اخبار ویژه
مخالفت نمایندگان با طفره دولت از حذف یارانه دهکهای پردرآمد
مرکز پژوهشهای مجلس از حذف بند مربوط به «شناسایی دهکهای پردرآمد و حذف یارانه آنها» در لایحه بودجه 94 انتقاد کرد.
مرکز پژوهشهای مجلس از «حذف یک بند بودجه سال 93» در لایحه بودجه 94 خبر داده که طی آن «دولت موظف به شناسایی و حذف دهکهای پردرآمد از فهرست یارانهبگیران میشد.» به گفته مرکز پژوهشهای مجلس، این بند در لایحه بودجه سال 94 «به طور کامل» حذف شده است. ضمن اینکه دولت در لایحه بودجه سال آینده پیشنهاد کرده است بخشی از کسری پرداخت یارانه نقدی از محل منابع صندوق توسعه ملی جبران شود.
به گزارش روزنامه فرهیختگان، اشاره مرکز پژوهشهای مجلس، به عنوان بازوی پژوهشی قوه مقننه، به بند «و» از تبصره 21 قانون بودجه سال 93 است که طبق آن «یارانه نقدی صرفا به سرپرستان خانوارهای متقاضی که مجموع درآمد سالانه آنها کمتر از رقم تعیین شده توسط دولت باشد، پرداخت میشود و چنانچه پس از تحقیق مشخص شود که اشخاص با درآمد بیشتر از مبلغ فوق اقدام به دریافت یارانه کردهاند به میزان سه برابر یارانه دریافتی جریمه میشوند.»
آنگونه که در گزارشهای پیشین مجلس در مورد اجرای قانون بودجه سال 93 برمیآید، دولت، این مصوبه را تاکنون اجرا نکرده است چون دستورالعملی برای تعیین خانوارهای واجد شرایط دریافت یارانه نقدی ندارد. اظهارات برخی اعضای تیم اقتصادی دولت نیز در ماههای گذشته بر این بود که شناسایی افراد واجد شرایط دریافت یارانه، کار سختی است و فعلا و با ابزارهای موجود امکانپذیر نیست.
احمد توکلی، عضو کمیسیون برنامه، بودجه و محاسبات مجلس نهم در مورد واکنش کمیسیون تلفیق بررسی کننده بودجه 94 به این تصمیم دولت به فرهیختگان میگوید: «پیشبینی من این است که نمایندگان مجلس به شدت با حذف تبصره حذف گروههای پردرآمد از دریافت یارانه نقدی مخالفت میکنند چرا که دولت مرتکب تخلف شده است و به طور قطع این تبصره در کمیسیون تلفیق در لایحه بودجه 94 گنجانده خواهد شد.»
توکلی تاکید میکند «حذف نکردن افراد پردرآمد از دریافت یارانه نقدی در بلندمدت دولت را دچار کسری بودجه میکند. از سوی دیگر این اقدام، با قانون هدفمندی یارانهها مطابقت ندارد و عین بیعدالتی است.»
جعفر قادری، عضو دیگر کمیسیون برنامه، بودجه و محاسبات مجلس نیز مانند توکلی پیشبینی کرد که نمایندگان مجلس با حذف این تبصره موافقت نخواهند کرد. اما گفت: «شنیدههای ما حاکی از این است که دولت قصد دارد بدون اینکه تبعاتی از حذف این دهکها به وجود بیاید، این کار را انجام دهد.»
او بر این باور است که نمایندگان مجلس دلیلی نمیبینند که همچنان مانند سالهای گذشته به اقشار پردرآمد یارانه نقدی پرداخت شود و به همین دلیل قانونی که در بودجه 93 آمده بود باید امسال اجرا شود.
در همین حال روزنامه تعادل که توسط مدیر مسئول روزنامه اعتماد منتشر میشود با اشاره به خبر حذف بند مورد بحث تصریح کرد دولت به علت انتخابات نمیخواهد یارانه دهکهای پردرآمد را حذف کند!
دوستی خاله خرسه برخی وابستگان هاشمی
به یکی از وابستگان آقای هاشمی گفتم دوستی شما با ایشان «دوستی خالهخرسه است».
معاون شورای سیاستگذاری ائمه جمعه در مصاحبه با رجانیوز درباره علت عدم حضور آقای هاشمی در نماز جمعه گفت: مردم محور نماز جمعه هستند. آقای هاشمی آن زمانی که متناسب با خواستگاه توده مردم و به ویژه مردم انقلابی ظاهر میشد، هم خطبههایشان مورد پسند عامه بود و هم خود ایشان مورد اقبال بود. اما آیا امروز مردم انقلابی و نمازگزار و به عبارتی نماز جمعهای ایشان را میپسندند؟ امام جمعه امام جماعت عظیمی است و زمانی که جماعتی نباشد امامت هم معنا ندارد. پس اصل مردم هستند، قاطبه نمازگزاران تهران نوع نگرشهای آقای هاشمی را نمیپسندند.
حجتالاسلام والمسلمین ابوالقاسم علیزاده میافزاید: ایشان سرمایهای برای انقلاب بوده و هستند و ما امید داریم که به این گونه باشد اما بالاخره نظر مردم نسبت به شخص ایشان با مواضعشان در زمان فتنه و بعد از آن تغییر کرد و به خصوص وابستگان ایشان که در بطن فتنه حضور داشتند ضربه بزرگی وارد کرد.
علیزاده گفت: من زمانی با یکی از وابستگان ایشان صحبت میکردم عرض کردم دوستی شما با آقای هاشمی همانند دوستی خاله خرسه است. شما با استفاده از ایشان اسم و رسمی یافتید ولی ملاحظه حال این شخصیت که برای انقلاب است را نکردهاید و نمیکنید.
میلیونها زائر کربلا به داعش گفتند ما هستیم
خبرنگار رادیو آزادی (وابسته به سازمان سیا) گفت؛ گردهمایی امسال شیعیان در عراق، پیام سیاسی به داعش بود.
موید الحیدری در مصاحبه با رادیو فردا گفت: گردهمایی امسال شیعیان در عراق پیامی سیاسی به «داعشیها» بود که ما هستیم و از شما نمیترسیم.
وی افزود: آمار دو روز پیش وزیر دفاع عراق که سنی مذهب است حاکی از آن بود که 17 میلیون زائر در راه کربلا هستند، به هر حال گردهمایی اربعین امسال بزرگترین گردهمایی شیعیان در عراق در چنین مراسمی بود.
رمزگشایی از بدگویی وسیع علیه منتقدان دولت
روحانی با وجود آن که در مراسم تنفیذ بستن دهان منتقدان را تخطئه کرد، دست کم 45 بار به بدگویی علیه منتقدان پرداخته است.
هفتهنامه 9 دی با انتشار این خبر نوشت: روحانی 12 مرداد 92 در مراسم تنفیذ خود گفته بود «خدایا به تو پناه میبرم از استبداد رأی و عجله در تصمیمگیری و تقدم نفع شخصی و گروهی به منافع مردم. همچنین به تو پناه میبرم از بستن دهان منتقدان و رقیبان.» و بعدها نیز گفت «دولت در برابر همه موافقان، حامیان، منتقدان و حتی مخالفان سر تکریم و تعظیم فرود میآورد. گرچه گروهی با زبان تکریم با دولت سخن نگویند، اما پاسخ ما به آنها با ادب و احترام و کرامت خواهد بود.»
9 دی آنگاه مجموعهای از برخوردهای «گازانبری» دولت و به ویژه شخص رئیس جمهور با منتقدان را منتشر کرد از جمله این ادبیات در مواجهه با منتقدان مبنی بر اینکه؛ «تازه به دوران رسیدهاند»، «زندگیشان در تفرقه است»، «تخریبگرند»، «از شکوفایی اقتصاد خوشحال نیستند»، «دروغ پراکنند»، «ترسو و بزدل هستند»، «عقب ماندهاند»، «به جهنم که میترسند و میلرزند»، «در فساد غوطهورند»، «عصر حجریاند»، «بیکار و متوهم هستند»، «با شعر و شعار دنبال انحرافند»، «از لغو تحریمها ناراضیاند چون سوء استفادهگرند»، «هوچی هستند»، «بیشناسنامهاند»، «تندرو و افراطی هستند»، «کم سوادند»، «پول میگیرند و علیه دولت مینویسند»، «تازه انقلابی شدهاند» و...
در همین حال وبسایت فردا در تحلیلی علت بدگویی علیه منتقدان نوشت: با وجود آن که مدتهاست منتقدان دولت سیاست سکوت را در دستور کار خود قرار دادهاند اما رئیس جمهور و اطرافیانش تمایل دارند تا با ایجاد یک جماعت غیرخودی فرضی ناکامیهای دولت یازدهم را بر گردن آنها بیاندازد. این سیاست که از چند ماه پیش با برچسبهایی چون «بدون شناسنامه بودن» و «تازه به دوران رسیده بودن» آغاز شد در واقع بدنبال غبارآلود کردن فضا برای مخفی کردن ادعاهایی است که در طول یک سال و چند ماه از عمر دولت ناکام ماندهاند. هرچه جلوتر میرویم؛ مشخص میشود که دولت توانایی تحقق برخی وعدههای خود را ندارد. در چنین شرایطی انداختن توپ به زمین منتقدان بهترین راه حل برای منحرف کردن ذهن افکار عمومی از عملکرد دولت است.
فردا میافزاید: واقعیت این است که تیم سیاسی روحانی باور داشتند که میتوانند به سرعت بر سر مسأله هستهای با آمریکا و غرب به توافق برسند اما با جلو رفتن روند مذاکرات کمکم ماهیت زیادهخواهانه خواستههای غربیها برای دولت مشخص شد و با وجود آنکه دولتیها تا نزدیکی خطوط قرمز هستهای نظام عقبنشینی کردند اما با این حال باز هم نتوانستند در وین به توافق برسند.
در ادامه این تحلیل آمده است: روحانی تمام سرمایه دولت خود را بر روی رسیدن به توافق با غرب متمرکز کرد اما شکست این سیاست و منتظر ایستادن برای چراغ سبز دیگر کشورها باعث شد تا وعدههای اقتصادی روحانی نیز تا حدود زیادی ناکام بماند. حتی کشورهایی مانند عربستان که دوران افول قدرت منطقهای خود را تجربه میکنند واکنش خاصی به چراغ سبز روحانی نشان ندادند. شاید بتوان گفت که افزایش تولید نفت عربستان برای راحتتر کردن شرایط عدم توافق هستهای برای تیم مذاکره کننده غربی تنها نتیجه سیاست لبخند روحانی به عربستان بود. در چنین شرایطی طبیعی است که به دنبال مقصری برای ناکامیهای دولت باشند و با عصبانیت تمام منتقدان را هدف قرار دهند.
اصلاحات هاشمی بهتر است اصلاحات خاتمی زکام دارد!
روزنامه اجارهای نزدیک به خانواده هاشمی میگوید اصلاحات موردنیاز امروز، اصلاحات هاشمی است، نه اصلاحات خاتمی.
روزنامه آرمان از آشفتگی در اردوگاه اصلاحطلبان خبر داده و نوشت: واقعیت این است که باید بپذیریم که اصلاحات این روزها سرماخورده و زکام شده است. آن ویروسی که امروز در بدن اصلاحات جولان میدهد و چهرهاش را همانند دهه 70 شاداب نمیکند را باید در درون اردوگاه اصلاحطلبی یافت و نه حتی یک قدم خارج آن. نام این ویروس «نشناختن خود» است که البته با بیهویتی هیچ قرابتی ندارد. چنانچه ریشه اصلاحات چنان مستحکم است که حتی سختترین مخالفان، از بیان ناآگاهی به ریشه جریان اصلاحات قاصر هستند.
آرمان با تاکید بر اینکه تراژدی نباید آغاز شود میافزاید: زمانی که سؤال میشود اصلاحات چیست و اصلاحطلب کیست، با انبوه پاسخ مواجه میشوید. این جریان نمیداند راه و چاه اصلاحات کجاست. یکی از اساتید دانشگاه علامه طباطبایی چندی پیش چنین وضعیتی را به طنز تشبیه کرد که در صورت استمرارش تبدیل به تراژدی در اردوگاه اصلاحات خواهد شد اما تبدیل شدن وضعیت اردوگاه اصلاحات به تراژدی چه تبعاتی دارد؟
نویسنده با طرح دو گونه اصلاحات (اصلاحات هاشمی- اصلاحات خاتمی) خاطرنشان کرد: اما چرا باید نسبت به این تراژدی هشدار داد؟ برای پاسخ به این سوال باید به دهه 70 بازگشت یعنی همان زمانی که آهسته راه خود را آغاز کرد. اصلاحاتی که بخشهای فرهنگی آن در دولت دوم آیتالله هاشمی کلید خورد و با پیروزی سیدمحمد خاتمی زمان آغاز اصلاحات سیاسی آن بود. یعنی نمیتوان اینگونه پنداشت که فضای فرهنگی اصلاحات با دولت اصلاحات آغاز شد بلکه زمینه این بخش از اصلاحات در دولت قبل از دوم خرداد فراهم شده بود. فارغ از این مسائل مگر سازندگی معنایی جز اصلاحات دارد؟ اصلاحات سیاسی در دوم خرداد با مستقر شدن سیدمحمد خاتمی و همفکرانش در دولت هفتم کلید خورد شاید بسیاری نپذیرند که اصلاحات از دولت آیتالله هاشمی آغاز شد که این هم یکی از آسیبهای جریان اصلاحطلبی امروز و نه دیروز است. دولت ششم هم در این مسیر حرکت کرد اما بدون هیاهو و بر سنت مدرنیتهای که از سال 76 آغاز شد تاکید کرد بدین معنا که «اصلاحات ساکت» را در دستور کار قرارداد و نام «سازندگی» بر آن گذاشت.
روزنامه آرمان در ادامه عملکرد دولت دوم هاشمی را اصلاحطلبانه توصیف میکند و میافزاید: شاید در این مقطع نقدهایی برعملکرد دولت دوم هاشمی در زمینه فرهنگی باشد اما عادلانه نیست امروز که شرایط کشور آرام و بدون دغدغه است، شرایط آن روزها را با معیار امروز سنجید. جدای از این موضوعات مگر اصلاحات سیاسی که آغازگر آن را سیدمحمد خاتمی میدانند بدون اصلاحات فرهنگی در قبل از آن، امکانپذیر بود؟ مگر نه اینکه در دولت دوم هاشمی افکار و ذهنها برای پذیرش اصلاحاتی دیگر آماده شد و آنگاه بود که دولت هفتم توانست اصلاحات سیاسی را رقم بزند.
این تحلیل آرمان تداعی کننده تحلیل سال 79 روزنامه ایران -در زمان مدیریت کارگزارانی این روزنامه- است که مدعی شده بود دولت سازندگی با ایجاد تجمل و تورم و نارضایتی میان وضع موجود و وضع مطلوب شکاف ایجاد کرده و موجب رو آمدن نیروهای تحولخواه و اصلاحطلب شده است. در حقیقت این روزنامه با زبان بیزبانی میگفت کارگزاران با ایجاد نارضایتی در مردم مقدمه رای به جریان منتقد (خاتمی و چپها در مقابل ناطق نوری و جریان موسوم به راست که متحد سنتی هاشمی تصور میشد) را فراهم آورده است!
روزنامه آرمان در ادامه تحلیل خود تصریح کرد: اصلاحطلبان به سه بخش تقسیم میشوند که عبارت است از اصلاحطلبان ایدئولوژیک، اصلاحطلبان سنتی و اصلاحطلبان روشی. از این منظر اصلاحات دوران آیتالله هاشمی را میتوان در بخش اصلاحات گروه دوم یعنی اصلاحات سنتی معنا کرد که از یک سو اصلاحات بدون کوچکترین لطمهای صورت گرفت و از سوی دیگر بهترین استفاده از ابزارها برای رسیدن به هدف انجام شد. اما در اصلاحات سیدمحمد خاتمی بعضا این سه اندیشه با هم در چالش هستند.
این نوشته تمجیدآمیز نسبت به سیاستهای دوره سازندگی درحالی است که اخیرا خبرگزاری اصلاحطلب کار (ایلنا) ضمن یادداشتی با اشاره به باز تولید سیاستهای اقتصادی کارگزاران تصریح کرد این سیاستها یک بار شکست خورده و موجب تورم 45درصدی و نارضایتی شده است اما با این وجود دولت اعتدال در حال احیا و اجرای مجدد همین سیاستهاست.
همین تقابل دو تلقی عدالتخواه و سرمایهدارانه پیش از این در دولت اصلاحات باعث بنبست تئوریک دولت در حوزه اقتصادی شد به نحوی که خاتمی مجبور شد از سال هفتم دولت خود رئيس سازمان مدیریت و برنامهریزی و وزیر اقتصاد را با هم عزل کند.