مفهوم استعماردر قرآن(خوان حکمت)
3 كار را قرآن از ما خواست؛ فرمود: جهانبين باش: اَوَ لَمْ يَنظُرُوا فِي مَلَكُوتِ السَّماواتِ وَ الاَرض (1). جهان بان باش كه مبادا چيزي را فاسد كني؛ نظير ديگران باشي: اِذَا دَخَلُوا قَريَهً اَفسَدُوهَا وَ جَعَلُوا اَعِزَّهَ اَهلِهَا (2)، يا يُهلِكَ الحَرثَ وَ النَّسل(3). جهان آرا باش، براي اينكه در سوره مباركه هود فرمود: هُوَ الَّذِي اَنشَأكُمْ مِنَ الاَرضِ وَ اسْتَعمَرَكُمْ فِيهَا (4). فرمود: بي عُرضه نباش، من همه امكانات را براي شما خلق كردم، هوش هم به تو دادم، مجاري ادراكي و تحريكي هم دادم، جهان آرا باش! اين ( الف ) و ( سين ) و ( تاء ) براي مبالغه است، نظير استكبار؛ حتماً حتماً از ما خواست كه جهان را آباد كنيم.
درباره مسجد فرمود: اِنَّمَا يَعمُرُمَساجِدَ اللهِ مَنْ آمَنَ بِالله(5). درباره زمين فرمود: اِنَّمَا يَعمُرُ الاَرضَ اَلاِنسان. حالا كافر هستي، باش؛ ولي زمين را بايد آباد كني. الآن شما ميبينيد بخش وسيعي از بودجه زمين صرف آدم كشي است، بودجه هاي نظامي كشورها هم مشخص است! چگونه اسلحه بسازند و يكديگر را بكشند،اين ديگر اُومانسيم نشد! اين كَالاَنعامِ بَلْ هُمْ اَضَلّ است، يا شَياطينُ الاِنس است. شما كلّ اين خاورميانه را ميبينيد، ميبينيد آن مقداربودجهای كه صرف آدم كشي ميشود بيشتر است يا بودجهای که صرف نان و پنير مردم میشود ؟!
از مقدّسترين واژه ها، واژه هاي استعمار است. بعد به صورتي درآمد كه از منحوسترين و پليدترين تعبيرات شده! واژه «استعمار »در قرآن كريم به اين معناست: خداي سبحان آسمان با همه نظام كيهاني، زمين با همه معادن را آفريد، اين سفره خداست؛ بعد مهمان دعوت كرد به نام انسان. فرمود: همه اين نعمتها را براي تو خلق كردم، هوش و امكانات هم به تو دادم؛ از اين سفره استفاده بكن و آقاي خود باش! اين معناي استعمار قرآني است. بيگانه آمده، ميگويد: در كشور خود معدن داري، هر چه داري از نيروي خودت، از معدن خودت، از توان خودت كمك بگير، كار بكن براي من و برده من باش. اين واژه آسماني را اينها پليد كردند و زميني كردند.
عموميت رحمت الهي براي بشر
فرمود: خدا مُستعمِر است، شما مُستعمَرخدائيد؛ از شما با ( الف) و (سين) و (تاء) به جِدّ خواست زمين را آباد كنيد. اگر اين امكانات و اين هوش در بشر نبود كه امر نميکرد. فرمود: از شما خواست كه زمين را آباد كنيد. حالا كافر هستي، باش؛ من نخواستم مسجد بسازي كه: اِنَّمَا يَعمُرُ مَساجِدَاللهِ مَنْ آمَنَبِالله. اگرمرا قبول نداري، نداشته باش؛ ولي خودت را قبول داشته باش! هُوَ اَنشَأكُمْ مِنَالاَرضِ، خطاب به انسان است! اين بيان نوراني سيّدالشهداء از جامعترين بيانات حضرت است. فرمود: بالأخره اسلام آمده براي زندگي مردم و ميداند كه خيليها كافرند. قرآن كه آمده براي رفاه مردم، يعني آیا شما مسلمان بشويد و راحت زندگي كنيد! با اينكه ميداند: اِنْ تُطِعْ اَكثَرَ مَنْ فِيالاَرضِ يُضِلُّوك(6)، وَ مَا اَكثَرُ النّاسْ وَ لُو حَرَصتَ بِمُؤمِنين(7)؛ يا نه، براي مردم با شرط كفرشان هم برنامه دارد؟!
فرمود: بسيار خوب؛ نپذيرفتيد، نپذيرفتيد. ولي در دنيا براي اينكه راحت زندگي كنيد، آزاده باشيد؛ كشتيد، كشتيد! ديگر براي چه به زن و بچه من حمله ميكنيد؟!! اين بيان نوراني حضرت است. نفرمود حتماً مسلمان بشويد! يعني دين براي كافر بِمَا اَنَّهُ كافِر هم برنامه بهزيستي دارد. فرمود: اِنْ لَمْ يَكُنْ لَكُمْ دينْ وَ لا تَخافُونَ المَعادْ فَكُونُوا اَحراراً فِي دُنياكُم(8)؛ اين دستور ديني است. دستور اسْتَعمَرَكُم هم از همين قبيل است. نه يعني يا أيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا، شما جهان آراء باشيد! فرمود: مسلمان هستي، باش؛ يهودي هستي، باش؛ مسيحي هستي، باش؛ زرتشتي هستي، باش؛ لائيك هستي، باش؛ لا مَذهب هستي، باش؛ اين زمين را آباد كن. خراب نكن: اِذَا دَخَلُوا قَريَهُ اَفسَدُوهَا وَ جَعَلُوا اَعِزَّهَ اَهلِهَا؛ ببين تفاوت رَه از كجاست تا به كجا! اين انساني كه قرآن معرفي ميكند، با انساني كه كَالاَنعام دارند راه ميروند، چقدر تفاوت دارد. انبياي قبلي را هم مسخره ميكردند. از شما سئوال ميكردند كه اين عذاب كِي است؟ فرمود: صبر كنيد، يك چند روز صبر كنيد؛ آن وقتي كه وقت رفت، آن جائي كه جا رفت؛ ميبينيد گُر ميگيريد؛ و دفعتاً هم ميآيد: تَأتِيهِمْ بَغتَهً (9). فرمود: خُلِقَالاِنسانُ مِنْ عَجَل(10)، انسان عَجول است. در سوره مباركه اسراء هم بود كه انسان عَجول است: وَ يَدعُ الاِنسانُ بِالشَّرِ دُعاءَهُ بِالخِيرِ وَ كانَالاِنسانُ عَجُولاً (11). عجله هم اين است كه قبل از وقت، آدم كاري انجام بدهد، لذا مذموم است. سرعت آن است كه وقتي وقت شد، اوّل وقت كارش را انجام بدهد. سرّ مطلوبيت سرعت و مذموم بودن عجله آن است كه عجله ازشِّيطان است، قبل از موعد است؛ سرعت اين است كه وقتي وقت شد، اوّل وقت كارت را انجام بده. اين نماز اوّل وقت اين است، بحث اوّل وقت اين است، درس اوّل وقت اين است، كار اوّل وقت هم همين است؛ اين ميشود سرعت.
دو تا فرق اساسي بين عجله و سرعت بود؛ يكي اينكه عجله قبل از وقت است و سرعت بعد از رسيدن وقت در اوّلين فرصت. دوّم اينكه عجله وصف شخص متحرّك است، سرعت وصف حركت. نميگويند اين شخص سرعت دارد، ميگويند حركت، اين شخص سريع است و سرعت مال حركت است.گاهي مع القرينه به كار ميرود، نظير عَجِّلُوا بِالصَّلاهِ قَبلَالفُوت؛ ولي درباره توبه چون موقت نيست، عجلهاش به معني سرعت است؛ اينها با قرينه همراه است. فرمود: اينها الآن عجله ميكنند، لكن در فرصت مناسب خداي سبحان عذاب را ميآورد: وَ يَقُولُونَ مَتي هذَا الوَعدُ اِنْ كُنتُمْ صادِقين(12).
مخاطب آنها، هم وجود مبارك پيغمبر (ص) است، هم توده مؤمنين. به شخص پيامبر خطاب نميكنند، به پيامبر و مؤمنان خطاب ميكنند. ميگويند: اگر شما راست ميگوئيد، اين تهديد عذاب، اين كيفر الهي كِي است: وَ يَقُولُونَ مَتي هذَا الوَعدُ اِنْ كُنتُمْ صادِقين. فرمود: اگر بدانيد آن كِي است و آن چه چيزي هست؛ ديگر دست به اين سئوالها نميزنيد! لُو يَعلَمُ الَّذِينَ كَفَرُوا، حيني كه آن عذاب ميآيد؛ لا يَكُفُّونَ عَنْ وُجُوهِهِمُ النّار وَ لا عَنْ ظُهُورِهِم؛ پس خودشان نميتوانند در رفع عذاب خودكفا باشند. كسي هم ناصر اينها نيست، شفيع اينها نيست، وَلاهُمْ يُنصَرُون (13). يك وقت است كه خود انسان ميتواند كاري را انجام بدهد؛ يك وقت است نه، كمك ميخواهد. فرمود: نه خودشان مشكل خودشان را حل ميكنند، نه كسي به كمك اينها قيام ميكند.
پس چه ميشود؟ بَلْ تَأتِيهِمْ بَغتَهً، دفعتاً ميآيد. چون دفعتاً ميآيد، فَتَبهَتُهُم، اينها را مبهوت ميكند، نميدانند از كجا آمد! بسياري از افراد نميدانند مردند، دفعتاً ميبينند صحنه عوض شده، اينها گُر گرفتند. چه شد ؟ قبلاً كجا بوديم، الآن كجا آمديم، چه شد، اينها كي هستند؟ من اينها را نميشناسم! بعد از احقابي از عذاب، تازه ميفهمند مردند!
حقيقت قبر و عالم پس از مرگ
طامّه مرگ يك چيز ناآشنا است. انسان از زمان و زمين فاصله ميگيرد. با اينكه قبر مطهر وجود مبارك امام رضا (ع) با قبر نَحس هارون نزديك هم است، يكي رُوضَهٌ مِنْ رِياضِ الجَنَّه، مَدَّ البَصَر قبر مؤمن، مخصوصاً معصوم تا آنجا كه چشم ميبيند بوستان است؛ وقتي از وجود مبارك حضرت امير كه امام مجتبي (سلام اللهعليهما) در خدمت حضرت بود سئوال كردند: فاصله بين أرض و سماء چقدر است ؟ فرمود: مَدُّ البَصَر(14). الآن ما نگاه ميكنيم، بالأخره دورترين ستاره را ميبينيم؛ قبر مؤمن به اين اندازه وسيع است و بهشت بوستان است؛ قبر كافر هم حُفرَهٌ مِنْ حُفَرِ النّيران(15). با اينكه فاصله قبر مطهر امام رضا (ع) و آن گودال جهنّم خيلي كم است! يك چنين عالمي است. در كربلا هم همين طور است! قبر شهداي كربلا رُوضَهٌ مِنْ رِياضِ الجَنَّهِ مَدَّ البَصَر، دو قدمياش هم حُفرَهٌ مِنْ حُفَرِ النّيران؛ لذا فَتَبهَتُهُم، آدم را مَبهوت ميكند.
بيانات حضرت آيتالله جوادي آملي(مدظلّه) در جلسه درس تفسير سوره مباركه انبياء در جمع طلاب و فضلاي حوزه علميه قم ـ 8/8/1389
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(1) اعراف/ 185 (2) نمل/ 24 (3) بقره/ 205 (4) هود/ 61
(5) توبه/ 18 (6) انعام/ 116 (7) يوسف/ 103 (8) بحار الأنوار/ 45/ 51
(9) زخرف/ 66 (10) انبياء/ 27 (11) اسراء/ 11
(12) سبأ/ 29، يس/ 48 و ملك/ 25 (13) انبياء/ 29
(14) بحارالأنوار/10/ 88 (15) الكافي/3/ 243
خوان حکمت در ماه مبارک رمضان روزهای زوج منتشر میشود.