راه دولت، روشن یا تاریک؟ (نگاه)
محمود عباسزاده مشگینی
مصلحت نظام و کشور، منافع ملی، مطالبه مردم و انتظار مقام معظم رهبری ایجاب میکند دولت محترم بهطور طبیعی با تمرکز تدبیر و تلاش خود در عرصه اقتصاد، جریان آن را در مسیر رشد و پایداری و ثبات قرار دهد بهطوریکه مردم آثار این تدابیر را نه فقط در آمارهای منتشر شده در رسانهها بلکه در بهبود و توسعه رفاه زندگی خود ملاحظه و لمس نمایند و البته اولین نشانههای سیاست و تدبیر اقتصادی کارآمد دولت، خود را در گردش چرخهای تولید و پویایی و تحرک بازار کسب و کار و حفظ و توسعه فرصتهای اشتغال نشان میدهد.
تا زمانی که شرایط اقتصاد در وضعیت رکود است هیچکدام از سه نشانه کارآمدی فوق در عرصه اقتصاد ظاهر نمیشود بنابراین تاکید دولت محترم بر ضرورت خارج شدن از شرایط رکود تاکید بجایی است لیکن اقتصاد کشور از شرایط رکود با شعار و سخنرانی و همایش خارج نمیشود، به تعبیری با حلوا حلوا گفتن دهان شیرین نمیشود، بلکه با تدبیر و تلاش خارج میشود. ارابه تدبیر و تلاش هم الزاما باید در مسیر برنامهریزی و سازماندهی و عملیات و نظارت و اصلاح حرکت کند بهطوریکه نقشه راه و چشمانداز و پیشرفت و موانع برای مردم نیز روشن باشد تا به عنوان صاحبان اصلی کشور و کارفرمای دولت هم بر حرکت دولت نظارت کنند و هم در پیمایش این مسیر با تمام ظرفیت مشارکت کنند.
اما آنچه از وضعیت موجود و تحرکات و مواضع دولت محترم استنباط میشود این است که دولت محترم بعد از 14 ماه از پذیرش مسئولیت، تکلیف خود را در عرصه اقتصاد مشخص نکرده است چرا که برای چارهجویی و درمان رکود عملا هیچ قدم رسمی برداشته نشده است و تازه لایحه پیشنهادی دولت برای مقابله با رکود تهیه و تقدیم مجلس شده که به فرض تصویب شروع مراحل اجرایی آن به اول سال آتی موکول میشود! البته به مصداق مثل معروف «ماهی را هر وقت از آب بگیرید تازه است» اگر طرحی کارشناسی و پاسخگوی نیاز کشور آن هم برای مقابله با معضلی به نام رکود اقتصادی تهیه و تصویب شود و حتی با یک تاخیر نزدیک دو ساله به مرحله اجرایی برسد باز هم جای شکرش باقی است ولی حرف و حدیثها و اطلاعات منتشر شده امید برای تحقق این آرزو را هم با سؤال مواجه میکند.
یکی از اعضای کمیسیون اقتصادی مجلس در تشریح لایحه مقابله با رکود دولت گفته است که لایحه با پیشفرض لغو همه تحریمهای تحمیلی تهیه شده است در حالی که انتظار معقول و همینطور انتظار مجلس این بوده که لایحه با پیشفرض عدم رفع تحریمها تهیه شود و صدالبته اگر همین اشکال اساسی را در خصوص لایحه مورد اشاره بپذیریم به معنی این است که لایحه برخلاف جهتگیریها و اولویتهای اقتصاد مقاومتی نیز میباشد مقولهای که توسط مقام معظم رهبری به عنوان راهبرد اقتصادی کشور رسما ابلاغ شده و حکم قانون را دارد. وقتی برداشت کمیسیون تخصصی و اصلی مجلس در مورد یک لایحه اینقدر با جهتگیری دولت متفاوت است نمیتوان امیدوار بود که در بازه زمانی مناسب مراحل تصویب و ابلاغ را طی کرده و به مرحله اجرا برسد بنابراین از دولت محترم انتظار میرود راه خود را در مسیر اقتصاد برای خود و مردم روشن نماید و در این فرایند به شرایط محیطی از جمله محیط بیرونی و تحریمها نگاه واقعبینانه داشته باشد. چون وقتی که رئیسجمهور محترم و سایر مسئولان دولت بعد از سفر نیویورک پیشرفت مذاکرات و توافق را قابل توجه و رضایتبخش ارزیابی نمیکنند بر چه مبنایی لایحه خروج از رکود را با پیشفرض لغو همه تحریمها تهیه میکنند؟ هرچند نفس همین رویکرد در تهیه لایحه قدرت چانهزنی ما را نیز بر سر میز مذاکره پایین میآورد! البته اگر توافقهای دیگری بین طرفین صورت گرفته که محرمانه تلقی میشود و مجلس و مردم و امثال نگارنده از آن بیخبریم صورت مسئله را عوض میکند!
گفتنی است آنچه از سرشت و استراتژی و سوابق و ادبیات غربیها، بهویژه مسئولان دموکرات کاخ سفید برمیآید این است که آمریکا به این سادگی تن به لغو تحریمها نخواهد داد مگر اینکه مابهازای مطمئن و چرب و نرم تاریخی از جمهوری اسلامی ایران بگیرد که به هزار و یک دلیل میتوان اثبات کرد امتیاز یا مابهازای مد نظر غرب حداقل به بخشی از هویت جمهوری اسلامی ایران مربوط میشود، امتیاز و عنصری که به هیچوجه ملت ایران بر سر آن با هیچکس شوخی ندارد و صدالبته اگر امروزه چالش آمریکا با ملت ایران ظاهرا روی بحث هستهای متمرکز شده به خاطر این است که این بحث با عنصر اقتدار و قدرت جمهوری اسلامی ایران گره خورده است.
از طرف دیگر آمریکا برای ایجاد بنایی به عنوان سازمان تحریم سالیان سال سرمایهگذاری کرده است و محاسبات نگارنده حاکی از آن است که به دلایل سهگانه ذیل به سادگی این بنا را تخریب نمیکند حتی اگر آقای ظریف علنا به طرف مقابل اعلام کند که نتیجه انتخابات مجلس و ریاست جمهوری آتی به تصمیم آمریکا در رفع تحریمها بستگی دارد!
قابل ذکر است سازمان تحریمها بهگونهای است که آمریکا به این سادگی تمام آن را روی میز مذاکره نمیگذارد و حتی برداشتن تمام آنها کاملا در اختیار آمریکا نیست بنابراین حتی اگر اسما و روی کاغذ هم تعهداتی را بدهد در عمل اتفاقی نمیافتد که ما در داخل کشور سرنوشت اقتصاد کشور را به زلف آن گره بزنیم، بهویژه در شرایطی که جمهوری اسلامی ایران تجربه و پختگی و ظرفیت بینظیری در کشورداری با وجود تحریم داشته و حتی در شرایط تحریم به پیشرفتهای فوقالعادهای در برخی از حوزهها دست یافته است.
اولا برخی از تحریمهای موجود بر اساس مصوبه اتحادیه اروپاست که هویت حقوقی مستقل از کاخ سفید دارد لذا برای حفظ ظاهر هم که بشود تمام اختیار خود را حداقل در کوتاهمدت به آمریکا تفویض نمیکند. ثانیا قسمتی از تحریمها مصوب کنگره آمریکاست که اصطکاک آن با دولت اوباما قابل توجه است ثالثا بخشی از تحریمها نیز بر اساس قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل است که تجدیدنظر در آن حداقل منوط به هماهنگی پنج قدرت اتمی از جمله روسیه و چین است که ملاحظه خاص خودشان را دارند.
بنابراین مثل آذری معروفی با این مضمون است که «آنکس که امیدش به همسایه باشد شام نخورده میخوابد» ایجاب میکند در مدیریت و توسعه و پیشرفت کشور و مقابله با رکود روی داشتههای خود حساب و سرمایهگذاری کنیم و این روش منافاتی با گفتوگو و مذاکره و چانهزنی و توافق در عرصه بینالملل ندارد.