نگاهی به شعر فاطمی
مشکل گشای عالم مولا علی(ع)...
ناهید زندیپژوه
شعر فاطمی معاصر- در راستای عقاید شیعی- حضرت فاطمه زهرا(ع) را سنگربان اصلی ولایت و ضامن آن معرفی میکند؛ خطبه و قیام صدیقه کبری(س) را ستون استوار اثبات حقانیت علی(ع) میداند.
امروزه همه میدانند پرچم اسلام و قامت دین به قامت خمیده و رنج کشیده شهید ولایت تکیه کرده است. از این رو شاعران فهیم و قدرشناس شیعه که سهم بسزایی در اشاعه فرهنگ و تفکرات شیعه به خود اختصاص دادهاند؛ با وقوف به مقام والای انسیه حورا و همسر و حامی ولایت و مادر امامت، گل سرودههای لبریز از عشق و علاقه و ارادت خود را تقدیم ساحت کبریایی بانو کرده و با توجهی ویژه اعجاز دستهای آسمانیاش را در حفظ گوهر عرشی ولایت ستودهاند.
شعر فاطمی، بیرق بیان فضایل و مناقب سرور کائنات اسلام را با شور و شوقی عمیق بر دوش میکشد و در این میان، ضرباهنگ و ترجیع بند کلام و بیان خود را به تشریح جهاد و قیام بانو بزرگ اسلام در راستای حفظ ولایت و دفاع از سنگر امامت اختصاص میدهد. سرودههای فاطمی، قیام حضرت فاطمه زهرا(س) و خروش و خطبهاش را بزرگترین ذخیره و سند اثبات حقانیت علی(ع) در طول تاریخ میشمارد و خشم و سکوت و درد و آه فاطمه(س) را جلوههایی روشن و ماندگار در حمایت از شاه ولایت عنوان مینماید و سرانجام، شهادت و دفن شبانه و مزار بینشانه عصمت بزرگ الهی را آخرین تیر کارساز و جاودانه بانو میداند که در مسیر تاریخ پرچم رسوایی و خیانت بانیان ظلم را برافراشته نگاه داشته است.
حضرت فاطمه زهرا(ص) دلبسته ازلی و ابدی ولایت، کسی است که از روز الست جام بلا را در راه حفظ ولایت تا جرعه آخر سرکشیده بود. از اینرو نصرالله مردانی در مدیحهای که آن را به محضر امیر ملک ولایت تقدیم میکند، با افتخار تمام این بیت را در سروده خود میگنجاند:
به باغ خانه تو کوثری بهشتی بود
که بر ولای تو دلبسته بود صبح الست
جواد حیدری از زبان حضرت امیرالمؤمنین(ع) که خود قرآن ناطق است، عنوان میکند: «اگر نبود بانویی که کوثر قرآن در شأن او نازل شده نشانی از قرآن مجسم باقی نمیماند.»
من که قرآنم مرا یاور بجز کوثر نبود
کشته میگشتم اگر زهرا به پشت در نبود
(لطیفیان)
همین شاعر در غزلی با ردیف «سوختم» این بار از زبان حضرت صدیقه کبری(س) بیان مینماید: برای حفظ جان فرزند کعبه و معنای ولایت بذل جان و بیمهابا سوختن جایز است.
گر علی تنها شود پهلو شکستن جایز است
بهر حفظ جان حیدر بیمهابا سوختم
ژولیده نیشابوری، نام و نشان علی را مرهون بانوی بینظیر عالم حضرت فاطمه زهرا(س) میداند و میگوید:
کسی چو فاطمه(س) در عالم وجود نبود
نشانهای زعلی(ع) گر که او نبود نبود
حبیب چایچیان در تحسین صدیقه کبری(س) در دفاع از تهاجم بادهای وحشی حرص دنیاخواهان، که سپر بلای نور ولایت شد در اشعارش آورده:
از یمن دفاع تو حیدر به سلامت ماند
زین حفظ ولیالله بس لایق تحسینی
حضرت زهرا(س) همان زمانی که به کیسههای درهم و دینار بزرگان دست رد زد و با جانی عاشق و شیدا بزرگی و عظمت و سفره تهی علی(ع) راپذیرفت، به همه فهماند ناز و عشوه دنیا ارزانی سینه چاکانش، اما غصب فدک حکایت از نقشههای شوم نامردان در تضعیف موقعیت تنها مرد میدان خلافت و ولایت بود. از این رو جعفر رسولزاده این چنین در اشعارش آن را بیان داشته:
در مسجد مدینه چو آغاز خطبه کرد
گوهر فشاند از سخنان چو تندرش
گفتی پیمبر (ص) است که در مسجدالنبی
سرگرم خطبه است فرا روی منبرش
گفت از فدک که باز ستاندند از او به جور
گفت از علی (ع) که خیره ربودند افسرش
اینها فریضه بود که حجت کند تمام
ورنه نخواست زین سخنان دینی و زرش
او را چه حاجتی به فدک یا مگر علی (ع)
بی اشتر خلافت گم بود اخترش
همین شاعر در وصف شجاعت سرور کائنات فاطمه زهرا (س) سروده:
نظیر او زنی مدان شجاع در مناظره
عدیل او کسی مبین دلیر در مکالمه
جواد زمانی حماسه بانو را تکرار دوباره بتشکنی ابراهیم میداند و خطبه ایشان را فتح مکرر عرصه حقجویی:
هنگامه را به خطابه خود گرم کردهای
آری کلید فتح مکرر به دست توست
با خطبه حماسی خود در سخن شدی
نسل خلیل بودهای و بتشکن شدی
(لطیفیان)
آری خطبه فاطمه زهرا (س) فریاد دردآلودی بود در حمایت از امیر مومنان علی (ع)، وصی و جانشین پیامبر اکرم (ص) که بازیگران سیاست باز، آیات قرآن و توصیههای موکد رسول الله (ص) را درباره او نادیده گرفته بودند. صاعقه مرگباری بود که برسر دشمنان اسلام فرود آمد و آنها را سخت غافلگیر ساخت (حجتالاسلام مکارم شیرازی)
پهلوانان عرب پشت قیامی پر شور
خطبه خطبه سخن خطشکنش را دیدند
(لطیفیان)
تیغ سخن زهرا (س) بر گلوی منافقان نهاده شد و نفس آنها را به شماره انداخت. تصویر زیبای این بیان استاد محمد علی مجاهدی را به تماشا مینشینیم:
ذوالفقار برهنه سخنش
کرد کاری به دشمنان علی (ع)
که دگر تا ابد به زنها رند
از دم تیغ جانستان علی (ع)
سروده حبیب چایچیان جلوه دیگری از جلوات قیام فاطمی را برای ما آشکار میکند:
جلوهگر صبر خدا تیغ یدالله در نیام
رفته خیرالمرسلین و مرتضی مانده است تک
در چنین دور خطرناک و زمان فتنه بار
نطق زهرا کرد رسوا خائنان را یک به یک
از زبان استاد شهریار، شاعر شهره شعر(علی (ع) ای همای رحمت) مدد میگیریم تا در مدح قیام مردانه بزرگ بانوی اسلام، زبان به ستایش گشوده و هم صدا با او بسراییم:
گر چه زن بود، لیک مردانه
از قیام آتشی عظیم افروخت
شعلهای برکشید از دل خویش
که سیه خرمن ستم را سوخت
درس احقاق حق و دفع ستم
به جهان و جهانیان آموخت
مردم خفته را ز خواب انگیخت
آبروی ستمگران را ریخت
صدیقه کبری (س) وقتی صداها در گلو شکست و زبانها خشکید و بیانها از شهادت بر ولایت مولای متقیان باز ماند، با رساترین فریاد بانگ ولایت علی سر داد.
رسول زاده، شاعر توانا به شکل زیبایی در توصیف زهرای مرضیه (س) سرود:
تنها به روزگار علی(ع) را تو بودهای
هم سنگری عفیف و شکیباتر از همه
همراه و همنواز به فراز و نشیبها
وقتی که بود خسته و تنهاتر از همه
محمد موحدیان تنها مشکلگشای علی(ع) را- که عنوان مشکلگشا را به خود اختصاص داده است- زهرای اطهر معرفی میکند.
مشکل گشای عالم مولا علی است تنها
آن کو به داد مولا تنها رسیده زهراست
محمدعلی مجاهدی در رباعی ذیل، شهادت فاطمه(س) را به منزله رفتن جان از جسم علی(ع) میشمارد:
میزد به زخم ولی، ولی را میکشت
آن مظهر ذات ازلی را میکشت
میدید که جان او به جانم بسته است
با کشتن من خصم علی(ع) را میکشت
آری مظلومیت یک بانوی آسمانی، جاری زلال اشک کوثرنشان مونس علی (ع)، هر زمان و در هر صفحه از زندگی بشریت پایههای ظلم و ستم را میلرزاند و صدای گریه مادر مهربان ما، لالایی بیداری و شعور و شور است: بله خیبرشکن شده است تب نالههای تو:
شهر میلرزید تا میدید هنگام اذان
برتن صدیقه کبری نشان گریه را
(طاهریان)
نرمی اشک فاطمهزهرا(س)، سختترین تیری است که بر چشم دشمن فرود میآید و برندهترین شمشیری است که دست ظلم ستیز فاطمه(س)، بر سر ظالم برافراشته است. معجزه موسایی بانوست که رشتههای تزویر و ریا را به دریای فنا میسپرد. در اینجا تعبیر زیبای جواد زمانی را مرور میکنیم:
دشمن هراس داشت زشمشیر اشک تو
موسای چشمهای تو اعجاز نیل داشت
زهرای مرضیه(س) شهید تنهایی علی(ع) است، شهید غارت میراث نوبت است؛ شهید کینههای بدر است و احد. دلهای منافقان کینهتوز نهان بود و روزی که پیامبر(ص) در جوار رحمت حق آرمید، آشکار شد. به گونه آتشی که شرارههایش خانه علی را بسوخت و در این میان، فاطمه را قربانی گرفت و در زیر کوهی از رنج و اندوه که بر جان عزادار و نحیفش حس میکرد از دنیا رفت.
شعله در باغ ولایت سرکشیها کرد و سوخت
غنچه را پیراهن از یک سو، تن گل یک طرف
ای دریغا در میان شعلههای کینه سوخت
غنچه را تن یک طرف، پیراهن گل یک طرف
حیرت تاریخ بود و بیشرفی متجاوزان، فشار در بود و پهلوی فاطمه(س)، شکستن دنده و سقط جنین؛ ولی بر لبان فاطمه (س) دفاع از حریم ولایت جاری بود و بس.
تا نشود به موج غم یک سر موی از تو کم
گام به گام دم به دم محسن من فدای تو
(رسولزاده)
تضرع فاطمه(س) به درگاه الهی و تهدید به نفرین او، علی(ع) را از زیر تیغ نامردان رهایی بخشید و تمام توان فاطمه(س) در بیان این جمله درکلامش تجلی کرد: «روحی لروحک الفداء»!
لحظه به لحظه میبرم بار غمت به دوش دل
کوچه به کوچه میکنم جان سپر بلای تو
و در شعر لطیفی از لطیفیان میخوانیم:
جان میدهم امروز که دلدار بماند
بر صفحه جان نقش تو ای یار بماند
در زیارت نورانی بانوی آب و آئینه، سلامی با عنوان «السلام علیک یا ایتها الصدیقه الشهیدهًْ» به آستان عرضه میشود:
به خون دیده بنویسید بر دیوار این کوچه
که اینجا کشته راه ولایت گشته بانویی
(محمدعلی مجاهدی)
آری سرور کائنات(س) تازیانه خورد تا قامت ولایت تازیانه نخورد. در کوچههای غربت زمین خورد تا پرچم ولایت زمین نخورد و خلاصه در راه ولایت بذل جان فرمود تا جانها از نورولایت تهی نشود.
بهر قتلش به جز دفاع علی(ع)
کاش دشمن بهانهای میداشت
محمد موحدیان، فاطمه(س) را اولین شهیده راه ولایت و فرزند شش ماههاش محسن را به تأسی از مادر اولین شهید میداند و نگاره پرچم قیام فاطمی(س) را «یا مرگ یا اولیالامر» اعلام میکند.
در سنگر ولایت حفظ حریم عترت
اول شهید محسن، اول شهیده زهراست
آنکس که شد شعارش یا مرگ یا اولیالامر
قربانی ولایت با این عقیده زهراست
(رسولزاده)
آه صدیقه کبری(س) نفس نااهلان را برید ولی باز هم بصیرت و فراست فاطمی آنها را به حال خود رها نکرد تیر نهایی را با وصیتی شگفت بر شاهرگ ناکسان نشاند. مهر روسیاهی ابدی را با وصیت به اخفای قبرش بر پرونده سارقان مروارید منصب الهی حک کرد. از آن پس، هر کس سراغ قبر فاطمه زهرا(س) را گرفت، به رسوایی و جفاکاری عهدشکنان رسید و در حسرت بوسیدن خاک مرقد یگانه دخت رسولاکرم(س) سنگ لعن و نفرین خود را به پیشانی بانیان خانه ظلم و ستم کوبید. تحلیل قادر طهماسبی را در این ارتباط در ابیات زیر مشاهده میکنیم:
دفن شبانه تو که با خواهش تو بود
فریاد روشنی است ز چندین جفا ترا
امام باقر(ع) فرمودند: بعد از این به امیرالمومنین(ع) وصیت کرد که او را شبانه غسل دهد، کفن و دفن کند و آن حضرت چنان کرد.
شاعران فهیم با درک این پیام، به مدح و ستایش درایت بانو پرداختند. جواد حیدری نیز دو بیت زیر را به پاس جانفشانی و بصیرت بانو به ساحت ایشان عرضه میکند:
تا روز محشر دشمن تو رسواست
از بینش و از حکمت تو زهرا(س)
گفتی علی قبر مرا نهان کن
نازم به حسننیت تو زهرا(س)
قبر پنهان بانوی بزرگ اسلام صدیقه کبری(س) به بیان جواد حیدری، یار جاودان علی ماند و قیام فاطمه را به نتیجه رساند. آری مزار بینشان زهرای مرضیه(س) هزار نشان از ناحقی سیاست بازان و حقانیت علی(ع) پیش چشمها به نمایش گذاشت.
تا شود یار امیرالمومنان(ع)
قبر او مخفی شد از نامحرمان
قبر زهرا(س) پشت دشمن را شکست
تیر او به چشم نامردان نشست
(لطیفیان)
____________________
منابع:
1- چایچیان، حبیب. ای اشکها بریزید. 1376.
2- رسولزاده، جعفر. کوثر تبسیح، 1376.
3- ژولیده نیشابوری، حسن، جلوهگاه عشق، 1381.
4- شاهرخی، محمود و کاشانی، عباس مشفق، آینه عصمت.
5- طهماسبی، قادر، عشق بیغروب. 1378.
6- لطیفیان، علیاکبر، اول برای مادرمان. 1386.
7-مجاهدی، محمدعلی، بقیع. 1372.
8-مکارم شیرازی، ناصر. زهرا برترین بانوی جهان، 1383.
شعر فاطمی معاصر- در راستای عقاید شیعی- حضرت فاطمه زهرا(ع) را سنگربان اصلی ولایت و ضامن آن معرفی میکند؛ خطبه و قیام صدیقه کبری(س) را ستون استوار اثبات حقانیت علی(ع) میداند.
امروزه همه میدانند پرچم اسلام و قامت دین به قامت خمیده و رنج کشیده شهید ولایت تکیه کرده است. از این رو شاعران فهیم و قدرشناس شیعه که سهم بسزایی در اشاعه فرهنگ و تفکرات شیعه به خود اختصاص دادهاند؛ با وقوف به مقام والای انسیه حورا و همسر و حامی ولایت و مادر امامت، گل سرودههای لبریز از عشق و علاقه و ارادت خود را تقدیم ساحت کبریایی بانو کرده و با توجهی ویژه اعجاز دستهای آسمانیاش را در حفظ گوهر عرشی ولایت ستودهاند.
شعر فاطمی، بیرق بیان فضایل و مناقب سرور کائنات اسلام را با شور و شوقی عمیق بر دوش میکشد و در این میان، ضرباهنگ و ترجیع بند کلام و بیان خود را به تشریح جهاد و قیام بانو بزرگ اسلام در راستای حفظ ولایت و دفاع از سنگر امامت اختصاص میدهد. سرودههای فاطمی، قیام حضرت فاطمه زهرا(س) و خروش و خطبهاش را بزرگترین ذخیره و سند اثبات حقانیت علی(ع) در طول تاریخ میشمارد و خشم و سکوت و درد و آه فاطمه(س) را جلوههایی روشن و ماندگار در حمایت از شاه ولایت عنوان مینماید و سرانجام، شهادت و دفن شبانه و مزار بینشانه عصمت بزرگ الهی را آخرین تیر کارساز و جاودانه بانو میداند که در مسیر تاریخ پرچم رسوایی و خیانت بانیان ظلم را برافراشته نگاه داشته است.
حضرت فاطمه زهرا(ص) دلبسته ازلی و ابدی ولایت، کسی است که از روز الست جام بلا را در راه حفظ ولایت تا جرعه آخر سرکشیده بود. از اینرو نصرالله مردانی در مدیحهای که آن را به محضر امیر ملک ولایت تقدیم میکند، با افتخار تمام این بیت را در سروده خود میگنجاند:
به باغ خانه تو کوثری بهشتی بود
که بر ولای تو دلبسته بود صبح الست
جواد حیدری از زبان حضرت امیرالمؤمنین(ع) که خود قرآن ناطق است، عنوان میکند: «اگر نبود بانویی که کوثر قرآن در شأن او نازل شده نشانی از قرآن مجسم باقی نمیماند.»
من که قرآنم مرا یاور بجز کوثر نبود
کشته میگشتم اگر زهرا به پشت در نبود
(لطیفیان)
همین شاعر در غزلی با ردیف «سوختم» این بار از زبان حضرت صدیقه کبری(س) بیان مینماید: برای حفظ جان فرزند کعبه و معنای ولایت بذل جان و بیمهابا سوختن جایز است.
گر علی تنها شود پهلو شکستن جایز است
بهر حفظ جان حیدر بیمهابا سوختم
ژولیده نیشابوری، نام و نشان علی را مرهون بانوی بینظیر عالم حضرت فاطمه زهرا(س) میداند و میگوید:
کسی چو فاطمه(س) در عالم وجود نبود
نشانهای زعلی(ع) گر که او نبود نبود
حبیب چایچیان در تحسین صدیقه کبری(س) در دفاع از تهاجم بادهای وحشی حرص دنیاخواهان، که سپر بلای نور ولایت شد در اشعارش آورده:
از یمن دفاع تو حیدر به سلامت ماند
زین حفظ ولیالله بس لایق تحسینی
حضرت زهرا(س) همان زمانی که به کیسههای درهم و دینار بزرگان دست رد زد و با جانی عاشق و شیدا بزرگی و عظمت و سفره تهی علی(ع) راپذیرفت، به همه فهماند ناز و عشوه دنیا ارزانی سینه چاکانش، اما غصب فدک حکایت از نقشههای شوم نامردان در تضعیف موقعیت تنها مرد میدان خلافت و ولایت بود. از این رو جعفر رسولزاده این چنین در اشعارش آن را بیان داشته:
در مسجد مدینه چو آغاز خطبه کرد
گوهر فشاند از سخنان چو تندرش
گفتی پیمبر (ص) است که در مسجدالنبی
سرگرم خطبه است فرا روی منبرش
گفت از فدک که باز ستاندند از او به جور
گفت از علی (ع) که خیره ربودند افسرش
اینها فریضه بود که حجت کند تمام
ورنه نخواست زین سخنان دینی و زرش
او را چه حاجتی به فدک یا مگر علی (ع)
بی اشتر خلافت گم بود اخترش
همین شاعر در وصف شجاعت سرور کائنات فاطمه زهرا (س) سروده:
نظیر او زنی مدان شجاع در مناظره
عدیل او کسی مبین دلیر در مکالمه
جواد زمانی حماسه بانو را تکرار دوباره بتشکنی ابراهیم میداند و خطبه ایشان را فتح مکرر عرصه حقجویی:
هنگامه را به خطابه خود گرم کردهای
آری کلید فتح مکرر به دست توست
با خطبه حماسی خود در سخن شدی
نسل خلیل بودهای و بتشکن شدی
(لطیفیان)
آری خطبه فاطمه زهرا (س) فریاد دردآلودی بود در حمایت از امیر مومنان علی (ع)، وصی و جانشین پیامبر اکرم (ص) که بازیگران سیاست باز، آیات قرآن و توصیههای موکد رسول الله (ص) را درباره او نادیده گرفته بودند. صاعقه مرگباری بود که برسر دشمنان اسلام فرود آمد و آنها را سخت غافلگیر ساخت (حجتالاسلام مکارم شیرازی)
پهلوانان عرب پشت قیامی پر شور
خطبه خطبه سخن خطشکنش را دیدند
(لطیفیان)
تیغ سخن زهرا (س) بر گلوی منافقان نهاده شد و نفس آنها را به شماره انداخت. تصویر زیبای این بیان استاد محمد علی مجاهدی را به تماشا مینشینیم:
ذوالفقار برهنه سخنش
کرد کاری به دشمنان علی (ع)
که دگر تا ابد به زنها رند
از دم تیغ جانستان علی (ع)
سروده حبیب چایچیان جلوه دیگری از جلوات قیام فاطمی را برای ما آشکار میکند:
جلوهگر صبر خدا تیغ یدالله در نیام
رفته خیرالمرسلین و مرتضی مانده است تک
در چنین دور خطرناک و زمان فتنه بار
نطق زهرا کرد رسوا خائنان را یک به یک
از زبان استاد شهریار، شاعر شهره شعر(علی (ع) ای همای رحمت) مدد میگیریم تا در مدح قیام مردانه بزرگ بانوی اسلام، زبان به ستایش گشوده و هم صدا با او بسراییم:
گر چه زن بود، لیک مردانه
از قیام آتشی عظیم افروخت
شعلهای برکشید از دل خویش
که سیه خرمن ستم را سوخت
درس احقاق حق و دفع ستم
به جهان و جهانیان آموخت
مردم خفته را ز خواب انگیخت
آبروی ستمگران را ریخت
صدیقه کبری (س) وقتی صداها در گلو شکست و زبانها خشکید و بیانها از شهادت بر ولایت مولای متقیان باز ماند، با رساترین فریاد بانگ ولایت علی سر داد.
رسول زاده، شاعر توانا به شکل زیبایی در توصیف زهرای مرضیه (س) سرود:
تنها به روزگار علی(ع) را تو بودهای
هم سنگری عفیف و شکیباتر از همه
همراه و همنواز به فراز و نشیبها
وقتی که بود خسته و تنهاتر از همه
محمد موحدیان تنها مشکلگشای علی(ع) را- که عنوان مشکلگشا را به خود اختصاص داده است- زهرای اطهر معرفی میکند.
مشکل گشای عالم مولا علی است تنها
آن کو به داد مولا تنها رسیده زهراست
محمدعلی مجاهدی در رباعی ذیل، شهادت فاطمه(س) را به منزله رفتن جان از جسم علی(ع) میشمارد:
میزد به زخم ولی، ولی را میکشت
آن مظهر ذات ازلی را میکشت
میدید که جان او به جانم بسته است
با کشتن من خصم علی(ع) را میکشت
آری مظلومیت یک بانوی آسمانی، جاری زلال اشک کوثرنشان مونس علی (ع)، هر زمان و در هر صفحه از زندگی بشریت پایههای ظلم و ستم را میلرزاند و صدای گریه مادر مهربان ما، لالایی بیداری و شعور و شور است: بله خیبرشکن شده است تب نالههای تو:
شهر میلرزید تا میدید هنگام اذان
برتن صدیقه کبری نشان گریه را
(طاهریان)
نرمی اشک فاطمهزهرا(س)، سختترین تیری است که بر چشم دشمن فرود میآید و برندهترین شمشیری است که دست ظلم ستیز فاطمه(س)، بر سر ظالم برافراشته است. معجزه موسایی بانوست که رشتههای تزویر و ریا را به دریای فنا میسپرد. در اینجا تعبیر زیبای جواد زمانی را مرور میکنیم:
دشمن هراس داشت زشمشیر اشک تو
موسای چشمهای تو اعجاز نیل داشت
زهرای مرضیه(س) شهید تنهایی علی(ع) است، شهید غارت میراث نوبت است؛ شهید کینههای بدر است و احد. دلهای منافقان کینهتوز نهان بود و روزی که پیامبر(ص) در جوار رحمت حق آرمید، آشکار شد. به گونه آتشی که شرارههایش خانه علی را بسوخت و در این میان، فاطمه را قربانی گرفت و در زیر کوهی از رنج و اندوه که بر جان عزادار و نحیفش حس میکرد از دنیا رفت.
شعله در باغ ولایت سرکشیها کرد و سوخت
غنچه را پیراهن از یک سو، تن گل یک طرف
ای دریغا در میان شعلههای کینه سوخت
غنچه را تن یک طرف، پیراهن گل یک طرف
حیرت تاریخ بود و بیشرفی متجاوزان، فشار در بود و پهلوی فاطمه(س)، شکستن دنده و سقط جنین؛ ولی بر لبان فاطمه (س) دفاع از حریم ولایت جاری بود و بس.
تا نشود به موج غم یک سر موی از تو کم
گام به گام دم به دم محسن من فدای تو
(رسولزاده)
تضرع فاطمه(س) به درگاه الهی و تهدید به نفرین او، علی(ع) را از زیر تیغ نامردان رهایی بخشید و تمام توان فاطمه(س) در بیان این جمله درکلامش تجلی کرد: «روحی لروحک الفداء»!
لحظه به لحظه میبرم بار غمت به دوش دل
کوچه به کوچه میکنم جان سپر بلای تو
و در شعر لطیفی از لطیفیان میخوانیم:
جان میدهم امروز که دلدار بماند
بر صفحه جان نقش تو ای یار بماند
در زیارت نورانی بانوی آب و آئینه، سلامی با عنوان «السلام علیک یا ایتها الصدیقه الشهیدهًْ» به آستان عرضه میشود:
به خون دیده بنویسید بر دیوار این کوچه
که اینجا کشته راه ولایت گشته بانویی
(محمدعلی مجاهدی)
آری سرور کائنات(س) تازیانه خورد تا قامت ولایت تازیانه نخورد. در کوچههای غربت زمین خورد تا پرچم ولایت زمین نخورد و خلاصه در راه ولایت بذل جان فرمود تا جانها از نورولایت تهی نشود.
بهر قتلش به جز دفاع علی(ع)
کاش دشمن بهانهای میداشت
محمد موحدیان، فاطمه(س) را اولین شهیده راه ولایت و فرزند شش ماههاش محسن را به تأسی از مادر اولین شهید میداند و نگاره پرچم قیام فاطمی(س) را «یا مرگ یا اولیالامر» اعلام میکند.
در سنگر ولایت حفظ حریم عترت
اول شهید محسن، اول شهیده زهراست
آنکس که شد شعارش یا مرگ یا اولیالامر
قربانی ولایت با این عقیده زهراست
(رسولزاده)
آه صدیقه کبری(س) نفس نااهلان را برید ولی باز هم بصیرت و فراست فاطمی آنها را به حال خود رها نکرد تیر نهایی را با وصیتی شگفت بر شاهرگ ناکسان نشاند. مهر روسیاهی ابدی را با وصیت به اخفای قبرش بر پرونده سارقان مروارید منصب الهی حک کرد. از آن پس، هر کس سراغ قبر فاطمه زهرا(س) را گرفت، به رسوایی و جفاکاری عهدشکنان رسید و در حسرت بوسیدن خاک مرقد یگانه دخت رسولاکرم(س) سنگ لعن و نفرین خود را به پیشانی بانیان خانه ظلم و ستم کوبید. تحلیل قادر طهماسبی را در این ارتباط در ابیات زیر مشاهده میکنیم:
دفن شبانه تو که با خواهش تو بود
فریاد روشنی است ز چندین جفا ترا
امام باقر(ع) فرمودند: بعد از این به امیرالمومنین(ع) وصیت کرد که او را شبانه غسل دهد، کفن و دفن کند و آن حضرت چنان کرد.
شاعران فهیم با درک این پیام، به مدح و ستایش درایت بانو پرداختند. جواد حیدری نیز دو بیت زیر را به پاس جانفشانی و بصیرت بانو به ساحت ایشان عرضه میکند:
تا روز محشر دشمن تو رسواست
از بینش و از حکمت تو زهرا(س)
گفتی علی قبر مرا نهان کن
نازم به حسننیت تو زهرا(س)
قبر پنهان بانوی بزرگ اسلام صدیقه کبری(س) به بیان جواد حیدری، یار جاودان علی ماند و قیام فاطمه را به نتیجه رساند. آری مزار بینشان زهرای مرضیه(س) هزار نشان از ناحقی سیاست بازان و حقانیت علی(ع) پیش چشمها به نمایش گذاشت.
تا شود یار امیرالمومنان(ع)
قبر او مخفی شد از نامحرمان
قبر زهرا(س) پشت دشمن را شکست
تیر او به چشم نامردان نشست
(لطیفیان)
____________________
منابع:
1- چایچیان، حبیب. ای اشکها بریزید. 1376.
2- رسولزاده، جعفر. کوثر تبسیح، 1376.
3- ژولیده نیشابوری، حسن، جلوهگاه عشق، 1381.
4- شاهرخی، محمود و کاشانی، عباس مشفق، آینه عصمت.
5- طهماسبی، قادر، عشق بیغروب. 1378.
6- لطیفیان، علیاکبر، اول برای مادرمان. 1386.
7-مجاهدی، محمدعلی، بقیع. 1372.
8-مکارم شیرازی، ناصر. زهرا برترین بانوی جهان، 1383.