با حضور 3 تن از فعالان دانشجويي دهه هفتاد برگزار شد
ميزگرد بررسي فتنه 18 تير 78
همزمان با پانزدهمين سالروز وقوع غائله 18 تير، ميزگرد بررسي تحليلي ابعاد فتنه 78 با حضور 3 تن از فعالان جريان دانشجويي در سال 78 برگزار شد. در اين نشست بلوکات دبير اسبق اتحاديه انجمنهاي اسلامي دانشجويان مستقل، قاضيزاده و رئيسيزاده از فعالان دانشجويي حضور داشتند.
در اين نشست مدعوين به ارزيابي و تحليل علل و عوامل رخداد فتنه 18 تير 78 پرداخته و گوشههايي از ابعاد پيدا و پنهان اين رويداد را مرور و واکاوي نمودند.
موضوعات و سرفصلهاي متنوع و متعددي در اين ميزگرد مطرح شد که از جمله آنها ميتوان به دخالت برخي مسئولان وقت وزارت علوم در سازماندهي اغتشاشات 18 تير؛ بکارگيري افراد مؤثر حادثه کوي دانشگاه در وزارت علوم؛ نقش عوامل سرويسهاي جاسوسي بيگانه در غائله 18 تير؛ نقاط اشتراک پرشمار و متعدد فتنهگران 78 و 88 با گروههاي تکفيري هم چون داعش و توقعات رهبري معظم از مسئولين دانشگاهي اشاره کرد.
مهمترين محورهاي گفته شده توسط رضا بلوکات در اين ميزگرد بدين شرح است:
* طبق اطلاعاتي که ما از وزارت علوم داريم، متأسفانه بخش قابل توجهي از اسناد مربوط به اتفاقات کوي دانشگاه 18 تير 78 در روزهاي پاياني دولت اصلاحات معدوم و يا از وزارتخانه خارج شده است. قاعدتاً اين اسناد ابعاد مختلفي از موضوع را روشن ميکند و ميتوان پيشبيني کرد در اين اسناد اطلاعات جديدي از نقشآفريني برخي عناصر دولتي و مسئولين وقت وزارت علوم در غائله کوي دانشگاه يافت شود.
به نظر ميرسد، حالا که حدود 15 سال از آن واقعه ميگذرد، وزارت علوم در جهت تنوير افکار عمومي دانشگاهيان در خصوص اتفاقات 18 تير 78، اسناد مربوطه را منتشر نمايد تا مشخص شود چه سوابقي از موضوع در اين وزارتخانه موجود است و چه سوابقي امحاء شده است.
* آنچه مايه تأسف و تعجب است، اين است که متهمان پرونده کوي دانشگاه سال 78، به جاي آنکه مورد بازخواست و مؤاخذه مسئولان دانشگاهي قرار گيرند، در دولت جديد دارند مدال افتخار ميگيرند! منظور بنده مشخصاً آقايان خانيکي و ظريفيان،معاونين وقت فرهنگي و دانشجويي وزارت علوم هستند.
مگر بر کسي پوشيده است که حلقه 3 نفره خانيکي، ظريفيان و تاجزاده در رابطه با طراحي و پيشبري پروژه کوي دانشگاه و غائله 18 تير سال 78 مورد اتهام هستند؟! حالا چه اتفاقي افتاده که وزارت علوم دولت يازدهم براي بازگشت اين حلقه به عرصه دانشگاهها خودش را به آب و آتش ميزند؟
الان چند ماهي است که به بهانههاي مختلف در مراسم و جلساتي که راساً وزارت علوم مسئول برگزاري آن است، تلاش ميکنند اين افراد را به عنوان سخنران و ليدر جريان فکري- فرهنگي دانشگاهها مطرح کنند؛ نمونهاش همين نشست اخير مديران مسئول نشريات دانشجويي در مشهد بود که البته با هوشمندي دانشجويان مواجه شد و جريان ساختارشکن نتوانست از اين بستر و بسترهاي مشابه براي اهداف خود سوء استفاده کند.
* اگر هيچ دليلي براي استيضاح وزير علوم وجود نداشته باشد، تنها همين يک دليل که پاي افراد معلومالحال که در غائله کوي دانشگاه 78 و فتنه 88 نقش مستقيم داشتند به وزارت علوم باز شده و در حال بازسازي تشکيلاتي و طراحي مجدد سياسي هستند کافي است.
البته من از دوستان تشکلهاي دانشجويي تعجب ميکنم که چرا مطالبهگري قوي در اين خصوص ندارد؛ چرا بايستي در مقابل کساني که ميخواستند دستاورد خون صدها هزار شهيد را در سالهاي 78 و 88 پايمال کنند و حالا در سايه، صحنهگردان وزارت علوم شدهاند ساکت نشست؟
* اقدامات ساختارشکنان سال 78 و 88 دقيقاً داراي اهداف و راهبردهاي مشترک با همين گروه داعش است. نقطه مشترک ايشان با همبراندازي پرچم اسلام ناب در جهان اسلام است چه کسي است که نداند حزب مشارکت و سازمان مجاهدين ميخواستند در سالهاي 78 و 88 با سوء استفاده از عواطف و احساسات مردم و دانشجو اقدام به براندازي کنند. ولي حالا چه اتفاقي افتاده که اين آقايان بازگشتهاند و در وزارت علوم نقشآفريني ميکنند.
* شنيدهام که در رابطه با مسئله حساسي مثل دروس معارف که مورد تأکيد مقام معظم رهبري در ديدار اخيرشان با اساتيد دانشگاهها بوده است، آقاي ظريفيان به نمايندگي از وزارت علوم شرکت ميکنند! حال با اين اخبار چه قضاوتي بايد کرد؟ آيا اين آقايان توبه کردهاند که حالا براي حوزه معرفتي دانشجويان تصميمسازي و تصميمگيري ميکنند؟ اگر اينگونه است کي و کجا که ما هم لااقل بدانيم؛ و اگر نه، مسئولين وزارت علوم به چه حقي به اين افراد ميدان ميدهند؟
* اگر روند حضور و نقشآفريني افرادي مانند آقايان توفيقي، خانيکي و ظريفيان در وزارت علوم ادامه يابد، احتمال ميرود که محافل خاص با همدستي ضد انقلاب و دستگاههاي امنيتي خارجي مجدداً عليه نظام و انقلاب توطئه کنند و اتفاقات تلخ 78 را تکرار نمايند.