اخبار ویژه
اگر ساختار تحریمها حفظ میشود پس توافق برای چیست؟!
در حالی که گفته میشود موضوع میزان غنیسازی و لغو تحریمها بحثهای اصلی مذاکرات مسقط به حساب میآید، اظهارنظرها و اخبار غیر رسمی درباره شرایط لغو تحریمها بیانگر آن است که آمریکاییها در صدد هستند رژیم تحریمها علیه ایران را حتی پس از توافق نهایی با دادن وعدههای سرخرمن حفظ کنند.
به گزارش رجانیوز، کاخ سفید اعلام کرده است که در نتیجه توافق نهایی با ایران بخشی از تحریمها علیه ایران را «تعلیق» خواهد کرد، تعلیق تحریمها به گونهای است که رژیم تحریمها علیه ایران حتی پس از توافق نهایی حفظ میشود. این در حالی است که مبدأ تحریمهای یکجانبه آمریکا علیه ایران به دو مرجع باز میگردد؛ یک) تحریمهایی که از سوی رئیس جمهوری آمریکا اعمال میشود و به فرمانهای اجرایی دولت آمریکا علیه ایران مشهور است. دو) قوانین مصوب کنگره است.
رجانیوز افزود: آنچه به صورت نگران کنندهای در مذاکرات اخیر درباره نحوه لغو تحریمها در جریان بوده است، اعتماد طرف ایرانی به آن چیزی است که به تعبیر ظریف با عنوان «قول اوباما» از آن یاد میشود. ظریف در گفتوگو با شبکه پیبیاس آمریکا اعلام کرده بود «اگر اوباما قول بدهد میپذیریم». هر چند که وزیر امور خارجه در اظهار نظر خود اعلام نکرد اگر اوباما مشخصاً در چه حوزهای قول بدهد، پذیرفته خواهد بود، اما اخبار جدید حاکی از آن است که منظور، قول اوباما در مورد شیوه لغو تحریمها بوده است و بحث و مذاکره درباره «قول اوباما» به صورت جدی در این باره در جریان است.
به این ترتیب، آمریکا به دنبال آن است که درباره نوع اول تحریمها یعنی فرمان اجرایی رئیس جمهور، به «تعلیق» و نه «لغو» این دستورات آنهم به صورت موردی و البته زماندار و برای یک دوره زمانی مشخص تعهد بدهد و در مورد قوانین مصوب کنگره، نیز تنها اباما «قول میدهد» تا کنگره را متقاعد کند که بندهایی از قوانین تحریمی ایران را که در آن به رئیس جمهور اجازه چشمپوشی داده شده است، به صورت موقت و 120 روزه چشمپوشی کند و این اقدام در برهههای 120 روزه مشابه تمدید شود که البته هیچ تضمینی هم برای آن وجود ندارد.
بنا بر تفسیر آمریکا از توافق ژنو، در صورت همکاری کامل ایران که رضایت مقامات آمریکا را جلب کند این دولت تنها تحریمهایی را مورد «چشمپوشی» قرار خواهد داد که تحت فرمانهای اجرایی دولت آمریکا باشد و صرفاً مربوط به موضوع هستهای ایران شود. یعنی تحریمهایی که با برچسب حقوق بشر و مبارزه با تروریسم و یا موارد دیگر علیه ایران تصویب شده و همچنین تحریمهای کنگره به قوت خود باقی خواهد ماند. این یعنی آنکه تقریباً حدود 90 درصد تحریمها علیه ایران همچنان حفظ خواهد شد.
اما نکته بسیار مهم در این رویکرد آن است که به واسطه تعهدات طرف ایرانی، کل نظام ایران آنهم صرف نظر از جهتگیریهای دولتها متعهد به اجرای توافقنامه خواهد بود و در مقابل تصمیم طرف آمریکایی منوط به تصمیم رئیس جمهور و البته همراهی کنگره شده است آنهم با اتکا به «قول اوباما». یعنی پس از پایان دوره اوباما و حتی در دوره او نیز هیچ تضمین عملی برای اجرای آن وجود نخواهد داشت.
حاشیهسازی برای غفلت افکار عمومی از مسئولیتهای دولت
برخی مدیران ارشد دولتی مسئلهسازی برای غفلت افکار عمومی از مسائل اصلی را در اولویت قرار دادهاند.
روزنامه رسالت نوشت: با مروری بر رفتارشناسی برخی مدیران ارشد دولت و با کنار هم گذاشتن موضعگیریهای آنان که در رسانهها و افکار عمومی بازتاب مییابد، این موضوع به ذهن متبادر میشود که گویی قرار است «مسئلهسازی برای افکار عمومی» به نحوی جدی دنبال شود هر روز یا هر هفته یک مسئله ذهنی و فکری برای مردم ایجاد شود تا آن مسئلههایی که باید مغفول شوند، چندان در عرصه عمومی جامعه مطرح نشوند... برای این موضوع میتوان شاهد مثالهای متعددی ارائه کرد. وجود جمع زیادی از چهرههای امنیتی و رسانهای در دولت یازدهم زمینه قابل توجهی از طراحی «عملیات روانی» در جامعه و اقدامات رسانهای و تخریبی علیه گروههای سیاسی منتقد دولت فراهم کرده است.
این روزنامه میافزاید: متاسفانه برخی مشاوران رئیسجمهور و طراحان «مسئله»های خبری و رسانهای برای افکار عمومی به گونهای عمل میکنند که نه اعتقادی به «تعامل» دارند و نه مروج «اعتدال» هستند. در دولتی که با گفتمان اعتدال و تدبیر بر سر کار آمده، ظاهرا تنها قرار است با تدابیری برای عملیات روانی ذهن مردم از مسائل بسیار مهمی چون تورم، بیکاری، رکود اقتصادی، اعتیاد، قاچاق، طلاق، فساد و فحشا، رانتخواری، بیتحرکی دولت و کابینه، موضوع کاهش جمعیت، ابهام در پرونده هستهای، آلودگی هوا، سبد کالا و... به طور کامل منحرف شود. ناتوانی دولت در عبور از رکود اقتصادی و تداوم فشارهای معیشتی به اقشار جامعه بر هیچکس پوشیده نیست.
نویسنده خاطرنشان میکند: در حالی که دغدغههای اصلی مردم و جامعه حول معضلات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی متمرکز شده و فشارهای روحی و جسمی بسیار زیادی از همین ناحیه متوجه ایشان میشود، مسئلهسازی دولتمردان و رسانههای وابسته به آنها بیشتر متوجه موضوعاتی دستچندم است. واضح است که در چنین فضایی نه نخبگان و نه افکار عمومی فرصتی برای تامل و مطالبهگری در باب مسائل اصلی جامعه پیدا نمیکند. مسئلهسازی برای افکار عمومی ما هر چند ممکن است در کوتاهمدت اذهان را درگیر سازد اما در بلندمدت مردم ما و تودههای جامعه آنگاه که مجال ارزیابی و قضاوت فرا برسد از منظری کلان به موضوعات خواهند نگریست و تصمیمسازی خواهند کرد.
معالاسف هنوز برخی از سیاسیون، مردم ما و روحیات ایشان را به درستی نشناختهاند. از دیگر سو «بازی رسانهای دولت» ظاهرا متمرکز به حیطه مجلس و نمایندگان شده است. این بازی حلقههایی نظیر معرفی افرادی مرتبط با جریان فتنه که مجلس به ایشان رای ندهد و اعلام و القای اینکه دولت و مجلس در حال تعارض و تقابل هستند را دربر خواهد داشت.
به نام امام حسین(ع) به کام شمر و یزیدهای زمانه!
عضو گروه فعال در فتنه آمریکایی- اسرائیلی 88 میگوید قهر با آمریکا به نفع ما نیست.
فاضل میبدی (از اعضای گروه موسوم به مجمع مدرسین و محققین حوزه) که در نشست «قرنها بعد هنوز» و با موضوع «امام حسین(ع)؛ تقابل ظلم و عدل» در دانشگاه فردوسی مشهد سخن میگفت، اظهار داشت: قهر مطلق با آمریکا به نفع ما نیست. ما نیازمند مذاکره هستیم. چرا ما باید راه قهر و دعوا را در تعاملاتمان با برخی کشورها در پیش بگیریم. ما باید هوشیار باشیم و منافعمان را از دست ندهیم. قطع ارتباط با کشورهای دنیا به نفع ما نیست، باید زیرکانه مذاکره کنیم تا تحریمهایی که جامعه را متضرر کرده برداشته شود.
وی در پاسخ به این سؤال که چرا ائمه اطهار(ع) بر برپایی عزاداری تأکید کردهاند؟ گفت: عزاداری نمادی از مبارزه با ظلم است، ما عزاداری میکنیم تا این نماد را زنده نگه داریم.
این اظهارات در حالی است که اولاً شرارت علیه ایران و تداوم و تشدید آن از سوی رژیم آمریکا، علت اصلی نفرت ملت ایران از شیطان بزرگ است. ثانیاً یک سال مذاکره نه تنها از این شرارتها نکاسته بلکه بر طلبکاری مقامات آمریکایی افزوده و از جمله، هیچ تأثیر روشنی در زمینه کاهش تحریمها نداشته است. ثالثاً آمریکا در پی مذاکره و رفع اختلاف و انجام معامله نیست بلکه به شیوه همه طاغوتها و مستکبران عالم، تسلیم و بیعت و بردگی را مطالبه میکند، حال آن که منطق ملت انقلابی ایران منطق تسلیمناپذیری امام حسین(ع) با شعار هیهات مناالذله و «مثلی لایبایع مثل یزید» است. رابعاً برگزاری همایشی به نام امام حسین علیهالسلام و «تقابل ظلم و عدل» که برای جوانان دانشجو جذاب است، چه نسبتی با ترویج مذاکره با آمریکا و القای قهر ملت ایران با دنیا دارد؟!
خدا رحمت کند شهید مطهری(ره) را که میفرمود؛ حتی مارکسیست نیز میتواند در دانشگاه کرسی داشته باشد اما به شرط اینکه همان مارکسیسم را تدریس کند و نه منطق التقاطی میان اسلام و مارکسیسم را، یا در تظاهرات خود در خیابان عکس استالین و لنین را سر دست بگیرد، نه اینکه عکس آیتالله خمینی را بالا بگیرد و مردم را به اشتباه بیندازد و شعار مارکسیستی بدهد. حال حکایت بازیگران فتنه و جنگ نیابتی سال 88 است که حلیم آمریکا و اسرائیل را هم زدند و برای آشوبگری سرویسهای جاسوسی بیگانه هیزمکشی کردند و اینک همان ادبیات سیاسی دشمنان را درباره قهر ایران با دنیا تکرار میکنند و البته به اعتبار اینکه خود هیچ اعتباری ندارند، از امام حسین علیهالسلام و نام و همایش آن حضرت خرج میکنند، در حالی که اوباش حرمتشکن روز عاشورای سال 88 را مردمان خداجو خواندند و از آنان جانبداری کردند!
مطالبه صریح و بیاغماض مجلس از پنجمین نامزد وزارت علوم
مطالبه مجلس از نامزد تصدی وزارت علوم، مرزبندی صریح با افراطیون فتنهگر است.
محمد فرهادی پنجمین فردی است که برای وزارت علوم به مجلس معرفی میشود. نمایندگان مجلس پیش از این به میلی منفرد، نیلی احمدآبادی و دانش آشتیانی به خاطر همکاری با فتنهگران رای اعتماد ندادند. مجلس در عین حال به فرجی دانا با اخذ این تعهد که با جریان فتنه و گروهکهای ساختارشکن مرزبندی داشته باشد رای اعتماد دادند اما وی که در برابر جریان مذکور عملا منفعل و فاقد اختیار بود، تبدیل به آلت دست افراطیون شد و گزینههای همین جریان را به عنوان معاون وزارت و روسای بیش از 30 دانشگاه منصوب کرد. همین نقض تعهد موجب شد نمایندگان مجلس پس از 9 ماه وی را استیضاح کرده و در حالی که 159 نفر به وی رای اعتماد داده بودند- تنها 70 نفر با وزارت وی مخالفت کرده بودند- تعداد مخالفان به 145 نماینده برسد و او از وزارت برکنار شود.
مرور جابهجایی آرای موافق فرجی دانا با آرای مخالف نامزدهای بعدی همسو با خط فتنه در مجلس نشان میدهد تعداد آرای مخالف از 70 رای سال گذشته مدام رو به افزایش گذاشته و درباره دانش آشتیانی به 171 نفر رسیده است در حالی که تعداد موافقان از 159 نفر به 70 نفر سقوط کرده است. معنای این جابهجایی از یک سو حاکی از حسن ظن و آسانگیری مجلس در سال گذشته و از سوی دیگر حساسیت غیر قابل اغماض نسبت به فتنهگرانی است که کشور را در کام بحران و براندازی پیش بردند. با این وصف گزینه پیشنهادی جدید هم در سوابق باید از این جانبداری مبرا باشد و هم تعهد بدهد که شرط تداوم وزارت وی، مرزبندی صریح با این جریان نفاق است.
دقیقا به دلیل همین رویکرد است که الیاس نادران نماینده مردم تهران و از استیضاحکنندگان فرجی دانا در جمع خبرنگاران تاکید کرد: فرهادی باید تکلیف خود را با اصلاحطلبان تندرو و حلقههای تندرو در وزارت علوم روشن کند.
عضو فراکسیون اصولگرایان اظهار داشت: ایشان در فتنه 88 نامههایی را امضا کردند که باید در خصوص آن به نمایندگان توضیح دهند که در حال حاضر موضعشان نسبت به آن وقایع چیست.
نادران با تاکید بر اینکه مجلس نگران حلقههای پشت پردهای است که وزارت علوم را مدیریت میکند گفت: این حلقهها برای بقای خود حاضر شدند که فرجی دانا را فدا کنند. باید فرهادی تکلیف خود را با این حلقهها روشن کند.
وی در پایان ابراز امیدواری کرد که موضع فرهادی در مورد فتنه و اداره وزارت علوم با چارچوبهای نظام به گونهای هماهنگ باشد که بتواند وزارت علوم را اداره کرده و به سرنوشت فرجی دانا دچار نشود.
به گزارش شبکه خبر دانشجو، فرهادی در مرداد ماه 88 نامهای را به همراه خاتمی، موسوی و افراطیون دیگری نظیر محسن آرمین، قربان بهزادیاننژاد، محمدعلی توفیقی، سعید سمنانیان، محمد سلامتی، عباس عبدی، ابوالفضل قدیانی، عبدالله ناصری، محمدعلی نجفی، هاشم هدایتی و... امضا کرده که ضمن آن بازداشت و بازجویی از آشوبگران و فتنهگران با دوران ستمشاهی مقایسه شده است!
وبسایت اصلاحطلب امید درباره فرهادی نوشت: با سوابق همکاری فرهادی با دولت موسوی و دولت خاتمی باید خدا به خیر کند! چون عضو موسس حزب مشارکت بودن برای نمایندگان مجلس نوعی اتهام است که باعث رای عدم اعتماد به دانش آشتیانی شد.
در هر صورت و فارغ از سوابق فرهادی که از سوی نمایندگان مجلس بررسی میشود، اعلام برائت و مرزبندیای است که نامزد جدید وزارت باید درباره فتنهگران تصریح کند و در عین حال متعهد به رعایت خط قرمز نظام درباره خیانت بزرگ فتنه 88 باشد.
عدم حساسیت کافی برخی دولتمردان در این زمینه سبب شد که تعداد آرای حامی دولت در مجلس مرتبا کاهش یابد و این سوال را ایجاد کند که کدام حلقه نفوذی اصرار دارد نسبت به دولت ایجاد بدگمانی کرده و موجب اختلال در روابط دو قوه شود؟!