنند و مشکلی در زمینه روابط شخصی با ایشان نداشته و ندارم.
دلایل حضور در ایران
بنده در آن زمان فقط تابستانها به ایران میآمدم و همواره در نجف بودم. چهار سال بعد از روی کار آمدن حزب بعث، مورد تهدید حزب قرار گرفتم و در حدود 7 ماه زندگی مخفیانه داشتم. اما خداوند بنده را از گذرگاههای خطرناکی عبور داد و توانستم به کمک دوستان و مادرم با لباس مبدل به سوریه بروم و از آنجا هم به ایران رفتم. در آن دوره برای مدتی در حدود سه سال در ایران بودم و پای درس آیتالله گلپایگانی و میرزا هاشم آملی نشستم و در اواخر آن دوره خودم هم درس خارج فقه و اصول را میگفتم. سپس به کویت رفتم و مدت 7 سال را در آنجا بودم. در آنجا مسجدی را اداره میکردم و کارهای اجتماعی و فرهنگی داشتم و با دانشگاهیان در تماس بودم. پس از این دوره هفت ساله مجددا به ایران بازگشتم و کارهای علمی خود را شروع کردم و درس خارج فقه و اصول را ادامه دادم و ابواب مختلفی از فقه همچون اجاره، قضا، بیع، قواعد فقهی، اجتهاد و تقلید را برای طلاب تدریس کردم.
دیدگاههای سیاسی و مبارزاتی
یکی از کارهای مهم بنده مبارزه با بعثیها و شرکت در مصاحبهها و مناظرههای رادیو و تلویزیونی بود و از این طریق به اقدام علیه سران حزب بعث میپرداختم. بعد از سقوط رژیم هم چند مدتی ایران بودم تا اینکه آیتالله سید محمدباقر حکیم به شهادت رسید. پس از شهادت ایشان بار دیگر به عراق بازگشتم و فعالیتها و اقدامات فرهنگی را آغاز کردم که در راستای فرهنگسازی سیاسی بود. هدف از این فعالیتها این بود که درخصوص انتخابات و پیشآمدهایی که برای نظام عراق رخ میدهد، مردم را نسبت به امور روشن کنم و به آنها بگویم که آمریکا هیچ وقت دوست هیچ ملتی نمیشود و همیشه در تاریخ دشمن مستضعفان بوده و خواهد بود. در این دوره هم کتاب مینوشتم و هم سخنرانی و تدریس خارج فقه و اصول را داشتم اما چون توانایی ادامه کار را نداشتم، تدریس را ترک کردم. زیرا معتقد بودم که کارهای اولای دیگری هست که مقدم بر تدریس هستند و باید به آنها مشغول شوم.
تأسیس مؤسسه خیریه امام باقر(ع)
بعد از بازگشت از کویت در قم مؤسسه خیریه امام باقر(ع) را تأسیس کردیم که وظیفه کمکرسانی به ایتام عراقی و زنان بیوه را بر عهده داشت. زیرا حدود 7 هزار و 500 خانواده عراقی در ایران بودند که در استانهای مختلف ایران بودند و ما به آنها شهریه میدادیم و کمک میکردیم. زمانی هم که به عراق بازگشتیم باز هم این مؤسسه را در نجف تاسیس کردیم و الان هم حدود 7 هزار خانواده را در استانهای مختلف عراق تحت پوشش این مؤسسه هستند.
آثار و تألیفات
یک دوره 14 جلدی تفسیر موضوعی قرآن دارم که تاکنون 4 بار چاپ شده و به زبان فارسی هم موجود است. همچنین حدود 3 سال است که در کار چاپ کتب جیبی هستیم که تاکنون 130 شماره از این کتابها چاپ شده است. مؤلفات بنده درخصوص فقه و مسائل قرآنی و فرهنگ اسلامی است که به 170 الی 180 عنوان میرسد.