kayhan.ir

کد خبر: ۳۳۷۱۷
تاریخ انتشار : ۱۳ دی ۱۳۹۳ - ۱۹:۰۰

وقف به جای نفت


علی میثمی تهرانی

در مطلب حاضر نویسنده کوشیده است اثبات کند که بوسیله تشویق مردم به امر وقف و استفاده مناسب از موقوفات موجود، می‌توان بسیاری از مشکلات مالی کشور را برطرف نمود. هر چند این مطلب اجمالی و گذرا است اما می‌تواند فتح بابی در خصوص توجه خاص به امر وقف، که به عنوان صدقه جاریه مطرح است باشد.
وقف به جای نفت!
یکی از اصول اساسی تحقق همه‌جانبه «اقتصاد مقاومتی»ـ به عنوان یگانه راهکار عبور از حملات چند‌جانبه اقتصادی دشمنان به ایران ولایی- استفاده از تمامی ظرفیت‌های نهفته در این آب و خاک و به فعلیت رساندن آن است. اصلا بزرگترین فایده شرایط سخت این است که باعث شکوفایی توانایی‌هایی می‌شود که در شرایط راحت هرگز به آنها مجال ظهور داده نخواهد شد. مراد از تمامی ظرفیت‌ها، پتانسیل نهفته در همه عرصه‌های سیاسی، فرهنگی و اقتصادی است. مسلما از اساسی‌ترین ظرفیت‌هایی که می‌توان برای پی‌گیری تئوری اقتصاد مقاومتی در عرصه عمل اجتماعی پیش‌پای مردم عزیز و مسئولین محترم قرار داد فرهنگ دینی مبتنی بر اسلام است. فرهنگی که به علت جامعیت اسلام در تمامی عرصه‌های فردی و اجتماعی و بین‌المللی و تمامی حوزه‌های سیاسی و اقتصادی و نظامی و... برنامه و راهکار عملی دارد. به نظر می‌رسد در شرایط دشوار اقتصادی کنونی یکی از اصول فرهنگی- اقتصادی اسلامی که می‌تواند نقش موثری در حل مشکلات نظام اسلامی داشته باشد احیای سنت حسنه «وقف» است.
صدقه جاریه
وقف که از جمله عبادات پر فضیلت و در حکم صدقه جاریه‌ای است که همواره مواهب دنیوی و اخروی گران‌قدری در پی دارد؛ در لغت به معنی ایستادن (منتهی‌الارب) و در اصطلاح فقهی به معنی حبس عین‌ ملکی است بر ملک خدای تعالی به نحوی که ملکیت از مالک ملک به خداوند منتقل می‌شود. (لغتنامه دهخدا ذیل ماده وقف) مرحوم محقق حلی در تعریف آن معتقد است وقف عقدی است که ثمره آن حبس کردن اصل و رها کردن منفعت آن است. (شرایع‌الاسلام) صاحب جواهر نیز می‌فرماید: «الوقف عقد ثمرته تحبیس الاصل و اطلاق المنفعه». یعنی وقف نوعی عقد است که ثمره آن حبس مال است و رها کردن منفعت آن. (جواهرالکلام- ج 28- ص2) به عبارت دیگر وقف یعنی ماندن اصل مال و جابجایی منفعت آن، تا مردم از منافعش بهره‌مند شوند. به بیان تخصصی‌تر وقف یعنی رقبه شیئ را نگه داشتن و منفعت آن را آزاد کردن. شیخ طوسی نیز بر همین اساس نوشته است: وقف «تحبیس‌الاصل و تسبیل‌المنفعه» است. (مبسوط- ج 3- کتاب الوقف) بنابراین وقف شرعا تحبیس است. یعنی اصل آن نه قابل خرید و فروش است و نه به ارث برده می‌شود و نه قابل هبه و بخشش است و نه به رهن و اجاره و عاریه و نظایر آن داده می‌شود. (البته الا ما خرج بالدلیل) تسبیل المنفعه یعنی صرف کردن مال وقفی در جهتی که واقف تعیین کرده است که همان راه خداست. چنان که معصوم (ع) می‌فرماید: «الوقف علی حسب ما یشرط الواقف» یعنی وقف باید همان‌گونه که واقف اراده کرده استفاده شود. (خلاف- شیخ طوسی- ص 329)
وقف از منظر روایات
در روایات دینی تاکید فراوانی بر این سنت حسنه شده است. به عنوان خوشه‌ای از این خرمن می‌توان به حدیث نبوی شریف اشاره کرد که فرموده‌اند: «وقتی انسان بمیرد عمل او خاتمه می‌یابد مگر در سه چیز: 1- صدقه جاریه (وقف) 2- علمی که از آن استفاده شود. 3- فرزند صالحی که برای او دعا کند.» (نهج‌الفصاحه- ص 200- ح 239) اهل‌بیت (ع) نیز با اقتدا به سیره پیامبر (ص) و تأسی از روش آن حضرت اهتمام زیادی در گسترش وقف در جامعه داشته‌اند و با قول و فعل و تقریر خود اقدام به وقف را مورد ترغیب و تایید و حمایت قرار می‌دادند. این سنت زمانی سیره مستمره متشرعه بود. به نحوی که اغلب اصحاب رسول خدا (ص) از همان آغاز با تأسی از نبی‌اکرم (ص) به وقف اموال خود اقدام می‌کردند. تا جایی که برابر نقل جابربن عبدالله انصاری از اصحاب پیامبر کسی نبود که توانایی مالی داشته باشد و چیزی از مالش را وقف نکند. (صحیح مسلم- ج 3- ص 1255)
سنت وقف محور اقتصاد مقاومتی
به نظر می‌رسد در شرایط اقتصاد مقاومتی تکیه به انگیزه‌های ایمانی مردم و ایجاد تحرک اقتصادی بر محور سنت دینی وقف می‌تواند یکی از محورهای اساسی اقتصاد مقاومتی را تشکیل دهد. نهادهای تبلیغی نظام نیز- خصوصاً سازمان ملی صدا و سیما- می‌توانند نقش بسیار پررنگی در ترویج این سنت حسنه و برانگیختن انگیزه‌های ایمانی مردم با توجه به ترویج نگاه اسلام به وقف و ثمرات دنیوی و اخروی آن داشته باشند. همان گونه که روحانیت معظم و ائمه  جمعه و جماعات قادر هستند- و وظیفه دارند- از فرصت به دست آمده از تهدیدهای اقتصادی برای نهادینه کردن سنت اقتصادی وقف کمال استفاده را بنماید. مسئولین محترم هم- اعم از مسئولین قوای‌سه‌گانه و سایر مسئولین لشکری و کشوری- باید با تسهیل در قوانین و واگذاری مدیریت اقتصادی مبتنی بر وقف به مردم مومن راه تمسک به این ریسمان استوار اقتصادی که ریشه در عمیق‌ترین لایه‌های روح انسانی دارد را هموارتر نمایند.
جان کلام اینکه اسلام دین جامعی است و خدای رحمان و رحیم برای تمامی عرصه‌های زندگی انسانها راهکار ارائه نموده است. باید به دستورات خدا و امداد الهی ایمان داشت. آنگاه می‌توان باور کرد که تحرک اقتصادی مبتنی بر وقف در صورت فراگیر شدن به راحتی می‌تواند خلأ اقتصادی ناشی از تحریم‌های نفتی را بپوشاند. به بیان صریح‌تر نه تنها می‌توان با برنامه‌ریزی درست و توکل بر خدای قادر متعال خلأ پیش آمده از درآمدهای نفتی را با درآمد حاصله از موقوفات جبران کرد؛ بلکه حتی می‌توان با تکیه بر تعلقات دینی مردم عزیز در این مسیر بستر جدیدی برای بندگی خدا در عرصه اجتماعی شکل داد. وقتی شدت انگیزه‌های ایمانی در اعماق روح انسانها به حدی است که حاضرند حتی جان خود و عزیزانشان را در راه پاسداشت آنها بدهند؛ آیا نمی‌توان بر پایه آنها تحرک اقتصادی ملی ایجاد نمود؟