kayhan.ir

کد خبر: ۴۶۵۰۰
تاریخ انتشار : ۱۶ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۹:۳۴
نگاهي به جايگاه طب ايراني و اسلامي در جامعه امروز( بخش نخست)

بهترين درمان کمترين عارضه(گزارش روز)

صديقه توانا

گوشه چارقد سفيد و ململ مادربزرگ هميشه مشتي سياهدانه گره‌خورده بود. به محض اينکه کسي در فصل تابستان در اثر خوردن زياد ميوه‌هايي مثل گوجه‌سبز ، خيار و هندوانه که همه سردي هستند، آب در دهانش جمع و دچار دل درد مي‌شد، يک کف دست سياهدانه به او مي‌داد و از سردي ميوه‌ها کم و دل دردش برطرف مي‌شد. اگر بچه‌ها دچار سرماخوردگي و تب و سرفه شديد مي‌شدند، با يک دم‌کرده، جوشانده و کمي آويشن حالشان خوب مي‌شد و ديگر نيازي نبود براي يک بيماري ساده روانه اين مطب و آن مطب و اين بيمارستان و آن دکتر شوند و کلي هزينه کنند.
اما متاسفانه امروزه بسياري از اين سنت‌هاي کارآمد تا حدودي کم‌رنگ شده است. تا سرمان درد مي‌گيرد، يک مسکن قوي مي‌خوريم و تا دلمان درد مي‌گيرد و به پزشک مراجعه مي‌کنيم کلي عکس و آزمايش و سونوگرافي برايمان تجويز مي‌کنند تا در نهايت بفهمند دچار سردي يا گرمي مزاج شده‌ايم؛ البته قصدمان از چاپ گزارش پيش‌رو خداي ناکرده ناديده گرفتن زحمات و پيشرفت‌هاي روزافزون علم پزشکي نوين نيست، بلکه چگونگي استفاده بهتر و کاربردي‌تر از طب ايراني و اسلامي است. نکته ديگري که در اين دو شماره گزارش مورد نقد و بررسي قرار مي‌گيرد، فوايد طب سنتي، نحوه نظارت بر کلينيک‌هاي طب سنتي است که قارچ‌گونه در گوشه‌ و کنار شهر رشد کرده‌اند و با سلامتي مردم به صورت مستقيم سروکار دارند. ولي آنچه در اين برهه از زمان بايد مورد دقت نظر همگان قرار گيرد اين است که طب ايراني اسلامي جايگاه ويژه و خاص خود را بين مردم باز کرده است و همين مسئله نظارت و دقت نظر بيشتر مسئولان وزارت بهداشت را در مورد عملکرد پزشکان سنتي و نحوه طبابت آنها را مي‌طلبد تا هم مردم و بيماران با خاطري آسوده‌تر به پزشکان طب سنتي مراجعه کنند و هم تناقضاتي که بين برخي از پزشکان اين حوزه مشاهده مي‌شود از بين برود و طب ايراني و اسلامي به جايگاه واقعي خود دست يابد.
نفوذ استعمار و فراموشي طب سنتي
به اعتقاد کارشناسان طب ايراني - اسلامي و پزشکان حاذق اين علم، بديهي است که در چند سده اخير به واسطه نفوذ استعمار و برنامه‌ريزي مدون، اصولي و بلندمدت صهيونيزم و فراماسونري جهاني در حوزه‌هاي مختلف مثل کشاورزي، تغذيه، درمان و... باعث شده تا زرق و برق دنياي غرب حتي چشم برخي از روشنفکران دنياي اسلام را کور کرده تا جايي که غافل از آن شديم که آنچه امروز دنياي غرب دارد، مرهون زحمات انديشمندان جهان اسلام بوده و آنچه امروز غرب به آن مي‌نازد و مي‌تازد، زاييده غفلت ما از آيات الهي، آثار و کتب دانشمندان و حکماي ايراني - اسلامي است.
وقتي در مذهب تشيع حدود 18 هزار حديث در حوزه تغذيه، کشاورزي و پزشکي و درمان داريم، چرا بايد زرق و برق داروهاي غربي و ديگر محصولات غربي ما را چنان مستاصل و کور کند که گمان کنيم آنچه غرب دارد،‌ درست است و لاغير!
خداوند در قرآن‌کريم مي‌فرمايد: «اي فرستادگان ما، از همه پاکيزه‌هاي جهان (از خوراکي، پوشاکي، آب، هوا، فضا، گياه و... به عنوان تعليم قافله بشري) برخوردار شويد و کارهاي شايسته کنيد که من به همه آنچه مي‌کنيد دانايم.»
برخي از مفسران هم معتقدند خداوند در اين آيه مي‌فرمايد: تا غذاي سالم نخوريد، عمل صالحي انجام نمي‌دهيد، بنابراين آيا نبايد به فکر غذاي سالم و طيب باشيم؟
و در جايي ديگر وقتي رسول مکرم اسلام(ص) مي‌فرمايند: «معده خانه همه بيماري‌هاست و کم‌خوري وپرهيز در راس همه داروها،» آيا نبايد به اهميت غذا و خوراک خود پي‌ببريم.
و وقتي سيداسماعيل جرجاني مي‌گويد: «اگر طبيبي قبل از آنکه غذاي مريضش را اصلاح نمايد و به او دوا بدهد، کمر به قتلش بسته است» آيا نبايد به تغذيه مردم اهميت بيشتري داد؟ براستي آيا ترويج محصولات غذاي طبيعي و سالم سبب پايين آمدن سرانه مصرف دارو در کشور عزيزمان نمي‌شود؟ آيا بهتر نيست به جاي مصرف هزينه‌هاي سرسام‌آور در حوزه درمان، در حوزه درمان و پيشگيري که به مراتب هزينه کمتر و بازده بيشتري دارد برنامه‌ريزي کنيم؟!
عطاري در واگن‌هاي شلوغ مترو
در آن همهمه و شلوغي مترو که صدا به صدا نمي‌رسد و به سختي جا براي ايستادن يک نفر هم وجود دارد، پيرزن با صدايي بسيار شيوا و رسا و با لهجه شيرين کاشاني تبليغ بسته‌هاي تميز سبزي‌هاي خود را مي‌کند. شويد تازه دارم خانمها، بخريد، آويشن خانگي دارم همه را با سلام و صلوات پاک و خشک کرده‌ايم، پونه بخريد بسته‌اي 5 هزار تومان، آويشن هم دارم، خانم بهداشت داريم به کار ما نظارت مي‌کند. اين سبزي‌ها براي درمان عفونت و سرماخوردگي خيلي خوبه! بخريد ضرر نمي‌کنيد. خانمها يک بار بخريد و مصرف کنيد مشتري هميشگي مي‌شويد. آويشن را دم کنيد و به صورت چاي ميل کنيد هر چه عفونت در بدنتان باشد از بين مي‌رود.
هنوز چند قدمي راهروهاي شلوغ مترو را طي نکرده که صدايي از پشت سرش به گوش مي‌رسد، اين بار خانم زيتوني است. او لهجه شيرين شمالي دارد، تبليغ چوچاق و سبوس برنج را مي‌کند. خانمها چوچاق يک سبزي محلي و مخصوص شمال است که عطر خوبي به خورشت قورمه‌سبزي مي‌دهد. براي ماهي شکم پر هم خيلي خوبه، طبعش گرمه اگر با ماهي بخوريد، سردي‌تان نمي‌کند.
سبوس‌ها هم تازه از شمال آوردم براي شاليزار خودمونه، براي رفع کم‌خوني، ريزش مو، لاغري شکم بسيار موثر است.
اگر قبل از غذا با ماست بخوريد لاغر مي‌شود، اگر صبح ناشتا بخوريد براي رفع يبوست افاقه مي‌کند. بخريد و ميل کنيد. خانمها نون‌هاي ما سبوس‌ نداره، اين را بخريد و داخل نمکدان بريزيد و مثل نمک‌داخل سالاد و برنج بريزيد.
کمي آن‌سوتر در قسمت ديگري از واگن خانمي تبليغ پماد کوهان شتر را کرده و ادعا مي‌کند، اين پماد براي زانو درد و دردهاي مفصلي و روماتيسم معجزه مي‌کند.
اگر از دور تماشاگر اين همه تبليغات پزشکي از سوي پيرزنان و خانمهاي ميانسال و بعضا جوان باشيد خواهيد ديد که هيچ تفاوتي بين اين دست‌فروشان داروها با دست‌فروشان دارو در ناصرخسرو وجود ندارد، فقط آنها داروهاي شيميايي مي‌فروشند، اين خانمها داروهاي گياهي که صد البته اگر دردها را به خوبي و به صورت مقطعي درمان نکنند حداقل ضرر زيادي به بدن نمي‌رساند، ولي اين مسئله هم نبايد توجيهي بر فعاليت بي‌رويه و بدون نظارت اين دستفروشان شود.
طب ايراني - اسلامي، گوهري گرانبها
عده‌اي دلسوز متوجه اين مسئله شدند که گوهر گرانبهايي به نام طب ايراني - اسلامي به فراموشي سپرده شده است، از اين رو به اين فکر افتادند که مثل ديگر ارزشهاي نظام مقدس جمهوري اسلامي و کشورمان سعي کنند اين ارزش پنهان شده را عيان کنند.
دکتر حسين روازاده محقق و پژوهشگر در طب ايراني - اسلامي با بيان مقدمه فوق در گفت‌وگو با گزارشگر کيهان به رفع شبهاتي که در مورد اين طب در جامعه مطرح شده مي‌پردازد و به تاريخچه طب ايراني - اسلامي اشاره مي‌کند.
وي با اشاره به اينکه در پي زحمات فراواني که در دو سه دهه گذشته صورت گرفته و منجر به ايجاد دانشکده‌اي به نام طب سنتي و معاونتي به نام معاونت طب ايراني اسلامي مي‌گرديد، خاطرنشان مي‌کند؛ «موضوع دانشکده طب سنتي هم 7-6 سال قبل مطرح شده و اولين سري دانشجويان آن فارغ‌التحصيل شدند، اما آنچه امروزه به عنوان فارغ‌التحصيل داريم و کساني‌که فارغ‌التحصيل شدند، در واقع حکيم نيستند، حکيم يک شرايط خاصي را مي‌خواهد و سن خاصي را مي‌طلبد که از 3 سالگي آغاز مي‌شود و بچه‌ها به جاي آنکه به مهدکودک بروند، سراغ آموزشهاي لازم براي حکيم شدن مي‌روند و تا 16 سالگي دوره‌هاي تکميلي را طي مي‌کنند و متاسفانه اين کار در دانشکده طب سنتي صورت نگرفته است، در حدي که پزشکان امروزي که علاقه به اين رشته دارند وارد اين کار مي‌شوند اما در مورد اين طب بايد بدانيم اگر قرار است ما حکيم پرورش دهيم، بايد حکيم داشته باشيم و الان در خاورميانه حکما يا از دنيا رفته‌اند و يا در طول تاريخ و دو قرن گذشته دست استکبار آنها را به سوي نابودي کشانده است.»
دکتر روازاده با اشاره به اين نکته که اين طب و علم الان يک طفل زبان‌بسته است و بايد از آن پذيرايي شود، خاطرنشان مي‌کند: «بايد کمک کنيم تا اين علم بتواند خود را عيان کند و بتواند حرف بزند. ما همه در برابر اين علم مسئول هستيم چون روزانه با آن درگير هستيم.»
وي با ذکر يک مثال ساده در مورد تغذيه مي‌گويد: «وقتي کباب مي‌خواهيم و مي‌گوييم کباب کوبيده، اين کوبيده نيست، بلکه کباب چرخ‌کرده است و وقتي گوشت گوساله و گوسفند را ميل مي‌کنيد حتما بايد روي آن سماق بزنيد تا از سردي گوشت کاسته شود و آن را خنثي کند. اين اجباري است و دلايل اين کار بايد براي مردم روشن شود و اگر مردم از اين طفل نوپا حمايت کنند، از خودشان حمايت کرده‌اند.»
پذيرايي با چاي به و عسل و قاشق برنجي
آيا مي‌دانيد چرا حال و هواي ظهر را با تابستان، عصر را با پاييز و شب را با زمستان مقايسه شده و هم‌معنا مي‌شود؟
در حالي‌که قبل از مصاحبه با آقاي دکتر روازاده در يکي از اتاقهايي که بيشتر شبيه کلاس درس بود، منتظر حضور ايشان بوديم، يکي از پرسنل ايشان با استکاني از چاي به و عکس به همراه قاشق‌هاي برنجي از ما پذيرايي کرد تا زمان مصاحبه فرا رسد. اما اتاقي که براي انجام مصاحبه بهتر ديديم دفتر کار آقاي دکتر بود که روي ميزش انواع و اقسام شيشه‌ها و گياهان دارويي بوده و نمد پهن شده در روي زمين خيلي توجهم را جلب کرد مرا به ياد خانه مادربزرگم در سالهاي بچگي‌ام برد که تمام اتاقش از نمد فرش شده بود و يک تشکچه کوچک هم مخصوص خودش بود که با سليقه تمام ملافه‌اي گل‌ريز به روي آن کشيده بود تا کرکها روي مواد غذايي نريزد. نکته جالب‌تر آنکه در روي صندلي‌هاي چرمي آقاي دکتر دو پوست حيوان که کاملا دباغي و خوش‌نقش و نگار روي صندلي‌ها پهن شده بود که آن هم حکايت خاص خود را داشت.  فرصت مغتنم بود براي آنکه از توضيحات دکتر روازاده در مورد سؤالات متعددمان در خصوص فوايد طب سنتي، اختلاف نظر بين اساتيد طب ايراني-اسلامي و تناقضاتي که بسيار ديده مي‌شود سؤال کنيم و از تجربيات و تحقيقات سالهاي وي در مورد طب ايراني-اسلامي جويا شويم. وي در توضيح مقدمه اين مطلب که رابطه بهار، تابستان و پاييز و زمستان با روحيات انسان چيست خاطرنشان مي‌کند: «همه افراد هواي بهاري را دوست دارند چون به آنها شادابي و نشاط مي‌دهد، ولذا سحرخيزي هم بهترين راه براي افزايش طول عمر و دريافت سلامتي است.»
وي با طرح اين سؤال که آيا مي‌دانيد چرا برخي افراد در عصرها دچار افسردگي مي‌شوند، چون در واقع مزاج اين افراد پاييزي است، مزاجشان سرد و خشک است و هواي پاييزي هم سرد و خنک است لذا حال افراد بد مي‌شود.»
اين استاد و پژوهشگر طب ايراني-اسلامي در ادامه با اشاره به اينکه هواي شب سرد و زمستاني‌تر است و هواي سرد براي افراد رماتيسمي خوب نيست مي‌گويد: «بسيار ديده مي‌شود که اين افراد بعد از آنکه صبح از خواب بيدار مي‌شوند دچار درد شديد عضلات مي‌شوند و به اصطلاح چارچنگولي مي‌شوند و بعد فرد آرام آرام وضعيت جسمي‌اش بهتر مي‌شود.»
دکتر روازاده مي‌گويد: اينکه طب جديد بخصوص در تغذيه ضعيف عمل کرده است، کافي است بگوييم آيا مي‌دانيد که چرا در زمان پخت غذا وقتي آب و مايع غذا کم مي‌شود قطعا بايد از آب جوش استفاده شود، و پاسخ تمام اين سؤالات مغفول مانده است.»
به اعتقاد وي يکي از دلايلي که در اين کشور علم طب حکيمانه به فراموشي سپرده شده است اين است که دشمنان فرهنگ ارزشي، ابتدا دلايل عملکرد موضوعات مختلف را در اين زمينه از جامعه حذف کردند و چه بسا در برخي موارد معناي متفاوتي در موضوعات ارائه دادند و برخي هم خجالت کشيدند از آن استفاده کنند. به او مي‌گويم: لطفا مثالي در اين مورد بزنيد؟ دکتر روازاده مي‌گويد: «مثلا استفاده از روکش دندان طلا براي مرد و زن در زمان قديم دلايل علمي زيادي دارد اما برخي الان آن را قبيح مي‌دانند. ضمن آنکه در جهان هستي دو نوع حرکت حکومتي داريم يا نظام شيطاني است يا نظام توحيدي و ارزشي و ضدارزشي و ما در اينجا با طبي که روبه‌رو هستيم و پزشکان امروزي از آن استفاده مي‌کنند طب التقاطي است، خيلي از حرکات ما در اين طب نوين با ارزشها همخواني ندارد مثل آزمايش براي نطفه...
نوبت 6 ماهه براي طب سنتي
الان چندين سال است که مردم اشتياق وافري به سمت طب سنتي و طب ايراني-اسلامي پيدا کرده‌اند. گواه اين ادعا ازدحام و شلوغي بيماران در مطب‌ها و کلينيک‌هاي طب سنتي است و چه بسا شنيده شده که نوبتهاي 6 ماهه به بيماران براي مراجعه به متخصصان اين طب داده مي‌شود. پس در اين نکته که اين طب جايگاه خود را بين مردم تا حد زيادي باز کرده شکي نيست. فقط آنچه براي ما حائز اهميت مي‌باشد رعايت موارد قانوني در مورد اجراي مصوبات است و اينکه آيا وزارت بهداشت به وظايف قانوني خود در مورد اجراي اين طب که مورد تاکيد رهبر معظم انقلاب هم هست، به صورت جدي و پيگير عمل مي‌کند يا خير؟ محسن عالي دانشجوي پزشکي طب سنتي از ارمنستان و مدير سابق روابط عمومي مؤسسه تحقيقات حجامت ايران در گفت‌وگو با گزارشگر کيهان در مورد موانع و مشکلات قانوني اين مصوبات توضيحات مفصلي مي‌دهد و مي‌گويد: «در سال گذشته مقام معظم رهبري با مشورت مجمع تشخيص مصلحت نظام سياست سلامت کشور را ابلاغ کردند که در اجراي بند يک اصل 110 قانون اساسي پس از مشورت اين سياستها ا بلاغ گرديد. در ماده 12 اين سياست چنين آمده است که نظارت وزارت بهداشت به ارائه طب سنتي و داروهاي گياهي لازم است.»
بندهاي ديگر اين سياستها شامل موارد زير است: تبادل تجربيات با دانشگاه‌هاي خارج از کشور در طب سنتي، برقراري تعامل منطقي بين اين دو طب براي هم‌افزايي تجربيات درماني و روش‌هاي آن، اصلاح سبک زندگي در عرصه تغذيه، استاندارد سازي و روزآمد کردن روش‌هاي تشخيص و فرآورده‌هاي مرتبط با آن. از آقاي عالي مي‌خواهم اطلاعات بيشتري در مورد اين سياستهاي ابلاغي براي ما و خوانندگان ارائه دهد، مي‌گويد: «دستورالعمل اجرايي خدمات طب سنتي توسط وزير بهداشت وقت (خانم دکتر دستجردي) در تاريخ 91/4/4 ابلاغ شد. طبق اين دستورالعمل در ماده 2 اعلام شده بود که کليه پزشکان طب سنتي و دوره ديده مورد تاييد داراي پروانه مي‌توانند با رعايت موازين در طب سنتي فعاليت کنند.»
وي مي‌گويد: همچنين در ماده دو در تبصره 1، 2 و 3 آن آمده است:‌ «مجوز ارائه طب سنتي براي پزشکاني که داراي گواهينامه مورد تاييد توسط معاونت آموزشي باشند از سوي معاونت درمان وزارتخانه صادر گرديده است. الان 4 سال است که از صدور آئين‌نامه مي‌گذرد ولي معاونت درمان علوم پزشکي مکاني جهت ارائه مدارک لازم به پزشکان و خبرگان طب سنتي در نظر نگرفته است.»
به او مي‌گويم، پس چطور برخي از اين آقايان به اصطلاح پزشک يا همان شکسته‌بندهاي قديمي خودمان در مطب‌ها بدون مجوز به مداواي بيماران مي‌پردازند؟ عالي در پاسخ به اين پرسشم مي‌گويد: «طي اين چهار سال گذشته کسي از آقايان مسئول وزارت بهداشت به اين مسئله رسيدگي نکرده است و البته اين پزشکان تجربي همه خبره هستند و آموزش ديده‌اند. ضمنا اين مسئله در حالي است که معاونت درمان و طب سنتي در وزارت بهداشت بايد پيگير اين مسئله باشد و مرکزي را قرار دهد تا پزشکان طب سنتي آزمون دهند و مجوز بگيرند. ولي متاسفانه الان هيچ مرکزي وجود ندارد والا اين آمادگي از سوي اين متخصصان وجود دارد.
همچنين طبق ماده 18 همان آئين‌نامه آمده است که پزشکاني که طب سنتي کار مي‌کنند يک سال مهلت دارند تا مجوز لازم را بگيرند ولي وزارت بهداشت جايي را مشخص نکرده است و اين کم‌کاري از سوي خود آنهاست.»
شايان ذکر است از آنجايي که ما در هيچ يک از گزارشها نمي‌خواهيم يکطرفه قضاوت کرده باشيم و به قاضي برويم، تماس‌هاي مکرري با آقاي خدادوست معاون طب سنتي در وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکي گرفتيم ولي متاسفانه آقاي دکتر به هيچ يک از تماس‌هاي ما پاسخ ندادند. اين در حالي است که حتي از طريق پيامک هم موضوع را به ايشان اطلاع داديم ولي باز هم هيچ پاسخي دريافت نکرديم!!