میخواهید هویدا هم برگردد؟!/حکایت سینماتوگراف2
سعید مستغاثی
به دنبال تجلیل و تقدیر از دو هنرپیشه دوران شاهنشاهی
(نصرت الله وحدت و ناصر ملک مطیعی) در جشن منتقدان تئاتر سال 1394 که 29 مردادماه برگزار شد (و گفته شد تصادفی و خودسرانه بوده!) و پس از آن، دعوت رسمی سازمان سینمایی از همان هنرپیشه فیلمفارسیهای شاهنشاهی به جشن این سازمان برای روز سینما، در ادامه این سلسله نامبارک، پوری بنایی، یکی دیگر از به اصطلاح هنرپیشگان فیلمفارسی که کارنامه بازیگریاش تطهیر ناشدنی است، در شب جشن به اصطلاح منتقدان سینمای ایران در 10 آبان مورد تجلیل قرار گرفت!
معلوم نیست در این سینمایی که اهالی آن مدام از نابودی و ورشکستگیاش دم میزنند و مرتبا بدهکاریها و قرض و قولههایشان را به رخ میکشند، این همه جشن و مراسم و بزرگداشت چه معنا و مفهومی دارد؟! سینمایی که به گفته دستاندرکارانش در تولیدش وامانده، حالا در ازای 40-50 فیلم اکران شده در طول سال، دهها جشن و مراسم و بزرگداشت برگزار میکند!! آن هم مراسم و جشنهایی که بعضا به تجلیل و تکریم از مظاهر ابتذال در دوران قبل میپردازند و تاسف اینکه در جشن منتقدان چنین تجلیل و تکریمی اتفاق میافتد، جشنی که ریاست وقت سازمان سینمایی و برخی دیگر از معاونان و مسئولین سینمایی کشور نیز حضور داشتند!!
واقعا چقدر دوره و زمانه نزد این جماعت وارونه شده! منتقدانی که معمولا بایستی از فیلمهای معتبر و با ارزش هنری و همچنین دستاندرکاران و بازیگران صاحب سبک و مؤلف تقدیر نمایند، این بار چنان از این روی به آن روی
چرخیدهاند که از یک نماد ابتذال آریامهری تجلیل کردند!! و در کمال شگفتی مجری مراسم یاد شده هنگام تعریف از پوری بنایی، با اشاره به نقش مهم چنین افرادی در سینمای ایران، گفت: «...کیست که یادش برود که چه کسانی این راه را هموار کردند؟!! ممنونیم که تشریف آوردید و دعوت ما را پذیرفتید خانم پوری بنایی...»
یاللعجب! کاش جناب مجری توضیح میداد شخص یاد شده با کدام آثارش راه سینمای امروز ایران را هموار کرده است؟!! با فیلمهایی همچون: «خانم دلش موتور میخواد» یا «قربون زن ایرونی» و یا «یک خوشگل و هزار مشکل» چنین راهی را برای این سینما هموار کرده یا با فیلمهایی مانند «نانجیب» و «زن یکشبه» و «خوشگذران» و یا با «علی سورچی» و «قصاص» و «گلنسا در پاریس»؟!!
آیا منظور مجری از هموار شدن راه امروز سینمای ایران از طریق فیلمهای فوقالذکر، ساخت خیل به اصطلاح فیلمهای مملو از خیانت و سیاهی و بحرانهای خانوادگی و روابط غیر اخلاقی مثلثی و مربعی و ذوزنقهای است که فضای سینما را پرکرده بود؟! پس بیهوده نبود که این سینما (به جز مواردی معدود) به هیچ صراطی با گفتمان انقلاب اسلامی و ارزشهای دینی و ملی این مردم کنار نمیآمد!
اما پس از آقای مجری، یکی از به اصطلاح تهیه کنندگان سینمای ایران (که انبوهی از فیلمفارسیهای معلومالحال را در کارنامه خود دارد) نیز به تجلیل از بازیگر نامبرده پرداخت و اذعان کرد که تلاش داشته تا وی را در یکی از فیلمهایش شرکت دهد اما با مخالفت معاونت سینمایی وقت مواجه شده است. او با اعتراف به خطای کنار گذاردن بازیگران سینمای فیلمفارسی مانند همین بازیگر تجلیل شده، خطاب به رئیس وقت سازمان سینمایی تذکر داد که:
«سينماي ما نياز به بازنگري و بازتعريف برخي مسائل دارد. اين تقاضايي است که من از معاونت سينمايي دارم تا شاهد حضور همه کساني باشيم که قلبشان براي سينما و حضور در اين صحنه ميتپد».
آیا منظور این به اصطلاح تهیهکننده سینما از «بازنگری و بازتعریف سینمای ایران»، حضور بازیگران و دستاندرکاران فیلمفارسیهای مبتذل و ساخت این دسته از فیلمها بوده؟! اگر چنین است، بهتر است راه دور نرفته و تقاضای مازاد نفرموده و جناب رئیس را به زحمت نیفکنند که همین امروز هم نگاهی به سینمای دست پخت همین حضرات، نشان از ساخت و تولید فیلمفارسیهای بسیاری دارد که در کمال تاسف بعضا از همان فیلمفارسیهای گذشته هم نازلتر و سخیفتر هستند. (فقط هنوز جرات نکردهاند صحنههای عریانگری و رقاصیهای تهوع آور و روابط جنسی آن فیلمها را بازنمایی کنند)
بعد از تهیهکننده فوق، چشم حاضرین به جمال یکی از تهیه کنندگان و کارگزاران سینمای شاهنشاهی و از یاران غار اشرف پهلوی به نام علی عباسی هم باز شد که در سازمان سینمای پیام، شریک و همسفرهای اشرف و در تلویزیون بهاییان، همکار حبیب ثابت بود و آثار مبتذلی همچون «سه جوانمرد» و «نعره طوفان» و «لوطی» و فیلمهای مستهجنی مثل «رشید» را تهیه و تولید کرد.
عباسی به روی صحنه رفت و به خاطره بازی پرداخت. او در صحبتهايی که به انقلاب و نظام اسلامی انتقاد و اعتراض میکرد، از اينکه به او اجازه فعاليت در سينمای بعد از انقلاب ايران داده نشد، گلايه کرد!
اما بالاخره متوجه نشدیم منظور حضرت امام خمینی (رحمه الله علیه) در سخنرانی هنگام ورودشان در بهشت زهرا، از فحشای سینمای دوران شاهنشاهی چه بود که مخالفت خود را با آن ابراز کردند؟ اگر بنیانگذار فقید نظام جمهوری اسلامی به فساد و فحشای آن سینما باور داشتند (همچون قاطبه مردم مسلمان و انقلابی ایران که از همین روی برای اعتراض به فساد رژیم شاه، سینماها را در کنار مشروب فروشیها و بانکها، مورد حمله و هجوم قرار دادند) پس از 37 سال که از پیروزی انقلاب اسلامی میگذشت، نمادها و مصادیق آن دوران، برروی صحنه سینمایی که منسوب به همین انقلاب است، چه میکردند؟ آیا همان طور که مجری مراسم نهمین جشن منتقدان گفت، آنچه آن روز در سینمای ایران شاهد بودیم همان راهی بود که آنها هموار کردند؟
آیا منظور آن به اصطلاح تهیهکننده از «بازنگری و بازتعریف برخی مسائل» بازسازی همان سینمای فیلمفارسی شاهنشاهی بود؟ آیا دستاندرکاران این سینما، پس از 37 سال به جای اول بازگشتند و تقاضای رسمیت یافتن سینمای فیلمفارسی شاهنشاهی را داشتند؟ اگر چنین بود که وای به حال چنان سینمایی و منتقدانی که برایش کف زدند!!
نقل است در روزهای نخست پس از پیروزی انقلاب که نزد حضرت
امام خمینی (رحمه الله علیه) وساطت ابقای برخی عوامل و سرسپردگان شاه را میکردند، امام با شوخی و مطایبه فرمودند «می خواهید اصلا بگوییم هویدا هم سرکارش برگردد؟!!»