kayhan.ir

کد خبر: ۲۰۳۰۲
تاریخ انتشار : ۱۵ مرداد ۱۳۹۳ - ۱۸:۲۴

مراقبت قلبی، مراقبت زبانی (کیمیای اخلاق)


رُوِيَ عَن عَليِّ‌بنِ الحُسَينِ عَليهِماالسّلام قالَ في مُناجاتِه:اللهُمَّ لَكَ قَلبي وَ لِسانِي وَ بِكَ نَجاتِي وَ اَمانِي وَ اَنتَ العالِمُ بِسِّري وَ اِعلاِني فَاَمِت قَلبي عَنِ‌البَغضاءِ وَ اَصمِت لِسانِي عَنِ‌الفَحشاءِ وَ اَخلِص سَريرَتي عَن عَلائِقِ الأَهواءِ[1]
خدايا! قلب و زبان من از آن توست و نجات و امنيّت من به دست توست و تو دانا به درون و بيرون من هستي، پس قلب مرا از اينكه با تو به دشمني بپردازد بميران و زبان مرا از گفتن حرف زشت ببند و يا بسته بدار و درون مرا از پيوندهاي هواهاي نفساني خالص و پاكيزه كن.
 شرح روایت: حضرت مي­فرمايد قلب و زبان من از آن توست. مگر بقيه اعضاء و جوارح مال خداوند نيست؟ زيرا پندار و گفتار است كه انسان را بهشتي و يا نعوذبالله جهنّمي مي­ كند و دل و زبان، اختيار بسياري از اعضاي بدن را دارند و اثر مي­ گذارند. نجات و امنيّت، يعني حفظ انسان از بلا و حوادث دنيوي و اخروي كه فقط به دست خداوند است و پول، مقام، شهرت و تمامي نيروهايي كه در دنيا هستند اگر خداوند نخواهد، نمي­توانند انسان را از بلايي حفظ كند و در روز قيامت هم تمام موجودات اگر بخواهند به انساني از آتش و عذاب الهي امان دهند نمي ­توانند، مگر اينكه خداوند بخواهد.
 پس خدايا! تو به نهان و آشكار آگاه هستي و حتي از خود من به ظاهر و باطن من عالم­تر و آگاه ­تر مي ­باشي. پس بميران دل مرا که نكند با گناه و معصيت برخلاف اوامرت عمل كند و با تو به دشمني برخيزد. و لال و خاموش كن زبان مرا كه نكند آن چه را تو نمي­خواهي و نمي‌­پسندي مانند غيبت، دروغ، فحش، تهمت، شماتت، آبروريزي، تكبّر و... ازاو صادر شود.
 انسان براي خالص و پاكيزه شدن درون از پيوندهاي نفساني دو حالت مراقبت بايد داشته باشد كه نجات بخش اوست؛ مراقبت قلبي و مراقبت زباني. كه آن با انجام اعمال صالح و دوري و اجتناب ازگناهان و با توفيق و امداد و عنايت خداوند به دست مي آيد؛ زيرا توان انجام هر عملي باز به دست خداوند است. درمناجات شعبانيّه آمده است: خدايا! تو را به حقّ خودت سوگند، كه مرا به جايگاه اهل اطاعت خود ملحق كني و به پايگاه صالح خرسندي خويش برساني. همانا كه من توانايي دفاع از خويشتن ندارم و مالك سودي براي خود نيستم.
[1] بحار الانوار، جلد 91، صفحه 156
* پایگاه اطلاع‌رسانی آیت‌الله شیخ مجتبی تهرانی(ره)