مراتب توکل سالک (سلوک عارفانه)
(بدان ای سالک راه خدا!) توکل بر سه درجه است و هر سه درجه اختصاص به عامه دارد و عامه هستند که در مسیر توکل قرار میگیرند. در درجه اول عامه توکل میکنند و توکلشان توأم با طلب و توأم با توسل است و بدین منظور توکل میکنند که از بهرهرساندن به خلق برخوردار و از اشتغال نفس منتفع گردند (به بیان دیگر) توکل عامه توکل تجارتی است به این منظور که سود بیشتری عائد آنها گردد.
خاصه سعی دارند متوجه خود نباشند و توجهشان به خدا باشد، خود را نبینند خدا را ببینند. همین نظر، این امر مشکل را برای آنان سهل میکند. خاصه دارایی ندارند، قدرت ندارند، خواسته ندارند، اختیار ندارند، لذا امر توکل برای آنان سهل میگردد. واگذاری ملک به صاحب ملک و رها کردن امر به صاحب امر کار مشکل نیست. توکل به معنی واقع این است که شخص بفهمد مالک چیزی نیست و از خود در زمینه حق متعال اراده و اختیار ندارد و کاری که قصد انجام آن را دارد به اختیار و صلاح حق متعال است.
در درجه دوم توکل با اسقاط طلب و با چشمپوشی از سبب است و با کوشش و اجتهاد که توکل به طور صحیح انجام شود. نفس در امور دخالت نکند. فراغت خاطر برای انجام اوامر حق فراهم آید.
در این توکل، متوکل سعیش این است که خواست را از خود دور کند. از سبب بگذرد، نظر به مسبب اندازد تا توکل صحیحا انجام گیرد. از مداخله نفس در امور جلوگیری کند تا فراغتی برای او حاصل گشته در طریق حق با آرامش خاطر به حفظ و انجام واجبات قیام و اقدام نماید.
در درجه سوم توکل با شناسایی علت توکل است به وجهی که شناسایی متوکل را برساند به خلاصی از علت توکل. متوکل به علت توکل وقتی آشنا میگردد که به نحوه مالکیت حق متعال آشنایی حاصل کند، بداند حضرتش به عزت و قدرت بر اشیاء احاطه دارد. شریکی ندارد تا درامور از او استمداد کند. حق عبودیت و بندگی این است که عبد متوکل بداند حق متعال مالک اشیاء عالم وجود است به تنهایی.(1)
_______________
1- مقامات معنوی، محسن بینا، ج 2، ص 15