kayhan.ir

کد خبر: ۳۵۶۷۸
تاریخ انتشار : ۰۴ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۹:۵۲
مشفق كاشاني از نگاه رهبرانقلاب

گوش هوشي است اگر پنجره باز است اينجا

رهبر معظم انقلاب اسلامي مشفق كاشاني را از غرل‌سرايان برجسته زمان مي‌دانستند و درباره شعري از او با مطلع «گوش هوشي است اگر پنجره باز است اينجا...» فرموده بودند: يك مصرع از آن به صدها مقاله مي‌ارزد.


گوش هوشي است اگر پنجره باز است اينجا
به گزارش پايگاه اينترنتي بسيج، استاد عباس كي‌منش مشهور به مشفق كاشاني سرسلسله شاعران انقلاب و به تعبيري تازه‌تر كه در مراسم نكوداشت وي در سازمان رسانه‌اي اوج به كار برده شد، «پيرجمع شاعران انقلاب اسلامي» به شمار مي‌رفت.
از او به‌عنوان يكي از شاعران احياگر شعر كلاسيك فارسي به ويژه غزل در دوران معاصر ياد مي‌شد و از جمله شاعراني بود كه در 89 سال زندگي خود با جمع كثيري از شاعران كشور در سبك‌ها و قالب‌هاي مختلف، آشنا و مانوس بود تا جايي كه شرح زندگي وي را مي‌توان تاريخ شفاهي شعر معاصر فارسي در هشتاد سال اخير نيز دانست.
مشفق كاشاني در كنار اينها از جمله شاعراني به شمار مي‌رفت كه مورد عنايت و توجه ويژه رهبر معظم انقلاب اسلامي نيز بوده است.
از غزل سرايان برجسته‌ زمان
مقام معظم رهبري در سال 1392 و در ديدار با دست‌اندركاران برگزاري همايش نكوداشت مرحوم مشفق كاشاني با چنين تعابيري از وي ياد مي‌كنند:
جناب آقاي مشفق هم از شعراي خوب زمان ما هستند. بنده البته از قديم با بعضي از اشعار ايشان -در مطبوعات و اينها- آشنا بودم و شخص ايشان را هم كه از اوائل انقلاب به اتّفاق آقاي حميد و مرحوم شاهرخي و اينها، مكرر آقايان را زيارت مي‌كرديم؛ از شعرهايشان مي‌شنيديم، استفاده مي‌كرديم. و غزل ايشان، غزل پخته و مضمون‌دار و خوش اسلوبي است؛ يعني يكي از غزل سرايان برجسته‌ زمان ما جناب آقاي مشفق هستند؛ بيشتر سبك عراقي - و در عين حال داراي مضمون، داراي الفاظ شسته‌رفته و پخته - غزل ايشان را تشكيل ميدهد.
حالا البتّه ايشان در فنون ديگر هم شعر مي‌گويند، قصيده هم مي‌گويند، قطعه هم مي‌گويند، لكن غزل ايشان يك برجستگي ويژه‌اي دارد. در جلسات شعري‌اي كه بنده در آنجاها حضور داشته‌ام و توانسته‌ام بشنوم از شعرها، شعر ايشان هميشه يك شيريني و برجستگي و زيبايي خاصي داشته. جا دارد كه از ايشان حقيقتاً تشويق بشود.
علاوه بر جنبه‌ شعري محض، دو خصوصيت ديگر هم در آقاي مشفق هست كه قابل توجه است: يكي اينكه شعر ايشان در خدمت هدف‌ها قرار مي‌گيرد؛ در خدمت هدف‌هاي ديني و هدف‌هاي انقلابي. از اوّل انقلاب - از قبل انقلاب هم شايد همين‌جور بوده؛ امّا آنچه من اطّلاع دارم در دوران انقلاب [است]- شعر ايشان، چه شعر مذهبي و به اصطلاح شعر آئيني‌اي كه ايشان گفتند در مدايح و در موضوعات مربوط به ائمّه (عليهم السلام)، و چه شعرهايي كه درباره‌ مسائل انقلاب گفتند، همه‌ اينها شعرهاي مفيد و اثرگذاري است. آن بيت اوّل همين غزلي كه الان ايشان گفتند، به نظر من مي‌ارزد به خيلي از شعرها و گفته‌ها و نوشته‌ها؛ در وقتي كه دشمن و بعضي از دوست‌هاي نادان سعي مي‌كنند فضاها را تيره و تار جلوه بدهند، مي‌گويند اگر هوش و گوشي وجود دارد، اينجا پنجره‌ها باز است. اينها خيلي نكات مهمي است. در غزل ايشان هميشه در طول اين زمان‌ها آدم مشاهده مي‌كند.
نكته‌ دوم شخصيت خود ايشان است؛ ايشان يك انسان محترم و آراسته به اخلاق خوب، به رفتار خوب محسوب مي‌شوند و ما در طول اين حدود سي وچند سال كه با ايشان آشنا هستيم و مرتبطيم و از ايشان شنيديم و گاهي با ايشان نشست و برخاست كرديم، هميشه اين رفتار را از ايشان ملاحظه كرديم.
آراستگي اخلاقي آقاي مشفق كاشاني
چندي پيش نيز در مراسم نكوداشت اين شاعر نامدار، محمد گلريز هنرمند متعهد انقلاب اسلامي به روايت خاطره‌اي ناب از ديدار اين شاعر با رهبر انقلاب پرداخت.
گلريز اين خاطره را در برنامه شب شاعر ويژه مرحوم مشفق كاشاني در سازمان اوج به اين شكل عنوان كرد: در آن مراسم پس از آنكه رهبر انقلاب جملاتي را خطاب به آقاي مشفق بيان كردند آقاي مشفق شعري را در حضور رهبر انقلاب قرائت كرد. پس از آن حضرت آقا رو به من (گلريز) كردند و گفتند شما اين غزل را بخوان كه يك مصرع از آن به صدها مقاله مي‌ارزد.
اين غزل به شرح زير است:
گوش هوشي است اگر پنجره باز است اينجا
نغمه مرغ سحر روح نواز است اينجا
برده از هوش مرا سكر سماع ملكوت
شمع و شب را يله كن قصه دراز است اينجا
روي زيباي تو تابنده  از صبح نياز
طاق ابروي تو محراب نماز است اينجا
چشمه معرفت از باده حيرت گذرد
قدمي پيش بنه راه فراز است اينجا
دل بود كعبه آمال تو احرام ببند
قبله قصد و صفا سعي و حجاز است اينجا
زندگي از نفس مردم آزاده ما
نافه آهوي چين غاليه ساز است اينجا
جان سرگشته ما در گرو روي كسي است
كافتابي به نهان خانه راز است اينجا
خار اين باديه، بويي ز شقايق دارد
خندة مريم گل، لعبت ناز است اينجا
 از مرحوم مشفق كاشاني در زمان حيات چندين دفتر شعر منتشر شده است كه از ميان آنها مي‌توان به «صلاي غم» تضمين ۱۲ بند محتشم كاشاني، «خاطرات» (سال ۱۳۲۴)، «سرود زندگي» (سال ۱۳۴۲)، «شراب آفتاب» (سال ۱۳۴۲)، «آذرخش» (گزينه اشعار)، «آينه خيال» (سال ۱۳۷۲)، «بهار سرخ سرود» (سال ۱۳۷۳)، «هفت بند التهاب» (سال ۱۳۷۵)، «نقشبندان غزل» (سال ۱۳۶۵)، «انوار ۱۵خرداد» (سال ۱۳۶۵)، «خلوت انس» (سال ۱۳۶۸)، تصحيح «ديوان حاج سليمان صباحي بيدگلي» با همكاري پرتو بيضايي (سال ۱۳۴۰)، «مجموعه شعر جنگ»، تذكره‌ شاعران معاصر و راز مستان اشاره كرد.