kayhan.ir

کد خبر: ۲۳۷۴۶
تاریخ انتشار : ۱۹ شهريور ۱۳۹۳ - ۱۸:۰۰
نگاهی به تاریخچه شش جنگ دولت یمن علیه الحوثی‌ها:

انصارالله طلایه‌دار خواسته‌های مردمی در یمن


اشاره:
بیش از سه هفته است که یمن شاهد حضور انقلابیون معترض در میدان‌های صنعا و دیگر شهرهای مختلف کشور است. میدان‌های صنعا و سایر شهرهای این کشور درحالی تبدیل به آوردگاهی برای زورآزمایی بین انقلابیون و دولت این کشور شده که هر لحظه بیم درگیری‌های خونین و تکرار جنگ‌های داخلی گذشته در این کشور می‌رود. جرقه اصلی این اعتراض‌ها به تصمیم دولت یمن برای کاهش یارانه سوخت و مشتقات نفتی برمی‌گردد. الحوثی‌ها و زیدی‌ها که نزدیک به 60درصد جمعیت کشور را تشکیل می‌دهند نسبت به این تصمیم اعتراض کردند.
زیدی‌ها طی سال‌های پس از کودتای 1962 میلادی از قدرت سیاسی برکنار شده‌اند و تلاش آنان برای بازگشت به قدرت طی دوره حکومت علی عبدالله صالح رئيس‌جمهوری بر کنار شده همواره با سرکوب دولت روبه‌رو شده است.
این گروه نزدیک به هزار سال قدرت را در شمال یمن در دست داشته است اما پس از کودتای «عبدالله سلال» رئيس‌جمهوری اسبق یمن، از قدرت برکنار شدند.
برپایه باورهای مذهبی زیدی‌ها، حکومت حق امام(رهبر) زیدی بوده که مدت‌ها است این حق توسط دولت مرکزی از آنان گرفته شده است. سیاست‌های سرکوب دولتی هم بار بیشتری بر نارضایتی این گروه از حکومت افزوده و شکاف‌ها را بیشتر کرده است. به دنبال درگیری‌های حکومت علی‌صالح با شیعیان زیدی، 6 جنگ رخ داد. شبه نظامیان الحوثی از سال 2004 میلادی با دولت مرکزی وارد درگیری نظامی شدند. دراین مطلب موقعیت شیعیان یمن و بررسی جنگ‌های شش گانه الحوثی‌ها با دولت این کشور بررسی می‌شود.
سرویس خارجی کیهان

شیعیان یمن
براساس آمارهای رسانه‌ای، 42درصد جمعیت 22 میلیون نفری یمن را شیعیان تشکیل می‌دهند که شامل:
زیدیان، نزدیک به30درصد (پنج میلیون و ششصدهزار نفر) از جمعیت شیعیان را تشکیل می‌‌دهند، از این شمار اکنون تنها چهار یا پنج درصد به درستی شناخته شده‌اند.
درسال 1962، عبدالناصر با استقرار 60/000 نیروی مصری در یمن، حکومت را از زیدی‌ها گرفت و به لائیک‌ها سپرد. در این سال حکومت جمهوری اعلام شد و حکومت شیعیان پایان یافت. ژنرال علی عبدالله صالح الاحمر پس از کودتا رئيس‌جمهور یمن شد که با انقلاب مردمی، حکومت دیکتاتوری وی نیز از هم فروپاشید.
پس از به حکومت رسیدن وهابی‌ها، آنان به کتابخانه‌ها حمله کردند و آنجا را آتش زدند، از فعالیت مدارس دینی جلوگیری کردند و علمای زیدی را کشتند، زیدیان با محدودیت‌های شدیدی در انجام مراسم و مناسبت‌های خود روبه‌رو بوده و همواره حقوق آنها از سوی حاکمان یمن نادیده گرفته شده است.
حکومت یمن وارد درگیری‌هایی با گروه‌های شیعه شد که تنها خواستار برابری و برخورداری از حقوق مشروع خود بودند، در سال 2007 پیمان صلحی میان دو طرف امضا شد که هرگز بدان عمل نشد. سال بعد با میانجی‌گری قطر، دیداری میان نمایندگان دو طرف در دوحه برای انجام مقدمات پیمانی دیگر شکل گرفت. در اوت 2009، علی عبدالله صالح دیکتاتور وقت یمن مدعی شد مبارزان شیعه مایل به برقراری آرامش نیستند و بدین ترتیب درگیری‌ها را از سر گرفت. عربستان سعودی و مصر نقش پررنگی در حملات ارتش یمن به شیعیان و سرکوب آنها ایفا کرده‌اند.
استان صعده به عنوان کانون درگیری‌ها میان عربستان و یمن قرار دارد که موقعیت مبارزان شیعه را حساس کرده است.
حسین الحوثی (نخستین رهبر مبارزان) توانست قبایل زیدی را متحد کند. این قبایل در حاشیه شمالی یمن زندگی می‌کردند.
بحران داخلی یمن از سال 2003 و با موضع‌گیری شیعیان زیدی بر ضد آمریکا و اسرائیل آغاز شد. طی این درگیری‌ها بسیاری از شیعیان یمن شامل زیدی‌ها و دوازده امامی‌ها قتل عام شدند. عربستان، القاعده و آمریکا به صورت متحد با حکومت یمن، بر ضد شیعیان عمل می‌کنند. در سال‌های اخیر شیعیان با هجوم نظامی، تبلیغاتی و سیاسی سختی روبه‌رو شدند.
اشتباهات صنعا در مدیریت بحران‌ها و نابسامانی‌های سیاسی و اقتصادی در استان‌های جنوبی یمن سبب همدردی و همبستگی مردم یمن- چه سنی و چه شیعی- با جنبش الحوثی‌ها شده است که اکنون با انصارالله در صحنه داخلی یمن خودنمایی می‌کند.
وضعیت شیعیان
با نگاهی به چگونگی زندگی شیعیان یمن، روشن می‌شود در زمان حکومت دولت یمن، شیعیان در محرومیت کامل فرهنگی بوده‌اند و نیز با دشواری‌ها و چالش‌های زیادی روبه‌رو بوده‌اند. مانند: نداشتن حق تاسیس مدارس دینی، آزار و شکنجه و زندانی شدن علمای شیعی، جلوگیری از برگزاری مراسم‌هایی مانند جشن در عید غدیر. ولی با تمام محدودیت‌ها، آنان مراسم مذهبی خود را به طور پنهانی برگزار می‌کنند.
شیعیان یمن همواره از سوی گروه‌های تندرو وابسته به وهابیون سعودی در یمن مورد آزار و اذیت قرار داشته و مساجد آنها بارها تخریب شده و کتاب‌های مقدس آنها همچون نهج‌البلاغه و صحیفه سجادیه هم از سوی وهابیون به آتش کشیده شده است.
در میان شیعیان دوازده امامی و شیعیان زیدی هماهنگی و اتحاد خاصی حکمفرماست. سازمان وحدت شیعیان جزیره در یمن در این جهت فعالیت می‌کند.
همچنین پس از پیروزی‌های حزب‌الله لبنان به عنوان مقاومت شیعی در برابر رژیم صهیونیستی، تشیع و به ویژه شیعه دوازده امامی، رشد زیادی در یمن داشته است. پس از جنگ 33 روزه لبنان روحیه بالایی در شیعیان یمن ایجاد شد، تا جایی که رسانه‌ها گزارش داده بودند که برخی از فرزندان علمای شاخص وهابی در شرق یمن به مذهب دوازده امامی گرویدند.
حکومت دینی
علی‌عبدالله صالح در سال 1990 و پس از آنکه 12 سال ریاست جمهوری یمن شمالی را در اختیار داشت با اتحاد دو بخش شمالی و جنوبی یمن، ریاست جمهوری یمن متحد را برعهده گرفت. او از سال‌های میانی دهه 2000 با ایالات متحده آمریکا و عربستان سعودی قراردادهایی به امضا رساند. پس از آن اعلام کرد به هر نحو حتی با توسل به گزینه نظامی، گروه الحوثی را در صعده سرکوب خواهد کرد. علی‌عبدالله صالح اسما شیعه زیدی است، اما عملکرد وی نمایانگر قرابت وی با بعثی‌ها و سیاست‌های ضدشیعی بود، سیاست‌های وی عموما ضدزیدی‌ها وحامی جریان وهابیت بود.
علی‌عبدالله صالح که عناصر وهابی مانند شیخ‌الاحمر یا عبدالمجید الزندانی جایگاه والایی در دوره 31 ساله حکومتش داشته‌اند با اعطای پناهندگی سیاسی به عناصر حزب بعث پس از جنگ آمریکا و عراق، به «صدام صغیر» مشهور شد.
علی صالح در زمان جنگ ایران و عراق با اعزام سربازان گارد ریاست جمهوری یمن به حمایت از صدام متجاوز در جنگ علیه ملت ایران شتافت.
حکومت یمن چه در دوران صالح چه دوره فعلی به دولت عربستان بسیار نزدیک بوده است. این امر باعث افزایش فشار بر شیعیان ساکن در استان‌های مرزی یمن با عربستان شده است.
انقلاب مردم تونس و مردم مصر علیه زین‌العابدین بن علی و حسنی مبارک سبب خیزش مردم یمن علیه علی‌عبدالله صالح شد، اعتراضات سراسری در یمن مجموعه‌ای از راهپیمایی‌های خیابانی، اعتراضات و نافرمانی‌های مدنی علیه حکومت یمن و رئیس‌جمهور آن، علی عبدالله صالح را به همراه داشت که از 14 ژانویه 2011 میلادی، در این کشور آغاز شده و در 3 فوریه (روز خشم) مخالفان به اوج رسید که با برخوردهای خونین و خشونت‌آمیز حاکمیت با مردم معترض روبه‌رو شد که صدها کشته به جا گذاشت.
درباره دلایل انقلاب مردم یمن باید گفت حکومت علی‌عبدالله صالح طی سال‌های اخیر با استفاده از تمامی ابزارهای ممکن به دنبال تثبیت وضعیت خود در یمن بوده و با بهره‌گیری از حمایت برخی کشورهای خارجی به ویژه عربستان و آمریکا حتی به استقبال بحران‌هایی نظیر نبرد با شیعیان الحوثی رفت. ورود به عرصه درگیری‌های نظامی با گروه‌های مبارز شیعی که طی نزدیک به هفت سال، شش جنگ تمام عیار با رزمندگان الحوثی را با حمایت عربستان به همراه داشته، رویارویی با انتفاضه مردم سرزمین‌های جنوبی یمن و خطرات ناشی از فعالیت‌های شدید وهابیت در این کشور در کنار نارضایتی شدید مردم از اوضاع سیاسی، اجتماعی و به خصوص اقتصادی مهم‌ترین متغیرهای به وجودآورنده این فضای چالش‌زا برای نظام سیاسی این کشور بوده است.
با افزایش شمار کشته و زخمی شدگان اعتراضات در یمن، حتی تعدادی از نمایندگان پارلمان این کشور از مقام خود استعفا کردند.
اعتراضات مردمی یمن سرانجام در 11 فوریه 2011 به سرنگونی رژيم علی‌عبدالله صالح منجر شد، اما دخالت عربستان و آمریکا، سبب شد تا انقلاب مردم این کشور به نتیجه نهایی خود که برچیده شدن بقایای رژیم علی‌عبدالله صالح بود، نرسدو عبدربه منصور هادی با دخالت عربستان به مردم یمن تحمیل شد.
درگیری بین شیعیان شمال یمن و دولت مرکزی از سال 2004 آغاز شد. دولت، ساکنان این منطقه را به تلاش برای جدایی‌خواهی و احیاء حکومت شیعه در این منطقه که در کودتایی 1962 سرنگون شده بود، متهم می‌کرد. در حالی که گروه الحوثی با رد این اتهام تاکید می‌کرد مبارزان و شیعیان این منطقه تنها خواهان برخورداری از حقوق طبیعی خود هستند که دولت مرکزی تحت فشار وهابیان افراطی عربستان از آنان سلب کرده است.
عربستان سعودی در این درگیری‌ها نقش پررنگی داشته است، برخی این موضوع را که یمن فقیرترین کشور عرب و از ده کشور فقیر دنیاست، دلیلی برای نقش دیگر کشورها از جمله عربستان در این درگیری می‌دانند.
در جریان درگیری‌های سال‌های 2004 تا 2009 میلادی نزدیک به 4000 تن از نیروهای دوطرف کشته و بنا به گزارش کمیساریای عالی سازمان ملل متحد بیش از 200،000 نفر آواره شدند. به گفته الحوثی‌ها، عربستان بیش از 70 بار با جنگنده‌های خود این منطقه را بمباران کرد.
سازمان‌های حقوق بشر یمن حملات هوایی نیروهای یمن، عربستان و آمریکا علیه ساکنان استان صعده را محکوم کردند و آن را جنایات جنگی دانستند.
قیام الحوثی
حسین بدرالدین الحوثی، نماینده شیعیان صعده در مجلس و دبیر کل حزب الحق که به تدریس و تفسیر قرآن و نیز برگزاری مراسم مذهبی برای شیعیان صعده می‌پرداخت، در 17 ژانویه 2002 خواستار تحریم کالاهای آمریکایی و اسرائیلی شد. وی شعار الله‌اکبر، مرگ بر آمریکا، مرگ بر اسرائیل، نفرین بر یهود و پیروز باد اسلام را شعار رسمی شیعیان منطقه اعلام کرد و در مورد قضایای پیش‌آمده از مسلمانان خواستار تمسک به آموزه‌های قرآن و اهل بیت شد.
پس از این خواسته الحوثی، جمعیت زیادی از مردم یمن از آن استقبال کردند. گروهی از جوانان شیعه، گروهی را با نام «الشباب المومن» شکل دادند که مبارزه و مخالفت با آمریکا و اسرائیل و مخالفت با هم‌پیمان شدن دولت یمن و آمریکا را دنبال می‌کرد. در نماز‌جمعه مسجد جامع صنعا، شعارهای الحوثی سرداده شد. این مسئله نگرانی بزرگی برای علی عبدالله صالح بود. پس از آن، اتهام «تروریست‌» علیه شیعیان به عنوان بهانه‌ای برای سرکوب آنها به کار گرفته شد و دولت یمن تلاش کرد با جلب حمایت آمریکا، معترضان را خاموش کند.
دیکتاتور سابق یمن دراین راستا در سال 2004 در نشست سران 8 کشور صنعتی در آمریکا حضور یافت و تلاش کرد کمک و حمایت این کشورها را به دست آورد. علی صالح بلافاصله پس از بازگشت از آمریکا، با دستوری به نیروهای ارتش، حمله سراسری به صعده و به ویژه مناطق نشور، آل صیفی، ضحیان و مران را خواستار شد.در 10سپتامبر 2004 باتصرف شهر مران و کشته‌شدن سیدحسین بدرالدین الحوثی توسط دولت، پایان جنگ رسما اعلام شد.
پس از مرگ الحوثی دولت یمن گمان کرد که بر منطقه و شیعیان صعده مسلط خواهد شد؛ اما پس از این نبردهایی میان الحوثی‌ها و ارتش یمن ادامه یافت که «جنگ دوم ارتش یمن» نام گرفت. شهرت روز افزون «حسین الحوثی» میان مردم یمن و دادن لقب «شهید» به وی، با نشر و گسترش افکار الحوثی همراه بود که در سال‌های قبل در قالب کتاب و سخنرانی منتشر کرده بود. جمعیتی از استان‌های دیگر به ویژه منطقه حیدان برای یاری شیعیان و بازسازی مناطق ویران شده صعده، راهی آنجا شدند. دراین هنگام ارتش یمن برای زهرچشم گرفتن، حملات هوایی و زمینی بسیار انجام داد که درپی آن صدها غیرنظامی کشته و زخمی شدند.
این حملات در اواخر ژانویه 2005 آغاز شد که با گسترش عملیات نظامی، از کوه مرآن به شهرستان حیدان رسید.
علامه بدرالدین الحوثی پدر حسین الحوثی، رهبری این نبرد را از طرف شیعیان برعهده گرفت. در همان آغاز جنگ 23 تن از الحوثی‌ها و 8 تن از نیروهای ارتش کشته شدند و نیروهای دولتی 51 تن از مبارزین را دستگیر کردند.
بدرالدین الحوثی پس از کشته شدن فرزندش سکونتش در صنعا را رها کرد و به کوهستان‌های صعب‌العبور صعده رفت. وی که فردی فقیه و بسیار موجه از نظر فقهی و علمی در یمن بود، پیشنهاد دولت را برای دریافت حقوق ماهیانه و همراه داشتن 200 محافظ برای تردد در کشور نپذیرفت و به نبرد با دولت مرکزی در شمال یمن پرداخت.
شهروندان ساکن نشور و حیدان پس از جنگ دوم دولت یمن علیه شیعیان، به کوه‌های اطراف پناه بردند. در 27 مارس 2005، دولت یمن پایان جنگ دوم را اعلام کرد.
پس از پایان جنگ دوم با وجود اعتراضات داخلی و بین‌المللی به کشتار شیعیان یمن، مبارزان شیعه مانعی برای تقویت روابط دولت یمن با آمریکا و عربستان سعودی بودند. دراین بین دولت یمن به تقویت فشارها و محدودیت‌ها بر شیعیان و کشتار آنان روی آورد. سادات هدف حملات نظامی قرار گرفتند و جلوی برگزاری هرگونه مراسم مذهبی گرفته شد. دکتر عصام‌العماد از علمای شیعه یمن دراین باره می‌گوید:«دولت یمن به دستور ژنرال علی عبدالله صالح به مساجد شیعیان حمله کرد، تمامی کتاب‌های مقدس از جمله نهج‌البلاغه و صحیفه سجادیه در صعده و صنعا جمع‌آوری شدند و با کامیون به میدان مرکزی شهر صنعا به نام «ساحه الحریه» (میدان آزادی) برده شدند و در برابر چشم مردم پایتخت به آتش کشیده شدند. نیروهای نظامی به فرماندهی ژنرال علی محسن الاحمر حملاتی به مناطق شیعه‌نشین داشتند و دراین میان سلاح‌های شیمیایی و بمب‌های خوشه‌ای به کار بردند. برای بازدارندگی از جنبش شیعیان نظامیان یمنی از جمله پس از سوزاندن پیکرهای برخی رزمندگان شیعه، آنان را با طناب به خودروهایی نظامی بستند و پیشاپیش چشم مردم کیلومترها روی خاک کشیدند.»
وهابی‌های سعودی و بعثی‌های عراقی که بیشتر آنان پس از سقوط بغداد به یمن گریختند، نفوذ چشمگیری بر دولت یمن داشته و موجب حمله نظامی به مناطق شیعه‌نشین شده‌اند.
جنگ سوم در مارس 2006 به رهبری عبدالملک الحوثی برادر کوچک حسین آغاز شد. آغاز این جنگ در دفاع از پایگاه‌های شیعیان زیدی بود که از سوی نیروهای ارتش مورد تجاوز قرار گرفته بودند محدوده جغرافیایی آن شامل شهرستان‌های حومه صعده همچون ساقین، المجز و حیدان بود که در ادامه این دامنه گسترش یافت و تا مرکز استان صعده کشیده شد.
این جنگ در برهه مسائل انتخابات ریاست جمهوری و شهرداری‌ها در دسامبر 2006 با توافقی میان طرفین متوقف شد.
نیروهای دولتی با هدف اعلام آزادی برخی سربازان که به اسارت درآمده بودند به یکی از استحکامات الحوثی‌ها در ارتفاعات هجوم بردند و در ابتدای حمله بیش از 80 نفر از آنان کشته شدند.
دولت یمن پاکسازی مناطق شیعه‌نشین در سراسر کشور را هدف خود اعلام کرد و از جمله پایتخت (صنعا)، مأرب، جوف، حجه و دیگر شهرها را تحت حملاتی شدید قرار داد. در این حملات صدها تن از فعالان سیاسی و فرهنگی را دستگیر و روانه زندان کرد.
جنگ چهارم در آوریل 2007 رخ داد. در این جنگ جنبش جوانان مؤمن تمامی استان صعده را به محل عملیات نظامی علیه ارتش یمن تبدیل کرد و در آن به مؤسسات و نهادهای دولتی، امنیتی و نظامی آسیب‌ و خسارات جدی وارد شد.
دراین جنگ مانند جنگ‌های پیشین، الحوثی‌ها از عملیات چریکی علیه ارتش یمن استفاده می‌کردند.
این جنگ با عقب راندن ارتش یمن از مواضع و استحکامات کوهستانی شیعیان پایان یافت. پس از آن عبدالملک الحوثی برادر حسین بدرالدین به عنوان رهبر محبوب شیعیان زیدی شناخته شد.
جنگ پنجم اما در فوریه 2008 و با رهبری عبدالمالک الحوثی شروع شد. الحوثی‌ها از سلاح‌های متوسط و سنگین علیه ارتش استفاده کردند.
دایره عملیاتی این جنگ استان صعده، منطقه بنی حشیش (بخشی از صنعا) و منطقه حرف سفیان (بخشی از استان عمران) بود و نشانگر گسترش دامنه عملیات نظامی و تحول کیفی در عملکرد نظامی الحوثی با صنعا بود که باعث ایجاد نگرانی برای مقامات دولتی شد.
توافقنامه دوحه
ژنرال علی عبدالله صالح در این شرایط میانجیگری قطر را پذیرفت. دو طرف به توافقاتی در این زمینه دست یافتند. براساس توافقنامه دوحه که با نظارت امیر قطر برای برقراری صلح میان الحوثی‌ها و دولت یمن به امضا رسید دو طرف متعهد می‌شدند که عملیات نظامی علیه یکدیگر را متوقف کنند. دولت یمن باید الحوثی‌ها را مورد بخشش قرار می‌داد و اسیران دو طرف باید آزاد می‌شدند. الحوثی‌ها باید سلاح‌هایی را که از نیروهای دولتی به غنیمت گرفته بود به ارتش بازمی‌گردانند. کنترل استان صعده برعهده دولت مرکزی بود و گروه الحوثی برای فعالیت خود باید یک حزب سیاسی تشکیل می‌داد.
این توافقنامه فقط درباره تبادل اسیران جنبه اجرایی به خود گرفت و دیگر بندهای آن اجرایی نشد. دو طرف درگیر، یکدیگر را به نقض مفاد توافق دوحه متهم می‌کردند.
برخی قبول این توافق از جانب دولت یمن را کسب فرصتی برای بازسازی و ترمیم قوای نظامی‌اش می‌دانستند که پس از یک جنگ روانی و تبلیغاتی که همزمان در صنعا و ریاض آغاز شد، زمینه‌ها برای جنگ ششم فراهم شد.
عملیات زمین سوخته
جنگ ششم در آگوست 2009 آغاز شد. این جنگ، تمام عیار و گسترده بوده و کشتارها و قتل‌عام‌ها، از عصبانیت و فشارهای روانی فرماندهان ارتش صنعا در اثر کسب نشدن مقاصد در جنگ‌های گذشته خبر می‌داد. این جنگ با هماهنگی سیاسی، نظامی و امنیتی میان ریاض و صنعا انجام شد.
برخلاف مسلح بودن ارتش یمن به انواع سلاح‌ها، دولت یمن نتوانست خود را به عنوان پیروز این جنگ قلمداد کند.
کشتار کودکان و زنان شیعی در صعده و روستاهای محروم بی‌ثمر بودن برنامه‌ها و طرح‌های راهبردی دولت یمن را نشان می‌داد. در این جنگ صدها نفر از مردم و نیروهای نظامی کشته شدند و صدها تن از علما و فعالان سیاسی و فرهنگی به دست نیروهای امنیتی ترور شده و یا به زندان افتادند.
جنگ ششم نشانگر تقویت اقتدار نظامی و عملیاتی شیعیان در رویارویی با نیروهای دولتی است. شیعیان تا نیمه‌های جنگ موفق به انهدام سه فروند هواپیمای جنگنده سوخو، یک فروند بالگرد نظامی و ده‌ها دستگاه از تانک‌های ارتش شدند.
از 11 اوت 2009 درگیری‌ها بالا گرفت و ششمین جنگ (عملیات زمین سوخته) میان دو طرف آغاز شد. این درگیری به خاک عربستان سعودی هم کشیده شد و سبب شد ارتش عربستان به مواضع این گروه حمله کند. در این درگیری‌ها حکومت مرکزی یمن و مداخله برخی کشورها (عربستان و آمریکا) در یک طرف و مبارزان الحوثی و جدایی‌طلبان جنوب این کشور در طرف دیگر بودند. این درگیری‌ها در 12 فوریه 2010 با فرو نشستن ناآرامی‌ها وتمایل دو طرف برای مذاکره پایان یافت.
قدرت سوم یمن؛ انصارالله طلایه‌دار مطالبه خواسته‌های مردمی
انصارالله را باید یک جریان ریشه‌دار مردمی در یمن خواند، جریانی که در نتیجه سال‌ها ظلم عربستان و مزدورانش بر مردم یمن شکل گرفت، انصارالله به طرز چشمگیری در یمن گسترش یافته و تحلیلگران آن را قدرت سوم و تاثیر‌گذار در عرصه سیاسی و اجتماعی یمن قلمداد می‌کنند.
تحلیلگران احتمال تلاش عربستان و گروه‌های وابسته به این کشور در یمن برای تضعیف انصارالله و تحمیل جنگ‌های دیگر به این جنبش شیعی یمنی را رد نمی‌کنند، با این حال با وجود این اقدامات، انصارالله با استقبال گسترده یمن چه در استان‌های تحت کنترل این جنبش و چه در صنعا و جنوب یمن روبرو شده است.
عبدالملک الحوثی رهبر جنبش انصارالله به حکومت یمن هشدار داده است که اگر به خواسته‌های مردمی تا روز جمعه پاسخ ندهد، با خیزش مخالفان به منظور سرنگونی روبه‌رو خواهد شد.
وی درباره هرگونه تعدی به مردم یمن به حکومت این کشور هشدار داده که جنبش انصارالله در قبال این اقدام دست روی دست نخواهد گذاشت.
الحوثی از مردم یمن خواسته است در شهر صنعا و استان‌ها به خیابان‌ها بیایند، چرا که به گفته وی جنبش مردم می‌تواند باعث ایجاد تغییرات در یمن شود.
جنبش الحوثی با هدف مقابله با کشتار، ویرانگری، انزوا و ظلمی که بخشی از مردم یمن طی سال‌های حکومت حاکمان مستبد با آن روبه‌رو بوده است، شکل گرفته است.
بازی اشتباه و اقدامات تحریک‌آمیز حاکمیت علیه این عنصر، نقش برجسته‌ای در صحنه بین‌المللی و رسانه‌ای ایفا کرد، ابتدا این جنبش به عنوان یک جنبش متمرد و عصیانگر و سپس به عنوان یک جنبش انقلابی و در ادامه به عنوان یک بازیگر اساسی در یمن به سبب داشتن پایگاه عظیم مردمی و محبوبیت گسترده‌ای که از آن برخوردار است،تبدیل شد. جنبش انصارالله توانسته است که توازن کلی در کشور یمن ایجاد کند و فرصت پیشرفت و انحصارطلبی در تعیین سرنوشت را از جریان‌های افراطی گرفته و حتی به سرکوب گروه‌های تروریستی و جلوگیری از حرکت و گرایش فکری مسلحانه به سمت جنوب کمک کند، فعالیت گروه‌های تروریستی در مناطقی که انصارالله حضور کمتر دارند یا اصلاً حضور ندارند، همانند جنوب و البیضاء تأثیرگذاری بیشتر جنبش انصارالله را نشان می‌دهد. این جنبش نقش مثبتی در برقراری امنیت و ثبات در استان‌هایی ایفا می‌کند که در آن حضور دارد.
به نظر می‌رسد رشد سریع جنبش انصارالله و همراهی توده‌های مردم یمن با این جنبش، بیش از همه، صنعا، ریاض و واشنگتن را نگران کند که تاکنون تلاش‌های گسترده‌ای برای سرکوب قیام مردم یمن انجام داده‌اند و احتمال توطئه جدید با مشارکت صنعا، سعودی‌ها و آمریکا برای مهار این جنبش و ارتکاب جنایات جدید در یمن از سوی مزدورانشان بعید نیست.
منبع: تسنیم